رفتن به محتوای اصلی

مناسبتِ زبان فارسی امروز با زبان پارسی باستان
03.02.2014 - 15:37

زبان لاتین  وامپراطوری روم باستان   

زبان لاتین: یک زبان و گویشِ محلیِ ساکنانِ منطقهء لاتیوم(Latium) است که بر اساس آن مردم این منطقه را لاتینی ها مینامند. لاتیوم حومهءِ شهر روم بوده که علاوه بر ساکنان منطقهء لاتیوم اهالی روم هم به این زبان و گویش سخن میگفتند. میتوان گفت که لاتین زبانِ روم باستان هست و آنرا زبان رومی هم مینامند.

بر اساس تحقیقات انجام شده قدمتِ تاریخی مستندِ زبان لاتین به ۵۰۰ سال قبل از میلاد است. زبان لاتین از خانوادهء زبانهای هند اروپایی- هند ژرمن (indogermanische Sprache)  است. این زبان محلّی و منطقه ای و منزویِ روم باستان و حومهءِ آن زمانی برجسته و مطرح شد که با شکل گیری امپراطوری روم باستان، به عنوان زبان رسمی مجموعهءِ این امپراطوری بزرگ برگزیده شد.

به عبارتی دیگر اگر امپراطوری روم پا نمیگرفت، این زبان و گویش منطقه ای لاتین همچنان گمنام و بی اهمیّت باقی میماند، بنا براین کسب قدرت سیاسی مردم منطقهء روم باعثِ رواجِ و گسترش زبان لاتین(رومی)شده است.

● از اوایل قرون وسطی تا فرارسیدن عصر مدرنیته و دورانِ روشنگری، کلیسا مرکز تعلیم و تربیت و هستی و گیتی شناسیِ متافیزیک دین (اسکولاستیک) بود، زبان لاتین زبانِ رسمی کلیسا و ابزار و وسیلهءِ ترویج و تبلیغ دین  و هژمونی سیاسی کلیسا و طبقهء کلریکال قرار گرفت.

کشیشها و دانشجویان هستی شناسی متافیزیک(الهیّات) به زبان لاتین تربیّت میشدند. مراسم ها و نشست های دینی، همچنین نوحه سرایی ها و اشعار های دینی و سرودها به زبان لاتین بود و هنوز هم در مواردی، بویژه در مراسم های دینی کاتولیک ها  این چنین باقی مانده است.

● زبان لاتین زبان رسمی مناسباتِ اجتماعی، زبانِ عملی و علمی و دانشگاهی، همچنین زبان رسمیِ اداری و نوشتاریِ سیاسی در قرونِ وسطی هم بود. با گسترش فراگیر حوزهءِ قدرتِ سیاسی و تسخیر جغرافیاییِ امپراطوری روم باستان خارج از قارهء اروپا، همچنین به نسبت افزایش ترویج دین مسیح در جهان، زبان لاتین هم حوزهءِ تأثیر گذاری خود را در جهان آنزمان وسعت داد.

اندکی پس از شکل گیری امپراطوری روم باستان، گویش و زبان منطقه ای لاتیوم و شهر روم، چنان برجسته و موردِ اهمیّت قرار گرفت که گویش ها و زبانهای دیگر در ایتالیا را به زیر مجموعهءِ خود تبدیل کرد. اغلب زبانهای کشورهای اروپای غربی امروز پیوستگی و  ریشه در زبان لاتین منطقهءِ لاتیوم و روم باستان دارند و بر اساس آن بنا نهاده شده اند، حتّی بسیاری از واژه های زبان انگلیسی با زبان لاتین مناسبت دارد و در بسیاری از رشته های علمی امروز آشنایی و آموختن زبان لاتین از ضرورتهاست.

میتوان این برداشت را داشت که زبان لاتین زبان مناسباتِ دینی و سیاسی(حکومتهای آسمانی) و اجتماعیِ دورانِ پسامدرنِ قرونِ وسطی با ساختارِ حکومتیِ دو قطبی کلیسا و سلطنتی مطلق تا اواخر عصر روشنگری بوده است. در پروسهءِ تئوریهای دمکراسی تا ایجاد سیستم های حکومتی مدرن و پارلمانتاریستی  که مردم سالاری را به ارمغان آورد زبان لارتین زبان هژمونی دو طبقهء دین گرایان و سلطه گرانِ سلطنتیِ مطلق بوده است.

