رفتن به محتوای اصلی

اعدام فرزانه ، هدیه خامنه ای بمناسبت 8 مارس به زنان ایران
10.03.2014 - 08:13

در آستانه روز جهانی زن ، حکومت زن ستیز جمهوری اسلامی زنی را دراصفهان به دار آویخت تا به جهانیان و کسانی که در اندیشه مهربان ساختن اژدهای هزارپای ولایت مطلقه فقیه اند نشان دهد که این هیولای آدمی خوار تا وقتی نفس میکشد و جانی در تن دارد به خونریزی و بر دار کردن زن و مرد و نوجوان ایرانی ادامه خواهد داد . زنان کشورهای مختلف در روز جهانی زن معمولاً از دست آوردها و موفقیت های خود  در سالی که برآنان گذشته است میگویند و مینویسند ، اما زنان ایران در چنین روزی میبایستی از اعدام ها و ستم ها و تبعیض هائی مضاعفی که زیر سلطه حکومت زن ستیز اسلامی برآنان روا داشته میشود بگویند و بنویسند و بسرایند و به تصویر در آورند ، و این داستان 35 سال است که هر سال تکرار میشود .  

تراژدی زندگی و مرگ فرزانه مرادی ، دختری که در 15 سالگی مجبور به ازدواج میگردد ، در 16 سالگی مادر میشود و در 17 سالگی به اغوای مردی دیگر و برای رهائی آن مرد از زندان ، قتل شوهر خویش را به گردن میگیرد ، لکه ننگ دیگری است بر دامان رژیم زن ستیز و آدمکشی که قوانین وحشیانه و عصر حجری آن بر بنیاد مردسالاری و جور وستم و تحقیر و توهین بر زنان ایران و جهان نهاده و تجاوز به جسم و جان زنان ایرانی را مشروع و قانونی کرده است . تراژدی زندگی و مرگ فرزانه مرادی داغی است برپیشانی جامعه ای منفعل و بی تفاوت که گروهی از شهروندان اش برای تماشای مراسم اعدام از یکدیگرسبقت میگیرند !  تراژدی زندگی و مرگ فرزانه مرادی همچنین سند دیگری است در اثبات بی عملی و حرّافی اپوزیسیون جمهوری اسلامی که پس از سه دهه و اندی ، بخاطر تنگ نظری ها و خود مرکزبینی وخرده کاری هایش هنوز نتوانسته است افکار عمومی جهانیان را علیه جانیان حاکم برایران بشوراند و توجه  حامیان حقوق بشر را در سرتاسر دنیا به آدمکشی روزانه و سیستماتیک حکومت اسلامی جلب نماید .

 فرزانه مردای چندی پیش در مصاحبه با خبرنگار یکی پایگاههای خبری جمهوری اسلامی داستان زندگی کوتاه و درد آلود خود و اتهام قتلی که با توطئه یک مرد به گردن اش افتاده است را چنین تعریف کرده بود :

« من چیز زیادی از زندگی نمی‌دانستم و بدون این که خودم نقشی در ازدواجم داشته باشم، زندگی مشترکم شروع شد ، من و شوهرم‌‌ همان سال اول بچه‌‌دار شدیم اما تولد دخترم هم نتوانست زندگی ما را گرم کند . این زندگی سرد ادامه داشت تا این که من با سعید آشنا شدم . او مرد خوبی بود و من دلبسته‌اش شدم. چند مرتبه سعید را دیدم و او گفت اگر شوهرت را بکشیم ، می‌توانیم با یکدیگر ازدواج کنیم . اول با این پیشنهاد مخالفت کردم اما در ادامه ، سعید وادارم کرد به این کار تن بدهم ، شب حادثه در حالی که شوهرم خواب بود ، سعید وارد خانه شد ، هنوز چند دقیقه نگذشته بود که او با یک چاقو چند ضربه به احمد زد و او را کشت. سعید فریبم داد و گفت چون من فرزند دارم ، پدر و مادر شوهرم من را قصاص نمی‌کنند. او چاقوی خون‌آلود را پاک کرد و آن را به دست من داد. من هم وقتی دستگیر شدم ، قتل را گردن گرفتم اما بعد هرچه به ماموران گفتم فریب حرف‌های سعید را خورده‌ام ، فایده‌ای نداشت و نتوانستم بی‌گناهی‌ خودم را ثابت کنم . »

