رفتن به محتوای اصلی

چراجهان اسلام از عصر روشنگری محروم مانده است ؟/9
26.01.2014 - 15:57

تاملی بر ظهور و رشد عصر روشنگری در تاریخ و تمدن انسان .

به قلم : کاظم رنجبر ، دکتر در جامعه شناسی سیاسی .

بخش9 نسخه 1-       25 ژانویه 2014

Kazem.randjbar@yahoo.fr

ظهور  اندیشه های فلسفی سیاسی در اروپا  در راستای  جدائی دین از سیاست .

 Renaissance   -

 رنسانس ، یا انقلاب نوزائی  فرهنگی و علمی در اروپا ، در تقابل با جهل و خرافات و استبدا د دینی و جنگهای مذهبی در این قاره . ماخذ (1)

 Missing media item.

مظهر دوره رنسانس این تابلو نقاشی شده توسط  لئونارد و داونچی  با عنوان :ویتروین :Uomo  Vitruviano به احتمال قوی  در سال 1487  این اثر را  داوینچی  در رابطه  اعضای بدن و تناسب آنان با اعضای دیگر را نشان می دهد . به عبارت دیگر  جامعه بشری یک سازمان زنده  و در تناسب و رابطه  با سایر اعضای  دیگر است . ما ایرانیان را بیاد شعر معرف  سعدی می آندازد :  بنی آدم  اعضای یک دیگرند ...چو عضوی بدرد آورد روزگار  دگر عضو ها را نماند قرار .

 

 

این مقاله  به گرامی داشت  خاطره  رهبران  انقلاب مشروطیت ایران ، سرآغاز انقلاب  فرهنگی ، سیاسی ،  جامعه ایران  به عبارت دیگر سر آغاز  رنسانس و نوزائی جامعه ایران  در راستای استقرار  آزادی و دموکراسی ، و جدائی دین از سیاست  تقد یم همو طنان گرامی ایرانی و ایران دوست می شود .

                                                           *                         *                               *

 

ظهور یک هویت اروپائی . عصر رنسانس .

ماخذ (1)

 

اروپائیان صاحب  علم و دانش میدانستند  که از منظر جغرافیائی  در قاره ای بنام : اروپا  زندگی می کردند ، که با سایر قاره ها  چون آسیا و آفریقا  فرق دارد . در حالیکه برای اکثریت ساکنین  اروپا ، کلمه اروپا  به گوششان آشنا نبود . به عبارت دیگر ، آنان در دنیائی  محدود خود  در شهر و روستا  و حداکثر  ایالت  خود را می شناختند و خود را ساکن آن محدوه جغرافیائی خود میدانستند و دنیای شان نیز به این منطقه محدود می شد . در این زمان  تعداد معدودی  از ساکنان اروپا  به خواندن و نوشتن  آشنائی داشتند .  روحانیون مسیحی  با مردم  عادی ، تنها با هویت مسیحی  پیرو مسحیت  و باور های دینی  آنان صحبت می کردند . دنیای مردم عادی  از منظر فرهنگی  در باور های دینی  محدود می شد . برای روحانیون مسیحی ، مردم عادی  «گله گوسفندانی و حیواناتی بودند ، و روحانیون چون چوپانان  وظیفه داشتند که این گله های گوسفندان و حیوانات اهلی را ، به راه حضرت مسیح هدایت بکنند ». مثل  مسلمانان   اغلب بیسواد امروز  که دنیای هستی فردی و اجتماعی شان  در باور های داستان های مذهبی  و تبعیت مطلق ازدستورات دینی  فلان روحانی و فلان مجتهد ، خلاصه می شود .

اروپائیان  قبل از رنسانس  آگاهی کامل  از هویت فرهنگی و تاریخی خود نداشتند . شعور و آگاهی فرهنگی  اروپائیان از زمان رنسانس شروع شد . بنا به گفته و نوشته  مورخ انگلیسی(Édouard Hall 1498-1547 ) در عصر رنسانس کلمه اروپا  وارد زبان های مردم عادی شد . در حقیقت تبدیل به یک هویت فرهنگی گردید .

