رفتن به محتوای اصلی

احمدی نژاد و رحیم مشایی، دُم خروس یا قسم چاهِ جمکران!؟
17.08.2010 - 18:01

▀ ▬ جمهوری ولایت فقیه در روزهای 11 و 12 مرداد 1389 برابر با دوّم و سوّم آگوست 2010 میلادی یک نمایشی بنام همایش ایرانیان خارج از کشور را در تهران و سایر شهرستانها بر روی صحنهءِ تئاتر آورد. گرچه درکِ اهدافِ نظام اسلامی از تشکیل چنین همایش هایی آنهم در چنین شرایطِ بحرانی ملّی و فراملّی که حکومت و دستگاهِ ولایت فقیه با آن گرفتار هست، احتیاج به استعدادی ویژه با تمرینات و حرکاتِ شطرنجی پیچیدهءِ سیاسی ندارد و در نوشتار افرادی که به این همایش دعوت شده بودند ولی شجاعانه از شرکت در این همایش خوداری کردند بروشنی و عمیق اهداف پنهان نظام جمهوری اسلامی از تشکیل چنین همایشی را آشکار ساخته اند و سایر ایرانیان متعهد دیگر هم در ابعاد مختلف برنامه های رژیم اسلامی و جایگاه طبقاتی و منافع فردی و گروهی شرکت کنندگان را به نحوی کارشناسانه به چالش کشیده اند، با وجود این ضروت آمد بطور کوتاه به چند نکته اشارت رود:

▬ از آرایش صحنه ها، تصاویر، قرائت آیاتی از کتاب قرآن، خواندنِ سرود جمهوری اسلامی، پخشِ پیام ویدویی سیّد علی خامنه ای که نماد حقوقی و حقیقی ایدئولوژیکِ استبدادِ سیاهِ دینیِ سیستم حکومتِ اسلامی میباشد، حضور وزیر امور خارجه "منوچهر متکی"، "مهمان پرست" سخن گوی وزارت امور خارجه، "قشقاوی" معاون کنسولی، "محمد شریف ملک زاده" دبیر شورای عالی امور ایرانیان خارج کشور، و سایر مسئولین رده بالای نظام اسلامی، همچنین از انتخاب شرکت کنندگان ایرانیان خارج ار کشور، همه حکایت از آن دارند که این همایش کاملآ سیاسی و ایدئولوژیکِ دینیِ رادیکال بوده است که زیر نظر رهبر انقلاب سیّد علی خامنه ای و مشاوران درونی و خارج از کشور آن صورت گرفته است.

▬ هویّت نمایشنامه نویسان و کارگردانان این همایش ها که همان دستگاه ولایت فقیه میباشند در طی 31 سال شناخته شده هستند، امّا نکتهءِ مبهم در چنین نشستی شناخت هویّت اجتماعی، سیاسی، و جایگاه طبقاتی و اقتصادی 400 نفر بازیکنانی هستند که در این همایش با عبور از تمامی خطِ قرمزهای شناخته شده، با زیر پا گذاشتن همهءِ ارزشهای معنوی و سیاسی دمکراتیک چه با شتاب و زشت بر صحنه دویدند و چه ناموزون و بی رمق رقص کنان در پای منبر رهبر انقلاب خود را بر زمین انداختند، تا زیر نورافکن خورشید، زمین و دیوارها و خیابانهای 31 سال بخون جوانان آزادیخواه و دوستداران مکتب ایران و ایرانیّت نشسته را چه پاکیزه بشویند. تا در جشن و مراسمی رسمی عبا و عمامه و پیراهن های خون آلود خفاشان پیر و جوانِ خونخوار را بیرون آورند و در مقابل قبایِ سفید رنگِ فرشتگانِ نیک کردار و بی گناه را بر تن شخص رهبر انقلاب، این مار بردوش زمان، تا بر پیکر دستگاه نظام جمهوری اسلامی نفرین شدهءِ تاریخ آن بپوشانند. تا علاوه بر مهر تأیید بر آنچه رژیم اسلامی در 31 سال عمر ننگین خود مرتکب شده است، اکنون هم رهبر ولایت فقیه و رژیم اسلامی در محاصره و درمانده و منزوی شده را که بیشتر از هر زمانِ دیگر زیر چکش خشم ایرانیان و جهانِ دمکراتیک بر سندانِ قرار گرفته را یاری و رهایی بخشند.

