رفتن به محتوای اصلی

نقد نگاه راست محافظه کار در جنبش آذربایجان
15.06.2011 - 13:35

این نگاه شعاری به مسائل است که باعث دلزدگی جوان آذربایجانی از مبارزه می شود. این نگاه شعاری که با وجودی که بسیاری از رسانه های آذربایجان را در دسترس دارد، تازه از مطرح شدن چند کامنت غیر همسو و زاویه دار با نگرش خود در صفحه شمای ایران گلوبال شاکی و دلخور است و مردمان عادی (مثل بنده را) که جایی به جز این صفحه برای عمومی کردن ابراز نگرانیشان از درسهای کروموزوم شناسی اساتید ندارد، به فراهم نمودن مهمات توپخانه شوونیستها متهم می کند. یک نفر با سبکسری خارق العاده و شگفت انگیزی می رود و درس کروموزوم شناسی می گذارد، آن وقت مردم عادی معترض به این حضرت آقا به فراهم نمودن مهمات متهم می شوند!. یک نفر یا از روی زرنگی و مال اندیشی یا از روی حماقت و سفاهت صبح تا شب کارش این است که اینجا نظرات راسیستی مضحک بر علیه ملتی ارائه دهد و فرهنگ و شاعر و ادیبش را شر و ور و خودش را فاقد هر گونه استعداد و قابلیت و غرق در خرافات و موهومات بنامد تا در نهایت نهضت بزرگ ملت افتخار آفرین آذربایجان را با انگ فاشیستی لجن مال کند، آنگاه آقایان به جای موضع گیری در برابر این جناب، تازه از او جانبداری هم می کنند و لابد مجدداً امثال من باید جوابگوی تهیه مهمات برای توپخانه شوونیسم باشیم. یک عده پرچم ترکیه را صبح تا شب سر دست می گردانند و نه اینکه از شدت مظلومیت به گریه نمی افتند، بلکه از فتح الفتوح خود فیلم تهیه کرده در یوتیوب هم می گذارند، آن وقت باید سیروس مددی متهم به پرونده سازی برای آذربایجان و تهیه خوراک ارزان و فراوان شود. این نقد ناپذیری و فرافکنی وقیحانه است که جوان آذربایجانی را از هر تشکیلات این چنینی روی گردان می کند. این نگاه راست محافظه کار نقد ناپذیر که تمایل به خاموش نمودن صدای هر منتقدی تحت بهانه دم دستی و قی آور سؤاستفاده دشمنان دارد، این نگاه دشمن کشف کن غرق در توهم توطئه، این نگاه فارغ و بی خبر از مشکلات و اولویتها و ملزومات مبارزه در آذربایجان و ایران، در آینده لطمات بزرگی به حرکت ما خواهد زد. البته اگر خوش شانس باشیم و زمین گیرش نکند.

پنج، از پنجره نگاه نکن « پنج: پنجره دن باخما»

من هم منظورم از نوشتن این کامنت، بحث راجع به آن نقل قول مرحوم فرزانه نیست. همچنین قصد حمایت یا جبهه گیری در برابر شخص به خصوصی را ندارم. صرفاً منظورم برخورد با اندیشه ای است که در فاصله ای دور از مشکلات و گرفتاریهای مردم و فارغ از واقعیتهای موجود و پیش زمینه های مبارزه در آذربایجان و ایران نظرات غیر عملی تولید می کند و نسخه های غیر ممکن می پیچد و باعث هرز رفتن انرژی مردم می شود.

آقای یوسف می گویند: "سوم اينکه اگر اين کار صمد را الان هم کسی دنبال کند باز هم اشتباه است.يعنی بايد سعی کرد که بچه ترک زبان ، زبان مادريش را خوب ياد بگيرد نه زبان تحميلی را".