 

رسمیت یافتن زبان توده  ساکنان اروپا :

 

در اوایل  سال 1492 – آنتونیو دو نبریژا (Antonio de Nebrija )  استاد  زبان اسپانیا  و دستور زبان اسپانیا ،  اولین کتاب  دستور زبان اسپانیا را به ملکه  ایزابل دو کاستی (Isabelle de Castille )متولد 1451 مرگ 1504  را معرفی کرد و این اثر را بایک جلد کتاب لغت  زبان اسپانیائی را تکمیل  کرد و به ملکه  تقدیم نمود .  در سال 1539  فرانسوا اول پادشاه فرانسه  با فرمان معروف خود در تاریخ  فرانسه بنام فرمان : Villiers-Cotterits زبان فرانسه را زبان رسمی در فرانسه اعلام کرد .از این تاریخ  در فرانسه ، زبان فرانسه  در مکاتبات  اداری ، دادگاه ها  و امورقضائی  زبان رسمی  شناخته شد  و جای زبان لاتین را گرفت . پادشاه فرانسه در قصر فونتن بلو  :Fontainebleau –کتابخانه سلطنتی خود را  مستقر می کند .

کارهای پژوهشی  زبان شناسان متخصص در زبان فرانسه  در مجموعه  نهادها ، این امکان را  به زبان فرانسه میدهند  که این زبان تبدیل به زبان توده مردم  بشود . در حالیکه  این زبان  سابق در انحصار  روحانیون بود و مردم عادی به زبان های محلی خود مکالمه می کردند . (مثل ایران امروز )

استادان  زبان و تاریخ در فرانسه آن عصر  این امکان رشد  را به  زبان فرانسه می دهند که این زبان تبدیل به زبان ملی   مظهر  وحدت ملی بشود و دربین ملت رشد بکند . باوجود این تا انقلاب کبیر فرانسه  یعنی تاسال 1789  زبان توده مردم زبان محلی بود .

در فرانسه این سخن رایج است که می گویند :متفکرین دوره رونسانس در فرانسه  به تمدن و فرهنگ یونان قدیم  توجه بیشتر داشتند  و همین امر باعث پیدایش  اندیشه انسانگرائی و احترام  به حقوق انسانی در فرانسه شد . اندیشه های  قرون وسطی  نیز جایگاه خود را داشت . بخشی از این فرهنگ و اندیشه ها  توسط بخشی از  فرهنگ  قرون وسطی  توسط :Boèce, Isidore  در شهر Séville  اسپانیا  همین امروز هم نگهداری می شوند . آثار افلاطون  در دربار  امپراطور شارلمانی ( با وجود اینکه خود شلرلمانی به حد کا فی  به خواندن و نوشتن مسلط نبود )  مورد توجه  متفکریبن  دستگاه حکومتی  قرار می گرفت . بنا به گفته :Régine Pernoud- رژین پرنو مورخ معروف  متخص عصر  قرون وسطی  متولد 1909 مرگ 1998 ) عصر رنسانس  در حقیقت  تقلیدی از عصر باستان  بود . چون متفکرین  عصر رنسانس بر این باور بودند که عصر باستان  به مرحله  تکاملی  بلوغ فکری و فرهنگی رسیده بود .

آنچه که واقعیت داشت این فرهنگ باستان  بخاطر بیسوادی  اکثریت  جامعه آن عصر ،  این آثار  انحصارا در اختیار روحانیون کلیسا بود و آنان مایل نبودند که توده مردم به شعور و آگاهی فرهنگی و اجتماعی برسند . ولی از قرن سیزدهم ،  همین فرهنگ یونان باستان  به مدارس شهری و دانشگاه های آن عصر نفوذ کرد . از این طریق  آشنائی به فرهنگ یونان باستان  از انحصار روحانیون خارج شد . فرانسیسکو  پترارک (Francesco Petrarcca- متولد 1304 مرگ 1377) شاعر  انسان دوست ایتالیائی  و دوستانش  توانستند  با آثار خود اندیشه های انسان دوستانه  فلاسفه یونان باستان را  گسترش و غنی سازند .

 

باستان  شناسی  امکان شناخت  هنرهای مجسمه سازی و تزئینی  شد و در نهایت  شناخت این فرهنگ  باعث گسترش  شناخت آثار سایر متفکران  یونان و لاتین گردید . این شناخت ابتدا از ایتالیا  شروع شد  و بعداً در اروپا گسترش یافت . این فرهنگ  باستان اروپائی  توانست  فرهنگ های معاصر خود در اروپا را اشباع کرده و تحت شعاع  خود قرار بدهد ، واز بطن این فرهنگ ، رشد فلسفه انسانگرائی در اروپا  پایه گرفت .   فلاسفه و متفکران  انسان گرا  چون :

-                          Erasme- متولد 1469- مرگ 1536  فیلسوف و انسانگرای هلندی.

