
دوست و همکار عزیزم آقای اقبالی نوشتهای را در سخن روز منتشر کردند با عنوان "آزادی، واجب تر از نان شب!" که در حقیقت برای پاسخگویی به بحثهایی است که در طول عمر ایرانگلوبال وجود داشته و در چند روز اخیر، به دلیل مسائلی که در بخش کامنتها پیش آمده، شدت گرفته است.
تا آنجایی که به ایرانگلوبال مربوط میشود، از زمانی که من در این سایت حضور دارم، در شورای گردانندگان سایت، تا به حال هیچ فردی را ندیدهام که با "آزادی گفتار و نوشتار سیاسی، ایدئولوژیک و فرهنگی" مخالفتی داشته باشد. به روشنی میتوان مشاهده کرد که در این سایت، همه جور نوشته و از هر ایدئولوژی و نظر و موضع سیاسی یافت میشود. اینجا حتی نوشتههایی که بغایت نژادپرستانه و فاشیستی هستند، منتشر میشوند تا ماهیت آنها برای همه روشن گردد و در ضمن، آزادی بی حد و حصر گفتار و نوشتار سیاسی، ایدئولوژیک و فرهنگی رعایت شود.
پس مشکل ما در ایرانگلوبال چیست و بحث بر سر چه موضوعی متمرکز است؟
متاسفانه آقای اقبالی به جای پرداختن به مورد مشخص ما، به یک سری کلی گویی درباره "ضرورت وفاداری به آزادیهای بی قید و شرط گفتار و نوشتار سیاسی، ایدئولوژیک و فرهنگی" بسنده کردهاند.
برخلاف آنچه که آقای اقبالی نوشتهاند، صورت مساله ما در ایرانگلوبال نه "آزادیهای بی قید و شرط گفتار و نوشتار سیاسی، ایدئولوژیک و فرهنگی"، بلکه مشکل توهین، تحقیر، بددهنی، اتهام، جوسازی، منحرف کردن از بحث اصلی با کامنتهای تحریک کننده و این جور مسائل است. مشکل اینجاست که در کامنتهای سایت ایرانگلوبال حتی به افرادی که در اینجا حضور ندارند تعرض میشود و ضمن بی احترامی به آنها در معرض توهین و اتهام قرار میگیرند، بدون اینکه از این مسائل اطلاعی داشته باشند و بتوانند پاسخگو باشند و از خود دفاع کنند.
مساله ما این است که آیا آزادی گفتار و نوشتار شامل توهین و تحقیر و اتهام و... هم میشود یا نه؟ طبیعتا در این مورد نظرات متفاوتی وجود دارد که با برداشت هر یک از ما از دمکراسی گره میخورد.
ما در بحثهای پیشین خودمان روی یک سری موازین برای کامنتها توافق کردیم و متن کوتاهی را تهیه نمودیم که مسؤل کامنتهای سایت همواره بر اساس آنها به کنترل کامنتها بپردازد. همان متنی که ایشان هربار به خوانندگان سایت یادآور شدهاند:
امکان کامنتها واقعا به شما تعلق دارد. هدف ما ایجاد محیطی دوستانه برای تبادل نظر است. آزادنه نقد، نظرتان رادر مورد مطالب سایت بنویسید اما خواهش می کنیم بدون نام بردن از اشخاص حقیقی و حقوقی در کمال امنیت برای خود و دیگران فضایی ایجاد نمائید که بدور از توهین و اتهام و جوسازی و مسموم کردن محیط تبادل نظر باشد. توجه داشته باشید کامنتهایی که این موارد را در نظر نگیرند، منتشر نخواهند شد.
متاسفانه این موازین گاها در عمل نادیده گرفته شدند زیرا هر کسی میخواست نظر خود را بگونهای پیش ببرد، حتی اگر از این موازین توافق شده، خارج شود. در اینجا باید انصاف را در نظر گرفت و گفت که مسؤل کامنتها نهایت تلاش خود را بکار برد تا این موازین رعایت شوند.
با وجود توافق بر سر چنین متنی، اختلاف نظر بین ما همچنان ادامه داشت و من این را امری طبیعی و مثبت میدانم.
حال به نظرات آقای اقبالی و اختلافم با ایشان میپردازم ولی پیش از شروع باید خاطرنشان کنم که هدف از این بحث و آوردن فاکتهایی از بحثهایمان در شورای گردانندگان سایت، برخلاف آنچه که در موارد اختلاف مرسوم بوده، افشاگری و کوبیدن طرف مقابل نیست و تنها و تنها به قصد روشن شدن نظرات و تفکرات و در صورت امکان رسیدن به نکاتی روشن و قابل پذیرش است.
* * *
اقبالی عزیز مینویسد: "توهین به شاه، خدا، اسلام، نژاد، قوم و … همواره بهانه هائی برای سرکوب و گره زدن زبانها بوده است".
به برداشت من، این جمله پاسخ ایشان به سؤال گرهی ماست. یعنی اینکه آزادی گفتار و نوشتار ایجاب میکند که توهین و تحقیر و اتهام و... نیز منتشر شود.
این پاسخ از دید من نادرست است.
