رفتن به محتوای اصلی

مسئله ای که ماندلا به عهدۀ جهان گذاشت
06.12.2013 - 19:05

 

 

ماندلا جاودانه شد.
 

جهان او را انسان بزرگی نامید. انسان صلح و دوستی ومسالمت.  اراده و مبارزه.  انسانیت و الهام بخش. و چند صدایی و تغییرگر. انسان استثنایی و عدالت و برابری. خورشید بشریت، گاندی روز، و قهرمان دوران. و...
و براستی او شایسته ی همه اینها بود و هست.

او نشان داد نژاد پرستی و تبعیض در همه ی اشکال آن ضد انسانی ست. و آنرا برچید. و چهره ی زیبایی از جهان و زندگی و بشر برای ما تصویر کرد. آه! زمین و زندگی بدون ماندلا ها چه چهره ی زشتی می توانست داشته باشد! بدون ماندلاها حقیقتاً تحمل ناپذیر میشد.  این قئ آباد.
جهان او زندگی بود. و  غیر او مرگ. 

اما انسان در میان جهانهای مرگ و زندگی،  یک جهان " برده داری نوین"  نیز دارد. که سرتا سر زمین و زندگی را به گام خود کشیده است. که در آن نه زنده است، و نه مرده. برزخی ست. در نهایت حد.
   پرسش:
« پس تکلیف این برده داری چه میشود؟»

درست است پرسشی ست بعد از رفتن استاد. اما به یقین میدانم او همیشه در میان ماست و از لابلای زندگی توفانیش چنین پاسخ میدهد:
 « این کار به عهده ی شماهاست. ساختن جهان و زندگی، بدون برده داری نوین ، وظیفه شماها ست. من تنها گام نخستین را نشان دادم».
 آری، او تنها نخستین گام را روشن کرد و نشان داد که رفع نژادپرستی و دیکتاتوری، رفع «برده داری» نیست. و حتی "تحقق عدالت اجتماعی" هم نیست. و چون او باید در این راه رزمید.

گاندی مسئله ی  استعمار را با مسالمت حل نمود، و ماندلا نژادپرستی و دیکتاتوری را. آیا ما خواهیم توانست مسئله «تبعیض همه جانبه و دیکتاتوری و عدالت اجتماعی» را با مسالمت در جامعه خود حل کنیم؟ 
ماندلا از ژرفای زندگی خود، میگوید : «همه چیز بسته به شرایط است. شرایط را آماده کنید». 

اندیشۀ " می بخشیم و فراموش نمی کنیم" که در آفریقای جنوبی عملی شد، در چه شرایطی میتواند در ایران هم پیاده شود؟ در آفریقای جنوبی رژیم آپارتاید با اپوزیسیون سر میز مذاکره نشست و برای نفی سقوط قهقرایی جامعه « آشتی عمومی» را با پذیرش « رفع حاکمیت نژاد پرستی و تبعیض، و ایجاد دموکراسی» با هم پیش بردند. در ایران اگر حکومت در رابطه با اپوزیسیون سیاست آشتی عمومی پیش گیرد و بخواهد « رفع تبعیض و ایجاد دموکراسی و عدالت اجتماعی» را در جامعه عملی کند میتوان گفت امکان رسیدن به می بخشم و فراموش نمی کنم ، وجود دارد. و شرایط آن نیز چنین است:

1- آزادی همه ی زندانیان سیاسی. 
2- آزادی پوشش و برابری زن و مرد. 
3- آزادی همه احزاب و فعالیت سیاسی. 
4- ایجاد سیستم چند حزبی. 
5- ایجاد عدالت اجتماعی 
6- رفع تبعیض از ملیتها و امکان اداره ی امور خود.
7- جدایی دین از دولت. 
8- لغو مجازات اعدام و شکنجه. 
9- و غیره. 
در چنین شرایطی امکان تحقق ایده ی مذکور در ایران هم وجود دارد. ولی حکومت ایران متأسفانه فاقد چنین کیفیتی ست. این حکومت منتظر آن است که با خیزش عمومی سرنگون شود. و در چنین شرایطی او را « نه می بخشند و نه جنایتهایش را فراموش میکنند». آرزوی من هم آن است که حکومت خرد خود را بکاراندازد و موجب انقلاب خونین نشود.

برای ماندلا، تحقق شعاراش ، بدون « لغو آپارتاید و ایجاد دموکراسی» غیر ممکن بود. آشتی با تأمین این خواسته ها صورت گرفت. و نه بدون آنها. ماندلا مسئول بخش نظامی سازمانشان بود و مسلحانه مبارزه میکرد. که در 44 سالگی دستگیر شد. و در زندان به مبارزه ی مسالمت آمیز روی آورد. و شرط آشتی ملی هم خواسته های عمومی بود. این آشتی بر پایه ی توافقات صورت گرفت. آنهم به اصطلاح در دقیقه ی 90. که حکومت آفریقای جنوبی امکان حکمرانی به شیوه ی سابق را ، هم در داخل و هم در سیاست خارجی از دست داده بود.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

آ. ائلیار

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!