در این که کودک در درجه اول باید زبان مادریش را خوب خوب یاد بگیرد هیچ شکی نیست. در اینکه کودک باید در سه یا پنج سال اول مدرسه صرفاً به زبان مادریش مطلب بیاموزد شکی نیست. در این که در حال حاضر زبان فارسی به شکل کنونی آن یک زبان تحمیلی است، حداقل من یکی هیچ شکی ندارم. باز با این هم صد در صد موافقم که باید هرقدر در توانمان هست تبلیغ کنیم تا والدین آذربایجانی اولاً خودشان ترکی را به صورت علمی بیاموزند، بعد هم آن را به صورت اصولی به فرزندانشان بیاموزند. باز هم فکر می کنم که بهترین شعار حرکت ملی در حال حاضر همان شعار "تورک دیلینده مدرسه" باشد و آرزو و حسرت به دل دارم در آینده ما نه تنها به ترکی مدرسه داشته باشیم، بلکه دانشگاه هم داشته باشیم. اما آیا می توان به والدین آذربایجانی گفت که سعی و تلاش نکنند تا فرزندشان فارسی را خوب یاد بگیرد؟. آیا می توان به والدین آذربایجانی توصیه کرد که از ابزار و وسایلی که آموزش فارسی را به فرزندشان تسهیل می کند (حالا چه کتاب الفبا چه هر وسیله دیگری) پرهیز کنند؟. آیا آنها چنین سخن و نصیحتی را از ما می پذیرند؟.

بنده از نزدیک شخصی را می شناسم که بسیار به زبان و ادبیات آذربایجان علاقه مند است و حتی دستی در نواختن یکی از سازهای آذری دارد. ایشان طبعاً در مورد مسائل ملی هم بی طرف نیست و گاهی نظراتی که دارد و بعضاً از نظر من افراطی هم براورد شده، منجر به مباحثات طولانی بین ما گشته. ایشان اسم تمام فرزندان خود را ترکی انتخاب کرده و حتی بر سر گذاشتن اسم فرزند اولش کلی به مشکل هم برخورد کرد. یعنی اداره ثبت احوال اسم را قبول نمی کرد و لذا کار به بگو مگو و مشاجره بین دوست من و رئیس اداره کشید و چند ماهی هم از گرفتن شناسنامه برای فرزندش امتناع کرد تا اینکه بالاخره پس از کلی دوندگی موفق شد از یک شعبه دیگر اسم دلخواه را ثبت کند (که از نظر من و همچنان که همان موقع هم به او می گفتم، اعتراضش علیه آن قانون مزخرف، خیلی صحیح و بجا و حق هر شهروندی بود). دوست من از طرفداران پر و پا قرص بیشتر کانالهای جمهوری آذربایجان به خصوص AZ TV و همسرش از طرفداران تیفوسی سریالهای ترکیه است. چند ماه پیش که مهمانشان بودم، دیدم که باز دعوای همیشگی برقرار است. یعنی آقا می خواست برنامه "مجلس انس" AZ TV را نگاه کند، اما خانم می گفت که نخیر! فلان سریال به جای حساسش رسیده و اصرار داشت که کانال روی STAR بماند. به هر حال به حرمت من که مهمان بودم، کانال به نفع آذربایجان عوض شد!. اما همین افراد با همین مختصات که برشمردم، درست شش ماه قبل از این که هر کدام از فرزندانشان به کلاس اول ابتدایی برود، زبان خانه را به فارسی عوض می کردند و تا حد امکان تلاش می کردند تا در منزل ترکی حرف نزنند. دلیلش هم واضح است. چون مثل نمی خواستند فرزند محبوبشان به خاطر عدم تسلط حداقلی به فارسی، از درس و مدرسه دلسرد و دلزده شود.

