رفتن به محتوای اصلی

حرکت بدون برنامه، تکرار تراژدی است
04.03.2011 - 16:10

یک ضرب‏المثل چینی می‏گوید: "نهنگ زمانی که از آب به بیرون می‏افتد، بالا و پایین می‏پرد، نزدیک و دور شدن از دریا برایش مهم نیست، او تنها می‏خواهد از وضعیت موجود رهایی یابد".

سرگذشت نهنگ این ضرب‏‏المثل، قصه‏ی جریانهای اعتراضی و انقلابی در کشور ماست، قصه‏ی انقلاب 57 و مطالبات معترضانی که تنها خواستار سقوط محمدرضا شاه بودند و قصه‏ی اعتراضات اخیر و فریادهای برخاسته در خیابانهای تهران و دیگر شهرها. بدون شک در شرایط کنونی متوسل شدن به یک سری شعارها و اصطلاحات کلی و پرهیز از مطرح نمودن و پرداختن به مسائل و مشکلات و تبعیضات موجود در جامعه‏ی ایران، در فردای بعد از جمهوری اسلامی ما را با وضعیت و شرایطی مواجه خواهد ساخت که بعد از انقلاب 1357 جامعه، با آن مواجه گشت.

وقایع روزهای 25 بهمن و یکم اسفندماه و شعارها و مطالبات مطرح شده در خیابانها از سوی معترضان، بیانگر این واقعیت بود که موج اعتراضی در ایران از چارچوب تعیین شده سران اصلاح‏طلب فراتر رفته و معترضان خواهان برچیدن ساختار موجود و سرنگونی سیستم ولایت فقیه هستند. بدون شک ارائه‏ی سیستمی سیاسی بر مبنای دمکراسی و منشور حقوق بشر سازمان ملل برای بنانهادن جامعه‏ای دمکراتیک در فردای ایران، در گام اول برای اکثریت جناحها و جریانهای سیاسی قابل قبول می‏باشد، ولی تجربه گذشته‏ی ایران و برداشت‏های متفاوت و سوء از دمکراسی و همچنین کارنامه‏ی بعضی از جریانهای اپوزیسیون و انحصارطلبی و زیاده‏خواهی آنان، هر فرد وجریان سیاسی را در حقانیت این شعارها، ناچار به تأمل می‏نماید.

طرح شعارهای کلی چون، "انتخابات آزاد"، آزادی مطبوعات و ... اگر چه خواستی دمکراتیک و معقول به نظر می‏رسد ولی باید در نظر داشت که این سخنان را آیت‏الله خمینی نیز قبل از پیروزی انقلاب و بازگشت به ایران، در اعلامیه‏ها و سخنرانیهایش بارها مورد تأکید قرار می‏داد و به صورت مداوم بدانها اشاره می‏نمود. اگر هم اکنون کسانی در ظاهر و تنها به عنوان شعارها به مطرح نمودن آنها می‏پردازند - که سابقه و کارنامه‏ی این آقایان در دوران تصدی قدرت با آن در تضاد است - و ظلم و ستم اعمال شده کنونی توسط رژیم را تقبیح می‏کنند از این رو نیست که خود از ارتکاب آن بیزارند و یا ظلم و ستم با افکار آنها ناسازگار است، بلکه از این رو است که می‏ترسند این ظلم و ستم نسبت به خود آنها روا داشته شود و غم اینان از خویش است نه از قباحت ظلم و ستم. باید دقت کرد که عدالت‏ورزی و آزادیخواهی اینان به علت اضطرار و فشار حاکم بر آنان و تحدید قدرت آنان است، زیرا آنچنان که که از گذشته آنان پیداست در غم دگراندیشان و دیگرانی نیستند که با آنان هم‏اندیش نباشند.

همانگونه که در بالا اشاره گردید، شعارها مطالبات ناراضیان و معترضان در خیابانهای تهران و دیگر شهرها از چارچوب اهداف و خواست‏های سران اصلاح‏طلب فراتر رفت، ولی موضوع اساسی این است که آنها تنها حاصل شعارهایی دال بر نفی وضع موجود بودند، آنچنان که وجود بدیل، طرح یا برنامه‏ای اساسی و مورد توافق برای فردای ایران در میان نبود. برنامه‏ای که بتواند تمامی نیروها را حول خود جمع کند و ضامن تأمین خواست تمامی جریان‏ها و گروههای مختلف باشد.

"تعیین یک برنامه راهبردی، مستلزم آگاهی از فرصتها و تهدیدهای آتی و پیش‏بینی شیوه‏ی مواجهه با آنهاست" (جانسون و دیگران 1973،ص163). فرصتهای که پیش رو قرار داشته و دارد و تهدیداتی که در آینده و بعد از گذار از جمهوری اسلامی ممکن است با آن مواجه شویم. برنامه‏ی مناسب بایستی انعکاس خواست‏ها و مطالبات تمامی جریانها و گروهها باشد و ماحصل رسیدن به چنین توافقی تعیین خط مشی‏های مشترک و کارا برای حضور و مشارکت تمام جریانات در مبارزات اعتراضی علیه رژیم جمهوری اسلامی خواهد بود. برنامه و چارچوبی که بیانگر رفع همه‏ی ستم‏ها و تبعیض‏های موجود باشد. چنانچه شاهد بودیم با تمامی تلاش و تبلیغات رهبران و رسانه‏های وابسته به جریان اعتراضی موسوم به سبز در ایران، ملیتهای تحت ستم، اقلیتهای مذهبی و جریانهای متفاوت دیگر حضوری کم‏رنگ داشته یا کلاً در این اعتراضات غایب بودند و این به علت این بود که آنان، حقوق و مطالبات خود را در برنامه‏ها و خواسته‏های رهبران این جریانات نمی‏دیدند. باید بر این امر واقف بود که ایرادنی آزاد و دمکراتیک، به عنوان بدیلی برای فردای ایران، تنها با ذکر انگاره‏هایی همچون آزادی بیان، آزادی زندانیان سیاسی و توسل به قانون اساسی که خود منبع آفرینش ظلم و ستم و نابرابری در ایران است، تحقق نمی‏یابد. ضرورت برنامه‏ای جامع و راهبردی که دربرگیرنده تأمین حقوق تمام ملیتها، مذاهب و اقلیتهای ساکن در ایران باشد، توانای بنانهادن ساختار سیاسی مدرنی را در آینده می‏تواند داشته باشد و راه افتادن در خیابانها و توسل به کسانی که هیچ اعتقادی به حقوق مدنی و سیاسی ملیتها و اقلیتهای مذهبی تحت ستم در ایران ندارند، آب در هاون کوبیدن است و آینده چنین حرکتی، تکرار تراژدی گذشته است.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.