رفتن به محتوای اصلی

اعترافات ناخواسته یک دادستان در باره جنبش
03.03.2011 - 15:10

متن: دادستان تهران با دروغ خواندن اخبار چند روز اخير مربوط به موسوي و كروبي تاكيد كرد: آقايان كروبي و موسوي به همراه همسرانشان در منزل‌هاي خود حضور دارند.

تحلیل: هیچ کلمه ای گفته نمی شود که به حبس و زندان مربوط باشد. اخبار مربوط به موسوی و کروبی گویی خودبخود روشن است اما خبرگزاری نمی خواهد هیچ کلمه دردسر سازی بنویسد.

به گزارش خبرنگار ايلنا، عباس جعفري دولت آبادي در حاشيه همايش دادستان‌هاي كشور در جمع خبرنگاران در مورد تجمعات و اقدامات روز گذشته، اظهار كرد: روز گذشته در تهران اتفاق خاصي رخ نداد و رفت آمد مردم عادي بود ،اما عده‌اي تلاش داشتند در راستاي تحريكات ضد انقلاب تجمعاتي را داشته باشند كه در اين امر موفق نشدند.

تحلیل: روز گذشته اگر خبری نبود سوالی هم نبود. ولی ایلنا در مورد تجمعات می پرسد. دادستان می گوید خبری نبود. عده ای خواستند تجمع کنند نتوانستند. دادستان سعی می کند عدم توانایی عده ای برای تجمع را به عنوان یک مساله عادی جلوه دهد. گویی بخشی از زندگی روزمره است. این موفقیت مهمی است برای آن عده ای که تجمع نتوانستند کرد اما تلاش خود را به عنوان امری روزمره توانسته اند جا بیندازند.

دادستان تهران در پاسخ به اين پرسش كه آيا روز گذشته دستگيري صورت گرفته است،گفت: پليس طبق وظيفه خود نسبت به پراكنده كردن تجمعات اقدام مي‌كند و اين كار خلاف قانون نبوده و كار جاري و ساري پليس است.

تحلیل: پلیس پراکنده می کند پس لابد دستگیر هم می کند. پراکنده کردن اش خلاف نیست. اصلا کار جاری پلیس است. توجه کردید؟ کار جاری. یعنی پراکنده کردن تجمع به کاری روزمره برای پلیس تبدیل شده است. این تاییدی بر همان مساله بالا ست. تلاش برای تجمع کردن به عنوان امری عادی و روزمره وارد سیاست و نظم امور شهری شده است.

وي درباره تعداد دستگير شدگان پس از 25 بهمن تاكنون اظهار كرد طبيعي است كه دستگاه امنيتي واطلاعاتي هيچ تكليفي نسبت به انتشار آمار دستگير شدگان ندارند. اما حسب مقررات، پليس موظف است به خانواده دستگير شدگان اطلاع دهد ما اين امر را پيگيري و متوجه شديم كه نيروي انتظامي چنين كاري را انجام داده است، بنابراين در اين رابطه اعتراض‌ها بسيار كم شده است و طبيعي است خانواده‌اي كه فرزندش شب به خانه باز نمي‌گردد نگران مي‌شود و پليس اين وظيفه را دارد تا مساله را به خانواده‌ها خبر دهد.

تحلیل: دستگیر می کنیم اما تکلیفی نداریم آمار بدهیم. عالی! پس تا به حال همه آمارهایی که داده می شده خلاف تکلیف بوده است. اما پلیس باید به خانواده ها خبر دهد که داده است. بنابرین اعتراض ها کم شده است. اوه پس دامنه دستگیری ها به طور کلی و جاری و ساری آنقدر زیاد است که پلیس نمی تواند به خانواده ها بموقع خبر بدهد. حالا ظاهرا برای انجام این وظیفه روزمره خود را توانمند کرده و خبر می دهد تا اعتراض ها کم شود. واقعیت همین است بر من روشن نیست و ظاهرا بی خبری غلبه دارد. اما نکته اساسی این است که دادستان می پذیرد پلیس جوانان را دستگیر می کند و خانواده ها هم اعتراض می کنند. حالا پلیس قرار گذاشته بموقع خبر بدهد. این وظیفه تازه و روزمره پلیس شده است.

وي ادامه دهد: يكي از دلايل عدم انتشار تعداد بازداشت شدگان اين است كه برخي پس از بررسي‌هاي اوليه، اتهامي متوجه آنها نبوده و سريعا آزاد مي‌شوند،اما نسبت به افرادي كه دليلي متوجه آنهاست پرونده‌شان به دستگاه قضايي اجرا مي‌شود. بعد از اجرا به دستگاه قضايي نيز اگر دليل قانع‌كننده نباشد،بيگناهي فرد ثابت شده و آزاد مي‌شود.