▬ هویّت و پایگاهِ طبقاتی گروهِ 400 نفر شرکت کننده در این همایش را میشود در پنج گروه دسته بندی کرد:

1- گروهِ اوّل افرادی هستند که با پشتیبانی نظام جمهوری اسلامی تخصص های علمی و یا سرمایه های مالی هنگفتی در داد و ستدهای بازرگانی رسمی حکومتی و نیمه رسمی آن، و یا با داشتن امتیازات در برابر سر سپردگی به رژیم ولایت، بخشی از شبکیهءِ صادرات و واردات کالا را در بازار مصرف اقتصاد ایران بر عهده دارند. این گروه چشم و گوش نظام یا به عبارتی دیگر آنتن های گیرنده و ایستگاههای فرستندهءِ اطلاعات گوناگون به وزارت اطلاعات و سفارتهای رژیم اسلامی در خارج، و بخشی از مشاوران دست اوّل بیت رهبری میباشند. اگر در درون کشور عده ای بنام لباس شخصی ها و یا بسیجی ها با فقر فرهنگی و فقر اقتصادی برای سرکوب هر جنبش آزادیخواهانهءِ مردم در خدمت نظام هستند، این گروه 400 نفر شرکت کننده در این همایش لباس شحصی ها و همان بسیچی های خارج از کشور پراکنده در جهان میباشند که وظایف چند گانه ای را در سطوح بالا و پایین بر عهده دارند، با این تفاوت که اینها نسبت به گروه بسیجیِ درون کشور دارای مدارک آکادمیک، و دارای سرمایه های مالی میباشند و ظایف دیگری را دارند.

2- گروه دیگر سرمایه داران مالی و متخصصانی هستند که با آشنایی به قوانین اقتصادی گلوبال لیبرال دمکراسی فقط بازار کار و اشتغال با گردش سرمایه و قوانین حامی سرمایه را در نظر دارند و فقط منافع شخصی و خانوادگی خود را می بینند. حقوق بشر، قوانین کار، روابط اجتماعی و مناسبات استثمار طبقاتی، حتی در شکل نظام سرمایه داری اوایل قرن نوزده، در شکل کلریکال و آخوندی آن، اصلأ برای آنها تعیین کننده نیست. در کلامی دیگر این گروه لیبرالیسم اقتصادی را هدف دارند و به پایه اصلی اندیشهءِ لیبرالیسم یعنی به "لیبرالیسم سیاسی" و آزادیهای فردی و شهروندی و امنیّت فردی و گروهی همگانی آن کاری ندارند، تازه سیستم اقتصادِ حکومتی و نظامی ایران را، همچنین خلاء لیبرالیسم سیاسی را برای خود بهترین شانس و موفقیّت می بینند، زیرا عرصه و دایرهءِ رقابتها را که در لیبرالیسم اقتصادی امری معمولی و مبنای رشد فراگیر اقتصادی ملّی میباشد با خودی و غیر خودی کردن حکومت اسلامی برای آنها تنگ و تنگتر میکند. بین این گروه و رژیم اسلامی یک داد و ستد پایاپای و یا یک قراداد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی بسته میشود. بیطرف بودن و یا سر سپردگی به دستگاه ولایت فقیه از سوی این گروه، در مقابل حکومت برای آنها و سرمایه گذاری آنها در ایران تضمین امنیّت میکند. در اوّلین همایش اتحّاد جمهوری خواهان ایران در برلین بودند شرکت کنندگان سرمایه داری که میخواستند بدانند که در حکومت آینده سیستم اقتصادی و قوانین سرمایه و سرمایه گذاری چه خواهد بود.

3- گروه سوّم کسانی هستند که با بسر بردن مدّتِ طولانی در خارج از کشور با کسب تابعیّت و برخورداری از امنیّت شغلی و مالی، با ساختار سیاسی، فرهنگ و سایر حوزه های دیگر کشور مسکونی، خود را هماهنگ و همسو کرده اند، به عبارتی دیگر کشورهای خارجی برای آنها به میهن و زادگاهِ اوّل تبدیل شده است. با داشتن روزگاری نسبتأ مرفه و نیمه مرفه آیندهءِ خود و نسلهای بعدی را در همین کشورهای خارجی می بینند و کشور ایران برای آنها در ردیف کشورهای توریستی قرار گرفته است که دیگر سرنوشت این سرزمین و روند سیاسی، قوانین و اعمال حکومتهای آن، چه بر سر ملّتِ ایران بیاورند، جمهوری استبداد اسلامی باشد یا دمکراتیک لائیک، خلیفه گری و سلطانی باشد، یا مشروطهءِ سلطنتی، و یا جمهوری ایرانی، دیگر برای آنها مهّم نیست. و تازه مواظب خود هستند که در خارج از کشور مرتکب عملی و خطایی نشوند که برای آمد و شد آنها به ایران مشکلی ایجاد کنند.