● روند تکاملی زبانها یک تابع متغییری است که در پروسهءِ دوران تکاملی تحت تأثیر سایر توابع  و فاکتورهای دیگر قرار میگیرد و مطابق با شرایط و نیازهایِ هر دورانِ تکاملی پیوسته در نوسان و در حالِ شدن هستند. طبعأ زبانها و واژه های بکار گرفته شده در دوران آنتیک، در قرون وسطی، در دورانِ جدید و مدرنیته،  و در عصر روشنگری با هم فرق دارند، چرا که جهان بینی، رشد ابزار کار، توسعهءِ سیستمهای تولیدی و اقتصادی، تکنولوژی ارتباطات، تربیّت نیرویِ انسانیِ ماهر، ساختارهای سیاسی و مناسباتِ اجتماعی در دورانهایِ مذکور متفاوت و زبان به عنوانِ ابزار به نمایش گذاشتن و ثبتِ دریچهءِ هستی نگری و اصطلاحاتِ بکار برده شده  در شناختِ طبیعت و فلسفه، و رشد ابزار تولید و تکنولوژی متفاوت خواهند بود.

● با رشد علوم تجربی راسیونال دانشگاهی در مقابل علوم دینی کلیسا و با فرا رسیدنِ عصر و فرهنگِ مدرنیته که دست آوردِ اندیشه ورزی سکولار این جهانی است، همچنین فراز و فرود عصر رفرماسیون و رنسانس(Renaissance - Humanismus ) با در محور قرار گرفتن انسان و شناخت و خلاقیّتهای فکری او از هستی، انقلاب فکری و فرهنگی را به حرکت در آورد که زبان خاص خودش را میطلبید. نو آوریهای این جهانی در همهء زمینه ها زبان تازه و سکولار غیر دینی و غیر متافیزیک  و دانش محور این جهانی را نیاز داشت.

گسترش سیستم سرمایه داری کشورهای استعمارگر و قدرتهای سیاسی منطقه ای و جهانی در رواج و گسترش زبانها نقش مؤثری را داشته اند، نمونهء بارز این پروسهءِ گسترش زبان لاتین، زبان انگلیسی، و زبان عربی و فارسی بوده است.

● با فروپاشی امپراطوری ها و سیستمهایِ مطلق گرایِ سلطنتیِ متمرکز و دیکتاتورِ متکی به دین، همچنین با عقب نشینی علوم کلیسایی متافیزیک در مقابل علوم دانشگاهیِ تجربیِ این جهانی و با رو به کاستی نهادنِ قدرتِ سیاسی و اقتصادیِ کلیسا، در عصر مدرنیته و روشنگری، در کشورهای اروپایی حکومتهای ملّی (National Staat) شکل گرفتند، در نتیجه زبانهای منطقه ای مانند آلمانی، انگلیسی، اسپانیولی، پرتغالی، فرانسوی و غیره، با فاصله گرفتن با زبانِ لاتین، رنگ و نمای ملّیِ خاص بخود گرفتند. شاهکار بزرگ مارتین لوتر تنها به مناسبت 95 تر رفرماسیون آن در دین مسیحیّت نیست، بلکه بیشتر بخاطر خدمت به زبان و ادبیّاتِ آلمانی است که کتاب مقدس به زبان لاتین را به آلمانی ترجمه کرد. الفبای لاتین نو دارای ۲۶ علامت در زیر میباشد.

 بکار گیری زبان لاتین در جهان مسیحیّت و زبان عربی در جهان اسلام

زبان عربی مانند زبان لاتین، زبان دین  و سیاست ورزی با حکمرانی دین سالاران در جامعه و در ساختار حکومتِ خلیفه گری عربی بوده است، عربی زبانِ کتاب قرآن و منبعِ متون و اصول دین اسلام است و به همین مناسبت در بینِ بسیاری از مسلمانان این زبان مقدس شمرده میشود. زبان عربی یکی از بزرگترین شاخهء زبانهای سامی است که در تمام کشورهای عربی به عنوان زبان رسمی و نوشتاری پذیرفته شده است.

