رفتن به محتوای اصلی

ابوعطای کسانی که هیچ فضیلتی نمی شناسند!
28.02.2012 - 11:11

من چه پرت هستم از مرحله که فکر میکردم نسلی که ایران را ایرانستان کرده،شاید کوچکترین شناختی از فضائل اخلاقی دارند.خیر،فقط دلم خوش است که کبوتر حرم حسینم !! آقا،خانم، استادی گفت چهار ضربدر چهار می شود شانزده، و موازی این مطلب اینست که دو دو تا می شود چهار.این دومی که حفظ کردنش راحت تره اگر سخن از منطق باشد. قائدتا باید همگان بپذیریم چه یک مامور ساواک بیاید چیزی بگوید یا نیاید چیزی نگوید، گروهی که در استقرار یکی از جانی ترین و ضد ایرانی ترین حکومتهای تاریخ ایران دستی کارا بر آتش داشته اند و آتش را بر خانه کشیدند و خود گریخته اند یک پوزش کوچک لااقل در کردار(حالا شرم کردن را از این دوستان با این اعتماد به نفس و خودخواهی نخواستیم) بدهکار ملت ایران و نسل نو بخصوص که در آتش برافروخته توسط این اشخاص سوختند ، هستند.حالا اگر میخواهند از این فضیلت اخلاقی با رذیلت شانه خالی کنند دیگر به من مربوط نمی شود.ولی با مغلطه و سفسطه سعی نکنند به شعور برخی توهین کنند.اینها باور ندارند که دستشان رو شده برای مردم و اکثریت آنها که بی طرف تاریخ معاصر ایران را دنبال میکنند و معمولا نه سر پیاز بوده اند و نه ته پیاز. من تا بحال هیچ جا ندیدم و نخواندم کسی در دفاع از ثابتی کوچکترین مطلبی نگاشته باشد.از رضا پهلوی تا تمام دیگرانی که برچسب وابستگی یا علاقه مندی به پهلوی را می خورند هر کدام به نحوی به محکوم کردن ثابتی پرداخته اند منتها زوایای نگاه به موضوع ، ممکن است از نظر شدت و حدت یا موضوعیت متفاوت بوده باشد. مسئله ای که هست و قیاسی که صورت گرفته در این است که اگر امروز پرداختن به مسئله حقوق بشر و یا مسائل نهادهای امنیتی موضوعیتی داشته باشد که به آن بپردازیم صد البته امنیت خانه نظام ولایی و نهاد های سرکوب آن و تمام کسانی که در شکل گیری این پروسه دخیل بوده اند از اولیتی صد چندان برای پرداختن برخوردارند. باور همگان بر این اصل استوار است که در فردای ازاد ایران تمام متهمان در قید حیات، در سرکوب و شکنجه و ستم بر مردم باید در دادگاههای ملی و قانونی مورد محاکمه و بازخواست قرار بگیرند.حال اگر کسی بیان دارد در ستایش فضیلت شرم باید همگان مشمول قاعده و دعوت برای بجا اوردن این اخلاق مداری گردند ، دلیل نمی شود برخی از فرط بی شرمی و بی فضیلتی، انواع و اقسام برچسب ها را به گوینده این بدیهی ترین اصل اخلاقی و منطق فکری بزنند. گروهی گویی بر اشفته شدند که همگان را به ادای فضیلت شرم فرخوانده ایم.از ثابتی ساواک تا ثابتی های ساواما!مگر قرار است جز این باشد؟چه کسی مدعی شده اگر جمهوری اسلامی جنایتها و قتلها و شکنجه های بی حد و حصر و لجام گسیخته انجام داده ، پس نباید بپردازیم به تخلفات ساواک در دروه پهلوی.منتها چون وقاحت سقف و کف ندارد و برخی در این مورد کلا معلقند ،سعی می کنند صورت مسئله را مقلوبه نشان دهند گویی که کسی گفته باید چشم پوشید بر مسائل ساواک.هرگز چنین ادعایی نشده یا لااقل من در فضای مجازی ندیدم.برعکس ، بحث اینست اینقدر که به رگ مثلا انسانیت برخی اشخاص،مسئله گفته های ثابتی برخورده نیم پرده ای هم در مورد ثابتی های حی و حاضر امروز که تازه مدعی ازادیخواهی هم به تازگی گشته اند بپردازند و ابوعطایی سر بدهند این مرغان خوش الحان فریب و واژگونه سازی حقایق!.ثابتی هایی که نه مانند ثابتی ساواک کنج عزلت گزیده باشند که برعکس در وسط گود ازادیخواهی هنوز در کشیدن نقش مارفریب بر دیوار ذهن مردم،مانند 33 سال پیش تبحری بی مانند و تلاشی بی پایان نشان میدهند. اصرار به نشان دادن این کذب واضح ، که اگر کسی دیگران را دعوت به همه جانبه نگری وقایع تاریخی میکند پس طرفدار نظامی خاص میباشد و یا از شرایطی خاص دفاع میکند، نشان از این است که گاهی برخی به سفسطه و مغلطه به عنوان تنها پناهگاه ناکامی یا بدنامی خود مینگرند.وگرنه وقتی مورد مدعا مشخص است باید تحلیل هم در همان راستا باشد نه اینکه به زور بخواهیم با برچسب زدن به دیگران با "های و هوی" و شانتاژ قلب حقیقت موضوع کنیم. یک نفر بزور میخواهد بنده را متهم به دفاع از منفی کاریهای ساواک کند.خب دروغ که حناق نمی آورد وگرنه اصولا شکنجه و زندانی کردن اندیشه دفاعی ندارد.دیگری چنان خلط مبحثی کرده که تنها با سابقه این شخص میتواند همخوانی داشته باشد وگرنه کسی را یارای چنین سفسطه گری نیست. شخص مدعی آزادی خواهی که بویی از این ادعا نبرده جز لاف دروغ زدن، ضمن انواع اقسام توهین ها به طرفداران پادشاهی پارلمانی و حتی رضا پهلوی با ژست عقل کل بودن کلا خط بطلان کشیده بر روی نظام پادشاهی مشروطه،که بله مردم ایران نمی خواهند این نظام را و امکان برقراری نظام پادشاهی پارلمانی در ایران نیست.و همه اینها را از آنجا شروع کرده که چرا یکی مدعی شده علاوه بر شرم داشتن ثابتی ،انقلابیون 57 هم باید ابراز شرم کنند(انهم نه همه بلکه عاملین برپایی و قوت گرفتن بخش سرکوبگر نظام). خب البته این اصل هست وقتی در تاریکی کسی به وحشت می افتاد با خودش شروع به حرف زدن و سوت زدن می کند که بگوید من نمی ترسم در حالیکه لرزش صوت وی ، نشان از لرز هویت اوست. حال این شخص عقل کل در چه جایگاهی نشسته که با مطلع دروغ و جعل ،و تحلیل دیکتاتور مابانه به تاخری قلدرمابانه می رسد.؟خدا میداند.من نمی دانم برخی در چه جایگاهی هستند که حکم دهند چه حکومتی در ایران توان جلب باور مردم را دارد و اصولا چون تاریخ را بنا به عمق سواد خود نمی شناسند مسیر های آن در کشورهای مختلف را نیز نمی شناسند باز قصد دارند همان نقشی را در وارون سازی مسائل تاریخی و اجتماعی ادا کنند که در به روز سیاه نشاندن کشور و ملت در سال 57 انجام داده اند و تکرار تاریخ و وظیفه خود را ادا فرمایند؟! حال کار نداریم به گروهی دیگر که سعی در برابر سازی عمق ظلم و شکنجه قتل در هر دو دوره پهلوی و نظام اسلامی و ربط دادن این دو نامربوط بهم داشتند. کل قضیه این هست که اندیشه ستیزی وحذف و سرکوب دگر اندیش و نقض کنندگان حقوق انسانی ملتها ، در هر شکل و حالتی محکوم و محتوم به سقوط است ولی در برابر ان اندیشه های تمامیت خواه و نفی کننده خواست گروهی از مردم ( هر چند هم اقلیت باشند به فرض که با یک نظرخواهی و رای گیری ازاد قابل اثبات است) سر دیگر این حقیقت هست که شاید گروهی مدعی حقوق بشر و مبارزه برای ازادی مورد ادعای خویش باشند ولی ... گفت می ایم از حمام کوی تو ...گفت خود پیداست از زانوی تو! بله خطای من این بود که گمان کردم در کنار ثابتی ساواک ، ثابتی های برپا کننده نظام اسلامی را مجاب به عذرخواهی و ابراز شرم به درگاه ملت ایران کنم ولی گویی که در بر همان پاشنه می چرخد.انتظاری بیجا هست بخواهیم برخی معلوم الحالها ،خود را مورد نقد قرار دهند همانقدر که در نقد دیگران ید طولا دارند ، چون عافیت طلبی و ذات توتالیتر اینان به این گروه اجازه نمی دهد " اندیشه دیگران " را بربتابند و به آن احترام بگذارند حال ابراز شرم و هرمان بجای خود .آقا ما بی خیال شدیم اصلا نباید از کسی چیزی خواست که در توانش نیست! انصافا چه خوش گفت بهرام مشیری که از دهه بیست خورشیدی به اینسو، هیچ گروه اپوزیسیونی در آن دوران طلوع نکرد که دغدغه دموکراسی داشته باشد بلکه هر کدام خواستار برپا کردن نوعی دیگر و مورد طبع و نظر خود از استبداد بوده اند و این بوده که چنین شد!(در مصاحبه با اقای فروزنده در رسانه اندیشه). دوستان ، عزیزان مغلطه کردن و فریب و گنجاندن باور کج و معوج خود به عنوان همه حقیقت در چند خط، حقیقت امور را عوض نمی کند.باش تا صبح دولتتان بدمد کوشان .م

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ناشناس

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.