(قسمت نخست)
ترور صانع ژاله د رروز بیست وپنج بهمن درجریان اعتراض عمومی مردم تهران و پرونده سازی حاکمیت برای ایشان با تاسی ازتصمیم گیریهای اتاق فکر جنگ نرم، به همراه آخرین مورد یعنی قتل چهار کارمند محیط زیست درسنندج مصداق جنگ خشن جمهوری اسلامی با اهداف پیشبرد جنگ نرم است. موارد ذکر شده آزمایش ها و اقدامات جنگ نرم علیه مردم کرد را نشان می دهد تا شاید بتوانند در نقاط دیگر ایران تجربه نمایند. جنایت یادشده بهانهای شد تا درحد توان به اهداف جنگ نرم در ایران و کردستان بپردازیم.
ظهور جنگ نرم:
بعداز ماجرای تقلب درانتخابات ریاست جمهوری و پیامدهای رسوایی برانگیز آن، شرایط حادی بر سران نظام تحمیل شد که برای گذر از بحران رسوایی درصدد انتقام و مقابله با مخالفین برآمدند. دراین کارزار اتهاماتی همچون توطئه برای ایجاد انقلاب مخملی (با هماهنگی سعید حجاریان و سید مصطفی تاج زاده!) و تفسیرکودتای مخملی تحت عنوان برآورد استراتژیک کودتای مخملی به ارزیابی محتوای آن پرداختند. ناکامیهای سران رژیم در نسبت دادن اتهام یادشده به سران جنبش سبز، درنهایت سران نظام را به تجدید نظر در روشهای فرسوده شان سوق داد، و دراقدامی مضحکتر، از پروژه جنگ نرم امریکا علیه خود خبردادند و مقابله با همچون جنگی را در دستور کار خود قرار دادند. درهمین راستا در آبانماه هشتاد و نه همایش ملی جنگ نرم را برگزار کردند و بدین وسیله فضایی را بر جامعه تحمیل نمودند که هر چیز را توطئه می خواندند. تاجائی که بقول آقای احمد قابل، قانون اساسی نیز از نظر آنان براندازانه شده است. طبق اخبار مربوط به حاکمیت رژیم صد هزار نفر را بعنوان افسران مبارزه با جنگ نرم تربیت و همچنین دوهزار کانون فرهنگی ـ هنری را نیز برای مقابله با جنگ نرم راهاندازی نمودهاست. درعین حال بنا به گفته سیدهادی صادقی ازافسران جنگ نرم استانداریها به اتاقهای فکر جنگ نرم مجهز گردیدهاند.
جنگ نرم چیست؟ جنگ نرم که درکشورهای غربی قدرت نرم نام دارد، برای جمهوری اسلامی شبحی است که در دو دهه گذشته ازآن بعنوان شبیخون فرهنگی، تهاجم فرهنگی با اصطلاحاتی همچون " دشمن درکمین است " که تکیه کلام رهبر جمهوری اسلامی بوده تعریف شدهاست. همچنان که در فوق بهآن اشاره شد بحران مشروعیت نظام چنان بوده و هست که بعد از ماجرای تقلب انتخاباتی واژههای دیگری همچون "ناتوی فرهنگی" از زبان رهبر جمهوری اسلامی شنیده شد و متعاقبا" همه در قالب بزرگتری بانام جنگ نرم تفسیر شد که اصطلاحاً به آن War Soft يا جنگ نرم اطلاق میكنند. شاخصهی جنگ نرم نیز استفاده از ابزارهای فكری و فرهنگی است. لازم به ذکر است که جنگ روانی، جنگ رایانهای، اینترنتی، براندازی نرم، راهاندازی شبکههای رادیویی و تلویزیونی و شبکهسازی از اشکال جنگ نرم هستند. طرح جنگ نرم از طرف جمهوری اسلامی دروهله اول باانگیزه انسجام تشکیلاتی و جلوگیری از ریزش نیروها و پایههای نظام و در وهله دوم در قالب سیاست تهاجمی علیه مخالفین نظام و مغلوب نمودن معترضین بکارگرفته می شود.
مرتضی نبوی دبیر روزنامه رسالت و نائب رئیس جامعه اسلامی مهندسین و از چهرههای مطرح اصولگرا درخصوص خطر جنگ نرم علیه نظام می نویسد: " ما باید خطر تهاجم فرهنگی و جنگ نرم را خیلی جدی بگیریم. آمریكاییها در این زمینه خیلی جدی هستند و تجربه زمین زدن شوروی را هم دارند كه آن هم بر مبنای یك نظام ایدئولوژیك بود و با شعارهای خلقی و ضد سرمایه داری آمد، ولی آن را وادار به توبه و غلط كردن كردند. همه آن تجربهها به اضافه سرمایهگذاریهای جدید را دارند به كار میگیرند و اگر در مقاطعی موفق نشدند، در این مقطع انتخابات توفیقاتی را به دست آوردند و ثبات فكری رویهای مسئولان ما را تا حدی به هم زدند و تشتتی را ایجاد كردند و حتی بین نخبگان اصولگرا و نظام هم فاصلهای را فراهم كردند."