● همانطور که گسترش زبان لاتین با قدرت گیریِ مردم روم و حومهء آن (لاتیوم) در ساختار امپراطوری روم باستان صورت گرفت، زبان عربی هم با ظهور ساختار خلیفه گری و حکومتی اعراب و با کشور گشایی آنها بر اساس ایدئولوژی دین اسلام، زبان و فرهنگ عربی را در تمامی کشورها و ممالک تسخیر شده و در بعضی از کشورها به اجبار جایگزین کردند، بطوریکه زبان گمنام شبه جزیره عربستان و زبان خاندانی قریش زبان اوّل و رسمیِ جهان اسلام قرار گرفت.

● زبانِ عربی برای مسلمانان زبانِ پیامبر و و زبانِ حکومتِ آسمانیِ متافیزیکِ دینی است، زبان رسمی دین و زبانِ سیستمِ حکومتی و سیاسی اعراب، همچنین زبانِ بنیادگذاریِ فرهنگ و تمدن و تاریخ عربی است که با کوشش مردمانِ مسلمان غیر عرب هم به تکامل امروز خود رسیده است.

● در جوامع عرب و در جهان اسلام و در متون دین اسلام مانند مسیحیّت رفرماسیونی صورت نگرفته و اصولأ دین اسلام مخالف دمکراسی و مخالف جهان بینی راسیونال و بر ضدِ فرهنگِ سکولارِ عصر مدرنیته است، در همین راستا برون رفتِ زبان عربی از حوزهءِ دین و نوحه سرایی و جدایی آن از عرصهءِ سیاست ورزی دینی آسمانی و از فرهنگِ قرون وسطایی شبه جزیرهءِ عربستان مشکل میباشد.

● زبان عربی ابزار ترویج دین اسلام هست و دین اسلام هم بر مبنایِ سنت و سنت گراییِ مطلقِ قوانین و اصولِ اسلام و فرهنگِ عربی ۱۴۰۰ پیش در اوایلِ قرونِ وسطی بنا شده است و با هر گونه تغییر و تحول و نوآوری مخالف هست. دین اسلام ظرفیّتِ  وارد شدن به عصرِ روشنگری و گذارِ به آنرا و توانِ همسویی با گذرِ زمان و همسانی و همخوانی با شرایط و روابط اجتماعی جهان امروز را ندارد.

● اگر در اروپا با فروپاشیِ امپراطوریها و حکومتهایِ مطلقِ سلطنتی و با منزوی  شدنِ حکومتِ دینی تشکیل حکومتهایِ ملّی(National Staat) در عصر مدرنیته و در دورانِ روشنگری (Aufklärung) ممکن گشت و زبانهایِ محلّی و منطقه ای مانند آلمانی و انگلیسی و فرانسوی و غیره از زبان لاتین فاصله گرفت، امّا با گسترش دین اسلام و کشور گشایی اعراب، گذشته از رواج زبان عربی، کشورهای عربی خاورمیانه و شمال آفریقایِ امروز اصلأ عربی شدند و تمدن و فرهنگهای عظیمی مانند مصر باستان از هویّتِ اصلی خود فاصله گرفت . جنبشهای اسلامی رادیکال امروز همه بر اساس تئوریسین های اسلامیِ پیشتازانِ اخوان المسلمینِ مصری است. هجوم اعراب به ایران با ایدئولوژی ناسیونالیستی عربی دین اسلام، بر زبان و هویّت ایرانی تأثیر بسزایی نهاد و تاریخ و روند تکاملی را در ایران دگرگون ساخت.

 زبان فارسی امروز و زبان پارسی باستان

زبان پارسی باستان، زبان اوستایی و یک زبان ایرانی و از خانوادهء زبانی هند و ایرانی (Indoiranische Sprachen)/ یا هند و ژرمن (indogermanische Sprache)/ یا هند و اروپایی (indoeuropäischen Sprachen) است. زبان پارسی باستان با سایر گویش های دیگر در بقیّهء جغرافیای آنزمان و امروز ایران تفاوتِ چندانی نداشته و تنها تفاوت آن بوده که زبان شاهنشاه و درباریان، مترقی تر و ادبی تر از زبانِ سایر طبقات زیردست بوه است، امری که همین امروز هم در کشورهای مترقی جهان مرسوم میباشد.

