رفتن به محتوای اصلی

سه شکست مهم برای دولت کودتا در هفته گذشته!
19.11.2010 - 08:03

هفته گذشته، شکستهای پی در پی جمهوری اسلامی در عرصه بین المللی از دید ایرانیان پنهان نماند. رأی نیاوردن نماینده دولت احمدی نژاد در کمیسیون زنان سازمان ملل، عدم شرکت سازمان فرهنگی یونسکو در کنگره فلسفه در ایران و واگذاری پرونده ارسال مهمات جنگی ایران از طریق نیجریه به حماس، به شورای امنیت سازمان ملل متحد از جمله مواردی بودند که سیاست خارجی ایران را مجددا به زیر سئوال کشیده و واقعیت انزوای روز افزون جمهوری اسلامی در عرصه بین المللی را دوباره مطرح ساختند.

سرکوب مردم در داخل و بازی های سیاسی در خارج همواره سیاست جا افتاده رژیم جمهوری اسلامی در سالهای اخیر بوده است. این سیاست در طول سال گذشته نمایانتر شده و ماهیت ستیزه جویانه خود را در مقابل جامعه بین الملل آشکارتر کرده است. جمهوری اسلامی اغلب سعی داشته که دخالتهای تشنج آفرین خود در منطقه را از انظار مجامع بین المللی وافکار عمومی جهانی پنهان نگهدارد، ولی کیست که نداند کارشکنیهای جمهوری اسلامی در عراق، یکی از عوامل جدی تداوم بحران در این کشور بوده است. کیست که نداند بخشش های صدها میلیون دلاری ازپول نقد تا خانه سازی برای حزب الله لبنان، برای حکومت ایران واجب تر از درست کردن پلی برای مردم روستای گاودانه در استان بویر احمد و کهگیلویه می باشد که برای عبور از رودخانه به علت استفاده از یک تله کابین کهنه و غیر استاندارد انگشتان دست خودرا از دست میدهند.

کشف کشتی پر از مهمات جنگی که در بندر عباس بارگیری و درنیجریه توقیف شده است، رسوایی بزرگی برای جمهوری اسلامی بهمراه داشته است. واگذاری احتمالی پرونده آن به سازمان ملل، چهره جمهوری اسلامی را درحمایت از کانون های تشنج و درگیری به نمایش بین المللی میگذارد. از طرف دیگر، برای گروهی از روشنفکران ایرانی که این گونه خبرها را شایعات و بزرگ کردن مسئله می پندارند پیامی مجدد از هشداررا دربر دارد. واقعأ ایران در عراق، افغانستان، لبنان و فلسطین بدنبال چیست؟ فرستادن اسلحه و دادن پولهای بی زبانی که متعلق به مردم ایران است به دست سید حسن نصرالله و یارانش با کدام جنبه از منافع ملی کشور ما منطبق است؟ کمکهای بی پایان ایران به شیعیان عراق و فرستادن محموله های جنگی با سرپوش گوجه و کاهو و سبزی از جاده های مرزی مشترک به داخل خاک عراق تا کی میخواهد از دیده ها پنهان بماند؟

احتمالا آقای متکی نتوانسته است رشوه کافی به دزدبه گیرهای نیجریه ای بدهد که بتواند مانع فرستادن پرونده دولت متبوعش به شورای امنیت سازمان ملل بشود. لابد شگرد گذاشتن 50000 دلارپول دردرون یک توپ پارچه چادری به عنوان هدیه به نماینده آقای کرزای و فرستادنش به کابل در نیجریه کارساز نیست. در حالیکه ایران در محاصره تحریمهای بین المللی قرار دارد، فرستادن این تسلیحات از ایران به کشور دیگر، کارشکنی درمقابل مقرارت بین المللی است ودولت ایران به راحتی قادر به توجیه آن نخواهد بود.