تحلیل: بسیاری از دستگیرشدگان آزاد می شوند. در واقع پلیس افراد را از خیابان می ریزد توی ون و اتوبوس که تلاش شان برای تجمع موفق نباشد. بعد هم ازادشان می کند. امار هم نمی دهد نکند ما از شمار این عده ای که تجمع کردن برایشان امری عادی شده باخبر شویم. اصولا خبر خاصی نیست. یک عده می ایند تجمع کنند بعد پلیس آنها را می گیرد تا تجمع نکنند بعد هم امکان ندارد اینهمه آدم را نگهدارد رهاشان می کند. دادستان نمی گوید هر دفعه افرادی تازه را می گیرند یا همانها را که دفعه پیش گرفته بودند؟

جعفري دولت‌آبادي افزود: يكي از دلايل ديگر عدم انتشار آمار بازداشت شدگان اين است كه عده‌اي اين مساله را دستاويز موفقيت خود قرار مي‌دهند.

تحلیل: دستاویز موفقیت؟ این تعبیری کلیدی است. دادستان باید هرطور شده نگذارد این عده که می خواهند تجمع کنند احساس موفقیت کنند. راه اش این است که بگوید خبر خاصی نبوده. سر چند تا چهارراه و میدان جمع کوچکی جمع شده اند و ما هم پراکنده شان کرده ایم و چند نفری را هم دستگیر کرده ایم که آزادشان کرده ایم. اصولا مقام دادستانی یعنی حلقه ای در زنجیره تبلیغاتی که می خواهد به سبزها بگوید کم اید پراکنده اید و موفقیتی ندارید.

دادستان پايتخت تاكيد كرد: حضور در راهپيمايي غير مجاز جرم بوده و خانواده‌ها نبايد به فرزندانشان اجازه دهند كه در اين گونه راهپيمايي‌ها حضور يابند.

تحلیل: دادستان اعتراف می کند که با جوانان شهر مشکل دارد. دست به دامن خانواده ها می شود. لابد نه برای اینکه فکر می کند خانواده ها با جوانان شان همدل نیستند بلکه برای اینکه دل نگران جوانان خود نشوند و بعد اعتراض نکنند.

وي در پاسخ به پرسش ايلنا مبني بر اينكه برخي از سايت‌هاي خبري اعلام كردند كه بازجويي از كروبي و موسوي آغاز شده و در اين ارتباط به اظهارات سخنگوي قوه قضاييه مبني بر اينكه حصر خانگي آنها گامي براي رسيدگي به پرونده شان است استناد مي‌كند، آيا بازجويي آنها صحت دارد،گفت: به مردم مي‌گويم دروغگويي حد و حسابي ندارد و شايعات در رابطه با اين دو فرد كاملاً خلاف واقع است.

تحلیل: این جمله اخیر می تواند کاملا صادق باشد: دروغگویی حساب ندارد و شایعات هم واقعیت ندارد. بسته به اینکه چه کسی بگوید. من هم می گویم دروغگویی نظام ولایت و اذناب اش حساب ندارد و شایعات مربوط به رهبران سبز هم واقعیت ندارد.

جعفري دولت آبادي در پاسخ به اين پرسش كه آيا اين دو فرد در حصر خانگي به سر مي‌برند،اظهار كرد: اين تعابير معاني ديگري پيدا مي‌كند آقايان كروبي و موسوي به همراه همسرانشان در منزل‌هاي خود حضور دارند.

تحلیل: دادستان در تنگنا گرفتار است. کلا می گوید آنها در منزل تشریف دارند. زندان اند؟ نه. حصر خانگی اند؟ نه. پس چه وضعی دارند. دادستان نمی تواند چیزی بگوید. هر کلمه اش می تواند بر سر نظام آوار شود. او حتی حاضر نیست خود و قوه قضایی را وارد مخمصه حصر خانگی کند. او تلاش می کند از اعتراف به اینکه رهبران سبز بدون هر گونه تشریفات قانونی و رعایت حقوق متهمان در زندان اند پرهیز کند. شانه خالی کند. این کار او نیست. دردسر او نیست. می خواهد بگذارد بزرگترهای نظام خودشان حرف اش را بزنند و مسئولیت اش را هم بر دوش بگیرند. نظام سر در گم است که چگونه وضعیت رهبران سبز را توضیح بدهد.

خبرنگاري به خاموش بودن چراغ‌هاي منازل اين دو فرد اشاره كرد كه دادستان پاسخ داد: باز هم مي‌گويم دروغ حد و اندازه ندارد.

تحلیل: دادستان می گوید دروغ حد و حصر ندارد. راست می گوید! اما همه شاهدان و همسایگان و فرزندان رهبران سبز دروغ می گویند و او راست می گوید؟

جعفري دولت‌آبادي در رابطه با پرونده دادستان سابق و اينكه آيا استعلام اينكه سخنگوي قوه‌قضاييه در رابطه با اين فرد اعلام كرده تنها مربوط به پرونده كهريزك است يا اتهامات ديگر اين فرد را در بر مي‌گيرد، اظهار كرد: استعلام مربوط به برخي از پرونده است كه از يك مرجع پرسيده شده و ما منتظر پاسخ آن هستيم كه پس از مشخص شدن، تصميم‌گيري خواهيم كرد.

تحلیل: این بخش ارزش تحلیل ندارد.

دادستان تهران در پاسخ به پرسش خبرنگاري مبني بر اينكه در روزهاي گذشته شاهد حضور نيروهاي خودسر با چوب وچماق در خيابان‌ها بوديم آيا اين افراد مجوز دارند،گفت: چنين مساله‌‌هاي را تاييد نمي‌كنم و فكر هم نمي‌كنم كه صحت داشته باشد،چرا كه دستگاه امنيتي و انتظامي هيچ كدام مجوزي براي اين كار ندارند.

تحلیل: دادستان تهران دوباره به کلی گویی فرار می کند. نیروهای خودسر؟ نداریم. چوب و چماق؟ نه اصلا. دستگاه امنیتی و انتظامی از این مجوزها ندارند. بله ندارند. اما کسی نگفت دستگاه امنیت و پلیس چماق داشت. مساله این است که یک گروهی که نشان هم ندارد چماق دارد. دادستان تلاش می کند این گروه را نبیند.

دادستان تهران در پاسخ به پرسش ديگر خبرنگار ايلنا، مبني بر اينكه با توجه به انتقادات رئيس قوه قضاييه از هتاكان به مسوولان و خانواده‌هاي آنها، آيا پرونده‌اي در دادسراي تهران نسبت به فرد هتاك به فرزند دختر آيت‌الله هاشمي رفسنجاني تشكيل و فرد هتاك شناسايي شده است،گفت: بايد اين نكته را توجه داشت كه رسيدگي به اهانت به فرزندان يك مسوول مستلزم شكايت شخص است و ميان فرزندان مسوولان با خود آنها تفاوت وجود دارد. در مورد فرزندان مسوولان به واسطه قانون مسووليتي برعهده ما گذاشته نشده ، اما درباره مسوولين بارها گفته‌ايم كه اهانت نسبت به آنها جرم است.

تحلیل: دادستان اینجا گاف بزرگی می دهد. او یک جرم آشکار را به یک قانون خاص تقلیل می دهد. فرض کنیم فائزه اصلا دختر هاشمی نیست. آیا چنان فحاشی هایی به هر زن دیگری انجام شود قابل تعقیب نیست؟ مزاحمت برای مردم و برای زنان قابل پیگیری نیست؟ تهدید کسی به اینکه دهان ات را جر می دهم در قوانین ام القرای اسلامی مجازات ندارد؟ دادستان از اظهارات رئیس قوه قضا بی خبر است. صادق لاریجانی می گوید قابل تعقیب است. ظلم است. شاخ و دم هم ندارد. و دادستان تهران مسئول است. دادستان تهران می گوید نیست. واقعا اینطور است؟ پس بر اساس درک و استنباط دادستان تهران از فردا می شود جلوی مجتبی خامنه ای را گرفت و به او فحاشی کرد چون جزو مقامات نظام نیست. جلو فرزند خود دادستان را هم می شود گرفت و به او توهین کرد و ناسزا گفت. توهین به دختر لاریجانی و پسر حداد عادل و باهنر هم مجاز است. حرف اصلی دادستان این است: کلا فحاشی و توهین و تهدید و لات بازی تا وقتی به جبهه مقابل ما مربوط شود هیچ عیبی ندارد.

جعفري دولت‌آبادي در پاسخ به اين پرسش كه اگر در جنبه خصوصي، شخص شكايت نكند آيا شما به‌عنوان مدعي العموم وارد جنبه عمومي جرم خواهيد شد، گفت: اين مساله قابل اقدام است.

تحلیل: قابل اقدام است. پس دادستان منتظر چیست؟ دادستان نمی داند. گیر افتاده است. هر کس سوال بعدی را پرسیده بسیار باهوش بوده است.

وي در پاسخ به اين پرسش كه آيا دادستاني در برخورد با خريد و فروش مو اد محترقه براي چهارشنبه آخر سال برنامه‌ريزي كرده است، گفت: روز گذشته در ستاد جرايم خاص بحث‌هاي خوبي در اين ارتباط صورت گرفت. پليس سال‌جاري نيز طبق سال‌هاي گذشته با افرادي كه بخواهند امنيت را برهم بزنند برخورد خواهد كرد و قانون ايجاد مزاحمت براي شهروندان را جرم تلقي كرده و طبيعي است فردي كه مرتكب اين جرم شود، مورد پيگرد قرار گيرد.

تحلیل: دادستان در اینجا حرف قبلی خود را نقض می کند. در آنجا به دلیل دالان باریک سیاست قانون تنگ می شد و شاکی لازم می شد. اما اینجا که در اتوبان سیاست می راند و نگرانی ندارد تهدید می کند و از برخورد با مزاحمت حرف می زند حتی اگر شاکی خصوصی نباشد. از نظر او این طبیعی است. و البته به طور نقیض آن یکی غیرطبیعی. دادستان آنجا ست تا از حقوق دولت و حکومت دفاع کند. مدعی العموم نیست. مدعی الولایه است.

وي درباره قرار گرفتن نامش در ليست سياه اقتصادي آمريكا گفت: اين مسائل نشانه دشمني دولت آمريكاست.بنده هيچ اموالي در اين كشور ندارم و اگر آنها چيزي پيدا كردند مي‌توانند براي خود بردارند.

تحلیل: دادستان هیچ اشاره ای نمی کند که مساله نقض حقوق بشر به دست او ست. اموال اش به چه درد کسی می خورد؟ خبرنگار هم نصفه سوال می کند. البته جرات ندارد که نیمه دوم سوال را بپرسد. دوباره دالان سیاست تنگ می شود. اما خود دادستان مشکل خبرنگار را حل می کند.

وي خاطرنشان كرد: ما شاهد هستيم كه انقلاب اسلامي اثرات خود را گذاشته و امروز آمريكايي‌ها ناتوان شده و دست به اقدامات مذبوحانه مي‌زنند و دور نمي‌بينيم كه ملت‌هاي ستمديده به واسطه نقض حقوق بشر آمريكايي‌ها (را) مورد تعقيب قرار دهند.

تحلیل: دادستان غیرمستقیم به مساله حقوق بشر اشاره می کند. اما از جایگاه یک طلبکار می گوید: ملتها آمریکا را مورد تعقیب قرار می دهند! نه خبرنگار حرفی می زند و نه دادستان. اما پاسخ دادستان به آنچه در پرانتز مانده است این است: مرا تحریم می کنید؟ مرا محاکمه می کنید؟ ملتها حق شما را کف دست تان می گذارند! من پشت سپر این ملتهای ستمدیده نگرانی آشکاری در لحن دادستان می بینم. دادستانی که ستم می کند ولی خود را ستمدیده می شمارد. حق با عباس عبدی است که سقوط گفتار را نشانه آغاز فروپاشی یک سیستم سیاسی می بیند.

دادستان تهران با بيان اينكه آمريكاي‌ها امروز در افكار عمومي تحريم شده‌اند،گفت: امريكايي‌ها امروز ادعاهايي واهي عليه ايران را مطرح مي‌كنند تا به خيال خود بتوانند در افكار عمومي تاثير بگذارند، حال آنكه به جرات مي‌گوييم نه تنها اين ادعا‌ها هيچ تاثيري ندارد، بلكه نشانه پيروزي انقلاب اسلامي است.

تحلیل: دادستان به تحریم غرب برضد ناقضان حقوق بشر در ایران هم اشاره نمی کند. اما دلش نمی اید جواب ندهد. پس می گوید: آمریکایی ها در افکار عمومی تحریم شده اند و این نشانه پیروزی انقلاب اسلامی است. دعوای دادستان با آمریکا را فعلا کنار بگذاریم. اما اگر تحریم شدگی در افکار عمومی معنایی داشته باشد بر دستگاه دروغ پردازی که آقای دادستان در خدمت آن است بیشتر مطابقت دارد. و البته این نشانه پیروزی جنبش مردمی ایران است.

-------

متن سخنان دادستان تهران بدون ویرایش از ایلنا نقل شده است.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال
برگرفته از:
sibestaan.malackut.org

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.