● اگر نام زبانِ لاتین از نام منطقهء جغرافیایی بنام لاتیوم بر گرفته شده است، نامگذاری زبان پارسی هم بر گرفته از جغرافیای ساتراپ پارسه بوده است. جغرافیای پارسه استانهای غرب، جنوب غربی، و جنوب امروز ایران با محوریّت استان فارس (بخش غربی آن) میباشد.

شکل گیری امپراطوری روم باعث رونق گویش زبانِ محلّی روم و لاتیوم شد و بنام این جحغرافیا آنرا لاتین نامگذاری کردند. به همین شکل هم وقتی قوم ایرانی هخامنشی قدرت سیاسی را بدست گرفتند و امپراطوری هخامنشی را بر پا داشتند، زبان آنها هم بنام جغرافیای مسکونی آنها یعنی منطقهءِ پارسه(پارسی) نامیده شد. در همین راستا نامهای پارس، پارسی، برگرفته از نام قوم و یا زبانِ خاصی نیست. بلکه برگفته از جغرافیای ایالت پارسه میباشد.

● اگر تکامل زبان فارسی امروز را به سه دوره : 1- آنتیک 2- قرون وسطی 3- مدرنیته ، تقسیم کنیم در خواهیم یافت که تأثیر گذاری حملهء اعراب به ایران و گسترش دین اسلام  بر جهان بینی و فرهنگ و بر زبانهای ایرانی در قرون وسطی بسیار وسیع میباشد. تا آنجا که زبان فارسی بعد از زبان عربی به زبان دوّم برای گسترش دین اسلام تبدیل گشت و تا اوایل قرن ۲۰ در کنار زبان عربی، زبان رسمی پان اسلامیسم ترکان عثمانی بوده است و اصولآ زبان فارسی در آسیای میانه، قفقاز، و آسیای کوچک(ترکیه امروز) و در نقاط دیگر نقش زبان لاتین در اروپا را در این مناطق داشته است.

زبانِ فارسیِ تحت تأثیر زبان عربی و دین اسلام قرار گرفتهء دیروز و امروز، زبان دین و سیاست ورزی خلیفه گری و تبلیغ فرهنگ و فلسفهء اسلامی و اعراب بوده است که با زبان پارسی و با تاریخ و فرهنگ ایرانی چندان مناسبتی ندارد،

● بی جهت نیست که سردمداران رژیم اسلامی میگویند:  «ما امروز  در کنار دین اسلام  به داشتن چنین زبانی (فارسی) مفتخر هستیم». بدون شک اگر زبان فارسی امروز ابزار تبلیغ دین اسلام نمی بود و با زبان و فرهنگ عربی اسلامی آمیختگی عمیقی نمیداشت، حاکمان نظام اسلامی هرگز به آن افتخار نمیکردند.

نمیشود از یک سو تاریخ ایران باستان قبل از اسلام را طاغوتی و شاهانِ بنیادگذار زبانِ پارسی را فرعونیان و آثار باستانیِ تخت جمشید و آرامگاه شاهانِ هخامنشی را به خرابی کشاند، امّا از سویی دیگر به زبان فارسی افتخار کرد!!!.

● اندیشمندان، فیلسوفان، نویسندگان، نخبگان ایرانی در عرصه های مختلف اغلب شاهکارهای خود را به زبان عربی نوشته اند و زبان عربی زبان رسمی حاکمان در ایران بود. قواعد و دستور زبان عربی نقش قابل توجهی را در زبان فارسی امروز هم دارد. کسی نمی تواند ادعا کند که بر ادبیّاتِ زبان فارسی تسلط دارد، بدونِ اینکه با زبان عربی و دستور زبان آن آشنایی کامل نداشته باشد.

● شباهت های الفیایی، لفظی، آوایی، و فونتیک زبان فارسی امروز و زبان عربی بخوبی نشان میدهد که چقدر این دو زبان بهم آمیخته اند و در نهایت اگر این موضوع  از زاویهءِ زبان شناسی دانش محور مستند امروز مورد تحقیق قرار گرفته شود سه مورد زیر را میشود پیش بینی کرد:

 ۱- همانطور که زبان لاتین زیر بنای زبانهای امروز در اروپاست، در همین راستا الفبای زبان عربی و اسلامی هم زیر بنای الفبای زبان فارسی است که شکل آوایی و فونتیک بسیاری از زبانِ شفاهی پارسیِ میانه به عربی نوشته میشود:

۲- یا الفبای زبان عربی امروز بر اساس الفبای فارسی در زمان ساسانیان به پروسهء تکاملی خود ادامه داده است و در حقیقت زبان عربی از زبان پارسی میانهءِ ایران فتوکپی برداری شده است.

