رفتن به محتوای اصلی

اندر شگفتی های علیرضا اردبیلی
07.07.2011 - 13:35

طی روزهای اخیر بحث انحرافی “ژن های ناقص ملت فارس” که آقای علیرضا اردبیلی “مبتکر!!” آن بود، مجامع آذربایجانی را فراگرفته است!

آقای علیرضا اردبیلی چهرهء شگفتی در درون فعالین ملی بشمار می رود! شگفت از این نظر که، با اینکه خود سالهای زیادی را ظاهرا” با نیروهای چپ سپری کرده است، هرآنکس، از نیروهای سابقِ چپ (یعنی ازهموطنانی که زمانی عضو یا هوادارِ جریانات چپ بوده اند) بخواهد در عرصهء مبارزه برای احقاقِ حقوق ملیتها فعالیت کند، با زورچپان میخواهد فرد مزبور،ابتداء آب توبه برسر ریزد، پس آنگاه در هر قدم چندین فحش آبدار نثار کمونیسم، سوسیالیسم و هر ایسم دیگری بکند، سپس در هر مصاحبه، سخنرانی و مقاله، از ایدئولوژی های فوق الذکر تبری جسته و آنها را خون آشام، خونخوار، آدمکش و… بنامد، آنگاه می تواند مثل انسانهایی که مجبورند مدتِ مدیدی، در قرنطینه به سر برند، با احتیاط شروع به فعالیتهای نه چندان مهم بنماید! جنابشان اعتقاد به این ندارند که یکی می تواند در حین چپ بودن با تمام وجود برای اهداف ملی ـ دموکراتیک آذربایجان فعالیت نماید! ایشان اذعان دارند که اگر همچین موجودِ عجیب الخلقه ای پیدا شود، حتما” به فکرِ ایجاد توطئه برعلیه نهضت ملی آذربایجان می باشد! یا محتملا” با اشتراک در پروژه ای که توسط “از ما بهتران” کلید خورده است، برای نابود کردن حرکت ملی آذربایجان تلاش می کند! و در هرصورت آن، حتما” باید کاسه ای زیر نیم کاسه باشد! ایشان حتی از بستن نارواترین اتهامات، به طرف مقابل ابا ندارد! تمامی گفته ها و نوشته های سالهای اخیر وی دال بر این ادعاست!

جهرهء شگفت علیرضا اردبیلی به اینجا ختم نمی شود! در عین اینکه، او خود را فدرالیست می داند! بیشترین مماشات را با نیروهای ضدِ فدرال دارد؛ بیشترین “به به، چه چه” را از جانبِ آنها دریافت می کند! پامنبری های وی در جلسات پالتاکی بیشتر از نیروهای تمامیت خواه و ناسیونالیستهای افراطی آذربایجانی هستند! او بجای اینکه از آذربایجان بعنوان یک واحد جغرافیایی در چارچوب یک ایران دموکراتیک و فدرال (در آتیه) دفاع نماید، بیشتر در پی جهانی کردن پدیدهء ترک هست! بهمین اعتبار علیرضا اردبیلی در بین فعالین ملی از یک چهرهء مغلوطی برخوردارست! هم فدرالچی هست، هم فدرالچی نیست! هم استقلالچی هست، هم استقلالچی نیست!

وی به روند منطقی مباحثات پایه ای مابین نیروهای دموکرات آذربایجان و نیروهای افراطی آن، که دوسال و نیم پیش، با ایراد یک سخنرانی توسط سیروس مددی بوجود آمده بود، بزرگترین آسیب را وارد کرد! وی در مناظرهء تلویزیونی که به همت “گون آذ تی وی” برگزار شده بود، در نقش “دادستان انقلاب مرکز” و “بازپرس ویژه” ظاهر شده، و با طرح سئوالات خارج از موضوع، بحث مرکزی جنبش را که ریشه یابی انحرافات و مقایسهء آرمانها و مطالبات جنبش ۲۱ آذر با خواسته هایِ جریانات و گرایشات امروزی بود، به انحراف کشاند! وی درعین حال که نماینده فکری نیروهای معتقد به فدرالیسم در آن مناظره تلویزیونی نبود، خود بیشتر از گردانندگان تلویزیون مزبور، با زدن اتهامات واهی، با لج بازیهای کودکانه که هیچ قرابتی با مباحث نظری نداشتند، سعی در آلوده کردن فضای موجود داشت!

شگفت تر از همه این که وی با اینهمه مته به خشخاش گذاشتن ها و مجادله های اعصاب خردکن که بیشتر، “بازجویی های دادگاههای انقلاب” را به یاد می آورد، مدعی بود که برخورد سیروس راه هر گفتمانی را بسته است! حال آنکه راه مناظره و مناقشهء نظری با پیش کشیده شدن سئوالات خارج از موضوع توسط علیرضا اردبیلی عملا” به بن بست رسیده بود! در اصل، این علیرضا اردبیلی بود که در طی مناظرهء مزبور با در اختیار داشتن یکطرفهء میکروفون، هم سبب دخالتهای بی جا در روند مناظره که ربطی به وی نداشت، می گردید و هم مانع از حضورِ بینندگان کثیری بود، که با اشتیاق تمام برای اشتراک در مناظره تلویزیونی، پشت خطهای تلفن انتظار می کشیدند! علیرضا اردبیلی در ظاهر بعنوان یک دگراندیش ولی در واقع تمامیت خواه تر از خود مسئولین تلویریون وارد معرکه شده” و قبل از هرچیز بلاگردانِ تمامیت خواهان آذربایجانی در پاسخ گویی به انتقادات وارده به آنها، بود.

سبب یادآوری این واقعه و مصدّع اوقات شریف، چیزی نیست جز ذکر سه شگفتیِ جدیدی که اخیرا” انجام داده است:

شگفتی اول آنکه، جناب اردبیلی بدون اعتناء به وقت گرانبهای خواننده، ترشحات ذهنی دو سال پیش خود را، با دوسال تأخیر مجددا”با افزودن یک صفحه مقدمه در ایران گلوبال منتشر کرده است؛ ظاهرا” چنین افاضات بدیعی را هیچ کدامِ نشریات کثیرالخواننده آن زمان (یعنی ۲ سال پیش) چاپ نکرده بود و این عقده تابحال در دلِ جنابشان مانده بود که نشریهء محترم اینترنتی “ایران گلوبال” را چنین میدانی برای ارائهء مطلب بیات و پلاسیدهء دو سال پیش مساعد دیده است! تنها سخنی که در این رابطه باید افزود، اینکه، این مسئله نشان می دهد، بیماری خود بزرگ بینی، شهرت طلبی و تخریب شخصیت سایر فعالان دگراندیش جنبش ملی ـ دموکراتیک آذربایجان، که چندین سال است ع.اردبیلی از آن بشدت رنج می برد، هنوز مداوا نشده و مانند صرع هر از گاهی دامن وی را می گیرد! (۱)

شگفتی دیگر علیرضا اردبیلی، اظهارات شرم آور وی در رابطه با “ژنهای معیوبِ ملت فارس” بود؛ باید یادآور شد که وی اخیرا” در یک گفتگوی پالتاکی، از یک ایراد کروموزومی فارسها صحبت کرده است که بمحض خارج شدن از تخم، تفکرات راسیستی ذهنشان را کور میکند والخ! (۲)