چه ما بخواهیم چه نخواهیم، چه دوست داشته باشیم چه نداشته باشیم، در مقطع کنونی عدم رغبت کودک آذربایجانی به فارسی تنها می تواند به عدم رغبت او به درس و کتاب و تحصیل منجر شود و نه چیز دیگر. این چیزی نیست که مطلوب دل ما باشد. این حقیقتی است که با آه و حسرت و خشم با آن مواجه میشویم. علی رغم تمام اختلافات، همه کسانی که اعتقادی به حقوق ملی دارند، از مشاهده بی صاحب ماندن و نتیجتاً ضعف و عدم بالندگی تدریجی زبان و فرهنگشان احساس غم و اندوه عمیق می کنند. اما آیا ما می توانیم با توصیه والدین آذربایجانی به عدم توجه به فارسی آموزی کودکانشان در راه رفع این ستم قدمی برداریم؟.

من که فکر نمی کنم. در ایران گاهی والدین میلیونها تومان خرج موفقیت فرزندانشان در کنکور دانشگاه می کنند. با زدن از شکم و تفریح خود، انواع کتابهای تست زنی، انواع کلاسهای کنکور، انواع خدمات مشاوره ای و غیره را برای فرزندانشان تدارک می بینند. بعد هم اگر فرزندشان در کنکور دانشگاه سراسری قبول نشد، حاضرند او را ولو با هزار قرض و بدبختی (مثلاً اضافه کاری، مسافرکشی در آژانس و هزار مصیبت دیگر) راهی دانشگاه آزاد و غیر انتفاعی و نظایر اینها بکنند. آیا می شود در چنین جامعه ای به پدرها و مادرها روشی را توصیه کرد که احتمالاً باعث سرخوردگی و افت تحصیلی فرزندشان شود؟. نه! آنها هرگز این را از آقای یوسف و هیچ نصیحتگر ملتچی پرت افتاده دیگر از واقعیات ملموس ایران نمی پذیرند. حتی اگر از ترس مانقورت خطاب شدن، به ظاهر حرف ایشان را قبول کنند، در باطن آن را قبول نخواهند کرد. چون نمی توانند قبول کنند که با بی سوادی یا کم سوادی به فارسی، تنها شغل در دسترس فرزندشان چوپانی آن هم پشت کوه باشد. آنها از همه شیوه های سهل آموزی استفاده خواهند کرد (و استفاده هم می کنند) تا کودکانشان به زبانی که متأسفانه به یگانه کلید موفقیت در جامعه ایران تبدیل شده مسلط شوند. آخر جامعه ایران با جامعه اوروپا متفاوت است و این جور نیست که تسلط یا عدم تسلط به فارسی تفاوتی ایجاد نکند!.

به جای این مشاوره های غیرعملی که تنها نتیجه اش بی اعتباری مشورت دهنده است، من شخصاً این توصیه را به والدین می کنم که در کنار ایجاد شرایط برای فرزندشان به منظور تسلط به زبان فارسی (حتی بهتر از فارس زبانها)، به آنها ریشه ها و جایگاه واقعیشان را هم آموزش دهند. به آنها یاد دهند که از زبان فارسی و هر چند زبان منطقه ای و بین المللی دیگر، در راه احقاق حقوق خود استفاده کنند. مگر هر کس که فارسی را خوب بلد است، آسیمیله است؟. مگر خود استاد فرزانه آسیمیله بود؟. مگر غیر از این است که در هر صد هزار فارس زبان شاید تنها یکی فارسی را به اندازه ایشان کامل بلد بود؟. مگر خود صمد بهرنگی، نویسنده کتاب الفبا آسیمیله بود؟.