۳- یا اینکه زبان عربی و فارسی در حقیقت در بسیار موراد یک زبان هستند و با وجود اختلافات دستوری بهم آمیخته اند. در یک نگاهِ ساده به جدولِ الفبایِ زبانِ فارسی و عربی می بینیم که چهار حروف الفبایی: پ / چ/ ژ/ گ / در زبان فارسی هست که در زبان عربی نیست و در بقیه شبیه بهم هستند.

زبانِ پارسیِ باستان، از خانوادهءِ زبانهایِ /هند و ایرانی/ هند و اروپایی/ و هند و ژرمن/ میباشد و همین امر سبب شده است که زبان فارسی از نظر آوایی و فونتیک و از لحاظ دستوری صد در صد 100% عربی نشود ولی بقیّه زبانهای جغرافیای بین النهرین و شبه جزیرهءِ عربستان و خاورمیانه و شمال آفریقا به مناسبت سامی بودن آنها و هم ریشه بودن با زبان عربی از خانوادهء سامی براحتی تسلیم زبان عربی شده اند و مردمان آن هم فرهنگ عربی و اسلامی را بدون مقاومت پایدار پذیرفته اند، موضوعی که ایرانیان بعد از 1400 سال هنوز با آن درگیر هستند و بسادگی تسلیم اسلام ایدئولوژیک و سیاسی نمیشوند و بر فرهنگ و جهان بینی ایرانی خود تأکید و از خود تعصب خاصی هم نشان میدهند.

 واقعیّت این هست که:  زبان عربی یک زبان سامی است و با زبانهای هند و اروپایی و از جمله زبانهای ایرانی بیگانه هست. آمیختگی زبان عربی از خانوادهء سامی با زبان پارسی از خانوادهء زبانهای هند و اروپایی امری طبیعی نبوده و نیست و به همین جهت صدمات جبران ناپذیری را بر روند تکاملی در عرصه های مختلف  ایران وارد کرده است.

 آمیختگی زبان پارسی با زبان عربی به این میماند که امروز بخواهیم زبان انگلیسی و یا آلمانی و فرانسوی را با زبان عربی در آمیزیم و هدف باشد که از آن زبان تازه ای در بیاوریم !!!. در این گیر و دار آمیختگی دو زبان فارسی و عربی اینجا دوباره این سئوال مطرح میشود که الفبای زبان فارسی امروز عربی است ؟ و یا الفبای زبان فارسی امروز اصلأ ایرانی هست و الفبای  زبان عربی از زمان ساسانیان از الفبای زبان فارسی کپی برداری شده است ؟. پاسخ دادن به این سئوال برای ایرانیان از اهمیّت خاصی برخوردار میباشد.

● طبق معمول می بایستی الفبای فارسی هم مانند سایر زبانهای هند و اروپایی و هند ژرمن قارهء اروپا همان پروسهء الفبای لاتین را انتخاب میکرد. چرا که زبان پارسی در اساس از خانوادهءِ زبانهایِ /هند و ایرانی/ هند و اروپایی/ و هند و ژرمن/ میباشد چنانکه همانطور که مشاهده میشود فونیتک الفبای زبان پارسی باستان شباهت های زیادی با الفبای زبان لاتین که پایه زبانهای اروپایی امروز هست، را دارد،  ولی با زبان عربی دو جهان متفاوت و از دو خانوادهء کاملأ متفاوت و حتّی بیگانه از هم هستند.

● از اینها گذشته الفبای زبان پارسی باستان دارای ۳۶ علامت بوده است که از چپ به راست نوشته میشده است. خط میخی زبان پارسی ادامه و شکل تکمیلی خط میخی تمدنهای شش گانهءِ میانرود نیست، بلکه شیوه ای جدید با تأثیر پذیری از خط آرامی است.

