رفتن به محتوای اصلی

دهم دی ماه سالگرد کشته شدن ددمنشانه فاطمه قائم مقامی
31.12.2013 - 05:14

بخش یک - بازخوانی یک جنایت، پرونده قتل فاطمه قائم مقامی و نقش علی فلاحیان در آن!

دلدادگی فلاحیان به فاطمه قائم مقامی مهماندار شرکت هواپیمائی آسمان که در زیبائی بی همتا بود علیرغم افشا شدن دارای زوایای تاریکی است، مشاور فعلی رهبری و وزیر اسبق اطلاعات مردی زنباز و هوسران است و در این مورد شهرۀ آفاق شده است، مشاور ولی فقیه بی قیدی خود را به اصول و مبانی مذهبی به کرات نشان داده است، هنگامی که وی به آلمان سفر کرده بود تا قضیۀ پروندۀ میکونوس را ماله کشی و ماستمالی نماید به گفتۀ شاهدان عینی به جز یکی دو نوبت نماز نخواند! در روز سوم اقامتش در آلمان چند نفر از مقامات امنیتی سفارت ایران در آلمان به دیدارش رفتند، سر ظهر یکی از مأموران برای چاپلوسی بلند شد و با کسب اجازه از فلاحیان وضو گرفت و سپس رو به وی گفت: "حاج آقا ما را بی برکت نگذارید! بفرمائید اقامه کنید تا از انفاس قدسی شما بی نصیب نمانیم!" فلاحیان با خنده پاسخ داد: "ما مسافریم و نماز را شکسته می خوانیم و چون وقت نداریم نمازها را جمع می کنیم آخر شب می خوانیم!"

در چهارمین و پنجمین شب اقامت عالیجناب خاکستری پوش در آلمان وی به همراه فردی چند ساعت غیبت کرد و در شب پنجم که موسویان سفیر وقت ایران در آلمان به جستجوی جناب وزیر برای وصول یک دستورالعمل محرمانه پرداخت به او گفته شد حاج آقا به آپارتمان ….. رفته تا یک خانم ترک را ارشاد کند! این خانم همان زنی است که به دعوت فلاحیان در زمان وزارتش به تهران سفر کرد و حدود یک ماه در شمشک٬ دماوند و اصفهان میهمان مخصوص عالیجناب بود و (شیان) نام دارد ولی در مورد قائم مقامی ماجرا از یک روز یا یک ماه همخوابگی فراتر رفت! فاطمه که کار میهمانداری را در هواپیمائی ملی آغاز کرد زیبائی خیره کننده و تحسین برانگیزی داشت، مدیرعامل وقت و مدیرکل حراست هواپیمائی هما چون به کام نرسیدند با پرونده سازی و انگ مسائل اخلاقی چسباندن به وی او را از هواپیمائی ملی در سال ۷۱ اخراج نمودند! اما وی بلافاصله با کمک یکی از خلبانان سابق هما به عنوان سرمهماندار وارد شرکت آسمان شد.

آشنایی او با فلاحیان در جریان سفر عالیجناب خاکستری به مشهد صورت گرفت، فاطمه در زندگی زناشوئی شکست خورده بود، پس از به دنیا آمدن سومین فرزندش هنگام لغو یکی از پروازها و بازگشت ناگهانی به خانه با حقیقتی تلخ که همانا خیانت شوهرش بود مواجه شد اما این یک خیانت معمولی نبود و شوهر جراح قائم مقامی با فردی مذکر رابطه برقرار کرده بود و همین امر موجبات دلزدگی فاطمه از زندگی را فراهم ساخت به طوری که وی ترجیح می داد بیشتر به دیدار فامیل و آشنایان برود تا در خانه بماند! در چنین وضع بحرانی و در یکی از سفرهای کاری فلاحیان به مشهد او با قائم مقامی آشنا شد و آنچنان دل و ایمان باخت که بعد از رسیدن به مشهد به وی شمارۀ تلفن های مستقیم و خصوصیش را داد! و چنان عنان از کف داده بود که سفر چهار روزه اش به مشهد را به دو روز تقلیل داد و به تهران بازگشت!

