تا کنون سه تن از فیزیکدانان ایرانی در تهران ترور شده اند. نشانه گیری کارشناسانی که بشکلی در مدار فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی قرار دارند؛ نگاه ها را متوجه دو شبکه تروریستی حزب الله لبنان و پان اسلامیست های تهران (مافیای ولی فقیه) کرده است.

چندی پیش بود که شیخ نصرالله به اعراب قوت قلب داد که جمهوری اسلامی همان دین و فرهنک و اقتدار عرب است و لاغیر! او با سخنان خود کوشش کرد تا پیوند ناگسستنی ش با پان عربیسم را به پان اسلامیسم در ایران گره زده و از همینرو ناچار به نفی ایران و ایرانیت گردید.

شیخ نصرالله میداند چگونه میان پان عربیسم و پان اسلامیسم مانور دهد و همزمان در دو عروسی برقصد! اگر شعارهای توخالی جمهوری اسلامی را کنار بگذاریم؛ دستگاه ولی فقیه و روحانیت حکومتی نقش سگ نگهبان حزب الله لبنان و حماس فلسطین را عهده دار است که هر وقت نیاز بوده با اشاره ای از سوی آنها، بسوی اسرائیل عوعو کرده است.

واقعیت اینست که حزب الله لبنان و حماس فلسطین هم چون قشر آخوند در ایران بطریق انگلی گذران می کنند و دست گدائی شان طرف عربستان و ... دراز است.

حزب الله لبنان، که جبهه ای از پان اسلامیست ها و پان عرب ها هستند، می بایستی به نیاز دو طیف پاسخ دهند؛ از یکسو سگ نگهبان(مافیای ولی فقیه) را برای ترساندن اسرائیل در کنار خود داشته باشند و از سوی دیگر جایگاه خود را در صف بندی های منطقه ای گم نکرده و فراموش نکنند که اسلامیت را بر عربیت ترجیح نمی دهند و در راستای همین سیاست خوش خدمتی هائی هم به اعراب و کشورهائی نظیر عربستان کرده باشند.

حزب الله بایستی برادری ش به اعراب را در عمل نشان دهد تا با پشتوانه آنها امرار معاش کند. حزب الله باید به عرب ها ثابت کند که سلطه اسلام در منطقه را در پیوند ناگسستنی با سلطه اعراب می فهمد و این امر را در ضربه زدن و اختلال در برنامه های ماجراجویانه حکومت اسلامی دنبال می کند و دستمزدش را از اعراب دریافت می کند.

با توجه موقعیت حزب الله که همواره لبخندش را جمهوری اسلامی زده و رای ش را به پان عرب ها داده است، و نیز با در نظر داشتن حضور و نفوذ حماس و حزب الله در سپاه قدس و سایر نهادهای امنیتی اطلاعاتی جمهوری اسلامی و نقش کمک های مالی کشورهای عربی و انتظار پاداش از شیخ نصرالله؛ حزب الله لبنان می تواند مظنون شماره یک ترورهای زنجیره ای فیزیکدانان ایرانی باشد.

با توجه به شناخت از اشکال و تاکتیک های ترور و تشابه شیوه های کاربردی ترورها با شیوه های رایج در لبنان و فلسطین، افکار عمومی بیشتر متوجه لبنانی های حاضر در دستگاههای امنیتی اطلاتی جمهوری اسلامی می شود.

بیاد داریم که پس از ترور مسعود علی‌محمدی، استاد فیزیک دانشگاه تهران تصویر تروریست لبنانی (یکی از سرکوبگران جنبش خیابانی) در محل ترور به سراسر جهان مخابره شده بود که امری تصادفی نبوده است.

دومین گمانه ترور فیزیکدانان، سرنخ ش به حکومت اسلامی و مافیای ولی فقیه می رسد. در دوران ریزش وفادارترین نیروهای دیروز ولی فقیه و پیوستن شان به جناخ مغلوب حکومتی ویا به صف مردم ، مافیای ولی فقیه به همه ابزار و اشکال سرکوب و ترور متوسل می شود تا روند از دست دادن قدرت را متوقف کند.

جدائی از دستگاه عریض و طویل امنیتی، اطلاعاتی و نهادهای سرکوبگر مافیای غالب، همواره با تصفیه های خونین همراه بوده است.

بیش از یکسال است که دانشگاه و جنبش دانشجوئی در خط مقدم مبارزه علیه دیکتاتوری ولی فقیه سینه سپر کرده و مرعوب سازی اساتید و دانشجویان در اشکال گوناگون و از جمله ترور چهره های دگراندیش می تواند بخشی از توطئه حکومت اسلامی علیه جنبش های اجتماعی باشد و ترورهای زنجیره ای تداوم قتل های زنجیره ای ست که آمرین و عاملین ش گردانندگان دستگاههای امنیتی، اطلاعاتی و سرکوب هستند.

با توجه به انگیزه ها و اهداف سیاسی پشت پرده، پان اسلامیست های جاکم بر ایران و نیز موقعیت کنونی حزب الله لبنان، آنها مظنون های پشت پرده ترورهای زنجیره ای فیزیکدانان ایران هستند. در سه دهه گذشته انسان های بیگناهی در خون خود غلتیدند و پس از مدتی کوتاه، دستان خونالود پان اسلامیست ها و پان عرب ها در ایران، لبنان، فلسطین و عراق رو شده است و بی جهت نیست که مظنونین ترورهای زنجیره ای فیزیکدانان، حزب الله لبنان و مافیای فقیه هستند!

30.11.2010