-                          Thomas More  متولد 1478-مرگ 1535 سیاستمدار و انسانگرای انگلیسی .محکوم به مرگ بخاطر اندیشه های  اش .

-                          Guillaume Budé- متولد 1467- مرگ 1540انسانگرای  فرانسوی و متخصص  فرهنگ و تمدن یونان باستان و سیاستمدار و بنیانگذار  کتابخانه ملی  در فرانسه . پایه گذار  کالج (دانشسرای عالی ) معروف فرانسه  .

اختراع صنعت چاپ و تاثیر آن در گسترش  اندیشه های علمی و فلسفی در اروپا .

یکی از اختراعات ایکه  بر رشد  شعور و آگاهی  انسان  در دوران رنسانس  تاثیر عمیق گذاشت ، اختراع صنعت چاپ و تکامل آن  توسط  گوتنبرگ  درسال 1450 بود . اولین  اثری که در اروپا در سال 1455  به چاپ رسید ، انجیل کتاب دینی  مسیحیان بود .  البته اولین آثار چاپ شده در راستای تبلیغات دینی کلیسا  ، کتاب های دینی بودند . قبل از اختراع  صنعت چاپ  امکان انتشار  کتاب و مقالات و مطلب  نوشته شده  در نسخه های متعدد  وجود نداشت . اغلب  روحانیون  مسیحی  کتاب های دینی را با دست نوشته  کپی میکردند . لذا ، از این جهت  نه تنها  تعداد انتشارات  محدود بود  بعلاوه  ، انتشارات  در زمینه های  دینی و تبلیغ  باورهای دینی  بود .(تبلیغ خرافات  دینی مثل ایران امروز ) . بعلاوه زبان رایج  این دست نوشته ها  زبان لاتین بود ، لذا این نوشته ها  مخصوص و محدود به قشر  معدود و مسلط به زبان لاتین بود .دانشگاه ها  حق انحصاری  چاپ و انتشار نوشته های استادان  خود را داشتند .

 

در این عصر دانشگاه های  معروف اروپا  چون دانشگاه پاریس  در فرانسه ، دانشگاه  بولونی (Bologne ) در ایتالیا  دانشگاه  سالامانک (Salamanque ) در اسپانیا ، دانشگاه های  آکسفورد و کمبریج در انگلستان   انحصار تعلیم و تفسیر  علم را برمبنا و روش اسکولاستیک  روش متکلمین  تدریس می کردند . دروس حقوق والهیات  بخش مهم و رشته اساسی تدریس در دانشگاه ها بود .

مفهوم مکتب اسکولاستیک

این مکتب در دوره تسلط کلیسا بر جامعه اروپایی رشد چمشگیری داشت. در واقع نفوذ کلیسا در امور  آموزش و پرورش  را نشان می‌دهد مثلاً در مورد چرخش خورشید بر دور زمین یا بسط تئوری افلاطونی نقش بسزایی داشت. افکار کلیسا به نحو دلخواه از تسلط بر آموزش و پروش گسترش پیدا می‌کرد که دخالت گسترده دین در سیاست را نشان می‌داد یعنی پایه تفکرات جامعه اروپایی مذهبی بود.   (توضیح کوتاه  در رابطه با اسکولاستیک اسلامی در زیر.*)

در حقیقت قبل از اختراع صنعت چاپ  علم و دانش  در انحصار روحانیون بود از آنجائیکه اکثریت جامعه  به اندازه کافی  به خواندن و نوشتن  تسلط نداشتند ، نه تنها به زبان لاتین آشنائی نداشتند  ، همچنین از علم و دانش و تفکرات علمی محروم بودند .  اختراع صنعت چاپ  این انحصار را شکست و با چاپ و انتشار کتاب  اقشار مختلف جامعه  به خواندن و نوشتن  به مرور مسلط می شوند  . به عنوان نمونه  کتاب : Imago mundi ( تصویر جهان – درزبان لاتین ) نوشته :Pierre d’Ailly که در سال 1410  نوشته شده است  درسال 1478 از طریق صنعت جدید چاپ  منتشر می شود . همین اثر  یکی از  اسناد  اساسی  شناخت جغرافیا  برای  کریستف کلمب و سایر دریا نوردان  در راستای کشف  دنیای جدید  می شود .

