رفتن به محتوای اصلی

سیزده بدر و آغوش گشوده ی بهار
01.04.2014 - 02:04

اگر پیوسته سنت ایستادگی، پایکوبی و آتش بازی چهارشنبه سوری در زمستان برای تلخکامان، عزلت گرفتگان و سرمازدگان، به منزله ی پایان سالگهِ یخبندان و تنگدستی، و منش پشتگرمی دل های بی قرارشان در راستای سرما شکنی زمستانِ سخت، همیشه سودمند بوده است؟ که هست! و اگر سرور و سرود نوروز با همنوا شدن در دم گرم بهار، پایه دلگرمی، دلیری و پاگشائی سبزه ها و شکوفه ها و لاله های سرخ به دشت و دمن یخزده بوده است؟ که هست! پس روز روانبخش سیزده بدر دلربا، بی گمان دعوتی ست کلان و سراسری برای تماشای دوباره ی شگفت انگیز رویش، و همچنین آغوش گشوده ایست از بهار به سوی انسان های کار و تلاش، و همزمان خواهشی ست نرم و گرم و دلپذیر از سوی مادر جشنِ جشن های نوشین ایرانی، به خاطر برگزاری بزرگترین میهمانی عاشقانه ی خود با مردمِ سرزنده! تا بهار به همراه میهمانان وعاشقان خویش، گوشه به گوشه ی شاهکار رویش پاک و پُرکار خویش در سال نو را بی ریا به دوستدارانش نشان دهد و به همگان راز پویش و جویش را بیآموزد؛ امید بخشد و بر برومندی توان مبارزان هستی و سازندگی فردا باور فراوان بیفزاید و هر چه بیشتر بر انسان، نیروی دگرگونی و ساختن بیفشاند و بیفکند.

یک میزبان دست و دلباز با میلیون ها میهمان در پهنه گسترده سبز و سفید و سرخ زمین پویا، که هر دو پس از گذر سهمگین از تنگه سراسر سرمای سال تلخ و رهائی از دندان گرسنگی و کمبود و نارسائی ها، هر دو جان بدر برده و از گوشه نشینی در رفته و با همدیگر دوباره همگام شده اند. اینک گاه جوشش و همآغوشی طبیعت و انسان است؛ که در سیزده بدر دست و دل به هم باخته و با گشاده روئی، خندانی و طنازی، به سوی هم در این روزِ زیبا و همگانی درآیند. و از خانه های سرد و تنگ غمبارشان بال برکشند؛ در دشت و صحرا و جنگل نغمه های شادی شان با آواز پرندگان به هم و در هم تنیده شود؛ امیدهای بهاری شان در هم بپیچند؛ جوانان شادمانه و سرخوش با هم بلولند؛ دست در دست برقصند و فصل دوباره ی سازندگی زندگی را در کنار شکوفائی شگفت انگیز سال تازه، بهارانه و در کنار هم و بر سر سفره ی سبز فروردین بی کم و کاست پاس بدارند؛ و راه فردای رهائی از ستم سرما و نگهبانی از آینده ی بهارین را اینچنین فیروز از طبیعت زنده و خستگی ناپذیر فراگیرند.

و ما، ما مردم بلازده و غمبار و دچار در زندانِ پلیدکردار ولایت، ناگزیرِ به نبردی سازش ناپذیر بوده و هستیم و دیریست که ما پرچمدار مبارزه ای بهاری در برابر حاکمیت زمستان بلند، به کام گرگان تیز دندان او هستیم. ما آشکارا چاره ای جز تغییر بنیادی هستی خموش خود نداریم و آن نیز میسر نیست مگر با نام دگرگونی و بر علیه فروریزی کل نظام ایستا و فرسوده! مبارزه ای بحق و دوسویه برای یافتن نان و آزادی! تا با این همبستگی خویش به کلیت آن بساط فاسد نشان بدهیم که عمر همه ستم ها و سوزهای جانکاه و مرگبار هر چند تاب بر و کمر شکن باشد که بوده و هست، ولی روزی همه ی آنها سپری کردنی و شدنی هستند و گذر از دشواری ها را ما، همچون طبیعت با پایداری پشت سر خواهیم نهاد و نچندان دورعید و بهار آزادی خود را جشن خواهیم گرفت و پیمانِ پیروزی خود را در سیزده بدر به یکدیگر وعده و هدیه خواهیم داد.

بهنام چنگائی 12 فروردین 1393

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

بهنام چنگائی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.