رفتن به محتوای اصلی

نگاهی به مقالات عصمت خانم مشهور به طایره از کوشندگان دگرگونی شرایط زنان ایران
17.08.2010 - 16:01

آغاز تلاش زنان ایران برای کسب حقوق اجتماعی را می توان در اواخر دوران قاجار مشاهده کرد، همان دوره ای که تاریخ نگاران وضعیت زنان را بسیار اسف بار توصیف کرده اند. . بدرالملوک بامداد سراسر تاریخ ایران را تا پیش از قرارداد تنباکو (1890) که به (نهضت) تحریم تنباکو انجامید "قرون ظلمت" نامیده است. می گوید زنان "موجوداتی بودند ضعیف و عروسکهایی بی اراده" که "زیر لایه های ضخیم حجاب" از متن جامعه دور افتاده بودند.

زنان "همچون انگل وابستۀ مردان بودند و چون زندانیان، یا در خانه محبوس بودند یا بیرون از خانه زیر چادر و روبند، و جز بردگی سرنوشتی در انتظارشان نبود." به گفته بامداد "نخستین نشانه ها" ی بیداری زنان با مقاومت آنان در برابر استعمال تنباکو در 1891 و سپس در طول دوران انقلاب مشروطه آشکار شد. در این دوره بود که "زنان ایرانی چشم گشودند تا آن سوی زندانهای کوچک خود را هم ببینند و به آن سوی دیوارهای حرمسراها و چادرهای سیاه نگاهی بیندازند تا افق بازتری را بنگرند.1

از آنجایی که تاریخ ایران کاملا تاریخی مردانه است به بسیاری از فعالین زن در مسیر احقاق حقوق زنان نپرداخته است و به سختی می توان در لابه لای برگهای تاریخی این سرزمین فعالیت زنان را پیگیری نمود. مقاله حاضر تلاشی برای معرفی عصمت خانم (مشهور به طایره)، یکی از زنان تاریخ معاصر ایران می باشد، که تلاش بسیاری در راه آزادی زنان نموده است. اعتقاد او به دین بهائی دلیل دیگری بوده که مانع از آن شده است تاریخ نویسان معاصر ایران به او توجه کنند. با توجه به این موارد، در این مختصر سعی کرده ام شش مقاله عصمت خانم در روزنامه "ایران نو" (سال 1327 ه. ق/ 1909 م) را بررسی کنم.

عصمت خانم در سال 1278 ه.ق (1861 م.)2 در طهران به دنیا آمد. پدرش میرزا اسمعیل خان مستوفی از اهل آشتیان و مادرش حبیبه خانم3 دختر میرزا عبدالکریم خان حکیم سیمای اصفهانی است که مردی فاضل و طبیب و شاعر بود. در هفت سالگی پدرش فوت می کند و پدر بزرگش سرپرستی او را به عهده می گیرد، اما پدربزرگش نیز دو سال بعد فوت می کند و از این به بعد عصمت با مادرش و برادر که دو سال از او کوچکتر بوده زندگی می کند. از آنجایی که برای دختران مدرسه یا مکتبی وجود نداشت و عصمت خانم نسبت به تحصیل شوق فراوانی داشت، دائیش معلمی خصوصی برای او می گیرد و بدین وسیله فارسی و مقدمات عربی را می آموزد.

در سیزده سالگی به عقد ازدواج مهر علی خان زنجانی که نائب نسقچی باشی ناصرالدین شاه بود در آمد، او فردی سنگدل بود و بسیاری از بهائیان به دست او محبوس، شکنجه و مقتول می شدند. زمانی که عصمت خانم به خانه او در آمد چند نفر از بهائیان در خانه اش حبس بودند و عصمت خانم پس از آگاهی از قضیه با شوهر به مشاجره پرداخت و او را از آزردن آنان منع نمود. پس از مدتی عصمت خانم بوسیله دائیش با دیانت بهایی آشنا می شود و ایمان می آورد، بعد که مهر علی خان از بهایی شدن همسر اطلاع می یابد او را تهدید می کند که اگر توبه نکند او را خواهد کشت 4 طائره آزارها و شکنجه های شوهر را تحمل نمود. سی و یک سال داشت که شوهرش فوت کرد، در حالیکه سه دختر از او باقی مانده بود.

