رفتن به محتوای اصلی

امروز از حمله «سربداران» به شهر آمل۳۳ سال می گذرد
27.01.2014 - 16:39

Missing media item.

امروز از حمله گروه موسوم به «سربداران» به شهر آمل۳۳ سال می گذرد. به این مناسبت یادداشت زیر را از صفحه فیس بوک حسین شریعت برگزیده ام. در آن زمان نقی حمیدیان از طرف شعبه تشکیلات مسول ناظر تشکیلات مازندران سازمان اکثریت بود ومن مسولیت تشکیلات ایالتی را بر عهده داشتم. وضعیت عجیبی پیش آمده بود که باورش دشوار بود. نمی توانستیم قبول کنیم که حمله واقعا از طرف گروه های چپ صورت گرفته است ودر آن روز های سردرگمی و در فضای جنگ وغلبه شیفتگی به مشی « شکوفایی»٬ هم ما در محل و هم بویژه دوستان در مرکز٬در محکوم کردن حمله- که البته فقط شایسته محکوم کردن بود- به راه افراط رفتیم و حرف های نامربوط زیادی زدیم که پعدها دستمایه دوستان چپ مان شد تا همه هستی اکثریتی ها را -مستقل از شرایط زمان و مکان - بکوبند و اغلب سترونی باور های آنزمان خود را بپوشانند
 
احمد پورمندی 
 
امروز سالگرد یکی از تلخ ترین روزهای تاریخ شهر من آمل است . یکی از شبهای پر از بیم و هراس سال سیاه ۶۰ بود . نصف شب صدای گلوله میشنیدم ٫ صدایی که در آن سالهای خوشتنبار چندان عجیب نمی نمود ٫ با خودم میگفتم فردا باید خبر مرگ که را بشنوم که ناگاه تعداد دفعات شلیک ها بیشتر شد و دیگر کمی غیر عادی مینمود . صبح زود از خانه زدم بیرون که فهمیدم گروه سربداران از جنگل به شهر آمده اند و نواحی جنوبی شهر وبرخی محلات مثل اسبه کلا و رضوانیه را اشغال کرده اند . تصورش حتی برای ذهن ساده ی آن سالهای من ٫ دشوار بود . به چه فکر میکردند ؟ گرفتن یک شهر کوچک شمالی در دل یک مملکت بزرگ که در حال جنگ با دشمن خارجی هم بود ٫ چه معنایی میتوانست داشته باشد ؟ چه اتفاقی ممکن بود بیافتد که نیافتاد ؟ بگذریم که حرکتشان آنقدر نابخردانه و ویرانگر بود که جایی برای تحلیل و گفتگو باقی نمی گذارد . اما خشونت وحشتناکی که به شهر زیبای آمل تحمیل شد ٫ سزاوار نبود . خشونتی که یاد آوری حتی یک صحنه ی آن برای نسل کنونی قابل تصور نیست . یادش بخیر مسعود حیدری ٫ دوست و همسایه ی ما بود ٫ مادرش با چه بدبختی یتیمانش را بزرگ کرده بود ٫ چند تا از پسرانش معتاد و نابود شدند و دلش فقط به مسعود جانش خوش بود . با کمال حیرت دیدیم که مسعود خوش صدا و خوش تیپ که آهنگهای داریوش و ستار را با چه احساسی میخوند ٫ در میان جنگلی هاست . توسط مردمی که بیشتر از دهات آمده بودند ( همان خلقی که میپنداشتند منتظر ورودشان هستند ) محاصره و دستگیر شد ٫ سال بعد هم اعدام .
یادش بخیر خانم حیدری چه صدای محزونی داشت ٫ در اطاق محقرش تا زنده بود عکس بزرگ مسعود را گذاشته بود که با چندین لامپ چشمک زن تزیین شده بود . هر وقت از ورزش بر میگشتم ناخود آگاه چشمم به عکس مسعود که از طریق پنجره ی اطاق از کوچه معلوم بود میافتاد و صدای دلنشین خانم حیدری میخکوبم میکرد . انگار هیچ کاری جز آواز خواندن نداشت ٫ همیشه شعر های سوزناک محلی مازندرانی میخواند با ترجیع بند ؛ ننه بمیره ؛٫ چندی بعد عباس نزدیکترین دوست مسعود هم در میان بهت و ناباوری همگان ٫ اعدام شد . کسانی که عباس ساداتی را میشناسند اذعان دارند که او حتی یک آدم سیاسی به معنای متعارف آن سالها نبود ٫ فقط در عالم رفاقت ٫ در دوران در به دری ٫ پول مختصری به دوست دوران کودکی اش داده بود ٫ تا شاید غذایی بخورد ٫ اما بعدها نوابغی پیدا شدند که این عمل عاطفی او را مصداق براندازی تشخیص دادند و آن جوان رعنا را مستحق مرگ دانستند . از آنطرف قضیه اگر منصف باشیم ٫ مگر چهل نفری که توسط جنگلی ها کشته شدند چه کسانی بودند ٫ بعضی ها که اصلا آدم غیر سیاسی و رهگذر بودند ٫ خیلی ها هم مثل مسعود بجای پرستش لنین و مائو ٫ امام خمینی را میپرستیدند . چرا باید این آدمها همدیگر را لت و پار میکردند ٫ برای چه ؟ درد و رنج خانواده های بیگناه دو طرف را چه کسی پاسخگو میبود . یادم میاید آخرین باری که به دیدار مادر مسعود رفتم ٫ در اوج فقر و بیماری بود ٫ چشمانش دیگر نمی دید و مدام این جمله را تکرار میکرد : مسعود مره کور هاکرده . 
لعنت بر خشونت ٫ لعنت بر ترور ٫ لعنت بر اعدام . دلم میخواهد بر سر بازار شهرروم و فریاد زنم : بس کنید دیگر کسی حق ندارد بخاطر عقاید کوفتی اش انسان دیگری را بکشد !

 

__._,_.___
 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.