اگر این سخنان از زبان یک شوونیست آذربایجانی بیرون آمده بود، مثل صدها دری ـ وری که صاحبان این نوع تفکرها در درون هر ملتی می زنند، شاید اصلا قابلِ اعتناء نبود! و شاید هم از زور عصبانیت، خنده امان می گرفت! ولی متأسفانه این حرفهای زشت و چندش آور از زبان یکی از مدعیان درجه یکِ!! فدرالیسم بیرون آمده است! متأسفانه گفتم زیرا با اینکه مخالف فکری ع.اردبیلی هستم، در عین حال، نمی خواهم شاهد افت و خرابی بیش از اندازهء وی باشم! ولی این سخنان بر زبان وی جاری شده است و این پریشان گویی نتیجه تحقیقات و تجربیات خود ایشان هست نه توطئهِ دیگران! با این افشاگری علیرضا اردبیلی آچمز شده و نتوانسته است کوچکترین جواب منطقی و معقولی بدهد! و به عوض پرداختن به خودِ موضوع، طبق شیوهء همیشگی اش بیشتر حواشی را برجسته کرده است! وی در جوابیه ای که بعد از برملا شدن سخنرانی پالتاکی اش، نوشته است، ضمن اینکه ادعای سیروس را رد نکرده است، تنها صفحاتی در ذمِ مچ گیری، قلمی کرده است! بدون اینکه متوجه باشد که خود مچ گیری عملی است که در پی یک اقدام منفی، مثل دزدی، جنایت، ابراز سخنان بد و دروغ در موضوع مشخصی و… انجام می گیرد! یعنی کسی که مچش گرفته می شود، لابد یک کار خلافی انجام داده، که از بد حادثه گیر افتاده است! آقای علیرضا اردبیلی قبل از اینکه عمل مربوطه را (در این مورد: اظهارات نژادپرستانه، بی پایه و غیرعلمی خود را) محکوم کند! در باره معلول آن تحت عنوان “مچ گیری” داد سخن داده است! واکنون عده ای از هیزم بیاران معرکه، دایه های مهربان تر از مادر، آب و جارو کنندگان اینگونه میدانها، فاعلان مجهول (زیر نامهای مستعارِ گوناگون) بشکل طرفداران پروپاقرص ایشان وارد معرکه شده و به پیروی از ایشان، در کامنتهای مقالات مربوط به موضوع و یا در اتاقهای پالتاک، در ذمِ مچ گیری اظهاراتی می کنند که آدم دست به دهان می ماند که اینها دیگر کی هستند! در عین حال باید یادآور شد که ضبط سخنان وی از طریق شنودگذاری و یا کارآگاه بازی انجام نگرفته بلکه خود وی این سخنرانی را در افواهِ عمومی و در اتاق علنی پالتاک ایراد کرده است!

ع.اردبیلی در ماجراهای اخیر خود، برخلافِ دو سال پیش، کاملا” تنها مانده است و باوجودِ تلاش وی در براه انداختن جنگ صلیبی و بسیج نیروهای خودی برعلیه مخالفین، اینبار کسی از یاران قدیم اورا در اقدامات اخیرش، یاری نکرده است؛ اکنون تیمِ وی بیش ازهمیشه “یکنفره” به نظر می رسد! البته به استثنای کاتب بدتحریر و شخصیتِ مرموز، جناب مهران بهاری! (مقایسه کنید با دوسال پیش، که ع.اردبیلی با انداختن سنگی به چاه، لشکری از عقلا را برای بیرون آوردن آن بسیج کرد!!)

با ذکر آخرین شگفتیِ وی، به این مقال پایان می دهیم: اخیرا از طرف بخشی از نویسندگان وشاعران و هنرمندان جامعهء آذربایجان در تبعید فراخوانی منتشر شده است که در آن “برای تاسیس “انجمن قلم آذربایجان جنوبی (ایران) در تبعید” و پیوستن به خانواده انجمن قلم جهانی از همه قلمزنان آذربایجانی در تبعید دعوت بعمل آمده که با حضور در “کنگره مؤسس” در پروسه تأسیس انجمن قلم آذربایجان جنوبی فعالانه شرکت کنند”. این کار ضمن اینکه به یکی از ضرورتهای اساسی جامعهء فرهنگی آذربایجان پاسخ مثبت می دهد، سبب هرچه بیشر نهادینه شدن دموکراسی می گردد! اما با کمال شگفتی نام علیرضا اردبیلی هم بعنوان یکی از ۶ عضو هئیت “هماهنگی کنگرهء مؤسس” درج شده است!