باز هم تأکید می کنم این نوع نگرش پرت و از سر سیری و حتی به جرأت می گویم نگاه سرسری و از روی بی مسؤولیتی به مسائل آذربایجان، کوچکترین گرهی از مشکلات ملت باز نخواهد کرد و صرفاً باعث سرخوردگی و هرز رفت انرژی آنان خواهد شد. این قضیه که آقای یوسف مطرح فرمودند، صرفاً یکی از علائم و نشانه های بی شمار و یا شاید بشود گفت عوارض و آفات متعدد این نگرش است. نگاهی که معتقد است فعالین آذربایجانی حاضر در تشکیلات سراسری (بلا استثناء شامل فدائیان خلق تا حزب مشارکت تا جبهه ملی تا حزب مشروطه) مقابل حرکت ملی آذربایجان هستند (و لابد دشمن حرکت هستند چون من برای لفظ "مقابل" معنی و معادل دیگری نمی یابم)، هیچ جوابی برای این سؤال که چگونه بدون همکاری با سازمانهای سراسری می توان تحول و گشایشی در جامعه ایران و آذربایجان ایجاد کرد، ندارد. من اسم این نوع نگاه را نگاه شعاری می گذارم. چون نمی خواهم اسم نه چندان مؤدبانه نق نقو را برایش به کار ببرم. یکی از خطیبان این نوع نگرش را می شناسم که هر دوشنبه در گوناز یک ساعتی برنامه دارد و الان پنج سال تمام است که به مردم توصیه می کند برای روز مبادا و بروز جنگ، آرد و برنج و نخود و لوبیا انبار کنند. الان پنج سال است که من این توصیه را از ایشان می شنوم. بدون اینکه این آقا حتی فکر کند چگونه کسی که مثلاً کرایه نشین است (که اکثر مردم ایران چنین هستند) و سال به سال خانه عوض می کند ممکن است یک وانت خوار و بار با خودش این ور و آن ور بکشاند. بلکه تا پنجاه سال جنگی پیش نیاید!. این نگاه شعاری به مسائل است که باعث دلزدگی جوان آذربایجانی از مبارزه می شود. این نگاه شعاری که با وجودی که بسیاری از رسانه های آذربایجان را در دسترس دارد، تازه از مطرح شدن چند کامنت غیر همسو و زاویه دار با نگرش خود در "صفحه شما"ی ایران گلوبال شاکی و دلخور است و مردمان عادی (مثل بنده را) که جایی به جز این صفحه برای عمومی کردن ابراز نگرانیشان از درسهای کروموزوم شناسی اساتید ندارد، به فراهم نمودن مهمات توپخانه شوونیستها متهم می کند. یک نفر با سبکسری خارق العاده و شگفت انگیزی می رود و درس کروموزوم شناسی می گذارد، آن وقت مردم عادی معترض به این حضرت آقا به فراهم نمودن مهمات متهم می شوند!. یک نفر یا از روی زرنگی و مال اندیشی یا از روی حماقت و سفاهت صبح تا شب کارش این است که اینجا نظرات راسیستی مضحک بر علیه ملتی ارائه دهد و فرهنگ و شاعر و ادیبش را شر و ور و خودش را فاقد هر گونه استعداد و قابلیت و غرق در خرافات و موهومات بنامد تا در نهایت نهضت بزرگ ملت افتخار آفرین آذربایجان را با انگ فاشیستی لجن مال کند، آنگاه آقایان به جای موضع گیری در برابر این جناب، تازه از او جانبداری هم می کنند و لابد مجدداً امثال من باید جوابگوی تهیه مهمات برای توپخانه شوونیسم باشیم. یک عده پرچم ترکیه را صبح تا شب سر دست می گردانند و نه اینکه از شدت مظلومیت به گریه نمی افتند، بلکه از فتح الفتوح خود فیلم تهیه کرده در یوتیوب هم می گذارند، آن وقت باید سیروس مددی متهم به پرونده سازی برای آذربایجان و تهیه خوراک ارزان و فراوان شود. این نقد ناپذیری و فرافکنی وقیحانه است که جوان آذربایجانی را از هر تشکیلات این چنینی روی گردان می کند. این نگاه راست محافظه کار نقد ناپذیر که تمایل به خاموش نمودن صدای هر منتقدی تحت بهانه دم دستی و قی آور سؤاستفاده دشمنان دارد، این نگاه دشمن کشف کن غرق در توهم توطئه، این نگاه فارغ و بی خبر از مشکلات و اولویتها و ملزومات مبارزه در آذربایجان و ایران، در آینده لطمات بزرگی به حرکت ما خواهد زد. البته اگر خوش شانس باشیم و زمین گیرش نکند.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.