چندیاست که با شخصیتهای مختلف در رابطه با امر مهم گسترش جغرافیایی جنبش آزادیخواهانهی ایرانیان به گفتگو نشستهام و دیگربار تکرار مینمایم که تا روزی که جنبش تنها و تنها به تهران آنهم در میان دانشجویان و قشر روشنفکری جامعه اختصاص داردم حتی یک قدم عقبنشینی حاکمیت مطلقه ولایت فقیه انتظاری بیهود بیش نیست. موثرترین و عملیترین روش مبارزه با حاکمیت مطلقه در ایران- در حال حاضر- گسترش جغرافیایی این جنبش است که توان مقابله دستگاه استبداد دینی را فلج مینماید. چندی قبل در رابطه با چگونگی گسترش جغرافیایی جنبش چند مطلب کوتاهی را انتشار دادم و اصل در این امر مهم توجه به ساختار فرهنگی و اجتماعی و با درنظر گرفتن ویژگیهای تاریخی هر یک از مناطق است. برای پیشبرد طرح نیاز به شروع دیالوگ و گفتگوی فیمابین است، بعنوان نمونه کردستان یکی از بلوکهای قدرت تغییر برای ایران و منطقهای است که دارای سابقهی تاریخی، سیاسی و نظامی مهمی در ایران است و بطوری که میتوان کردستان را اولین منطقهی ایران بحساب آورد که میتواند با انسجام و اتحاد عمل بسیار بالایی عمل نماید، نمونه این انسجام و اتحاد عمل در طول سی سال گذشته به موارد مختلفی چون تحریم مطلق رفراندم، بهظاهر، آری یا نه به جمهوری اسلامی در سال 58، رای مطلق نه به آقای هاشمی رفسنجانی در دور اول ریاست جمهوری ایشان، تحریم مطلق انتخابات دور نهم ریاست جمهور، انتخابات دور دوم شوراها، تحریم همیشگی انتخابات مجلس خبرگان، اعتصابات متعدد در سی سال گذشته و تازهترین اعتصاب باشکوه 23 اردیبهشت در پی اعدام پنج زندانی سیاسی و ... میتوان اشاره نمود. نیازهای تاریخی سیاسی کردستان و پیامدهای آن سبب ایجاد و نهادینهشدن بینش سیاسی هوشمندانهای در لابلای تمامی بافتهای اجتماعی مناطق کردنشین گشتهاست. با این اوصاف و باتوجه به نیاز مبرم و حیاتی جنبش آزادیخواهانهی کنونی جا دارد که سران جنبش سبز بطور جدی و حسابگرانه دست همکاری و دوستی به سوی جنبش کردستان و دیگر نقاط ایران دراز کرده و بطور واقعی و میدانی همه با هم علیه استبداد دینی وارد مرحله نهایی مبارزه برای سقوط آن شوند.
در رابطه با کردستان و پیوند فیمابین دو جنبش کردستان و جنبش موسوم به سبز به باور من شایسته است که حداقل از طرف سران جنبش سبز در خارج از کشور، در این مقطع زمانی، پل ارتباطی لازمه را زد، بدون تردید در این خصوص توجه به کاراکتر سیاسی این منطقه و مناسبتها و ویژگیهای سیاسی، جامعهشناختی و روانی آن بسیار مهم و حائز اهمیت است. برای نمونه میتوان از 22 تیر ماه، سالروز ترور دکتر عبدالرحمان قاسملو و همراهانش در وین پایتخت اتریش، بدست تیم ترور جمهوری اسلامی ایران بعنوان روز ملی مبارزه با ترور یاد کرد و بدین شیوه با کردستان اعلام همدردی شود و ضمن ارج گذاشتن به شهدای راه آزادی و دمکراسی در کردستان، ترور، اعدام و سرکوب فعالین سیاسی و مدنی نیز در سطحی سراسری محکوم گردد.
بنظر میرسد که در حال حاضر دو چیز ضامن پیروزی آزادیخواهان خواهد بود، یکی اتحاد و دیگری بسط جغرافیایی جنبش و مبارزه علیه استبداد حاکم بر ایران.
کاوه آهنگری
06/07/2010
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید