رفتن به محتوای اصلی

در برابر جنگ افروزی حکومت اسلامی در منطقه
22.07.2010 - 19:25

 

سالهاست که امریکا، فرانسه، انگلیس و ... از صدقه سیاستهای پان اسلامیستی و ماجراجویانه رژیم اسلامی، همسایه های دیوار به دیوار کشور ما شده اند و به اعتبار حضور آنها، شیخ های حاشیه آبهای خلیج فارس هم ساز گزافه گوئی های تجاوزطلبانه علیه منافع ملت ایران را سر داه اند.

حکومت اسلامی که با شعار جهانی شدن پا بمیدان گذاشت، در گام نخست، استقرار نظام اسلامی در ایران، متحمل شکست تاریخی و استراتژیک گردید و ملت ایران در خیزش بزرگ خود، جمهوری ایرانی را در برابر جمهوری اسلامی قرار دادند. واقعیت اینست که جمهوری اسلامی از منظر سیاسی، دینی، فرهنگی و اخلاقی سقوط کامل کرده است.

حکومت اکنون بر دو پایه ارگان های سرکوب وغارت سرمایه ملت ایران تعادل خود را حفظ کرده است و در جستجوی راه هائی برای پیشگیری از آرایش مبارزاتی جنبش ملی در مقابل کل نظام می باشد. یکی از راههای دور زدن تضادهای داخلی، راه اندازی جنگ خارجی و پیشمرگ اعراب فلسطینی و لبنانی شدن و پیگیری سیاست های ماجراجویانه در منظقه می باشد.

گرچه سران حکومت اسلامی از شعارهای تند و تیز و توخالی زمان خمینی عقب نشینی کرده اند ولی هنوز مبانی اندیشه های تسلط گرایانه و توسعه طلبانه اسلام سیاسی، موتور ایجاد تشنج و درگیری در منطقه می باشد و امکان شعله ور شدن درگیری های منطقه ای را نامحتمل نمی سازد.

آنچه که موجبات نگرانی ملت ایران و جامعه جهانی را فراهم ساخته است، همانا کوشش حکومت اسلامی برای دستیابی به اهرم هائی برای تداوم تحمیل حکومت قرون وسطائی به ملت ایران، صدور آن به دیگر کشورها و تبدیل کشور ما به پایگاه و ستاد تروریسم اسلامی در جهان است.

حکومت قرون وسطائی جمهوری اسلامی بلحاظ سیاسی، دینی و فرهنگی جاذبه و گیرائی برای اکثریت جامعه ایران و جامعه جهانی ندارد و از همینرو همواره به اهرم های تحمیق و تحمیل خود در عرصه داخلی و جهانی رو آورده است. تا زمانی که رژیم ماهیتا تجاوزکار کنونی در قدرت است، هرگز امکان جنگ داخلی و منطقه ای منتفی نخواهد شد.

حضور رژیم پان اسلامیست در منطقه استراتژیک خاورمیانه (کانون رقابت های قدرت های جهانی)، نقش مخرب و ویرانگر در سرنوشت مردم ایران و منطقه داشته است و خود عامل بازتولید تشنج، جنگ و درگیری های ملی و منطقه ای است.

جمهوری پان اسلامیستی برهبری خمینی – خامنه ای در سه دهه گذشته ضربات جبران ناپذیری بر جامعه، تاریخ و فرهنگ ایران وارد ساخته است. پس از اینکه ماهیت آزادی و ایرانی ستیز حکومت برای مردم آشکار شد، در یکسال گذشته ایرانیان به جهان نشان دادند که هیچ پیوندی با فرهنگ و منش فسیل های عصر شترچرانی ندارند.

مدافعان جمهوری اسلامی بدلیل منفوریت اسلام سیاسی، کوشش می کنند تا بتدریج زیر پرچم دروغین ایراندوستی و ملی گرائی بخزند و در همسوئی کلامی با جنبش ملی، از ایراندوستی ملت برای اهداف پان اسلامیستی استفاده کرده و جنبش ملی را نیز از مضمون ایراندوستانه، آزادیخوانه، سکولار و مردمی اش تهی سازند.