● با وجود اینکه زبان پارسی هم مانند نام بین المللی ایران یعنی" پرشیا؛ پرسیس، پرزین" که از نام جغرافیای پارسه(جغرافیای و استانهای: غرب، جنوب غربی و جنوب، دیروز و امروز ایران) گرفته شده است، امّا طبق آثار و سنگ لوحه هایِ بر جای مانده از داریوش و خشایارشاه، همانطور که «" اصل و نسَب" خود را آریایی، و خدای خود اهورا مزدا را" خدای آریایی" مینامیدند، "زبان و خط خود را هم آریایی" مینامیدند». زبان و خط آریایی هم شاخه ای از زبانهای هند و اروپایی است که بطور کلی مناسبتی با خانوادهءِ زبانهای سامی از جمله عربی ندارد.

● زبانی که امروز فارسی نامیده میشود حداقل از نظر الفبایی با زبان پارسی باستان با داشتن  ۳۶ حروف الفبایی مناسبت چندانی ندارد. زبان فارسی امروز دارای ۲۴ حروف الفبایی به قولأ فارسی است و ۸ حروف دیگر عربی و غیره به آن اضافه شده که در مجموع  ۳۲ حرف الفبایی میباشد که اغلب از نظر شکل و طریقهء نوشتاری و تلفظ با پارسی باستان مطابقت ندارد و از راست به چپ نوشته میشود.

● هر کلمه و واژه ای که در آنها هر یک از 8 حروف: "ث/ ح/ص/ض/ ط/ ظ/ع/ق/ آمده باشد دیگر فارسی نیست. و چهار حرف : پ / چ/ ژ/ گ /  در عربی وجود ندارد و هر کلمه ای  که از این چهار حروف را داشته باشد دیگر عربی نیست.

● در مجموع زبان پارسی امروز مانند تاریخ نگاری و باستان شناسی در مورد ایران بعد از شکست ساسانیان در مقابل اعراب و در زمان حاکمیّتِ سایر مردمان مهاجر و مهاجم دیگر به سرزمین ایران دستخوشِ یک نوع آنارشیسم  و بی سر و سامانی شده است و از ریشهء و خانوادهءِ هند اروپایی و هند و ژرمن خود به انحراف کشانده شده است.

● هر نقطه از جغرافیای ایران که این زبان فارسی امروز صد در صد زیر بنای تمدن سازی اجتماعی و فرهنگی و بویژه باورمندی دینی قرار گرفته باشد، دچار یک نوع از خود بیگانگی است. تمدن سازی بر اساس هر دینی بویژه بر اساس دین اسلام  و برپایهء هر جغرافیایی که مسجد بیشتری، و یا هر گویشی که آمیختگی بیشتری با زبان عربی دارد با فرهنگ و جهان بینی ایرانیان اصیل در تضاد کامل است.

 زبان فارسی امروز فرآیند تسلط اعراب بر ایرانیان و تحمیل زبان عربی بر زبان پارسی است.  ریشهءِ زبان اصلی پارسی را باید در گویشهای گمنام کشور جستجو کرد.

● اگر زبان لاتین سقفی شد که سایر گویش های دیگر در  ایتالیا را در بر گیرد، امّا زبان فارسی امروز آمیخته به زبان عربی نه اینکه برای سایر گویش های ایرانی سقفی نشد، بلکه با آنها فاصله گرفت و با گویش هایِ مختلف زبانی در جغرافیای ایران بیگانه شد. زبان محلّی و منطقه ای سعدی و حافظ  هم فارسی مرسوم نبوده و نیست.

ضرورت رسمی کردن زبان انگلیسی در ایران

با وجود همهء کاستی ها  و  تحت تأثیر قرار گرفتن زبان فارسی از زبان عربی و فرهنگِ اسلامی، امّا همین زبان فارسیِ ترکیبی یکی از زبانهایِ تکامل یافته در حوزهء زبان شناسی میباشد که بخش بزرگی از هویّت، جهان بینی، اندیشه گری، فلسفی، تاریخ ما ایرانیان بوسیلهء این زبان در تاریخ جهانی ثبت شده است.

اندیشمندان ایرانی از جمله: سعدی، حافظ، فردوسی بزرگ، با این زبان شاهکارهایِ ادبی را عرضه داشته اند که شهرت جهانی دارد که نماد سبک نویسی روشنفکران و فیلسوفان اروپا قرار گرفت.

● امّا با وجود توانایی های این زبان فارسی، باید پذیرفت که این زبان، نسلهای آیندهءِ ما را به آنجا که جهان در حرکت هست و جایگاه ایران باید باشد هدایت و همراهی نخواهد کرد. ما در عصری بسر میبریم که تغییرات در همهء عرصه ها با شتاب صورت میگیرد، در چنین شرایطی زبان فارسی امروز توانایی ها و آن حجم را ندارد که زبان و واژه های این عصر را در حوزه های: علمی، تکنولوژی، اطلاعاتی، کامپیوتری، الکتروتکنیک، صنعتی، انرژی، فضایی و سایر عرصه هایِ دیگر را در خود جای دهد و نیازهای جامعه را برآورده کند.

● برای پایان دادن به این بی سرو سامانی در حوزهء زبانی، و برای نایل آمدن بر رفع کاستی ها و ناتوانی ها در زبان فارسی و پایان دادن به این عقب ماندگی ساختاری، اقتصادی، سیاسی، و فرهنگی در کشور در قدم اوّل احتیاج به دو تغییر اساسی در کشور میباشد: ۱- جانشین کردن الفبای لاتین بجای الفبای فارسی امروز ۲- رسمی کردن زبان انگلیسی در حوزه های آموزشی از دبستان تا عالی و انتخاب زبان انگلیسی به عنوان زبان ارتباطاتی در کشور میباشد.

● جهان گلوبال امروز در زمینهء هایِ: سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، حقوق بشری دارد بسوی یک مخرج مشترک همگانی در عرصهء بین المللی به یش میرود. این مخرج مشترک همگانی در بین کشورها و ساکنان کرهء زمین به یک زبان مشترک فراگیر نیازمند هست و آنهم زبان انگلیسی میتواند باشد. بنا بر این رسمی کردن زبان انگلیسی در ایران از ضرورتهای مبرم زمان امروز و یک استراتژی آینده نگری هست که در اولویّت و در جایگاه اوّل هر برنامه ریزی در ایران میباشد.

● تنها بازار کار و کاریابی هم چند دهه هست که به یک میدان و مکان مشترک جهانی تبدیل شده است، که با زبان فارسی امروز نسلهای امروز و فردای ایران نمی تواند در این بازار کار جهانی جایی بدست آورد و اصلأ نمی تواند رقابت کند مگر اینکه به یکی از زبانهای زندهء دنیا مجهز باشند. سرمایهء اصلی در دوران فرا صنعتی نیروی انسانی ماهر هست که تربیّتِ این نیروی ماهر مؤثر بدون تسلط داشتن بر یک زبان زندهء دنیا ازجمله انگلیسی امکان پذیر نیست.

در مجموع بطور مختصر به چند مورد مهم جایگزینی الفبای لاتین بجای الفبای فارسی امروز و رسمی کردن زبان انگلیسی در کشور اشاره میشود:

۱- جایگزینی الفبای لاتین بجای الفبای فارسی امروز، زبان فارسی به خانواده و جایگاه اصلی خود یعنی به شاخهء زبانهای هند و اروپایی و هند ژرمن باز خواهد گشت و از زبان سامی عربی که زبان دین و فرهنگ دیگری هست فاصله خواهد گرفت و زمینهء روند سکولاریسم و رواج اندیشهء راسیونالیسم که زیر بنای عصر مدرنیته و عصر روشنگری است شتاب خواهد گرفت.

۲ - جایگزینی الفبای لاتین و رسمی کردن زبان انگلیسی در حوزهء علمی و ارتباطات در کشور به این جنگ قومی و زبانی پایانی خواهد داد. زبان فارسی به عنوان زبان رسمی و ارتباطی باقی خواهد ماند تا زمانیکه سطح عمومی جامعه توانایی نوشتاری و گفتاری زبان انگلیسی را بدست آورند.

جایگزینی گویشهای گوناگون فارسی، و زبانهای دیگر از جمله تُرکی آذری، و یا زبان ایرانی کُردی و یا زبان هند و ایرانی بلوچی، و یا زبان عربی به عقب ماندگی بیشتر در کشور و در این مناطق دامن خواهد زد و به تضادهای درونی کشور خواهد افزود.

وقتی زبان فارسی با اینهمه توانایی خود نتواند پاسخگوی نیازهای امروز کشور و نسلهای آینده کشور باشد، بدون هیچ نردیدی این زبانهای، تُرکی، کُردی، بلوچی، و عربی (در ایران)  که خود پرورش یافتهءِ همین زبان فارسی هستند، دیگر نمیتواند در مناطقی که این زبانها رواج دارد مؤثر واقع شوند، مگر در جهت منفی فئودالیتهءِ اقتدارگرای پسا مدرن.

۳-  جایگزینی الفبای لاتین بجای الفبای زبان فارسی امروز و رسمی کردن زبان انگلیسی در کشور باعث خواهد شد که  جامعهء ایران به منابع وسیع اطلاعاتی اصلی و بدون ترجمهءِ ناقص و با واژگونه نگاری غرض مند مطالب دسترسی پیدا کنند. تاریخ ایران به زبانهای زندهء دنیا وسیعتر و مستند تر و علمی تر و با ارزشتر پرداخته است، تاریخ نگاری به زبان فارسی در ایران، داستانسرایی و واژگونه نگاری تاریخی از سوی بیگانگان  میباشد.

۴- با جایگزینی الفبای لاتین و رسمی کردن زبان انگلیسی در کشور، جامعهء ایرانی یکشبه به کاروان جامعهءِ جهانی خواهد پیوست و با جهان امروز هم سفر  و همسو حرکت خواهد شد. در بازار کار جهانی وارد خواهد شد و به رقابت جدی خواهد پرداخت.

۵-  دانش و تکنولوژی جهان امروز آنقدر پیشرفته است که کشور ما راهی جز پیوستن به آنرا ندارد و تنها راه پیوستن به آن، تسلط به زبانهای زندهء دنیا از جمله انگلیسی است که این دانش ها و تکنولوزیِ پیشرفته به آن زبانها نوشته و ثبت شده است.

۵- جایگزینی الفبای لاتین و رسمی کردن زبان انگلیسی در کشور، به جایگزینی هرچه بیشتر زبان عربی که فقط زبان دین و دین سالاری و آخوند سالاری است پایانی خواهد بخشید، متأسفانه نظام جمهوری اسلامی سیستم آموزشی کشور را به مکتب خانه های دوران قرون وسطی تبدیل کرده است و بجای گسترش آموزش زبانهای راسیونال زندهء دنیا، به ترویج و تشویق زبان عربی برای جایگزینی اهداف دینی و پایداری دستگاه ولایت فقیه خود پرداخته است.حوزه های دینی را مرکز تحقیقاتی و زبان دینی عربی را زبان برتر و زبان تحقیقی و مقدس انتخاب کرده است.

۶- خوشبختانه اغلب خانواده های ایرانی در درون کشور به اهمیّتِ جایگزینی الفبای لاتین و ضرورت یادگیری زبانهای زندهء دینا از جمله انگلیسی بجای زبان عربی در کشور بخوبی پی برده اند و فرزندان خود را به کلاسهای آموزش زبانهای خارجی و یا مدرسه های خصوصی که به یکی از زبانهای خارجی تدریس میشودف میفرستند،

۷- بدون شک جایگزینی الفبای لاتین بجای الفبای فارسی امروز و رسمی کردن زبان انگلیسی در کشور کار امروز و فردا نیست، زمان و برنامه ریزی جدی کوتاه و دراز مدت میخواهد که در این نوشتار من به مقدماتی ازآن پرداخته ام، امید بر آن است که ایرانیان به این موضوع مهم بپردازند، زیرا که تغییر اساسی و بنیادی در کشور از همین جا آغاز میشود، سکولاریسم، دمکراسی، توسعه و رشد فراگیر، خویشتن شناسی و بازگشت به خویشتن، زمانی عملی خواهد شد که در زبان و فرهنگ قرون وسطایی یک رنسانس و رفرماسیونی عمیق  صورت پذیرد، حکومت های می آیند و میروند، بدون این تغییرات ۱۴۰۰ سال دیگر هم همچنان در عقب ماندگی و سیه روزی و در بردگی و خواری خواهد گذشت و همچنان پنجرهء آینده بر نسلهای فردا بسته خواهد ماند.

 فوریه|۲۰۱۴ میلادی| آلمان| ناصر کرمی|

   ۳۶ نشان حروف الفبایی زبان پارسی باستان در تصویری یزرگتر (اینجا آن کلیک کنید)

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ناصر کرمی
آرشیو نویسنده

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.