رفتن به محتوای اصلی

برای شیوا
10.09.2010 - 11:01

شیوا نظرآهاری، نامی که این روزها بسیار به گوشمان می خورد. امروز که فیس بوک را چک می کردم این خبر نظرم را جلب کرد: "علیرغم دستور قاضی پرونده، وزارت اطلاعات با مرخصی شیوا نظرآهاری مخالفت کرد". فورا روی لینک کلیک می کنم تا شاید خبری از آزادی شیوا را در آن بیابم.

درست است که شیوا نظرآهاری را نمی شناسم و او را ندیده ام، اما مگر شیوا فقط به دوستانش تعلق دارد؟ شیوا امروز به تمام ایران تعلق دارد. شیوا نماینده یک تفکر است. تفکری که من نیز بعنوان یک بهائی، بعنوان کسی که تساوی حقوق زن و مرد جز اصول اعتقاداتش می باشد، با آن کاملا موافق است.

اما وقتی روی لینک کلیک می کنم، شادی اولیه اندکی فرو می نشیند: "مادر شیوا نظرآهاری، فعال حقوق بشر زندانی به دنبال انتشار مطالبی راجع به آزادی شیوا،عنوان کرد که هنوز برای تبدیل قرار بازداشت به قرار وثیقه خبری به آنان داده نشده است."[1]

در ادامه خبر، همانطور که در تیتر آمده است، به نقل از منابع مطلع چنین گزارش شده که گویا قاضی با مرخصی شیوا موافقت کرده اما ظاهرا مقامات وزارت اطلاعات با این مرخصی مخالفت می کنند.

آزادی شیوا، ولو موقت، تنها آزادی شیوا نظرآهاری بعنوان یک شخص نیست. آزادی یک عقیده و یک "خواسته" است. خواسته ای که طیف وسیعی از ایرانیان امروز خواهان آن هستند. همانطور که آزادی هفت مدیر سابق بهائیان ایران می تواند حامل این پیام باشد و برای همین است که این مدیران، علیرغم بیگناهی به بیست سال زندان محکوم می شوند. حکایت فعالین حقوق زنان و فعالین حق تحصیل هم همین است. آزادی آنان، که حق مسلم، طبیعی و البته قانونی آنان است، در واقع بنوعی به رسمیت شناختن خواسته های آنان از سوی حکومت است.

با این منطق باید نسبت به آزادی آنان بدبین باشیم و البته نباید هم ساده لوحانه به این قضیه نگاه کنیم. حکومت ایران امروز، راهی را درست عکس خواسته های عمومی در پیش گرفته است؛ بنابراین رفتارهایی چنین دیکتاتورمابانه و لجوجانه با فعالین عرصه های اجتماعی و مذهبی، قابل توجیه می باشد.

بعقیده بنده تنها راه مبارزه با این لجاجت ها، پیگیری خواسته های بحق مان در قالب تشکل های اجتماعی و غیرسیاسی می باشد. برابری حقوق زن و مرد، حق تحصیل، داشتن آزادی انتخاب عقیده و مذهب، از جمله حقوقی است که به هیچ عنوان سیاسی نیستند، اما هر حکومتی اگر بخواهد دموکراتیک باشد باید از این اصول پیروی کند.

به عبارتی دیگر و بعنوان مثال، هیچ حکومتی نمی تواند بدون به رسمیت شناختن، حق تحصیل برای تمام آحاد اجتماعش، جاده دموکراسی را طی نماید.

پس این جنبش های اجتماعی نیستند که محتاج به سیاست و سیاسیون هستند، بلکه برعکس این نظام های سیاسی هستند که برای هرچه کارآمدترشدنشان نیاز به این جنبش ها و برآوردن "خواسته" های این جنبش ها دارند. نظام دموکراتیک آن نیست که تنها نظر اکثریت تامین باشد، بلکه این اقلیت ها هستند که میزان رضایتمندیشان، قانونمندی و مردم سالاری آن جامعه را مشخص می کند.

امیدوارم که این خبر، یا فعلا شایعه، به حقیقت تبدیل شود و این شیرزن ایرانی هرچه سریع تر آزاد شود؛ و این آزادی سرآغازی باشد برای آزادی های بعدی و برآوردن خواسته هایی که سالهاست مردم ایران از آن ها دور مانده اند.

[1] http://www.rahesabz.net/story/23135

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.