فاطمه برای اینکه از نفوذ فلاحیان در رفع مشکل خانوادگیش استفاده کند به تلفن او زنگ زد که ای کاش این کار را نمی کرد! به گفتۀ صمیمی ترین دوست فاطمه و محرم اسرار وی اولین دیدار این دو تن در یکی از خانه های امن وزارت اطلاعات در شهرک غرب صورت گرفت، سه – چهار ماه بعد کار به جائی رسید که فلاحیان طاقت دوری معشوقش برای یک روز را هم نداشت! یک اشاره کافی بود تا قائم مقامی در مراجعه به فرودگاه متوجه شود به جای او فرد دیگری در تیم پرواز قرار گرفته و او می تواند به خانه برگردد و به مرور فقط در پروازهای خارجی در کادر پرواز قرار گرفت! فلاحیان نهایت محبت را در حق فاطمه کرد: هدایای گران قیمت٬ خانه ای مجلل٬ اتومبیل آخرین مدل٬ خرج سفرهای ده هزار دلاری و ….. تردیدی باقی نمی گذاشت که جناب وزیر عاشق او می باشد اما یک روز فاطمه به نزدیکترین دوستش گفته بود: "علی (فلاحیان) به من بسته هائی می دهد که در دوبی٬ فرانکفورت و استکهلم به کسی بدهم و من فکر می کنم این بسته ها پر از هروئین است!"

بار دیگر هم عنوان کرده بود که فلاحیان از وی خواسته برای یک امر مهم به یک نویسندۀ مخالف نزدیک شوم و چند وقت بعد از قتل نویسنده خبر داده بود! دوست صمیمی فاطمه اظهار داشته که دلیل قتل فاطمه این بود که پس از سال ها دلهره٬ درد و اضطراب با یکی از خلبانان همکارش آشنا شد و به دوستش گفت: "سرانجام عشق واقعیم را یافتم!" در یکی از سفرهای قائم مقامی به دوبی هواپیما دچار نقص فنی شده و رفع اشکال ۴۸ ساعت به طول انجامید، وی در رستوران هتلی که تیم پرواز در آن اقامت داشت با یکی از خلبانان سابق هما که برای یک شرکت آمریکائی کار می کرد برخورد کرد و ساعت ها باهم گفتگو کردند، هنگام برطرف شدن نقص فنی و بازگشت هواپیما به تهران فاطمه به یکی از خانم های همکارش در طول پرواز گفت که توسط یکی از دوستانش که شهروند آمریکائی است به کنسولگری آمریکا رفته و مطمئن است به راحتی ویزای آمریکا را دریافت خواهد کرد.

احتمالاً فلاحیان از طریق همین همکار فاطمه یا مأمورانش از رفت و آمد معشوقه اش به سفارت آمریکا باخبر شده است، حمل بسته های مشکوک توسط فاطمه به دوبی و اروپا از همین زمان آغاز شد و احتمالا بین این کار و اطلاع فلاحیان از رفت و آمد او به کنسولگری آمریکا رابطه ای وجود داشته است، آنچه روشن است از اوایل خرداد سال ۱۳۷۶(سه سال پس از شروع رابطه) قائم مقامی در فضای رعب و وحشت زندگی می کرد و مدام در فکر راهی برای خلاصی از دست فلاحیان و ازدواج با مرد دلخواه خود و رفتن به کانادا بود، طلاق از همسرش هم مراحل نهائی را می گذراند ولی با این حال فاطمه با استرس بسیار زندگی می گذراند، یک بار و در پی خلوت دو روزه با عالیجناب خاکستری پوش در ویلای دماوند هراسان به دیدار دوست صمیمیش آمد و گفت: "مطمئن است فلاحیان به او مشکوک شده است!"

مقدار زیادی نامه و یادداشت با خود داشت که همه را در حیاط خانۀ دوستش سوزاند و هر چه دوستش از او خواهش می کرد که با او درد دل کند فاطمه زیر بار نمی رفت! روایت دوست و همراز قائم مقامی دربارۀ روز قتل او این گونه است: "دو پرواز پشت سر هم داشت، در پی دومین پروازش حدود ساعت چهار بعد از ظهر به من زنگ زد و گفت اگر تا هشت شب از من خبری نشد با این شماره تماس بگیر، پس از تماس های مکرر با خانۀ فاطمه سرانجام شمارۀ مورد نظر را گرفتم، صدائی مرتب از من می پرسید کی هستم؟ تلفن را قطع کردم و راهی ترکیه شدم!" (وی هم اکنون به عنوان پناهنده در کشور بلژیک اقامت دارد!) فاطمه آن روز به جای رفتن به خانۀ عشق! مستقیماً راهی منزل خود شده بود.

احتمالا فلاحیان منتظر وی بوده است، فاطمه به دنبال یک مکالمۀ تلفنی به فردی زنگ می زند و از وی می خواهد به خانه بیاید و مراقب فرزندانش باشد چون وی به دلیل یک کار فوری مجبور است از خانه خارج شود! وقتی آن مرد به منزل قائم مقامی رسید فاطمه خانه نبود و فرزند ارشدش یادداشتی به فرد مذکور داد که در آن همان شماره تلفنی که فاطمه به دوستش داده بود به چشم می خورد (تلفن همان شب قطع شد و ساکنان خانه آنجا را تخلیه کردند!) قائم مقامی با اتومبیل خودش (نه پژوی اهدائی فلاحیان) بر سر قرار رفته بود، سعید امامی در اعترافاتش گفته است به دستور فلاحیان با فاطمه قائم مقامی در نزدیکی وزارت اطلاعات در ساعت شش عصر قرار گذاشته و این دیدار در اتومبیل فاطمه صورت گرفته است، امامی قاتل فاطمه را سعید حقانی معرفی کرده که با شلیک سه گلوله به مغز و قلب قائم مقامی وی را به قتل رسانده است! (گر چه بعید نیست خود سعید امامی قاتل باشد!) سه فرزند بی مادر همچنان چشم انتظار زیباترین مادر دنیا هستند تا با یونیفورم پرواز از راه برسد و آنها در آغوش بگیرد!

http://jahanezan.wordpress.com/2010/04/20/tanin-188

بخش دو - بازگشائی پرونده قتل فاطمه قائم مقامی پس از نه سال - اسفندیار صفاری

با گذشت نه سال از قتل فاطمه قائم مقامی مهماندار شرکت هواپیمائی آسمان برخی از روزنامه های کشور از بازگشائی پرونده قتل او خبر دادند! قاضی جدید شعبه ۱۱۵۷ دادگاه جنائی تهران پس از مطالعه پرونده راکد این مهماندار که در زمان مرگ چهل و سه سال داشت با صدور دستورات تازه به مأموران شعبه قتل اداره آگاهی تهران دستور داده که تحقیقات تازه ای درباره شناسائی عامل یا عاملان این قتل را آغاز کنند! قاضی زمانی علویجه علاوه بر این برای نخستین بار از پنج مرگ مشابه قتل فاطمه قائم مقامی در فاصله سال ۷۵ تا ۷۶ سخن گفته است! بازگشائی پرونده قتل فاطمه قائم مقامی اما اهمیت بیشتری به نسبت قتل های معمولی دارد، این اهمیت از آنجا ناشی می شود که اسم این مهماندار هواپیما در جریان افشای قتل های زنجیره ای به عنوان یکی از قربانیان ذکر و بارها تکرار شد! اکبر گنجی روزنامه نگاری که نقش بزرگی در افشای قتل های زنجیره ای داشت به صراحت علی فلاحیان دومین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی را در چندین مقاله به دست داشتن در قتل این مهماندار هواپیما متهم کرد! حالا در آستانه انتخابات مجلس خبرگان و همزمان با خروج اکبر گنجی از ایران برای دریافت چند جایزه بین المللی پرونده فاطمه قائم مقامی بازگشائی شده است! کارشناسان معتقدند که دلیل بازگشائی این پرونده هر چه باشد حقیقت جوئی نیست چرا که این قتل از ابتدا سیاسی بود و بازگشائی آن پس از ۹ سال نیز رنگ و بوئی سیاسی خواهد داشت!

ده دی ماه‌ سال‌ ۱۳۷۶ مغازه داران بازارچه گلستان منطقه پاسداران متوجه توقف طولانی مدت یک خودروی پراید اطلسی رنگ در نزدیک بازارچه شدند، یکی از مغازه داران پس از آن که برای بررسی موضوع به کنار خودروی پراید رفت متوجه جسد زنی شد که بر روی صندلی خودرو جان باخته بود! موضوع این جنایت به اطلاع قاضی کشیک ویژه قتل رسید، کارآگاهان اداره آگاهی به همراه قاضی جواد اسماعیلی به محل واقعه اعزام شدند، در بازرسی بدنی از زن مقتول هویت وی که فاطمه قائم مقامی ۴۳ ساله و سرمهماندار هواپیما بود مشخص شد، بر اساس گزارش مأموران جنازه این مهماندار هواپیما که در خیابان‌ پاسداران و داخل‌ یک‌ اتومبیل‌ پراید اطلسی‌ رنگ‌ بود از دور گونه ای به نظر می رسید که زن‌ میانسالی‌ پشت‌ فرمان‌ بی حرکت‌ نشسته‌ بود! تنها پس از جلو رفتن، مأموران متوجه‌ شدند که‌ از کنار پیشانی‌ و صورت‌ این‌ زن‌ جوی‌ باریکی‌ از خون‌ روان‌ است! بلافاصله‌ زن‌ میانسال‌ به‌ بیمارستان‌ رسالت‌ منتقل‌ شد اما پزشک‌ بیمارستان‌ بعد از معاینه‌ زن‌ گفت‌ که او حدود نیم‌ ساعت‌ قبل‌ مرده‌ است‌! به دستور قاضی‌ کشیک‌ قتل‌ تحقیقات‌ وسیعی‌ در این‌ رابطه‌ و برای‌ شناسائی‌ قاتل‌ آغاز شد.

بررسی های پزشکی قانونی نشان دادند که فاطمه با شلیک گلوله به شقیقه اش جان سپرده است، پلیس جنائی در بررسی از خودروی مقتوله یک پوکه اسلحه ماکاروف کشف کرد که فاطمه با آن به قتل رسیده بود، با توجه به صحنه جنایت و اظهارات شاهدان این فرضیه که عامل شلیک مرگبار با سرمهماندار آشنائی داشته و در زمان قتل در صندلی کناری وی و در فاصله اندکی از او نشسته قوت گرفت! در بازجوئی های صورت گرفته، اهالی محل به پلیس جنائی تهران گفتند: "قبل از توقف خودرو در محل حادثه متوجه شدیم راننده خودرو که همان قربانی بود چند بار طول خیابان را در جستجوی فردی طی کرد ولی به جز راننده فرد دیگری را داخل خودرو مشاهده نکرده اند!"

در بررسی‌ از خانواده‌ فاطمه‌ قائم‌ مقامی‌ معلوم‌ شد وی‌ سرمهماندار هواپیما بوده‌ و دارای‌ همسر و فرزند است‌ اما همسرش‌ که‌ پزشک‌ بوده‌ در آن‌ زمان‌ در شهر مسجدسلیمان‌ ساکن بوده است، خواهر فاطمه در جریان‌ تحقیقات‌ به‌ پلیس‌ گفت: "فاطمه‌ شب‌ حادثه‌ از او خواسته‌ تا به‌ خانه‌ اش برود ‌و از بچه هایش‌ نگهداری‌ کند!" به گفته خواهر فاطمه او خودش‌ قرار بود ابتدا به‌ آرایشگاه‌ و بعد از آن‌ به‌ محل‌ قرار با شخصی‌ ناشناس‌ که‌ می گفت‌ تلفنی‌ با او صحبت‌ کرده‌ است برود! خواهر فاطمه‌ در ادامه‌ تحقیقات گفت که نمی داند آن‌ شخص چه کسی‌ بود و حتی‌ خواهرش هم‌ به ظاهر گفته که‌ او را نمی شناسد! فاطمه به خواهرش‌ ‌گفته بود که این شخص‌ فقط‌ چند بار به‌ او تلفن‌ کرده‌ است‌ و با اصرار از وی‌ خواسته‌ تا ملاقاتی‌ با یکدیگر داشته‌ باشند! خواهر فاطمه قائم مقامی به پلیس گفت که آن‌ مرد به‌ خواهرم‌ گفته‌ بود موضوع‌ در مورد زندگی‌ و مسائل‌ خصوصی‌ اوست!‌ به‌ همین‌ خاطر خواهرم‌ ساعت‌ ۳۰  /  ۸ شب‌ با آن‌ مرد قرار ملاقات‌ گذاشت، حدود ساعت‌ ۱۱ شب‌ بود که‌ از کلانتری‌ به‌ خانه مان‌ زنگ‌ زدند و خبر قتل‌ خواهرم‌ را به‌ ما اطلاع‌ دادند! 

برخی از روزنامه نگاران و از جمله اکبر گنجی در جریان افشاگری قتل های زنجیره ای، قتل فاطمه قائم مقامی را در ردیف این قتل ها به حساب آوردند و از ارتباط این مهماندار هواپیما با محفل اطلاعاتی وزیر اسبق اطلاعات، علی فلاحیان و سعید امامی، همه کاره او سخن گفتند! برخی از مطلعان در سال های بعد از آشنائی فلاحیان با فاطمه قائم مقامی در هواپیما و در جریان سفری به آلمان سخن گفتند! بر اساس این گفته ها فاطمه قائم مقامی به دلیل مشکلات خانوادگی پس از آشنائی با فلاحیان با او ارتباطات خصوصی برقرار کرده بود! فاطمه قائم مقامی که ابتدا مهماندار هواپیمائی هما بود در سال ۷۱ با پرونده اخلاقی که برایش ساختند از شغل خود اخراج شد! او پس از چندی فعالیتش را در شرکت هواپیمائی آسمان آغاز کرد، همسر او پزشک بود و فاطمه سه فرزند داشت، شوهر فاطمه در زمان قتلش در مسجدسلیمان به کار طبابت مشغول بود، بر اساس گزارش های منتشر شده مطبوعات در روزهای پس از قتل او، فاطمه در ماه های پایانی زندگیش نگران و مضطرب بوده است!

مطلعان قتل های زنجیره ای علت به قتل رساندن فاطمه قائم مقامی را ناشی از اطلاعاتی دانستند که این مهماندار هواپیما از برخی اعمال غیر قانونی مقامات اطلاعاتی داشت! دایره این اعمال را بر اساس برخی از خبرها به روابط غیر اخلاقی و استفاده های غیر قانونی از کشفیات مواد مخدر تا طعمه شدن برای پیشبرد برنامه های مورد نظر فلاحیان و سعید امامی ذکر کردند! چندی بعد و به هنگام بازداشت سعید امامی اخباری مبنی بر این که بازداشت شدگان جزئیات قتل فاطمه قائم مقامی را دربازجوئی ها تشریح کرده اند منتشر شد! پرونده فاطمه قائم مقامی با این حال به بایگانی راکد دادگاه سپرده شد! اکبر گنجی در مقالاتش نوشته: "پرونده قتل سیامک سنجری و فاطمه قائم مقامی را دنبال کنید تا به شاه کلید برسید! قتل آنان مشکل شخصی شاه کلید بود و شاه کلید مجبور شد آنها را از میان بردارد!"

گنجی علاوه بر این در "نامه دوم به آزادگان جهان" که یک سال پیش از داخل زندان اوین منتشر کرد بار دیگر نوشت: "تجربه بشری نشان داده است که احتمال بروز فساد سیاسی در نظام های استبدادی مطلقه که افکار عمومی و مطبوعات در آنها مجاز به برملا کردن موارد فساد نیستند به مراتب بیشتر از دیگر نظام هاست! در دولت حداکثری سلطه گر چه کسی جرأت می کند از طریق مطبوعات این پرسش را مطرح کند که چرا آن «آقا» با آن زن شوهردار روابط نامشروع داشت و از او برای حمل قاچاق مواد مخدر و سلاح به خارج از کشور استفاده می کرد و وقتی دید روابط نامشروعش با آن زن دارد لو می رود او را کشت؟" روزنامه زن که همزمان با افشای قتل های زنجیره ای توسط فائزه هاشمی در تهران منتشر می شد در همان زمان نوشت که: "همسر فاطمه قائم مقامی به کمیته پیگیری قتل ها احضار و ماجرای قتل به وی اطلاع داده می شود اما از وی می خواهند که برای ممانعت از فرار قاتلان موضوع را با مطبوعات در میان نگذارد!"

اکبر گنجی در یکی دیگر از مقالاتش با نام "آفت سازی آمرانه" با روایت ماجرای ترانزیت مواد مخدر در کلمبیا نوشت: "فکر بکری به ذهن رئیس سازمان اطلاعات آن کشور خطور می کند، معمولا در فرودگاه ها پرسنل هواپیما را بازرسی نمی کنند، لذا می توان از طریق برخی مهمانداران مواد مخدر به اروپا صادر کرد! صدور مواد مخدر آغاز می شود اما مهمانداران از رئیس سازمان دلربایی می کنند و این دلربایی ها به جاهای باریک می کشد و رئیس سازمان مجبور می شود در نهایت برخی از مهمانداران را سر به نیست کند!" این اشاره همزمان با تأکید گنجی بر این که بررسی قتل فاطمه قائم مقامی می تواند سر نخ رسیدن به "شاه کلید قتل های زنجیره ای" باشد همه از ابهامات بسیار در قتل این مهماندار هواپیما حکایت می کند! گنجی در جائی دیگر تأکید کرده بود که: "آقای فلاحیان قبل از پاسخگوئی درباره قتل های زنجیره ای باید به پرسش های شهروندان در خصوص قتل خانم فاطمه قائم مقامی و سیامک سنجری پاسخ گوید!" با این همه مقامات قضائی در سال ۷۶ و ۷۷ تنها به احضار و بازجوئی از برخی افراد پرداختند و هرگز علی فلاحیان را به دادگاه فرا نخواندند! پرونده قتل فاطمه قائم مقامی مدتی بعد همزمان با سرکوب مطبوعات و با انداختن اکبر گنجی به زندان به بایگانی سپرده شد!

نه سال بعد از به قتل رسیدن قائم مقامی و با تغییر قاضی شعبه مربوطه، شعبه‌ ۱۱۵۷ دادگاه‌ جنائی‌ تهران قاضی زمانی علویجه بار دیگر از بازگشائی این پرونده جنجالی خبر داد! قاضی‌ زمانی‌ علویجه‌ در رابطه‌ با این‌ پرونده‌ گفت‌ که با توجه‌ به‌ آنچه‌ در این‌ پرونده‌ آمده‌ ظاهرا مقتول‌ دارای‌ برخی‌ مشکلات‌ بوده‌ که‌ این‌ می تواند عاملی‌ برای‌ قتل‌ باشد! در آن‌ زمان‌ قاضی‌ وقت‌ در این‌ پرونده‌ افراد زیادی را بازداشت‌ و از آنها تحقیق‌ کرده‌ اما سرنخی‌ پیدا نشد! این قاضی تأکید کرده که: "با توجه‌ به‌ گذشت‌ نه سال‌ از این‌ قتل‌ این‌ بار دستور داده ام‌ تا اولا پلیس‌ آگاهی‌ تمام‌ اطلاعات‌ و جزئیات‌ قتل های‌ مشابهی‌ را که‌ در محدوده‌ زمانی‌ سال‌ ۷۵ و ۷۶ در تهران‌ اتفاق‌ افتاده‌ است‌ و قربانیان‌ آنها زنان‌ تنها بوده‌اند را برایم‌ جمع آوری‌ کند تا با مطالعه‌ آن‌ پرونده ها معلوم‌ شود آیا شباهت‌ یا ارتباطی‌ بین‌ این‌ قتل ها که‌ تا الان‌ مشخص شده‌ پنج قتل‌ بوده‌ است‌ وجود دارد یا خیر؟ همچنین‌ تحقیق‌ از دوستان‌، خانواده‌، همکاران‌ و کسانی‌ که‌ به‌ نوعی‌ با این‌ زن‌ در ارتباط‌ بوده اند به زودی‌ آغاز خواهد شد!" قاضی‌ زمانی‌ علویجه‌ افزوده که: "قتل‌ این‌ سرمهماندار چهل و سه ساله‌ هواپیمائی آسمان که‌ در زمان‌ خود سر و صدای‌ زیادی‌ به‌ پا کرد با شروع‌ دوباره‌ تحقیقات‌ تحت‌ رسیدگی‌ قرار خواهد گرفت‌ تا عامل‌ یا عاملان‌ آن‌ شناسائی‌ و انگیزه‌ آنها از این‌ جنایت‌ مشخص شود."

بازگشائی این پرونده جنجالی نه سال پس از وقوع قتل، کارشناسان را بر آن داشته که از احتمالات تازه ای در این مورد سخن بگویند، هر چه باشد بازگشائی پرونده فاطمه قائم مقامی احتمالات زیر را به دنبال دارد: احتمال اول بالا گرفتن دعوای درون جناح راست است و این که به این وسیله بخشی از جناح راست در صدد حسابکشی از بخش دیگری برآمده است به خصوص که برخی اخبار نشان می دهند که هاشمی شاهرودی تحت فشار شدید تندروها قرار گرفته است! احتمال این که این خبر دامی باشد برای اکبر گنجی که در روزهای اخیر از کشور برای دریافت چند جایزه بین المللی از کشور خارج شده تا با اظهارات تازه و احتمالا صریحتر پرونده تازه ای برای او ساخته شود تا یا به کشور بازنگردد یا به محض بازگشت بار دیگر زندانی شود! احتمال سوم به انتخابات مجلس خبرگان مربوط است! علی فلاحیان در حال حاضر یکی از اعضای این مجلس است! او و همفکرانش در پشت و روی صحنه دولت فعلی نقش زیادی دارند و با در دست گرفتن مجلس خبرگان توسط مصباح یزدی و شاگردان حقانی راست سنتی کاملا از عرصه سیاست حذف خواهد شد! و آخرین احتمال این که قرار است این پرونده هم به گونه ای برای همیشه جمع و مختومه شود! آینده نشان می دهد که آیا آمران و عاملان واقعی قتل فاطمه قائم مقامی معرفی و مجازات خواهند شد یا بازگشائی این پرونده به همان میزان سیاسی بوده که قتل فاطمه قائم مقامی؟

http://news.gooya.eu/politics/archives/049034.php

 ★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★

آخوند علی فلاحیان وزیر اطلاعات پیشین رژیم ولایت فقیه که در کشتار و سرکوب و شکنجه هزاران تن دست داشته است هم اکنون مشاور عالیرتبه خامنه ای است! برای آگاهی بیشتر درباره علی فلاحیان خواندن کتاب های: "فلاحیان، مردی برای همه فصول جنایت" و "سونای زعفرانیه" نوشته: "علیرضا نوری زاده" و کتاب: "عالیجناب خاکستری پوش" نوشته: "اکبر گنجی" سودمند است.

 ★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★

alifalahyan-780-1alifalahyan-780-2

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تبریزی
منابع گوناگون

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.