از سال گذشته جمهوری اسلامی خود را آماده عضویت در نهاد جدید زنان سازمان ملل کرده، و با توجه به اینکه آسیا ده سهمیه داشت و فقط ده کشور هم کاندیدا شده بودند، عضویت ایران قطعی بنظر میرسید. ولی با کاندیدا شدن تیمور شرقی و مورد حمایت قرار گرفتن آن از طرف کشورهای دیگر،عملا ایران نتوانست وارداین نهاد مهم بین المللی شود. دولتی باید وارد این نهاد شود که تعهد جدی نسبت به حقوق زنان و برابری جنسیتی داشته باشد. عدم رأی به ایران نشان دهنده حساسیت بین المللی به وضعیت تبعیض آمیز زنان در ایران است. ایران جزء معدود کشورهایی در جهان است که مقاوله نامه های کنوانسیون رفع تبعیض از زنان را امضاء نکرده ولی در عین حال درکمال وقاحت خود را کاندیدای عضویت در این نهاد جدید سازمان ملل کرده بود، که خوشبختانه نتوانست موفق شود. هدف این سازمان، توانمند کردن زنان در عرصه های مختلف مدیریت و تصمیم گیری است. در واقع رد عضویت ایران در این نهاد، باعث منزوی شدن هر چه بیشتر این کشور در عرصه بین المللی خواهد شد و از گرفتن یک تریبون بیشتر برای ابراز تبلیغات ضد زن خود بازخواهد ماند. البته ناگفته نماند، بودن عربستان سعودی در مجموعه ده کشورآسیایی نیز چندان جای خوشحالی ندارد.

شکست دیگر ایران در عرصه بین المللی اعلام عدم شرکت سازمان فرهنگی یونسکو در کنگره جهانی فلفسه در ایران می باشد. بحث و گفتگوی آزاد و تبادل نظردر این روز از هدفهای مهم یونسکو است، حالا چگونه میشود کشوری که فلسفه را در خدمت خشونت و ممنوعیت فکرو اندیشه قرار میدهد میخواهد میزبان این کنگره مهم بشود؟ رژیمی که تنها فلسفه اسلامی، آنهم تعبیری افراطی از آن را قابل قبول میداند، چگونه میتواند امکان بحث آزاد را برای دگر اندیشان فراهم کند؟ رژیمی که وکیلان را به جرم مصاحبه با رسانه ها، دستگیر و زندانی میکند چگونه میتواند پیام دهنده آزادی بیان باشد؟ بزرگان فلسفه مثل یورگن هابرماس، فیلسوف بزرگ آلمانی و اتفرید هوفه، مسئول بخش فلسفه سیاسی دانشگاه توبینگن آلمان مخالف برگزاری کنگره در ایران بودند چرا که میدانستند با ایجاد نمایش آزادیخواهی، نمیتوان کشتار جوانان این کشوررا پرده پوشانی کرد. زمانی که یک نظریه فلسفی سرکوب خشن اندیشه ورزان بی گناه و تنبیه آن ها تا حد امحای فیزیکی آنان را توجیه میکند، چگونه میتواند در چهار چوبه اهداف سازمان یونسکوقرار بگیرد؟ این طور بنظر میرسد از همان ابتدا پذیرش این پیشنهاد که کنگره جهانی فلسفه در ایران برگذار شود، نادیده گرفتن آزادی تفکر و بیان در ایران را با خود داشته است. نسرین ستوده به علت دفاع از موکلانش به زندان میرود و دکتر احمد زیدآبادی برای تمام عمرش ممنوع الاسخن میشود، شرکت سازمان فرهنگی یونسکو بی گمان با فلسفه وجودی این نهاد بین المللی در تقابل آشکار قرا داشت. خوشبختانه این نهاد پیام معترضین را در یافت.

مسئولین جمهوری اسلامی تردیدی نداشته باشند که تداوم سیاست های کنونی آنان در خارج کشور، قادر به حل مشکل عدم مشروعیت آنان در داخل نخواهد بود، و هیچ ترفندی از جمله تحویل دروغ های بزرگ به مردم ایران که گویا ظهور امام زمان نزدیک وسقوط آمریکای جانخوار در افق است، ره به ساحل نجات نخواهد برد.

ناهید حسینی

15/11/2010

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.