آثار چاپ شده  و مطالعه آن  از طرف  بخشی از  باسوادان  جامعه ، رابطه طبقاتی و ارزش های سنتی جامعه را بهم میزند . به عناون مثال در دانشگاه  پاریس ، دانشکده  هنرهای زیبا  از منظر پرستیژ و اهمیت و اعتبار  ، دانشکده الهیات  را پشت سر می گذارد و جلو میزند . در این عصر  بر تعداد کتابخانه ها  افزوده می شود . در فرانسه  پادشاهان در  کاخ ها و قصر های سلطنتی صاحب  کتابخانه های معتبر و با ارزش می شوند .

تاثیر اختراع  صنعت چاپ  در دستگاه  کلیسا و قدرت مسلم وبلا منازع پاپ وسازمان  مسحیت را  در جامعه اروپا  بهم میزند و در نهایت  زمینه اصلاحات  دینی در قرن پانزدهم  ظهور یافته  بود  علنی می شود .همچنین در  عصر رنسانس  در اروپا ، یک جنبش ضد یهودیت نیز  ظاهر می شود .

در قرون وسطی  اغلب پیروان  و مئومنان مسیحی ، به انجیل کتاب دینی خودشان ،  نوشته شده در زبان مادری شان  دسترسی نداشتند .(مثل ایرانیان مسلمان  تحصیل کرده  امروز ، که حتی  قران ترجمه شده به زبان فارسی را  در هزاره سوم هم از منظر منطق عقلی و علمی  مطالعه و تحلیل و تفسیر نکرده اند  و نمی کنند  - تاکید  از نویسنده ) .

ترجمه انجیل به زبان ساده  برای فهم مردم  عادی و کم سواد از طرف کلیسا کاتولیک  قدغن بود . با اختراع  صنعت چاپ  این شرایط کاملا عوض شد . کلیسای مسیحیت  اینبار نمی توانست  مخالف انتشار  انجیل  در زبان توده مردم بشود .اولین ترجمه  انجیل در زبان توده مردم  توسط  پرتستانها ، و در زبان انگلیسی  برای  انگلیسی زبان ها توسط :William Tyndale – درسال 1537  وبرای ایتالیائی ها  توسط :Giovanni Diodati  درسال 1607 و در زبان فرانسه برای فرانسویان  توسط :Lefèvre d’Etaples درسال 1530 چاپ و منتشر شد .

 

                                       *                           *                              *

جنبش اصلاحات دینی  پروتستانتیسم  در اروپا .

 ادامه دارد .

پاریس 25 ژانویه 2014

 اقتباس بطور خلاصه و یا کامل ، با ذکر نام  و ماخذ  کاملا آزاد است . 

 

ماخذ (1) http://fr.wikipedia.org/wiki/Renaissance

 

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------

(توضیح کوتاه  در رابطه با اسکولاستیک اسلامی .*)

* اسکولاستیک اسلامی

 

با گسترش اسلام و دخالت این دین در سیاست تفکرات دینی در نظام آموزشی کشورهای اسلامی به طور خیره کننده‌ای در بست در خدمت این دین قرار گرفت و تا جایی پیش رفته است که پطروشفسکی  در کتاب   اسلام در ایران  در فصل جداگانه ای  به این موضوع  با نام  اسکولاستیک اسلامی پرداخته است .

 اختراع صنعت چاپ  این انحصار  را شکست  و با چاپ و انتشار  کتاب ، اقشار مختلف  توانستند  به خواندن و نوشتن مسلط بشوند  بی جهت نبوددر ایران وقتی ایرانیان وطن دوست و روشنفکر وقتی که اقدام به تاسیس مدارس جدید به سبک اروپائی کردند ، روحانیون  مرتجع  و غرق در خرافات و در عین حال دنیا پرست که با بیسوادی عمومی ملت  به مقام و منزلت رسیده بودند و همین امروز هم قدرت انحصاری حکومت در ایران  با اندیشه های خرافی در اختیار دارند ، مخالف  تعلیم و تربیت عموم ملت  خصوصا زنان و دختران ایران بودند و هستند .

 

 

 

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.