رفتن به محتوای اصلی

24 ساعت تا 22 خرداد!
11.06.2010 - 09:10

22 خرداد

روز همپیمانی برای آزادی زندانیان سیاسی، آزادی بیان، برقراری دمکراسی و نفی دیکتاتوری در ایران

گرامی باد!

22 خرداد فرا می رسد و جامعه ایرانی و کوشندگان سیاسی در تکاپوی اعتراض به دیکتاتوری حاکم هستند. 2 روز پیش از 22 خرداد آقایان کروبی و موسوی طی بیانیه ای اعلام کردند که: "با عنايت به گزارش نمايندگان احزاب اصلاح طلب و نيز جهت حفظ جان و مال مردم اعلام می داريم راهپيمايی پيش بينی شده برگزار نخواهد شد."

اطلاعیه آقایان پیامد شکست مذاکرات و کوشش های جناح مغلوب حکومتی برای برگزاری تظاهرات قانونی بوده است. واقعیت اینست که اصلاح طلبان و جناح مغلوب حکومتی اندکی از مجموعه جنبش اعتراضی هستند و هرگز صلاحیت سخنگوئی از جانب مردم و جنبش های اجتماعی را نداشته و ندارند ولی بعنوان سخنگویان جناح مغلوب حکومتی و طیف اصلاح طلبان درون و بیرون حکومت، حق دارند هرچه می خواهند بگویند و انجام دهند. البته هنوز هم خود نمی دانند چه می گویند و چگونه نظام سیاسی – ایدئولوژیک فاشیستی را می خواهند اصلاح کنند؛ ناممکن را ممکن سازند و استبداد، تبعیض و ارتجاع متعفن را زیر رنگ و لعاب دمکراسی، مدرنیزم و ایراندوستی بسته بندی کنند؟!!!

اما باید حال را نگریست، گذشته شان را فراموش نکرد و نسبت به سمت گیری های آینده شان هوشیار بود تا هنگام بازکردن کادو اصلاح طلبان دچار شوک نشویم. بر ما مسلم است که اصلاح طلبان یک جریان فعلا همسو هستند. آنها ظرفیت های محدود و مطالبات معینی در چارچوب رژیم کنونی دارند و نگاه و راهکارهایشان منطبق و در راستای اهداف جناحی شان قرار دارد. حرکت برای آزادی، دمکراسی و نفی حکومت دینی در ایران نیز به استراتژی و تاکتیک های منبعث از روحیه و فرهنگ سلحشوری آزادیخوهانه ملی، دمکراتیک و ایراندوستانه نیاز دارد تا بتوان با سربلندی از جمهوری اسلامی گذر کرد.

مشی اصلاح تدریجی و گام به گام و درجا زدن در چارچوب قانون اساسی، به یک پرنسیب برای آقایان تبدیل شده است. آنها فراموش کرده اند که اعتبار آنها و جنبش کنونی بخاطر قانون شکنی ملت ایران(عبور از خط قرمز) بوده است. حضور میلیونی در خیابان ها و گوشمالی اوباشان ولی فقیه سراسر نظام را بلرزه درآورد و این نتیجه روحیه رزمنده نسل جوان ایران و اراده قاطع آنها برای برچیدن دیکتاتوری در کشور است.

مردم ایران برای مافیای ولی فقیه پشیزی ارزش قائل نشده و نسبت به نادیده گرفتن حق ملت در تعیین سرنوشت کشور اعتراض کردند.

این تفکر نیروهای درون جمهوری اسلامی(در چارجوب نظم کنونی آهسته برو، آهسته بیا) برای خودشان محترم ولی نمی توانند این روحیه را به جنبش تزریق کنند و فتوا صادر کنندد که چه بکنید و چه نکنید!

در باره لغو راهپیمائی سراسری بعنوان یک تاکتیک و در تناسب قوا و بسیاری ملاحظات سیاسی دیگر از سوی نمایندگان جناح مغلوب حکومتی، می تواند درست باشد؛ اما اصل اعتراض و حق رای و تصمیم گیری نیروهای متعلق به جنبش ملی، جنبش کارگری، جنبش زنان و جنبش دانشجویان نمی تواند نادیده گرفته شود و نمایندگان یک طیف حق ندارد از زبان دیگران سخن بگوید.

برای پیشگیری از تشویش اذهان عمومی باید بسمتی حرکت کرد که طیف های موجود در جنبش تریبون خود را داشته باشند و از قیم مابی پرهیز کرد و شاید بهتر باشد که آقایان کروبی و موسوی فقط اصلاح طلبان درون و بیرون حکومت را نمایندگی کنند و از رهبری دو طیف تعیین کننده جنبش کنونی؛ خانواده جنبش ملی و جنبش کارگری صرفنظر کنند.

و اما در رابطه با چه باید کرد، هیچ نسخه ای وجود ندارد، زیرا جنبش برای آزادی و دمکراسی و نفی تبعیض در جامعه آنچنان گسترده و متنوع است که اشکال گوناگون مبارزه را طلب می کند که هیکدام دیگری رد نمی کنند.

واقعیت اینست که اکنون مردم در کردستان آمادگی اعتصاب عمومی، در اصفهان آمادگی برای تظاهرات،در تهران برای تظاهرات و گوشمالی اوباشان و یا بخشی از ادارات و کارخانه ها آمادگی اعتصاب دارند و ... ولی شبکه سراسری هماهنگی جنبش های اجتماعی در ابعاد ملی و سراسری برای گذر از دیکتاتوری وجود ندارد و مسئولیت های سنگینی که بر دوش جنبش ملی و جنبش چپ قراردارد که عبارتند از:

1-انتقال بخشی از وزن سنگین جنبش از خیابان به محیط کار و زیست

2-حمایت و پشتیبانی بیدریغ از تشکل، سازماندهی و مطالبات جنبش های پیشرو و مدرن سیاسی اجتماعی دانشجویان، زنان و کارگران

3-پشتیبانی از رهبران عملی جنبش های اجتماعی در راستای هماهنگی مبارزات سراسری در کشور

4-استفاده از هر شرایطی برای تضعیف حکومت و تدارک عملی نه سرنوشت ساز به جمهوری اسلامی

5-گسترش جنگ فرسایشی از طریق سازماندهی تظاهرات، اعتصابات، بایکوت و ... با سمتگیری ایجاد اراده دمکراتیک ملی در برابر سلطه بوروکراتیک و ارتجاعی حاکم.

6-مبارزه برای برچیدن جمهوری اسلامی مصداق مبارزه برای حقوق بشر و حق طبیعی و دمکراتیک شهروند ایرانی ست که شکل و زمان آنرا نیروهای اجتماعی و پیشگامانشان در جنبش های اجتماعی دانشجوئی، زنان و کارگران تعیین می کنند و فراموش نکنیم که با توجه به تاریخ 30 ساله جنایات جباران علیه بشریت در ایران، قیام علیه جباریت حق ملت ایران است و بنظر می رسد که حکومت اسلامی بر آنست تا این گزینه را به ملت ایران تحمیل کند و زبان متمدنانه و صلح دوستانه جنبش کنونی را نمی شناسد!

11.06.2010

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.