از این پس طايره اوقات خود را برای آشنا کردن زنان به حقوق اجتماعیشان صرف می کرد؛ چه با نوشتن مقالات و چه بصورت زبانی در اجتماعات زنان، در مورد آزادی زنان بسیار تلاش می کرد. از آنجایی که میل زیادی به اصلاحات، تجدد و تعلیم و تربیت5 داشت، برای انتشار این افکار همت نمود، در آن زمان كه سخت گيريهاي بسياری براي ارتباط بين زن ومرددر جامعه معمول بود، آزادانه با زن و مرد معاشرت می کرد.

طایره لباسی بلند و زیبایی دوخته بود و می پوشید و زنان را دعوت به پوشیدن آن نوع لباس می نمود. با اینکه امکان تاسیس مدارس دخترانه فراهم نبود؛ طائره برای تربیت دختران همت نمود و تعدادی را با خود همراه نموده و مدرسه ای را تاسیس نمودند. طایره در سال 1329 ه .ق در سن پنجاه و یک سالگی در طهران دیده از جهان فرو بست.

آقای نعمت الله ذکایی بیضایی در مورد طایره اینگونه نوشته است:" بانوی مجلله دانشمند عصمت خانم مشهور به طایره خانم که در شعر6 طایر تخلص نموده و از بانوان روشنفکر و آزاده طبع و از زنان شاعر خوش ذوق و کم نظیر عصر خویش است. وی در زمانی بدین فکر روشن و طبع آزاده و همت و شهامتی فوق العاده عرض وجود نمود که زنان ایران را از هر جهت تیرگی اندیشه و خمودت فکر سایه بر سر افکنده و قیود اوهام بندی سخت بر پای نهاده بود؛ این خانم دانشمند در عصری چنین به چنان فکری روشن و طبعی حقیقت جو و ایمانی راسخ بعوث گشت که سیل شکنجه های ناشی از تعصب در ارکان عقیدتش کمترین رخنه ای ننمود و بلکه هر آن بر استحکام بنیانش بیفزود.7"

با این مختصر معرفی از طایره، می پردازیم به بخشی از تلاشهایش در دگرگونی اوضاع زنان در دوران پس از مشروطه، مقالاتی که به عنوان "مکتوب خانم دانشمند"8 و با امضای "طایره" در روزنامه" ایران نو" منتشر نموده است. {همانطور که در شرح زندگی او عنوان کردم تلاشهای طایره در زمینه های متفاوت بوده است و نوشتن مقالات بخشی از کوشش های ایشان می باشد.} سعی نموده ام که عناوین کلی که طایره در مقالاتش مطرح نموده را عنوان کنم و از مقالات مختلفش جملاتی را بازگو کنم.

تعليم و تربيت زنان:

در نظر طايره تعليم و تربيت زنان مهم ترين موضوعي است كه بايد جامعه به آن توجه كند. او خروج از اوضاع نامناسبي كه براي زنان ايجاد شده است را از مسير تعليم و تربيت مي داند؛ در نوشته هایش تاكيد مي كند كه تعليم و تربيت زنان و دختران نه تنها به رشد فردي آنان كمك مي كند بلكه در رشد و ترقي جامعه نيز موثر است. در اولين مقاله اش مي نويسد :" در هر مملكتي كه طايفه اناثيه بي تربيت ماندند، در آن مملكت ترقي و تمدن غير ممكن است." 9 و در ادامه همين مقاله مي نويسد:" و به اين واسطه (تعليم و تربيت زنان) نور ترقي تمدن لازمه در تمام مملكت درخشنده و تابان گردد و روح جديد اين ايران نو در گلشن ترقي و تمدن و تدين طاير و ساير گردد."10 و همچنين در مقاله ای ديگر اينگونه اهميت تعليم و تربيت زنان در رشد اجتماع را عنوان مي كند‌:" بر همه كس واضح است كه بقاي عالم و ترقي وتمدن ثروت هر مملكت به واسطه طايفه نسوان است. هرگاه ما طايفه نسوان كه يك عضو از اعضاي شريف مردمانيم، خود را از مرض ناداني و بداخلاقي برهانيم و در جاده ترقي و تمدن و انسانيت قدم گذاريم و با مردان خودمان در كليه امور شريك و سهيم شويم، ‌در اندك زماني وطن عزيز ما داراي هر گونه عزت و شرف و صنايع و علوم خواهد شد." 11