4- این گروه بدون توجه به از میان برداشتن کابینهءِ بازرگان و پروسهءِ برکناری پرزیدنت بنی صدر در اوایل انقلاب، در واقع گروهی از تکنوکراتها و صاحب منصبان مالی و طبقاتی ساده انگاری هستند، که یا مشی سیاسی پایداری ندارند و یا حداکثر رفرمیستهای لاکپشتی آنهم مرسوم در دمکراسی های غربی میباشند، که شاید در برپایی و شرکت در این همایش روزنهءِ امیدی برای آشتی ملّی و به سرعقل آمدن قشری در نظام جمهوری را دلیل و مشوق شرکت خود در این همایش دیده اند، که بدون شک نا امید و سرخورده به خانه بازگشته اند.

5- گروه پنجم شرکت کننده در این همایش نسلهای اوّل و دوّم از مهاجرین ایرانیان هستند که توانسته اند در ساختار سیاسی از جمله پارلمان و یا در ارگانهای خدماتی و تحقیقی وابسته به وزارت خانه های حکومت وقت کشورهای خارجی راه بیابند. دو ملیّتی، دو فرهنگی، به چند زبان تسلط داشتن، پیوسته نقطهءِ قوت برای چنین افرادی در احزاب و در شاخه های بازار یابی اقتصادی، اطلاع رسانی در نتیجه تآثیر گذاری در روند سیاسی و اقتصادی کشور مادری و پدری بوده است. همچنانکه تحصیل کردگان ایرانی در کشورهای صنعتی، بهترین مبلغان و مروجین تکنولوژی و عامل برقراری ارتباط و مناسبات اقتصادی کشورهای صنعتی در کشور زادگاه خواهد بوده اند.

▬ آنچه مسلم هست برگزار کنندگان و هر پنج گروه در بالا مذکور شرکت کننده در این همایش نتوانستند حتّی بخشی از اهداف خود را به سرانجام برسانند. این همایش شدت در تگنا قرار داشتن ولایت فقیه و حکومت وقت را، همچنین نداشتن برنامهءِ معین سیاسی و اقتصادی بعد از 31 سال، بی کفایتی و ناتوانی رژیم اسلامی را در کشورداری بار دیگر به روشنی به نمایش گذاشت. این همایش نشان داد که چه آنارشیسم و سر در گمی در هرم قدرت نظام اسلامی بصورت افقی و عمودی وجود دارد. رژیم از بدو تأسیس خود تا کنون به چنین تاکتیکهای چندی متوسل شده است، ولی هرکدام به ضد خود تبدیل گشته اند و پرده ای دیگر از سیستم مافیایی سراسر ریا و تزویر آنها را کنار زده است.

▬ رژیم جمهوری اسلامی اجازه نداشت که عده ای از لابی ها و اندامهای اطلاعاتی، طرفداران، و یا افرادی که در مجموع در میدان مغناطیسی نظام ایدئولوزیک اسلامی ولایت فقیه قرار دارند، را برای رایزنی در بارهءِ بحرانهای کنونی به تهران فرا بخواند و بعد نام "همایش ایرانیان خارج از کشور" را بر آن بگذارد. زیرا شرکت کنندگان در این همایش تحت هیچ شرایطی نمایندگان جغرافیای سیاسی ایران، و نمایندهء طبقات مختلف ایرانیان با پیشینه های قومی، جهان بینی ها، دینی، جهت های سیاسی، و بر گزیدگان تحصص های علمی در بین ایرانیان خارج از کشور نبوده و نیست. طبق اصول دمکراسی شرکت کنندگان نمی بایستی خود چنین عنوانی را می پذیرفتند. امّا اکنون که مسئولیّت آنار پذیرفته اند، برابر با اصول دمکراسی این حق طبیعی و قانونی ماست که هویت و شناسنامهءِ یکایک افراد شرکت کننده در این همایش را در یابیم. برای امنیّت فردی و خانوداگی و گروهی اپوزیسیون حقیقی نظام جمهوری اسلامی لازم هست که آنها زیر نظر داشته باشیم.

▬ نباید فراموش کرد که همین طبقهء تکنوکرات مبتلا به فقر فرهنگی و نداشت استخوابندی فکری و بینش سیاسی بود که خمینی را در نجف و کربلا پرورش داد، آنرا به اروپا آورد و زیر درخت سیب نشاند و کلام بر زبانش گذاشت، آنگاه آنرا بر بال هواپیمای ایر فرانس، به ایران آورد، و تا کنون علی خامنه ای را هم مشاورت میدهند، بدون همکاری این طبقه جمهوری اسلامی در ایران شکل نمی گرفت و نمیتوانست تا کنون بر مسند قدرت بنشیند.

▀ ▬ مکتب و ناسیونالیسم ایرانیِ، احمدی نژاد و رحیم مشایی

آنچه برای من در کنار مسائل دیگر در این همایش برجسته بوده است گفتار و موضع گیری رئیس جمهور آقای احمدی نژاد و معاون و رئیس دفتر ریاست جمهوری ایشان آقای اسفندیار رحیم مشایی بوده است که مکتب و ناسیونالیسم ایرانی را بر زبان آورده اند. براستی آیا این دو نفر امروز متوجّه شده اند که ایرانی هستند !!!. بعد از 31 سال از عرب پرستی و از عبادت و ستایش خاندان قریش، بنی امیّه و بنی عباس خود دست برداشته اند !!! سر خود را درشن و ماسه های سوزان عربستان سعودی بیرون آورده اند ؟ به افکار و اهداف شوم علی خامنه ای و هاشمی رفسنجانی که در باره سرنوشت ایران دارند بالاخره پی برده اند ؟ اکنون به ملّت، به سرزمین ایران، به پرچم و به سرود ملّی ایران می اندیشند، براستی آیا آنها مکتب ایران را بر اسلامگرایی و شیعه گری، و به اطاعت از ولایت فقیه ترجیح میدهند !!!. غرور بر زمین افتادهءِ ایرانیان بویژه طبقهءِ جوان آن آنها را بیدار کرده است ! اکنون از بیهوشی و بی حسی در اثر آیات زمینی قرآن تزریق شده به آنها کمی بخود آمده اند ؟ به زنان ،کودکان، کارگران، کشاروزان، روزنامه نگاران، اندیشمندان، به طبقات دیگر ایرانیِ در بند می اندیشند!! اکنون از جایگاه ایران در خانوادهء جهانی سر شرم فرو آورده اند ! ؟. بطور یقین تا شواهدی در دست هست و تا بطور عملی از خود حرکتی نشان ندهند، آقای رئیس جمهور و معاونش همان دو نفر پاسدار جان بر کف نهادهءِ بارگاهِ جهل و استبداد دینی علی خامنه ای هستند و خواهند بود.

▬ آقای احمدی نژاد زئیس جمهور در سخنان خود [... آمادگی کامل خود را در فضایی کاملأ آزاد و با حضور رسانه های مختلف با رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا اعلام کرده اند، همچنین بیان داشته اند که مشکل جهان امروز با جمهوری اسلامی بحث آزادی، دمکراسی، حقوق بشر و حتّی بمب و سلاح هسته ای نیست...] ● امّا آیا آقای احمدی نژاد نمیدانند که مشکل ملّت ایران، جایگزینی حقوق بشر و دمکراسی و رهایی از استبداد سیاه دینی میباشد، چرا آقای احمدی نژاد رئیس جمهور آمریکا را به دیالوگ دعوت میکنند !؟، آیا این تاکتیک برای دور زدن و نادیده گرفتن خواسته های بحق ملّت ایران نیست ؟ ● چرا آقای احمدی نژاد آمادگی خود را با ایرانیان راستین و با اپوزیسیون واقعی ایران برای یک گفتگوی باز و علنی اعلام نمیدارند ● آیا آقای رئیس جمهور احمدی نژاد آمادگی و جرات و شجاعت آنرا دارند که با نویسندهءِ این نوشتار کوتاه، به عنوان آخرین نفر از پنج میلیون ایرانی در خارج از کشور در هر فضا و مکان آزاد که امنیّت فردی باشد بطور علنی و رسمی به گفتگو بنشینند !؟. ● تا حداقل ثابت شود که ایران به انرژی هسته ای نیاز ندارد و برنامهء تکنولوژی دیگری برای تأمین انرژی باید در پیش گرفته شود ! ● تا برهمگان ثابت شود که این خودِ کشورهای غربی هستند که هدفمند نظام اسلامی را وادار به ساختن بمب اتمی میکنند ؟ ● تا همه بدانند که نظام جمهوری اسلامی ساخته و پرداختهءِ خود کشورهای غربی میباشد و علی خامنه ای و احمدی نژادها بهترین افراد مناسب برای کشورهای غربی و دشمنان تاریخی ایران در خاورمیانه و جهان می باشند، ● تا ملّت ایران دریابند که اگر نظام جمهوری اسلامی بتواند به ده بمب هسته ای هم دست یابد، قبل از آنکه به کشور اسرائیل برسد تا خواب را بر پشه ای آشفته کند، در قلب سرزمین ایران منفجر خواهد شد و فقط در چند دقیقهء اوّل پانصد هزار تا یک میلیون ایرانی را از بین خواهد برد. ● تا ساده باوران مهندسی ایران دریابند که اگر این بمب ها در 30 متری زیر زمین در دیوارها و سقفی به ضخامت 6 متر اشتال بتون با تکنولوزی مدرن در ایران مرکزی هم پنهان شده باشند، برای فن آوری های نظامی و کلاهک های هسته کشورهای صنعتی نمیتواند کوچکترین مشکلی برای آنها باشند، تازه ده بمب اتم احمدی نژاد و رحیم مشایی در برابر 23408 بمب اتم موجود در جهان آیا بجز نابودی ایران راه بجایی خواهد برد !!!.

▬ آقای احمدی نژاد رئیس، در سخنان خود ابراز داشته اند که {[... نگرانی جهان نسبت به ایران به مناسبت نحوهءِ مدیریّت جهانی است، که ملّت ایران از چنان ظرفیّتی برخوردار شده است که اگر فرصت پیدا کند جریان فرهنگی و تمدن گسترده ای را به راه خواهد انداخت و آنرا به سرعت در همهءِ جهان فراگیر خواهد کرد...]}. امّا آقای رئیس جمهور بطور روشن به این ظرفیّتها اشاره نکرده اند. طبق داده ها و تحقیقات دقیق، ایرانِ امروز از هیچ ظرفیّتی بر خوردار نیست، ارتشی ناتوان، اقتصادی ورشکسته، ملّتی تحقیر شده که اعتماد به نفس را از دست داده، خسته و درمانده از جنگ و کشاکش 31 ساله با نظام غیر ایرانی اسلامی ولایت فقیه، استعدادهای سرکوب شده، گسترش هدفمند اعتیاد و فساد فرهنگی و اخلاقی و بسیار مسائل دیگر حکایت از ظرفیّت ها در جامعهءِ ایران را ندارند،

▬ کشور ایرانی که امروز با همت علی خامنه ای و رفسنجانی زیردست کشورهای جهان سوّمی مانند ترکیّه و سوریه در آمده و برای ایران خط مشی سیاسی تعیین میکنند و سرمایه ملّی و انرژی ملّت ایران به عنوان باج به آنها تقدیم میشود، دیگر از کدام طرفیّت میتواند برخوردار باشد !!!. تنها ظرفیّتی که شناسنامهءِ ایرانیان هست تاریخ و فرهنگ قبل از اسلام هست که خوشبختانه جوامع آگاه و دمکراتیک هنوز از آن ارزیابی دارند.

▬ امّا بطور یقین منظور آقای رئیس جمهور از ظرفیّتها همین دین اسلام و اسلام سیاسی شیعه گری میباشد که با انقلاب 57 در ایران تجلی یافت و به بنیادگرایی اسلام به سود جهان سرمایه دای غرب در مقابل سوسیالیسم در حاورمیانه و جهان دامن زد و همانطور که در وسط پرچم ایران واژهء" الله" بشکل کرهءِ زمین گذاشته شده است، نظام جمهوری اسلامی هم قصد فراگیر کردن جهانی انقلاب اسلامی رادیکال را دارد، شیوه گسترش و فراگیر کردن آنرا هم با دیکتاتوری، خونریزی، و تروریسیم منطقه ای و جهانی انتخاب کرده، که دست یابی به بمب اتمی در همین راستا میباشد. امّا ایرانیان امروز خواهان سیستمی سکولار هستند و دیگر قصد صدور انقلاب اسلامی و با تروریسیم و بمب هسته ای هم سر سازگاری ندارند، بنا بر این نظام جمهوری اسلامی آقای احمدی نژاد در جهت مخالف اندیشه، فرهنگ، و بر خلاف منافع ملّی ایرانیان در حرکت میباشد.