پان اسلامیسم در ایران، نه تنها ربطی به منافع ملی، تاریخی و فرهنگی ایران ندارد، بلکه بعنوان یک گرایش تاریخی ضد ایرانی در جامعه، در خدمت نفی زبان، فرهنگ و تاریخ ایران قرار گرفته است. سیاست حاکمان امروز، تداوم تاریخی سیاست های تجاوزکارانه بیابانگردان مغول از شمال و اعراب از جنوب به ایران است.

ما در آستانه قرن 21 هم هنوز شاهد روحیات خصمانه و تجاوزکارانه علیه ایران و ایرانی هستیم که در سیمای کریه پان اسلامیست ها، پان عربیست ها و پان ترکیست ها مشاهده می شود. وقتی ما به کردستانی می نگریم که عمرش بدرازای تاریخ می رسد، چون آینه ای نقش سه گرایش تاریخا تجاوزکارانه پان عربیسم، پان ترکیسم و پان اسلامیسم را به واضح ترین شکل در آنجا مشاهده می کنیم.

ما در دورانی بسر می بریم که سیاست های چند دهه آتی در ایران و منطقه را رقم می خورد و پیروزی و یا شکست جنبش ملی دمکراتیک در ایران می تواند نقش تعیین کننده در سرنوشت آزادی، صلح و دمکراسی در منطقه ایفاء کند.

اینروزها گمانه زنی هائی مبنی حمله نظامی به ایران از سوی برخی از کارشناسان سیاسی مطرح شده است که بحث حول سیاست اصولی نسبت به جنگ و کار آگاهگرانه در جامعه اهمیت ویژه ای می یابد.

ملت ایران هیچ منافعی در جنگ و دشمنی با دیگر کشورها نداشته و ندارد و اگر جنگی رخ دهد جنگی میان مدافعان حکومت اسلامی و دیگران است که بهترین گزینش سیاسی، نفی جنگ و جنگ طلبی و جلوگیری از رفتن جوانان و ایراندوستان در قتلگاهی ست که جمهوری اسلامی برایشان آماده کرده است.

مدافعان جمهوری اسلامی در 30 سال گذشته بکرات در عمل نشان داده اند که ایران و ملت ایران تنها ابزاری در خدمت اهداف پان اسلامیستی شان است و بس!

تجربه جنگ با عراق که نتیجه تحریکات خمینی مبنی بر تعویض رژیم پان عربیستی عراق با حکومت پان اسلامیستی بود، شعله های جنگ 8 ساله را برافروخت و کشور ما را نیم قرن بعقب راند، بیش از یک میلیون انسان از دو ملت ایران و عراق در آتش جنگ سوختند و جلاد جماران هم نتوانست "پرچم اسلام را در قدس باهتزاز درآورد".

آزادی و سربلندی کشور و ملت تاریخی ایران، هدف اصلی نیروی جنبش ملی می باشد و تفاوت جنبش آزادیخواهانه ملی با جنبش های ارتجاعی در اهداف آنهاست که یکی منافع ملی ایرانیان و آزادگی و خوشبختی شهروند ایرانی را جستجو می کند و دیگری از منظر اسلام و منافع اسلام (و نه ایران)، و تسلط دین و فرهنگ عرب بر جهان، مواضع سیاسی خود را تبین و تعقیب می کند.

در صورتی که جنگی رخ دهد، ملت ایران نمی تواند گوشت جلو توپ حکومت اسلامی شود و خود پایه های استبداد و بیدادگری در ایران را تحکیم کند. دشمنی هارتر و کینه جوتر از حکومت اسلامی در جهان امروز در مقابل ملت ایران قرار ندارد و از همینرو ما باید نخست با دشمنی که در خط مقدم جبهه ایستاده است تصفیه حساب کنیم و سپس دفاع از ایرانی آزاد و دمکراتیک برای رهائی از سیطره متجاوزین، شایسته بزرگترین فداکاریها می باشد و در خاتمه کلام؛ دفاع از ایران آری، ولی همسوئی با جمهوری اسلامی هرگز!

اقبال اقبالی 22.07.2010

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.