به اين نكته نيز اشاره كنم كه طايره تعليم و تربيت زنان را با عنوان اينكه آنان اولين معلم فرزندان خود مي باشند و اين مادران هستند كه بسياري موارد را به فرزندان مي آموزند توجيه مي كند، نبايد از خاطر ببريم كه اين مطالب در چه دوراني مطرح گرديده، زماني كه باسوادي زنان ننگ محسوب مي شده و حتي بر اين باور بودند كه زنان توانايي باسواد شدن را ندارند12، اينگونه است كه ‌مي نويسد :" ... در صورتيكه سياسيون و عمال دولت را در ضمن نقشه ي ترقي مملكت تربيت صحيحه ي بنات وطن منظور شود، يقين مي دانم كه به خواست خداوند متعال تمام ترقيات و سعادات وطن عزيز ما در اندك زمان به ظهور خواهد رسيد و به واسطه ي ترتيب و ترقي امهات در حال و مآل فرزندان اين خاك آثار ترقيات عاليه پديدار خواهد شد." 13 و يا در مقاله ديگري اينگونه مي نويسد :" بر هر ذي بصري واضح و مبرهن است كه پرورش و تعليم و تربيت اولاد به عهده مادر است. پس بايد مادرها را در طفوليت در مدارس جديد مجبور به تحصيل علوم نماييد..."14

نکته ای که طایره به ظرافت در جمله بالا به آن اشاره کرده است، تحصیل در مدارس جدید است. مکتب خانه ها دیگر کارایی برای ایران جدید ندارند، هرچند قبل از آن هم دختران اجازه ورود به آن نداشتند. مدارسی که طایره مد نظر دارد مدارسی هستند که هم در آن اخلاق به دانش آموزان بیاموزند و هم علومی که نافع برای زندگی فردی و اجتماعی دختران باشد15. همچنین طایره این تعلیم و تربیت را آنقدر لازم می بیند که آنرا اجباری می داند.

چند همسری16:

چند همسری یکی از موضوعات اجتماعی قابل توجه در ایران می باشد. در مقالات طایره بسیار به این موضوع پرداخته شده است. طایره تلاش می کند بوسیله اعتقادات اکثریت جامعه آنان را به تک همسری تشویق نماید، در مورد تک همسری اینگونه استدلال می کند:" خواهید فرمود که به حکم شریعت مرد در تعداد زوجه مختار است. در صورتی که حضرت رسول صلی الله علیه و آله امر به اختیار کردن چهار زن به شرط عدالت فرمود. آیا ممکن است که مردی بتواند با دو زن به عدالت رفتار نماید؟ غیر ممکن است...پس این کلمه را از برای آن فرمودند که مردان به یک زن قناعت کنند." 17