از اینکه در راستای دفاع از منشور جهانی حقوق بشر و دفاع از حقوق دموکراتیک مردم آذربایجان چنین قدم بزرگی برداشته شده است، باید قبل از هر چیز از مبتکرانِ دموکراتِ آن سپاسگزار بود! ملت آذربایجان که امروزه، خود به تنهایی بیش از ۳۰ ملیون نفر را شامل می شود، در هیچ دوره ای ـ بجز یکسال حکومت دموکراتها در آذربایجان ـ در تاریخ معاصر از حقوق ملی ـ زبانی خود بهره مند نبوده است؛ چرا که همیشه با دولتهایی با سیاستهای شووینیستی روبرو بوده است! در ۹۰ سال اخیر با روی کارآمدن رژیم پهلوی با بیشترین تضییقاتِ ملی دست به گریبان بود! تضییقات و تبعیضاتی که زبان و فرهنگ غنی آذربایجان را از نفس انداخته بود و هنوز هم هیچ تغییرِ چشم گیری بوجود نیامده است و این در حالیست که سازمان ملل و ارگانهای وابسته به آن در سطح جهان، در تلاش جلوگیری از اضمحلال زبانهایی هستند که فقط چند صد نفر متکلم دارند!! “کانون نویسندگان”، “انجمن قلم” و هر ارگانِ دیگری با اعتبار جهانی، ملت ما را در از میان برداشتن موانع متعدد فرهنگی، گامی بزرگ به پیش خواهند راند! این اقدام در راستای مبارزات دموکراتیک و ضد استبدادی خلق ما و در راه استیفای حقوق ملی ـ فرهنگی آن، کاری کارستان می باشد!

به اعتقاد من، همانگونه که، در مبارزه با دیو استبداد و بخاطر آزادیهای دموکراتیک، ما نیازی به ابزارهای غیردموکراتیک و استبدادی نداریم، در مبارزه با شووینیسم فارس و بخاطر آزادیهای فرهنگی ـ زبانی، احتیاج نداریم که خود به شیوه های شووینیستی و ناسیونالیسم افراطی از نوع دیگر توسل جوییم! برای ما بعنوان فعالان ملی، جایِ بسی شگفتی است که در داخل کادر”هئیت هماهنگی گنگرهء مؤسس” انجمنِ قلمِ آذربایجان، فردی مانند آقای علیرضا اردبیلی وجود دارد که با مواضع اولترا ناسیونالیستِ خود سبب نیرومندی جبههء ناسیونالیسم افراطیِ آذربایجانی شده و برعلیه نیروهای دموکرات درون جنبش ملی ـ دموکراتیکِ آذربایجان از هیچ توطئه ای فروگذار نکرده است! چنین کسی شایستگی و حتی توانایی آنرا ندارد که در ارتباط با دوستی خلقها کوچکترین قدمی بردارد؛ چه رسد به اینکه یکی از معماران چنین روابط برادرانه ای باشد! تمام تلاش وی اینست که مبارزه برحق ملت آذربایجان را در ضدِفارس و ضدِ کرد بودن آن برجسته کند! وجود چنین افرادی در چارچوب نیروهای دموکراتی که هدف آنها مبارزه مدنی، اصولی و ریشه ای با شووینیسم فارس و در عین حال اتحاد برادرانه با سایر ملیتهای ساکن ایران در راستای ایجاد یک جمهوری فدرال و سکولار می باشد، بیش از آنکه امکانی برای جذبِ نیرو باشد، دفع و ریزش نیرو را سبب خواهد شد! نمی توان رویِ سابقهء درخشانِ شخصیتهایِ خوشنامی چون دکتر براهنی که عمری را بخاطر دموکراسی و عدالت مبارزه کرده اند، چنین بی محابا قمار کرد!

کلن ۱۳ تیرماه ۱۳۹۰

------

(۱) ـ این نوشته که ۲۳ صفحه را شامل می شود در آدرس زیر قابل دسترسی می باشد: http://iranglobal.info/node/30599

(2) ـ این صحبتِ پالتاکی را می شود در آدرس زیر شنید:

www.azer-online.com/azer/?p=8132 //

------

*توضیح از آ.ائلیار :

« حق پاسخگویی برای آقای علیرضا اردبیلی محفوظ است.»

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.