در جوامع دمکراتیک غربی که پیشتاز دمکراسی و آزادی گفتار و نوشتارند، میان "نظر سیاسی و ایدئولوژیک و فرهنگی" و توهین و اتهام و... تفاوت قائل میشوند و توهین به کسی نه تنها مجاز نیست بلکه جرم محسوب میشود. دوست عزیزم اقبالی پا را از حد جوامع دمکراتیک هم فراتر میگذارد و به آزادی توهین هم باور دارد. البته این تنها جنبه نظری تفکر ایشان است وگرنه در عمل کاملا اینگونه نیست. برای اینکه این ادعایم را نشان دهم، به چند مورد اشاره میکنم.
چندی پیش کامنت نویسی به هموطنان "فارس" توهین کرده بود. مسؤل کامنتها بر اساس موازین سایت، این کامنت را منتشر نکرد. اقبالی عزیز بلافاصله همین کامنت توهینآمیز را در کامنت خود آورد تا به قول خودش، "قومپرستان فاشیست" را افشا کند. افشاگری نکتهای است که در همین مقاله هم بر آن انگشت گذاشتهاند. من با این اقدام ایشان به دلیل اینکه نقض توافقاتمان است، مخالفت کردم. ایشان اصرار داشتند که اینجور کامنتها باید منتشر شوند تا "قوم پرستان فاشیست" افشا شوند. من کامنت دیگری را که به هموطنان ترکمان توهین کرده بود، مثال آوردم و پرسیدم که آیا باید این کامنت را هم تایید کرد تا ناسیونالیستهای "فارس" و پان ایرانیستها افشا شوند یا نه؟ با گذشت چند هفته، هنوز پاسخی از ایشان دریافت نکردهام. چرا؟ چون به نفع ایشان که تمامیت ارضی را مقدس میدانند و هیچ تلنگری به آن را برنمیتابند، نیست؟
سؤال دیگر من از ایشان دو روز پیش بود. من ضمن دفاع از کار مسؤل کامنتها در عدم انتشار کامنتی که در بخشی از آن آمده بود: "کجا معلوم شاید آلمانیها دریافتند که باید ترک شوند تا از قافله عقب نمانند الاغ را با مرسدس بنز عوض کردند" از اقبالی عزیز که بر آزادی بی قید و شرط بیان تاکید داشت، نظرش را پرسیدم و خواستم مشخصا جواب دهد که آیا این کامنت باید منتشر بشود یا نه. پاسخ ایشان جالب بود. اقبالی عزیز خیلی راحت و بدون اتلاف وقت و همراه با یک تفسیر به این سؤال جواب داد: "صادقانه می گویم که آنچه من از این جمله می فهمم و در عین بی اطلاعی از متن نظر اینست که: این کامنت یک واکنش طنزآمیز سیاسی (نادرست) در رد برتری طلبی های توخالی، خودبزرگ بینانه و نژادپرستانه است. من درست نمی دانم از موضع برتری طلبانه ویا تحقیرگرایانه یک ملت بنویسم (اعتقاد ندارم) ولی بخود اجازه سانسور یک طنز سیاسی را هم نمی دهم."
یعنی اینکه این کامنت را باید یک "طنز سیاسی" در نظر بگیریم و منتشر کنیم. تعجب میکنم که نویسنده این "طنز سیاسی" اگر قصد توهین نداشت چرا به جای الاغ از دوچرخه و یا گاری استفاده نکرده است؟ آیا واقعا قصد توهین نداشته است؟ آیا این همان سیاست توهین و تحقیر اقوام و ملیتهای ایران نیست؟ آیا اگر به جای "ترک"، ایران و ایرانی و یا "فارس" نوشته میشد، باز هم اقبالی گرامی آن را "طنز سیاسی" مینامید و با انتشار آن موافقت میکرد؟ البته از حق نگذریم که ایشان در مقابل اعتراض بعدی من نوشت: "توهین به هر قوم و ملت را (بی تفاوت که کدام ملت باشد) من توهین بخودم می دانم" ولی مشخص نکرد که آیا باید این توهین را منتشر کرد یا نه؟
و این پرسش همچنان باقی است: آیا چنین توهینهایی باید منتشر شوند یا نه؟
مورد دیگری را که میتوانم نشان دهم و یکی از مشکلات مسؤل کامنتهای سایت بود و جوابی هم نگرفت، کامنت خود اقبالی عزیز بود.
دوست عزیزم اقبالی در کامنتی، خطاب به عدهای، از اصطلاح "عربده کشی" استفاده کرده بود. همان زمان مسؤل کامنتها به ایشان اعتراض کرد ولی پاسخی نگرفت. به کامنت اقبالی عزیز دست نزد چون چنین اختیاری نداشت ولی کامنتی را که در جواب ایشان و با همان لحن نوشته شده بود، بر اساس موازین سایت منتشر نکرد و فحش و بد و بیراه کامنت نویس را به جان خرید.