یکی از زیرمجموعههای جنگ نرم جمهوری اسلامی آرتش سایبری جمهوری اسلامی است که این روزها بحث داغ محافل حکومتی است. این آرتش به افراد نقابدار و بدون نام ونشان گفته می شود که برای تشویش اذهان عمومی و شست وشوی مغزی و تخریب افراد جامعه درسایتها ظاهر می شوند و بههک نمودن سایتهای مخالف نظام اقدام می نمایند. دادههای انترنتی حکایت ازآن دارد که با افزایش مخالفتها با دولت نهم احمدی نژاد درسال 84سپاه پاسداران به فکر سازماندهی آرتش سایبری افتاد.
در اردیبهشت ۸۸ نیز خبرگزاری فارس گزارش داد مؤسسه «Defense Tech» که از مؤسسات نظامی و امنیتی ایالات متحده آمریکا است، با استناد به آمار دریافتی از سازمان اطلاعات آمریکا، ایران را جزء پنج کشور دارای قویترین نیروی سایبری معرفی کرده است. این مؤسسه با تاکید بر اینکه ارتش سایبری ایران زیرمجموعه تیم رصد سایبری سپاه است، بودجه آن را ۷۶ میلیون دلار اعلام کرده بود.
نقش دین در جنگ نرم:
بهلحاظ مذهبی نیز جنگ نرم علیه دشمنان جمهوری اسلامی مورد کنکاش قرارگرفتهاست. معاون رسانه مجازی سازمان صدا و سیما در سخنانی، وبلاگنویسی را وظیفه ی شرعی هر شیعه اعلام کرده است.
آقای محمد سروش محلاتی در مطلبی تحت عنوان تهمت درخدمت دیانت می نویسد، ازقرن سیزدهم درفقه شیعه برای غلبه بر اهل بدعت و برای ازمیدان بدرکردن آنان تهمت حلال گردید. و دراین رابطه به فتوای دو مرجع بزرگ شیعیان منجمله آیهالله خویی و آیهالله گلپایگانی اشاره نموده است.
درجایی دیگر آقای محلاتی با استناد به سخنانی ازیکی از ائمه جمعه نسبت به جنگ نرم آورده که از نظر آنان اقدامات خلاف شرع دربرابر مخالفان الزامیست و ازقول ایشان آورده که:«جنگ سایبری را جدی بگیرید. با وبلاگ طنز، علمی یا ادبی و یا هک کردن، با هر وسیله ای که میتوانید به جنگ بروید. هرچه هست الان جنگ است. مسئله جنگ ما در فضای مجازی به این حد رسیده است که هر کس دستش می رسد با هر وسیله ای که می تواند متوسل بشود. این را بدانید که مسلم است همانطور که در جنگ برخی اوقات خلاف شرع ها جایز می شود در جنگ سایبری هم خلاف شرع ها جایز می شود. یعنی الان شرایطی است که شما با هرچه که به دستتان می رسد بزنید. ملاحظه هیچ طرف را هم نکنید چون شما نزنید دشمن شما را می زند.»
پرداختن و بررسی تمام ابعاد جنگ نرم دراین مطلب مقدور نمی باشد، اما برای آشنایی بیشتر با روش دشمن شناسی رژیم می توان با مراجعه به سایت جنگ نرم به اطلاعات بسیاری دست یافت. هرچند اگر این ایده جین شارپ را قبول داشته بایم که می گوید: "هر دیکتاتوری ضعفهای خود را دارد؛ باید با تحقیق این ضعفها را شناخت". می توان از بطن پروژههای جنگ نرم نظام به ضعفهای بنیادی این پروژه دست یافت. بنابراین علیرغم سرمایهگذاریهای انجام گرفته نظام در این زمینه با شناختی سطحی از روشهای کار نظام می توان فضای دروغ و بلوف آنان را به آسانی تشخیص داد و آسیب پذیری روش آنان را نشان داد که یکی از ضعفهای نظام که رژیم از خود نشان داده، ممنوعیت استفاده احزاب از شبکههای رسانهای همچون تویتر و فیس بوک بود که رئیس کمیسیون ماده ۱۰ احزاب ایران استفاده از شبکههای مجازی را ممنوع اعلام نمود.
جنگ نرم علیه بیگانگان و به اصطلاح علیه امریکا درنظر گرفته شده، اما عملکرد یکساله آنان نشان می دهد که جنگ نرم آنان به غیر از دروغ پردازی چیز بیشتری نبوده و برای بررسی رویه تهاجمی آنان می توان به مواردی اشاره نمود که:
ـ بنابه تحقیقات انجام گرفته درعرصه فنی و تکنیکی آرتش سایبری ایران برای هک نمودن بسیاری از سایتهای اینترنتی منجمله رادیو زمانه و صدای امریکا و جرس ازهکرهای روسی، هندی و چینی در ازای مبلغی کلانی استفاده نمودهاند و خود قابلیت هک نمودن آنها را نداشتهاند.
ـ نتیجه گیریهای بعمل آمده این رانشان می دهد که هک نمودن سایتها علی رغم پرداخت مبالغ هنگفت به هکرها روسی و چینی مثمر ثمر واقع نگشته و درتازهترین بازنگریهایشان دراین زمینه به این نتیجه رسیدهاند که بجای هک نمودن سایتها راهکارهایی همچون افزایش بصیرت افراد خود و نفوذ درفضای مجازی دیدهاند که نمونههایی از بصیرت آنان را نشان خواهم داد.
الف ) بهنگام دادگاه ترور رفیق حریری که پای سران نظام به میان آمد اعلام نمودند که دادگاه حریری نماد جنگ نرم امریکا علیه ایران است.
ب ) زمانی که ایران مورد تحریم 1929 سازمان ملل متحد قرارگرفت و روسیه از تحویل موشکهای اس 300 به ایران منصرف گردید، احمد وحیدی وزیر دفاع ایران اعلام نمود ما خودمان موشک اس 300 می سازیم و یا درتحریم بنزین گفتند که ما خودمان بنزین تولید و مازاد آنرا صادر می کنیم.
پ ) در کارزار دروغ هنگامی که از پروژه Haarp ( طوفان خورشیدی ) امریکا که درآلاسکا مستقراست به عنوان سلاحی ناشناخته در رسانههای علمی جهان مطرح است مطلع گردیدند، همچون پروژهای به کابوس سران نظام تبدیل شد، معاون پژوهشی سازمان محیط زیست (دکتر محمد یزدی ) اعلام نمود که موفق به طرح وتاسیس پروژههارپ شدهایم!
جنگ نرم علیه شهروندان ایرانی
نسلهای دوران قبل ازانقلاب اصطلاح "دیوار موش دارد، موش هم گوش دارد" را بخاطر دارند. اصطلاحی که عوامل ساواک برای ایجاد جو امنیتی و بی اعتمادی در جامعه جا انداخته بودند، اما ب با سقوط رژیم شاه مشخص شد که تمام موشهای آن دستگاه مخوف درکل ایران چهل هزار نفر بودند. آرتش سایبری ایران نیز مشابه موشهای ساواک هستند با این تفاوت که آرتش سایبری جمهوری اسلامی در روزهایی که احتمال تظاهرات درشهرها جریان دارد آنان در فضای مجازی غایب و همگی در خیابانها مشغول سرکوب هستند.
جنگ نرم رژیم علیه شهروندان گرچه در اشکال مختلف انجام می گیرد اما گذشت زمان بیهوده بودن آن را اثبات می نماید. اشاره به مواردی ازجنگ نرم که دراین مدت انجام گرفته نشان دهنده این واقعیت است که دروغگویی روزی بی اثر خواهد شد. ذکر مواردی می تواند مصداق شکست نیروی سایبری ایران باشد. برای نمونه ماجرای رسوایی حسین شریعتمداری یکی از افسران ارشد جنگ نرم و نماینده رهبری در موسسه کیهان درجریان شهید دزدی و بهنگام قتل عامدانه صانع ژاله است. تبلیغات گسترده پی درپی مبنی بر فرار سیدمحمد خاتمی ازایران نمونه دیگری از ورشکستگی جنگ نرم است.
دراین وادی جاسوسی در همه ابعاد ریز علیه شهروندان اعمال می شود که می توان به درج خبری درسایت رجا نیوز از میرحسین موسوی اشاره نمود که سایت رجا نیوز می نویسد: "نكته جالب در ارتباطات ضد امنيتي موسوي اين است كه عمده تماسهاي وي با عوامل بيروني از طريق چت تصويري بوده و وي حتي براي جلوگيري از اينكه صدايش شنود شود، مطالب خود را بر روي كاغذ مينوشته و براي مشاهده طرف مقابل، جلوي دوربين وبكم ميگرفته است."
دراین کارزار شرایط بگونهای است که اگر رسانهای خارجی نظرات مخالفین را در رسانههای خود منعکس نمایند، از آن بعنوان همکاری و خوش خدمتی سران جنبش سبز به بیگانه تلقی می گردد اما خودشان بطور روزانه برای مشروعیت بخشی بهخود و اثبات قدرتشان دردنیا به درج و بزرگنمایی مطالب رسانههای خارجی می شوند. نگاهی به روزنامه کیهان و سایتهای وابسته این دوگانگی و تناقض دررفتارشان را نشان می دهد.
علاوه بر تمامی موارد ذکر شده آسیب پذیری نظام درجنگ نرم با شهروندان خود بدنبال مصاحبه تلویزیونی حیدر مصلحی وزیراطلاعات عیان گشت که بعداز آن مصاحبه، می توان مصلحی را به صراحت سعیدالصحاف ایران نامید.
(ادامه دارد)
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید