رفتن به محتوای اصلی

مصاحبه ایران گلوبال با یک هنرمند پناهجو در ترکیه!
05.08.2010 - 15:25

بعد از انتخابات بحث انگیز خرداد ماه گذشته، موج خروج معترضین از ایران شدت گرفته است. در میان کسانی که مجبور به ترک ایران شدند می توان هواداران جنبش سبز، اقلیت های قومی و مذهبی، دانشجویان، فعالین حقوق بشر و حتی هنرمندان را نیز مشاهده کرد. یکی از هنرمندانی که بعد از این اتفاقات و دستگیری های بعد از آن از ایران خارج شده و اکنون در ترکیه بسر می برد، خواننده صدا و سیما، آقای مهرداد عشقی است. در ادامه مصاحبه خبرنگار ایران گلوبال، آقای فرزان فرامرزی را با ایشان می خوانیم.

- آقای عشقی لطفا در ابتدای مصاحبه خودتان را برای خوانندگان ما معرفی کنید.

* بنده مهرداد عشقی، پسر محمدعلی عشقی از استاتید خوشنویسی هستم. سال ۱۳۴۸ در طهران بدنیا آمدم. اصالتا زنجانی، هستم. در سال ۱۳۷۲ تحصیلات حقوق خود را در دانشگاه آزاد به اتمام رساندم. از سن ۱۴ سالگی به مدت ۴ سال به انجمن خوشنویسان ایران رفته و پس از طی دوره ممتاز خوشنویسی، موفق به اخذ مدرک ممتاز شدم.

همزمان در کلاس های نقاشی، طراحی و تذهیب نیز شرکت می کردم. از سن ۱۵ سالگی آواز را شروع کردم که البته در ابتدا تنها برای خودم می خواندم. بنده به موزیک پاپ بسیار علاقه داشتم اما بعلت جو حاکم بر جامعه در آن سالها و دید منفی ای که نسبت به این سبک موسیقی و كلا موسيقی وجود داشت، در ۱۸ سالگی در کلاسهای استاد حاتم عسگری شرکت کرده و ردیف آوازی موسیقی سنتی را در مدت ۶ سال فراگرفتم. حدودا نزديك به یک سال نیز توفیق این را داشتم که در کلاس های استاد شجریان شرکت کنم.

 - آغاز همکاری شما با صدا و سیما چگونه بود؟ آیا حرفه اصلی شما خوانندگی بود؟

* خیر. بنده از ۲۲ سالگی مشغول تدریس و تعلیم خط و نقاشی در آموزشگاههای خصوصی بودم. اما کار و حرفه اصلی من، تبلیغات بود. تبلیغات و دکوراسیون که تا همین اواخر و پیش از ترک ایران نیز همین کار را انجام می دادم. از سال ۸۳ بطور خیلی اتفاقی و به توصیه دوستان در تست صدای، صدا و سیما شرکت کردم و کاری را بعنوان تست خواندم که تصویب و تائید شد. بعد از آن من کارم را با صدا و سیما شروع کردم و یکی از چند خواننده رسمی صدا و سیما بودم که اجازه فعالیت و دريافت دستمزد و حضور در برنامه های تلویزیونی و رادیویی را داشتیم.

 - از آنجایی که صدا و سیما یکی از مهمترین سازمانهای دولتی ایران است و زیر نظر رهبری اداره می شود، طبیعتا برای استخدام در آن نیز باید حائز شرایط ویژه ای بود، آن شرایط چه بود؟ و آیا شما تمام آن پارامترها را در اختیار داشتید؟

* اصولا در تمام زندگی انسانی آرام، بی آزار و ساکت بودم. اگر در یوتیوب هم برنامه های تلویزیونی من را ببینید، متوجه می شوید که با تمام مجری ها و شبکه ها برنامه داشته ام و آدم کم توقعی بودم و البته هنوز هم هستم. ورود به صدا و سیما شرایطی می خواست که ابتدا به ساکنش در من بود آن ساکتی و یا بقول آنها وقار. ولی خب عکس این هم بوده خیلی ها بودند که اصلا این پارامتر را هم نداشتند اما وارد صدا و سیما شدند.

صدا و سیما از نظر من مانند یک مدرسه است. اجرای برنامه در صدا و سیما یک شرایطی داشت؛ ولی ابتدا به ساکن همانطور که قبلا نیز اشاره کردم، بنده ابتدا ۲ مدل تست دادم. بعد یک نمونه کار ارائه کردم. بعد این نمونه کار در شورای ۷ نفره که اعضای آن هر ۶ ماه يا يك سال عوض می شوند مورد بازبینی قرار می گیرد که بعد از تصویب شما می توانستید همکاری خود را آغاز کنید.

از این هفت نفر پنج نفر که واقعا کارشناس و هنرمند بودند اما دو نفر هم بودن که خب اصلا هنرمند نبودند و تنها برای نظارت آنجا بودند. نظرهای آنها بیشتر مناسبتی، ارتباطی، دینی، مذهبی، حكومتی و امنيتی بود. بعنوان اینکه ما داعیه دار فرهنگ و هنر ایرانیم و بایستی برنامه یا سریالی که پخش می شود، بعلت اینکه مخاطب عام داریم، عامه پسند باشد تا فردا و پس فردا کامنتها و نظرهای بد به تلویزیون داده نشود.

 - خب چه شد که تصمیم گرفتید از صدا و سیما و کلا از ایران خارج بشوید؟ دلایل خروج شما از ایران چه بود؟

* همانطور که اشاره کردم حرفه اصلی من تبلیغات و دکوراسیون بود. در تمام انتخابات هایی که انجام می گرفت مانند انتخابات گذشته شوراها، ریاست جمهوری، مجلس، همه حضور داشتم و برای ستادهای مختلف تبلیغات و پوستر چاپ می کردم. در ابتدا برای هر کاندیدا، از هر حزبی که بود بنده این کار را انجام می دادم.

در دوره ی اولی که آقای احمدی نژاد انتخاب شد همینطور مجلسی که بعد از آن تشکیل شد بنده مقداری جهت دار بودم، یعنی اگر کار تبلیغاتی می آرودند برای طرفی که دوست نداشتم، آن کار را انجام نمی دادم. ولی خب بطور جدی بعلت اینکه از کارهای آقای احمدی نژاد خوشم نمی آمد، و چون می دیدم که کارهای ایشان مملکت را بسوی نابودی می برد، رفتم و بعنوان یکی از چند مدیر تبلیغات با ستاد آقای موسوی کار کردم. که البته دیدارهایی هم با آقای کروبی و هم با آقای موسوی و هم با خانم رهنورد داشتم.

در همان زمان چند برنامه به من پیشنهاد شد که برنامه های میتینگ تبلیغاتی آقای احمدی نژاد بود. دو تا برنامه از آقای احمدی نژاد پیشنهاد شد که دستمزد خیلی خوبی هم پرداخت می کردند و ابتدا قبول کردم که بروم و برنامه موسیقی اجرا کنم که این برنامه ها یکی در ساوه و ديگری در اراک بود، اما بعد که فهمیدم این برنامه ها تبلیغات برای آقای احمدی نژاد و با حضور خودشان است نرفتم و برنامه را کنسل کردم.

بعد، از تلویزیون به من گفتند چرا این برنامه را نرفتی؟ و من هم گفتم اینجا روی بُرد سازمان نوشته "فعالیت تبلیغاتی برای ستادهای تبلیغاتی مختلف برای کارمندان و هنرمندان صدا و سیما ممنوع است" من هم برای همین نرفتم. بعد از آن از بنده سوال کردند که چرا با آقای موسوی کار می کنی؟ تبلیغ می کنی؟ همه را تشویق می کنی؟ بنده هم اعلام کردم که من تنها يكی از مديران تبلیغات ستاد ايشان هستم.

 - این قبل از انتخابات بود، بعد از انتخابات چه اتفاقی افتاد؟

* بعد از انتخابات و آن درگیری ها و بگیر و ببندها، یخه گیری های ما و اینکه تو چرا اینکارو کردی و تو چرا اون کارو نکردی شروع شد. بعد دو بار احضار شدم. بردند و آوردند. ابتدا صحبت، جدی کمی شوخی، مقداری طعنه و تهدید و البته مقداری هم نوازش! بعد از آن هم در تلویزیون مرا ممنوع الکار کردند.

جالب اینجاست که چند روز پیش شنیدم که توی رادیو ایران دو تا از آهنگ های من را به فاصله یک ربع پخش کرده اند. من اگر ممنوع الکارم چرا آهنگ من هنوز پخش می شود؟ آیا من فقط یک وسیله بودم؟ آیا ما هنرمندان تنها سیاهی لشکر بودیم؟ آن روزهایی که ما را می بردند در ستادهای رای گیری که در نقاط مختلف میدان می گذاشتند، از ما بعنوان برنامه پر کن استفاده می کردند خوب بودیم اما امروز ممنوع الکار شده ایم؟ تمام این قضایا باعث شد من تصمیم به ترک ایران بگیرم.

 - این احضارها توسط چه کسی و یا چه نهادی صورت می گرفت؟

* حراست صدا و سیما. من همه را فهمیدم که من را کجا می بردند، بغییر از یکی که نفهمیدم من را کجا بردند. صبح بردند و در اتاقی نگه ام داشتند. بازداشتگاه نبود، اما حدس می زنم یکی از ساختمانهای سازمان بود.

 - آیا همانطور که قبل از انتخابات بر روی شما فشارهایي بود که به نفع کاندیدایی خاص کار کنید، بعد از انتخابات هم این جو ادامه پیدا کرد؟

* بله بود. اینها می گفتند که احمدی نژاد دولت حاکمه یعنی اینکه قدرت دستشه و ما طبق سیاست های آن پیش میرویم. اگر جشنی تو مناسبت تقویمی ما هم نبود یکماه مانده به انتخابات یک جشن برپا می کردند و همه را دعوت می کردند و سکه می دادند، ما می فهمیدم که اینها قراره یه جوی را اینجوری درست کنند که مردم از حکومت فعلی راضی باشند و دلیلی نداشته باشد به کس دیگری فکر کنند یا رای بدهند. از این چیزها بود و کاملا هم ملموس بود.

- در زمان انتخابات کارمندان صدا و سیما چه نظری در مورد انتخابات داشتند؟ جو عمومی سازمان را در زمان انتخابات بیشتر به نفع کدام کاندیدا می دیدید؟

 - از اینکه مجبور به ترک وطن شده اید چه حسی دارید؟

* پرسنل تلویزیون بیش از اینکه فنی و تخصصی باشند، نظارتی هستند. یعنی از ۱۰۰% پرسنل صدا و سیما ۷۰% نظارتی و ۳۰% کارگردان، نورپرداز، طراح صحنه، عوامل و ... هستند و مابقی همه نظارتی هستند که ببینند ما ها چکار می کنیم، و چی میره رو آنتن. در میان مدیران جو البته بیشتر با احمدی نژاد بود؛ اما هنرمندان یا با کروبی بودند یا با موسوی و البته سهم آقای موسوی بیشتر بود.

 - آقای عشقی الان دقیقا چه مدت است که از ایران خارج شدید و آیا برای اینکه از ایران خارج بشوید با مشکلی مواجهه نشدید؟

* نه مشکل خاصی ایجاد نکردند من قانونی از ایران خارج شدم و دقیقا یک ساله که اینجا هستم.

* در ترکیه با تمام مشقات و مشکلاتی که هست، راضی ام بلاخره زندگی ادامه دارد. شاید اگر در ایران مانده بودم با مسائل و مشکلات خطرناک تری روبرو می شدم. اگر یک روزنامه نگار دستگیر بشود یا کشته بشود همه خبردار می شوند، اما با ما که برای خودشان کار می کردیم جور دیگر برخورد می شد و اگر هر بلایی هم سرما می آمد، کسی نمی فهمید. همانطوری که من یک بار نفهمیدم من را کجا بردند و بعد با چشم بسته در خیابان رهایم کردند. من از این می ترسیدم که با زن و بچه من چطور برخورد خواهد شد؟ می ترسیدم که در ۴۰ سالگی بچه ی من را یتیم کنند. برای همين جمع کردم و آمدم.

 - آقای عشقی شما خودتان را یک فعال سیاسی می دانید یا یک هنرمند؟

* من هنرمند هستم و با اینکه حقوق خواندم ولی از حقوق و سیاست حداقل در ایران بیزار بودم. اما هر هنرمندی هم بلاخره یک خط مشی و عقيده ای دارد و با کارهایی که ارائه می دهد می تواند اعتراض خودش را نشان دهد.

 - فرمودید که برای ستاد آقای موسوی کارهای تبلیغاتی انجام می دادید، آیا شما خودتان را عضو جنبش سبز می دانید؟

* خیر، من خودم را عضو جنبش سبز نمی دانم. شاید در تیمشان و گروهشان بودم. من فراتر از این رنگها، سبز، آبی و قرمز و ... اینها فکر می کنم. من تنها می گویم ایران. هرکسی حق اظهار نظر دارد و باید بتواند بهترین فکرش را در جهت اعتلا، آبادانی و پیشرفت ایران بکار بیاندازد. سبز در واقع رنگ جنبش اعتراضی مردم ایران به رژیم حاکم بود. با این تعریف بله، من هم سبز بودم اما هیچ وقت نه مچ بند سبز بستم نه هدبند سبز.

 - بعنوان آخرین سوال، چه پیغامی برای آن دسته از هنرمندانی که همکار شما بودند و شما را می شناسند و الان بهر دلیلی در ایران هستند و با صدا و سیما همکاری می کنند یا حتی مثل شما ممنوع الکار شدند، دارید که بدهید؟

* من نه می توانم بگویم کار کنید نه می توانم بگویم کار نکنید. فقط این را می توانم بگویم که اگر مردم دست به دست هم بدهند می توانند اعتراض خودشان را به نتیجه برسانند. صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، یعنی خود جمهوری اسلامی ایران، یعنی همه چیز این نظام مقدس جمهوری اسلامی از همین طریق به مردم القا می شود. آنها می خواهند اگر به شما در روز روشن می گویند شب است شما باور کنی که شب است! رسانه همچین قدرتی را دارد و مخصوصا صدا و سیمای ايران که دولتی است و شبکه خصوصی هم که وجود ندارد. این هست که باید مردم با هم باشند. مردم باید بدانند که تک نیستند و دولت ایران زندانی ندارد که گنجایش تمام مردم ایران را داشته باشه.

 فرزان فرامرزی - با تشکر از شما که در این مصاحبه شرکت کردید.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.