در مقاله ای که در شماره 65 ایران نو منتشر شده، چند همسری را ظلم به زن18 می نامد و حتی با سوالی این موضوع را مطرح می کند که اگر چند زنی پسندیده است چرا چند شوهری ناپسند باشد؟! (او می خواهد به مردان نشان دهد که به چه میزان چند همسری مردان، برای زنان ناگوار است) طائره مطلب را اینگونه مطرح می نماید :"... و دانشمندان در اختیار کردن قرین سعی بلیغ نمایند و نظر در اصالت و دیانت و اخلاق و فطرت و امانت و جنسیت زوجه نمایند نه آنکه فریفته ی رنگ و بو شده، به هواهای نفسانی بکوشند و هرگاه ناصحی ایشان را نصیحت نماید جواب بگویند که خدا آسان کرد، هرگاه این قرین مطبوع طبع ما نشد او را طلاق گفته، دیگری را اختیار می نماییم همچنان الی آخر عمر. و یا آنکه چون طایفه اناثیه حکم جاریه دارند، ممکن است که چندین زن اختیار نماییم. محتمل است که یکی از آنها مطبوع اتفاق افتد. سبحان الله از این غفلت و جهالت و ظلم نسبت به نوع. آیا هیچ مردی بر خود می پسندد که زن او شوهر متعدد اختیار کند؟" 19

مورد جالبی که در باب چند همسری در آثار طایره می توان دید، اینست که تمام حملات را به سمت مردها نمی برد بلکه سنت ها و جامعه ای که مانع از آن شده اند که زنان تعلیم و تربیت مناسبی ببینند نیز مقصر اند. طایره اینگونه تعدد زوجات بوسیله مردان را با تعلیم و تربیت زنان مربوط می داند :" ...افسوس که از کثرت بداخلاقی و نادانی و بی تربیتی ما طایفه نسوان مردان را مجبور به تعدد زوجه نموده..."20

تساوی زن و مرد:

طايره در جاي جاي نوشته هايش به تساوي در تمام امور بين زن و مرد اشاره مي كند، از ديدگاه او عدم تساوي بين زن و مرد است كه اينچنين زنان را در سطح پايين قرار داده است. او مي گويد اگر زنان را وارد عرصه هاي اجتماعي نماييم، آنگاه ايران ترقي خواهد نمود :"... و با مردان خودمان در كليه امور شريك و سهيم شويم، در اندك زماني وطن عزيز ما داراي هرگونه عزت و شرف و صنايع و علوم خواهد شد."21 در جايي ديگر اين سوال را مطرح مي كند:‌" مگر ما نوع و قرين شما نيستيم؟"22 در شماره 92 ایران نو می نویسد : " قدری تفکر نمایید که تفاوت خلقت ما با رجال چیست؟ خداوند غنی متعال ما را با مردان متساوی خلق فرموده"23 و در ادامه از این نیز فراتر می رود و زنان را در بعضی قوا از مردان بالاتر می داند: "... بلکه بعضی از قوای ما اضافه بر قوای مرد است...وفا و محبت ما به درجات از مرد بیشتر است. در هوش و ذکاوت از مردان برتری داریم..."24

مقام زن:

از آنجايي كه ديد نامناسب جامعه ايران در مورد زنان، آن بخش از جامعه را در پستوی خانه ها زندانی نموده بود، طایره برای رفع این تصورات باطل در مقالاتش بسیار تلاش می کند. سعی می کند شأن انسانی زن را در تصور خود زنان بازسازی نماید و با بیان مثالهای تاریخی مردان را به باور کردن توانایی های زنان نزدیک نماید. در همین زمینه است که می نویسد:" در تواریخ قدیم ایران حال نسوان تربیت شده مسطور و مذکور است که جنس نسوان بر حسب استعداد فطری و قوای خافی خود به ادای وظایف عالیه موظف و ممتاز بودند، و مقاماتشان به درجه ای رسیده بود که میان سلاطین فرس قدیم، خصوصا در سلسله سلاطین ساسانی، دو تن از شاهزاده خانمهای ایرانی25 به تخت سلطنت جالس بودند..."26 در مطلبی دیگر برای خودباوری زن ایرانی اینگونه می نویسد:" هوش و استعداد و قابلیت و مظلومیت و صبر و تحمل و وفاداری ما طایفه نسوان بر عموم اهل خرد و دانش و بصیرت واضح و آشکار شده..." 27

طایره حتی به زنان در مقابل رفتارشان هشدار می دهد، او بخشی از این شرایط بدی که زنان در آن گرفتار بودند را حاصل عمل خودشان می داند:" به هوش آیید و نظر نمایید که نوع شما در تمام عالم دارای صنایع و علوم و کسب و هنر و دیانت و امانت و صداقت و راستی و درستی و عصمت و عفت و تدین شده. آخر ای خواهران عزیز! قدری با اعمال و رفتار خود نظر نموده، انصاف دهیم که عمر شریف خود را صرف چه موهوماتی نموده.... غفلت و نادانی و جهالت بس است."28

در جایی دیگر طایره اینگونه مقام زن را بالا می برد:" ...قدری تفکر نمایید که تفاوت ما با رجال چیست؟ خداوند غنی متعال ما را با مردان متساوی خلق فرموده، بلکه بعضی از قوای ما اضافه بر قوای مرد است..."29

موارد فوق برخی از مطالبی بود که طایره خانم برای تغییر وضعیت زنان در جامعه در حال تغییر ایران برای هموطنانش برشمرده بود. می توان موارد دیگری نیز در مقالات او یافت اما مطالبی را که بیشتر تاکید نموده بود را بنده انتخاب نمودم. طایره در پایان مقاله ششم خود زنان ایران را دعوت می کند تا از اوهام و خرافت دور شوند و برای ساخن وطن خود تلاش نمایند، با سخنان پایانی او مقاله ام را به پایان می رسانم.

" حال می توانیم بگوییم که بی تقصیر بودیم، چون ایام خزان بود و باد خرافت وزیده بود، لهذا در کنجی خزیدیم. الحال که بهار معرفت و انسانیت و دیانت و علم و عدالت و اتحاد و نوعپرستی چهره گشوده و نسیم مروت و انصاف از هر سمت وزان است، چرا قلوب خود را از زنگار خرافت صیقلی ننماییم تا جلوگاه جمال معشوق دیانت و عدالت شود و دهقان اتحاد و یگانگی در مزرعه این ایران جدید تخم صلح و محبت عمومی بیفشاند و فیض ثمراتش به تمام بنی نوع برسد." 30

یادداشتها:

برای نوشتن این مقاله از مطلب خانم افسانه نجم آبادی در مجله نیمه دیگر بسیار سود جستم. در اینجا از زحمات ایشان قدر دانی میکنم.

1. مقاله " زنان عصر قاجار در عرصۀ اجتماع: مروری بر پس زمینه های فعالیت های سیاسی و اجتماعی زنان ایران " نوشته سوزین مک الرون

2. فاضل مازندرانی، تاریخ ظهورالحق جلد ششم – آقای نعمت الله ذکائی بیضایی در کتاب "تذکره شعرای قرن اول بهایی" تولد عصمت خانم را 1282 ه. ق/1865 م. نوشته است.

3. فاضل مازندرانی در کتاب ظهور الحق در مورد مادر عصمت خانم اینگونه می نویسد : " با رشادت و ذکاوت و اصالت و سخنور و شاعره در اندرون ناصرالدین شاه سمت منشی گری داشت، شاعری و مدیحه سرایی می نمود و زهره تخلص می کرد."

4. نعمت الله ذکائی بیضایی در "تذکره شعرای قرن اول بهایی" در مورد آزار و اذیت وارده بر عصمت خانم توسط شوهرش اینگونه می نویسد : "برای انصراف او(عصمت خانم) از این عقیده به تهدیدش پرداخت که اگر توبه نکندخواهدش کشت و چون از او جواب رد شنید با مشت و لگد به جانش افتاد و چون از این کار نیز نتیجه نگرفت روز دیگر او را در درگاهی اطاقی گذاشته، جلو آن را تیغه کرد و او را گفت که یا باید توبه کرده، از عقیده خود بازگردی و یا در پس دیوار جان بسپاری. طایره خانم چندی در پس این دیوار و درون آن دخمه بماند و از منفذ کوچکی که در بالای دیوار قرار داده شده بود برای تنفس استفاده می کرد و چون از این راه نیز فایدتی عاید نشد، وقت دیگر در شبی سرد و بارانی، پس از اینکه با چوب و شلاق وی را کتک کاری نمود، به پشت بامش برده، رها کرد و در به رویش ببست که یا باید از عقیده خود منصرف شوی و یا در میان برف و باران بمیری. ساعاتی برین حال بگذشت و باز اثری از انصراف حاصل نشد...(در وقتی دیگر به علت این که عصمت خانم به یکی از زندانیان بهایی غذا داده) پس از کتک کاری زیاد، وی را در اطاقی محبوس و منقل بزرگی از زغال نیمه سوز آتش کرده، درون اطاق گذاشت تا در اثر گاز زغال خفه شود..."

5. از جمله تلاشهای طایره در زمینه آموزش زنان را سهیلا وحدتی در مقاله "معمای رد پای طاهره در تاریخ زنان" اینگونه بیان می کند : " اما تاسیس مدرسه دخترانه دشواریهای زیادی به همراه داشت از جمله این مشکلات ضعف بنیه اقتصادی کشور بود که پیشرفت مدرسه را مانع میشد تا آنکه با کوششهای طایره خانم، حمایت بهائیان آمریکا به این مساله جلب گردید. در سال 1909 بهائیان آمریکا موسسه ای بنام انجمن آموزشی ایران و آمریکا (Persian-American Educational Society) تشکیل داده بودند که هدف آن صریحا کمک به مدرسه های بهائی در ایران بود. "

6. از اشعار طایره تعداد معدودی در دسترس است. آقای ذکایی بیضایی می نویسد:" از قرائن پیداست که اشعار زیاد سروده، ولی یا خود انها را مجموع نداشته و یا بعدا متفرق گردیده است..." برای آشنایی با سبک شعر طایره نمونه زیر را انتخاب نموده ام :

در ره عشقت ای صنم شیفته ی بلا منم / چند مغایرت کنی با غمت آشنا منم

پرده به روی بسته ای زلف به هم شکسته ای/ خاطر خلق خسته ای کز همگان جدا منم

شیر توئی شکر توئی شاخه توئی ثمر توئی / شمس توئی قمر توئی ذره منم هبا منم

نور توئی تتق توئی ماه توئی افق توئی / خوان مرا قنق توئی شاخه ی هبدبا منم

نخل توئی رطب توئی لعبت نوش لب توئی / خواجه ی با ادب توئی بنده ی بی حیا منم

فبله توئی صنم توئی دیر توئی حرم توئی / دلیر محترم توئی عاشق بینوا منم

من زیم تو نیم نم نی نه کمم ز هیچ هم / تا به تو متصل شدم بیحد و انتها منم

شاهد شوخ دلربا گقت به سوی من بیا / رسته ز کبر و از ریا مظهر کبریا منم

ماه عزار دلبرا طور تجلی تو را/ بی ارنی و لنترا مس می لقا منم

طایره خاک پای تو مست می ولای تو / منتظر عطای تو معترف خطا منم

7. نعمت الله ذکائی بیضائی، تذکره شعرای قرن اول بهایی، جلد دوم

8. مقاله اول طایره در روزنامه ایران نو با عنوان " لایحه یکی از خانمهای ایرانی" منتشر شد.

خانم ژانت آفاری در مقاله "تأملی در تفکر اجتماعی – سیاسی زنان در انقلاب مشروطه " شرحی از مقالات طایره خانم را بازگو می کند، ایشان در مورد مقالات طایره خانم اینگونه می نویسد: "در دوران دوم مشروطه... موانع جامعه سنتی و قوانین مذهبی که تعدد زوجات و طلاق آسان را می پذیرد نیز توسط برخی زنان روشنفکر در روزنامه های وقت زیر سوال قرار می گیرد. یکی از جالبترین این نوشته ها سری مقالاتی است که در روزنامه سوسیال دمکرات ایران نو، ارگان حزب دمکرات تحت نام مستعار زنی به اسم طاهره چاپ می شود. نوشته های طاهره در مواردی آثار مری ولستون کرفت Mary Wollstonecraft یکی از اولین مبارزین آزادی زن در اروپا را به خاطر می آورد..."

9. ايران نو، سال 1، شماره 17، 27 شعبان 1327/ 13 سپتامبر 1909

10. همانجا

11. ايران نو، سال 1، شماره 69، 4 ذيقعده 1327 / 18 نوامبر 1909

12. اينكه چه ديدي در آن زمان نسبت به زنان حاكم بوده، خود طايره در مقاله اي كه در شماره 69 ايران نو منتشر شده مي گويد:‌" هزار حسرت و افسوس كه ما طايفه نسوان را پست ترين خلق تصور فرموده از هرگونه تربيت، علم،‌ ترقي، صنايع، ديانت و امانت قرين خود چشم پوشيده و اين طايفه را از تمام كمالات صوريه و معنويه ممنوع داشته ايد..."

13. ايران نو، سال 1، شماره 17، 27 شعبان 1327/ 13 سپتامبر 1909

14. ايران نو، سال 1، شماره 65، 29 شوال 1327 / 13 نوامبر 1909

15. طایره در مقاله ای که در شماره 69 ایران نو چاپ شده در مورد تعلیم و تربیت اینگونه اظهار نظر می کند:" اول لازمه زندگانی از برای ما علم اخلاق است و الا تحصیل علوم بی نتیجه و علم بی عمل است."

16. چند همسری یا تک همسری، بعد از گذشت بیش از یک قرن هنوز بحث محافل حقوقی و فعالین حقوق زنان است. از جمله می توان به بحثی که در این اواخر در مورد لایحه خانواده در مجلس شورای اسلامی ایجاد شد، اشاره نمود.

17. ایران نو، سال 1، شماره 69، 4ذیقعده 1327 / 18 نوامبر 1909

18. طایره در مقاله ای که در شماره 84 ایران نو به چاپ رسیده عدم آموزش به زنان را نیز ظلم به زنان عنوان کرده است:" ای برادران وطن پرست! خودتان به نظر انصاف و دقت در اعمال و رفتار و کردار و ظلمهای بی حد و وصف نسبت به ما طایفه نسوان را ملاحظه فرمایید که ما بیچارگان تا چه اندازه تحمل جور و ستم و اعمال ناشایسته می کنیم... آخر علم قابلیات ما را در چه موقع امتحان فرمودید؟ کدام مدرسه از برای ما مظلومان تأسیس فرمودید؟ کدام معلم و معلمه تعیین نمودید؟..."

19. ايران نو، سال 1، شماره 65، 29 شوال 1327 / 13 نوامبر 1909

20. ایران نو، سال 1، شماره 69، 4ذیقعده 1327 / 18 نوامبر 1909

21. همانجا

22. ایران نو، سال 1، شماره 78، 14ذیقعده 1327 / 30 نوامبر 1909

23. ایران نو، سال 1، شماره 92، 4 ذیحجه 1327 / 18 دسامبر 1909

24. همانجا

25. اشاره به آزرمیدخت و پوراندخت است که در قرن هفتم میلادی در سلسله ساسانی به پادشاهی رسیدند.

26. ايران نو، سال 1، شماره 17، 27 شعبان 1327/ 13 سپتامبر 1909

27. ایران نو، سال 1، شماره 78، 14ذیقعده 1327 / 30 نوامبر 1909

28. ايران نو، سال 1، شماره 84، 24 ذیقعده 1327 / 8 دسامبر 1909

29. ایران نو، سال 1، شماره 92، 4 ذیحجه 1327 / 18 دسامبر 1909

30. همانجا (در پایان آخرین مقاله نوشته شده ادامه دارد، اما مقاله دیگری به دست نیامده است.)

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال
برگرفته از:
سایت آگاهی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.