اینکه فرزانه مرادی واقعاً قاتل شوهرش بوده است و یا آنچنان که بارها در مراحل بازجوئی گفته ، قاتل واقعی مردی است بنام  سعید   که برای فرار از مجازات ، فرزانه را فریب داده است تا قتل شوهر را به گردن گیرد ، واقعیت قربانی بودن این زن ستمدیده و درمانده  را نمیتواند تغییر دهد و مسئولان و مسببان اصلی جنایت را که همانا قوانین ضدبشری جمهوری اسلامی ، جامعه وخانواده مرد سالار ، که همگی در وقوع  جنایاتی از این دست مقصر اند را تبرئه نماید . در پرونده قتلی که  دیروز با اعدام فرزانه مرادی  بسته شد ، از پدر و خانواده فرزانه  که یک دختر 15 ساله را  مجبور به ازدواج با مردی کرده اند که آن دختر مایل به ازدواج با او نبوده است  سخنی به میان نیامده است ، و از قاضی فاسد دادگاه اسلامی و قانون ضدبشری وعهدحجری قصاص هم   که شهروندان یک جامعه  را در خون خواهی  و خون ریزی شریک دستگاه قضاوت ضد انسانی ولایت فقیه میکند حرفی در میان نیست ، گوئی که همه ی عوامل از پدر زورگو و دختر فروش و جامعه سنتی مرد سالار و قانون ضدبشری قصاص که جمهوری اسلامی برای مردم ایران به ارمغان آورده  گرفته تا دستگاههای تبلیغاتی حکومت "الهی" خامنه ای و صدها منبر و محراب آخوندهای فاسد و بظاهرحافظ "ناموس و دین ایمان جامعه"علیه متهم  بکار گرفته میشود تا توجیه گر کشتن یک زن جوان گردد ، بی آنکه کسی بدنبال یافتن چرائی قتل و چرائی قانون ضد بشری قصاص باشد ، قانونی که مروج درنده خوئی و آدمکشی و توجیه گر خشونت در میان ایرانیان است .

آقای عبدالصمد خرمشاهی وکیل مدافع فرزانه مرادی به خبرنگار خبرگزاری ایسنا  میگوید :

«  برای اجرای اين حکم به من که وکيل‌مدافع فرزانه مرادی بودم اطلاعی داده نشده بود و اين در حالی است که مطابق آئين‌نامه نحوه اجرای احکام اعدام، وکيل محکوم‌ُ‌عليه يکی از افرادی است که بايد از زمان اجرای حکم مطلع و در مراسم حاضر باشد. علی‌رغم اين موضوع من از زمان اجرای حکم بی‌خبر بودم و از طريق افراد ديگر از اجرای حکم اعدام موکلم مطلع شدم . و متاسفانه علی‌رغم وساطت تعداد زيادی از خيرّين، مادران صلح و افراد ديگر ، اوليای دم موکل رضايت نداد و با توجه به درخواست ما موضوع رضايت محقق نشد و حکم موکلم فرزانه مرادی صبح امروز (سه شنبه) که در آستانه ۲۵ سالگی بود، در اصفهان اجرا شد. »

از این شرم آور تر نمیشود که آدمکشان حاکم برایران حتی به قوانین خود نوشته نیز برای اجرای احکام قرون وسطائی خویش پای بند نیستند و با متهم  و مجرم همانگونه رفتار میکنند که حکومت های عصر توحش بشر رفتار میکرده اند !

تراژدی زندگی و مرگ غم انگیز فرزانه مرادی ، گوئی که وجدان های مسخ شده را در جامعه ای که حاکمان وحشی و آدمکش آن که میکوشند تمام ایرانیان را  هم شکل  و شمایل خود وحشی و درنده خو کنند ، نمیتواند آزار دهد ! اگر جز این بود میبایستی که فریاد وجدانهای بیدار ایرانیان در حمایت از این زن جوان و نگون بخت که قربانی خانواده و جامعه و حکومت و قوانین  مرد سالار شده است ، در داخل و خارخ از ایران بلند میشد . و گوئی که برای اعتراض به اعدام و آدمکشی جمهوری اسلامی ، داشتن پیشینه سیاسی برای متهم تعیین کننده است و مرگ قربانیان غیر سیاسی در جامعه ی تا بُن دندان آلوده به فساد و نابرابری و تبعیض ، هیچ واکنشی را در وجدان های بیدار  ایرانیان برنمی انگیزاند ! و چقدر درد آور است که پس از 35 سال آدمکشی روزانه جمهوری جهل و جنون ، تازه تنی چند از نخبگان و فرهیختگان جامعه جسارت بخرج داده اند و خواستار طرح لغو گام به گام اعدام شده اند ، غافل از اینکه برای خاتمه دادن به  آدمکشی ، میبایستی  آدمکش را خلع سلاح نمود ، یعنی که حکومت اسلامی و قوه قضائیه و قوانین شرعی و جابرانه اش و قضات خون آشام اش باید از سریر قدرت بزیر کشیده شوند  و بجای آنان  حکومتی ملی و وفادار به اعلامیه جهانی حقوق بشر و برآمده از آرای شهروندان آزاد در ایران مستقر شود . و در این صورت است که مجازات اعدام و قصاص و تمام قوانین ومجازات های شرعی برای همیشه در ایران  به خاکدان تاریخ سپرده خواهد شد ،  آن روز دور نخواهد بود  اگر مشاطه گران حکومت جهل و جنایت در داخل و خارج از کشور ، بیش از این به آرایش اژدهای هزارپای جمهوری اسلامی نپردازند و تخم توهم اصلاح ولایت خامنه ای که پیشانی حکومت الهی اش به عرش اعلی رسیده است در اذهان ایرانیان نپاشند.   

14 اسفند 1392

5 مارچ 2014

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.