▀ ▬ آقای احمدی نژاد در ادامهء سخنان خود بیان داشته اند که هریک از ایرانیان یک رستم و سیاوش و یک رزمندهءِ دلاور هستند، اسفندیار رحیم مشایی هم در سخنرانی یک ساعتهءِ خود ایرانیان را فرزندان کوروش کبیر، فردوسی بزرگ را ستایش و از شاهنامه این اثر تاریخی جهانی به نیکی یاد کرده است و تغییراتی را در جهان به رهبری ایرانیان خبر داده است !!!.

▬ آقای احمدی نژاد و رحیم مشایی در نتیجه گیری از سخنان خود بطور مشترک از تغییرات ناگهانی در آینده آنهم به رهبری ایرانیان مژده میدهند، و آن چیزی نیست بجز ظهور امام دوازدهم، که محقیق شرق و غرب بطور کلی وجود این امام دوازدهم را در فضای راسیونال و در عالم متافیزیک مردود می شمارند. آقای رئیس جمهور و معاون ایشان مدّت 31 سال هست که تمامی نامهای ایرانی را برداشته و ممنوع کرده اند و بجای آنها نامهای تقی و نقی، جعفر و کاظم، حسن و حسین، مهدی و حمزه، عبدالله و محمد را بر سر زبانها گذاشته و بر جسته کرده اند، بر استخوانهای هر مهاجم بیگانه ای بارگاه و زیارتگاه ساخته اند، در مقابل آب برای نابودی آرامگاه کوروش کبیر روان میدارند، نخت جمشید را خانهء فرعونیان ستمکار نامیده اند و قصد داشتند و دارند که با ماشینهای سبک و سنگین آثار آنرا از زمین بر دارند، در مقابل قبر شیخ صفی الدین اردبیلی بنیاد گذار صفوی شیعه دوازده امامی را در دفاتر آثار معماری گرانقدرجهانی سازمان ملل به ثبت می رسانند. شما دو نفر شاید ندانید که با ملحد و محاربین نامیدن فردوسی نگذاشتند پیکر آن در قبرستان عمومی شهر به خاک شپرده شود و ناچارأ در باغ حیاط خانه اش آرام و پنهان به خاک سپرده شد، شاید ندانید که فردوسی سراسر روزگار و بطور مرتب 30 سال از آنرا برای برقراری و پایداری مکتب ایرانی و زبان فارسی با اسلامگرایی مبارزه کرد. شما دو نفر در مدت 30 سال بجای رسمی کردن زبان انگلیسی در کنار زبان فارسی، زبان عربی را جانشین زبان فارسی هم کرده اند، آنگاه به فردوسی بزرگ، به کوروش کبیر و به سیاوش های ایراینان قسم هم یاد میکنید ! ،

▬ آقای احمدی نژاد رئیس جمهور و آقای رحیم مشایی شما و رهبر انقلابتان علی خامنه ای چرا نمیخواهید از تاریخ پند بگیرید!، طی 1400 سال بیگانگان تلاش کردند، عی ابن ابیطالب را بجای رستم قهرمان افسانه ای ایرانیان بنشانند، امام سوّم یعنی امام حسین تان را بجای سیاوش ما و امام دوازدهم خودتان را بجای کوروش کبیر بر تخت و بر مغز و قلبها بنشانید موفق نشده اید و هرگز هم موفّق نخواهید شد، چرا بیهوده خودکشی میکنید و سرزمین و ملّتی را همچنان به اسارت گرفته اید، تا کی میخواهید با قدرت دلارهای نفتی و با دادن باج به این و آن و با زور سر نیزه و توپ و تانک، و با ایجاد کهریزکها مقاومت کنید و تسلیم ملّت بزرگوار ایران نشوید، جلوی ضرر را هر جا بگیرید به نفع هست ! ● ناسیونالیسم ایرانی با اسلام سیاسی دو قطب متضاد همدیگر هستند، یکی دیگری را نفی میکند، شما نمیتوانید با در دست داشتن کتاب و شمشیر اسلام از ناسیونالیسم ایرانی و از نام آوران تاریخی ایرانی به نیکی یاد کنید، شما به مدت 30 سال با شمشیر اسلامتان ناسونالیسم ایرانی را سر بریده اید، اکنون بر مزار قربانیان عملکرد و افکار اشتباه خودتان به گریه و زاری نشسته اید ! چه کسی دیگر میتواند شما را جدی بگیرد و باور کند !.

▬ آقای احمدی نژاد و آقای رحیم مشایی ما از شما دُم خروس را باور کنیم و یا قسم حضرت عباس عرب تبار شما را !؟. شما وقتی در پشت تریبون سخنرانی کردید و در تئوری از ناسیونالیسم ایرانی سخن به میان آوردید، هیچ هم نگاهی به اطراف صحنه و به پشت سر خود انداختید ؟ که شعارها و سمبل و نشانه هایی که در پرچم ایران و بر جغراقیای سیاسی انداخته اید تمام ادعاهای مکتب ایرانی شما را در عمل و پراتیک مردود شمرده و میشمارد و در واقع دروغهای شاخدار هستند ! شما در زیر سایهءِ پرچم ایرانی سخن راندید که هنوز 22 بار اصطلاح " الله اکبر" به نشانهء 22 بهمن پیروزی انقلاب 57 که عملأ ایران را به پرتگاه سقوط برده است بر حاشیه های سفید رنگ با رنگ قرمز خونین حک شده اند، همان پرچمی که واژهءِ الله را در پنج قسمت به تعداد مجموع اصول و فروع دین اسلام، و با کتاب قرآن مبنای حرکت و ایدئولوژیک سیاسی شما، و با کمک شمشیر که در وسط سر بر آورده است و کل واژه را خونی رنگ کرده است در وسط آن نشانده اید، این پرچم کجا نشانه از ایرانیّت و مکتب ایرانی دارد !؟ .

▬ شما بر سکویی ادعای ایران دوستی کرده اید که بر همان سکو در برابر چشم همگان با گذاشتن واژهءِ الله در وسط نقشهءِ جغرافیای سیاسی سرزمین ایران، آنرا با طناب واژهءِ "الله" به دار آویخته اید. این واژهءی سیاسی بر قلب سرزمین ایران و بر قلب و روح و روان همهءِ ایرانیان سنگینی میکند و مایهءِ شرم و ننگ ملّتی در برابر جهان امروز هست که از خود نشانی در پرچم ملّی خود ندارد. زمانیکه بیگانگان با این کتاب و شمشیر 622 میلادی ایران را تسخیر کردند، نتوانستند پرچم این سمبل و نشانه را همزمان در همهءِ جغرافیای ایران بر پا کنند، اگر در خراسان بالا میرفت در استان فارس پایین می آمد، اگر در خوزستان این پرچم بالا میرفت در زابل و سیستان پایین آورده میشد، امّا اکنون شما سایه شوم آنرا در آسمان و بر فراز سرزمین ایران برافراشته اید !. ● آقای احمدی نژاد رئیس جمهور و آقای رحیم مشایی بنیاد گذار مکتب ایرانی، آیا میدانید شاید کم نیستند ایرانیانی که از اوّل انقلاب تا کنون به دلیل بودن همین واژهءِ الله بر روی شناسنامه و گذرنامه های ایرانی از درخواست این اسناد هویّتی ایرانی برای خود و فرزندانشان تاکنون خودداری کرده اند و میکنند !؟ این سر باز زدن به هیچ عنوان بی احترامی و توهین به باورهای دینی و اسلام مردمی طبقهء ساده باور جامعه مسلمان ایرانی نیست، بلکه همه میدانند که منظور بُعد سیاسی آن میباشد.

▬ همانطور که در آغاز اشاره شد، اهداف پنهان و اشکار رژیم اسلامی از برگزاری چنین همایشی برای همگان روشن هست. نقش بخش ناسیونالیسم ایرانی و مکتب ایرانی آنرا هم علی خامنه ای با کوک کردن آقای رئیس جمهور و معاون ایشان به مانند دو عروسک بر روی صحنهءِ تئاتر فرستاد، سر زنجیر به گردن بستهءِ این دو نفر در دست و کنترل رهبر انقلاب یود و هست. هدف از مطرح کردن ناسیونالیسم ایرانی در چنین شرایطی تاکتیکی هست که بر انتخاب کودتایی احمدی نژاد پایانی ببخشد، موضوع جدیدی را جانشین مباحث قبلی جا بیندازد، جنبش سبز را از دور خارج کند، کروبی و موسوی را بیشتر منزوی کنند، اپوزیسیون خودی جدیدی را جانشین اصلاح طلبی و جنبش سبز کند، رهبری "جمهوری ایرانی" درون کشور را خود هدایت کند، بر آتش شعله ور ناسیونالیسم ایرانی خاک بیشتری بریزد، در بین ایرانیان خارج از کشور تفرقه بیندازد، با سانسور و دیکتاتوری در کشور بلندگوی اعتراضی ملّت ایران در خارج از کشور که بوسیلهء ایرانیان خارج کشور صورت میگیرد در درون کشور بی اعتبار کند، در افکار عمومی بر پایداری و استحکام نظام اسلامی زمینه ایجاد کنند، به کشورهای صنعتی نشان دهد که پایگاه مردمی دارد که این کشورها را در تصمیمات سیاسی و تحریمهای بیشتر خود دچار توهم کند، و بسیار مسائل دیگر خواهد بود.

▬ امّا طبق قوانین سیاسی اگر آقای احمدی نژاد و آقای رحیم مشایی براستی یک قدم در راه دمکراسی و مکتب و ناسیونالیسم سالم ایرانی برداشته اند و آنرا بر اسلامگرایی ترجیح داده اند، و قصد نقش گورباچف را در دوران گذار دارند، برای میدان ندادن بهر گله و شکایتی در فردا، ما مجبوریم که بسوی آنها ده قدم به جلو برداریم و این شانس را به این دو نفر بدهیم تا خود را در میدان عملی و پراتیک نشان دهند و از مرحلهءِ آزمون بگذرند ولی شرایط و وظایقی هست که آنها باید دنبال کنند از جمله: {... پایداری و تأکید بیشتر بر مکتب ایرانی در مقابل اصولگرایان، آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی، گرفتن تصمیمات سیاسی فقط در دایرهءِ حکومت ( مجلس و رئیس جمهور) آنهم بنا بر نیازمندیهای بنیادی سیاسی و اقتصادی کشور و نه براساس دین اسلام و یا مطابق با قانون اساسی فعلی، بستن موقت پروندهء انرژی اتمی، بر قراری ارتباط دیپلماسی برابر با نرمهای امروز با اتحادیه اروپا و کشور آمریکا و سازمان ناتو، خارج کردن فرماندهی نیروی سه گانه کشور از دست رهبر انقلاب و تعویض فرماندهان آن، زمینه برکناری ارگانهای غیر انتخابی و انگلی مانند: ولایت فقیه، مجلس خبرگان، شورای نگهبان، شورای مجتمع مصلحت نظام، گرفتن تماس با سازمان ملل و طریقهء خارج کردن علی خامنه ای، هاشمی رفسنجانی و سایر افراد رده بالای نظام اسلامی و تحویل دادن آنها به سازمان ملل، برقراری ارتباط با اپوزیسیون واقعی و راستگوی ایرانی، ارتباط مستقیم با ملّت ایران و به گفته های آن عمل کردن میباشد...}،

▬ اگر آقای رئیس جمهور و آقای مشایی در جهت به سرانجام رساندنِ شراط و وظایف در بالا مذکور حرکت کنند آنوقت ما میتوانیم باور کنیم که به تئوری مکتب ایرانی خود بهر قیمتی و در هر شرایطی وفادار هستند، در آنصورت از پشتیبانی عظیم ایرانیان برخوردار خواهند شد، و در ایرانی دمکراتیک، پایبند به حقوق بشر و با احترام به قوانین بین المللی، برنامهء انرژی هسته ای ایران در ابعاد وسیعتری مورد بررسی قرار خواهد گرفت، و تا زمانیکه آمریکا، روسیه، انگلستان، فرانسه، اسرائیل، چین ، هندوستان، پاکستان، کرهءِ شمالی شروع به نابودی سلاحهای اتمی خود نکنند، کسی اجازه ندارد به کشور و به ملّت ایران بگوید که بمب اتم بسازد و یا نسازد، این تنها تصمیم ملّی و ناسیونال و بُردار برآیند خرد جمعیِ ایرانیان خواهد بود.

|آگوست| 2010 میلادی| آلمان|

Nasser.karami@gmx.de

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.