من در بحثهای چند روز اخیرم این سؤال را مطرح کردم: "اقبال جان شما در کامنتی از اصطلاح نامطبوع "عربده کشی" استفاده کردید. روز بعد یک نفر با نام تجزیه طلب، در جواب شما نوشت: "عربده کش خودتی و جد و آبادته"
در اینگونه موارد چه باید بکنیم. لطفا جواب دهید تا بتوانیم به نتیجه ای برسیم. آیا باید هر دو کامنت را عدم انتشار زد و گفت که لطفا دعواهایتان را ببرید بیرون از اینجا یا اینکه باید هر دو را منتشر کنیم و منتظر بد و بیراه ها و مشت و لگدهای بعدی بمانیم؟
متاسفانه اقبالی عزیز هنوز که هنوز است به این سؤال ساده پاسخ نداده است. طبیعتا جواب میتواند بله یا خیر باشد. البته شاید بتوان همین مقاله ایشان را به عنوان پاسخ این سؤال در نظر گرفت و به این نتیجه رسید که باید نه تنها هر دو را منتشر کرد بلکه باید کامنتهای بعدی را هم که احتمالا فحش خواهر و مادر و... خواهند بود، در معرض دید همگان قرار داد تا "قومپرستان فاشیست"، "افشا شوند"!
البته که اقبالی عزیز نمیتواند با انتشار اینگونه کامنتها مخالف باشد زیرا در این صورت به اعتقاد خود مبنی بر "آزادی بی حد و حصر" بیان پشت خواهد کرد. ولی جواب "بله" نیز برای ایشان مشکل ساز است. در این صورت ایشان توافقی را که در دست داریم زیر پا میگذارد. توافقی که درست یا غلط، بخشی از قانون اساسی سایت ماست و معلوم نیست وقتی که ما به رژیم شاه و شیخ ایراد میگیریم که قانون اساسیای را که خود نوشته، زیر پا میگذارد، چگونه میتوانیم قانون اساسی خودمان را لگدمال کنیم!
اقبالی عزیز همواره و به درستی بر دمکراسی تاکید میکند. من و دیگران هم همین کار را میکنیم. به ندرت میتوان کسی را پیدا کرد که بر لزوم دمکراسی برای جامعه ما تاکید نکند. ولی مشکل در اینجا درک از دمکراسی است.
از دید من، دمکراسی هدف نیست بلکه وسیلهای است در خدمت فراهم ساختن آزادی و آرامش و امنیت برای انسانها. از نگاه من، آزادی در گفتار و نوشتار و کردار حد و حدودی دارد. این آزادی جایی به پایان میرسد که شان انسانها و امنیت و آرامش آنها را مورد تهدید قرار میدهد. در درک من از آزادی، توهین و تحقیر و اتهام و... جایی ندارند. خوشبختانه اقبالی عزیز هم که در گذشته بر "آزادی بی حد و حصر گفتار و نوشتار" تاکید میکرد، در نوشته اخیر خود، آن را به "آزادی گفتار و نوشتار سیاسی، ایدئولوژیک و فرهنگی" محدود نموده ولی هنوز تکلیف خودش را با آزادی توهین و... مشخص نکرده است و جایی که به نفع خود اوست آن را میپذیرد و زمانی که به نفعش نیست، درباره آن سکوت میکند.
آنچه که ما امروز در ایرانگلوبال با آن درگیریم، مشکل کامنتهاست.
نظر من این است که توهین و تحقیر و... نباید منتشر شود زیرا علاوه بر مشکلات حقوقی که دارد، شان انسانها را نیز خدشهدار میکند.
دوست دیرین و همکار عزیزم آ. ائلیار پا را از این هم فراتر میگذارد و معتقد است که کامنتهای بیربط با مطالب نیز نباید منتشر شوند زیرا زحمات نویسنده را هدر میدهند و بحث در مورد اصلی را منحرف میکنند. آ. ائلیار میگوید که این کامنتها را میتوان بدون نام مقاله و نویسنده آن به "صفحه شما" منتقل کرد. صرفنظر از مشکل فنی این کار که باید فراهم شود، من هم در این مورد با ایشان همنظرم و آن را میپذیرم. از دید من این حرف کاملا منطقی است زیرا هدف ما از ایجاد امکان کامنتها، فراهم آوردن مکانی است برای تبادل نظر و بحث و گفتگوی سازنده و مدنی درباره مسائل مطرح شده در مقالات و مطالب و نه میدانی برای "چات" و تسویه حساب و درگیری و بددهنی و ناسزا و... جای کامنتهای نامربوط با مقالات و مطالب منتشر شده (و باز هم نه توهین و...) در "صفحه شما"ی سایت است. ایشان همچنین نظرات دیگری هم دارند که در اینجا به آنها نمیپردازم.
تا آنجایی که برای من روشن شده است، اگر اشتباه برداشت نداشته باشم، در این نظر دو نفر دیگر از همکارانم هم با ما همرای هستند. دوست دیرین و همکار عزیزم آقای توکلی هم نظرات خاص خود را دارند که امیدوارم آنها را در معرض قضاوت خوانندگان قرار دهند.
با امید به اینکه به یاری خوانندگان گرامی، مشکل کامنتها یک بار برای همیشه برای ما حل شود.
سوم آوریل 2014
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید