رفتن به محتوای اصلی

برنامه پیشنهادی برای اردیبهشت هشتادونه
19.04.2010 - 19:12

 

به نام خدا

برنامه پیشنهادی برای اردیبهشت هشتادونه

1- راه پیمایی سبزهرپنج شنبه ازنزدیک غروب تا پاسی ازشب وراه پیمایی به سبک ایرانی مبتنی برشادی، امید وزندگی واستفاده ازمناسبت ها برای حضوردرخیابان

2- کارروی سپاه وحکومت دردوبعد:

اول- کارروانی روی پرسنل برای پیوستن به ملت متکی به سه زمینه

الف- شهدای جنبش وریختن خون جوانان بی گناه کشور

ب- تجاوزوشکنجه ووحشیگری علیه ملت درخیابان ها وزندان ها

ج- فساد ودزدی ازاموال مردم توسط فرماندهان فاسد سپاه

دوم- عدم پرداخت قبض آب به دلیل فتوای آقای خامنه ای و صورت حساب های مخابرات وایران سل دردو مرحله

یکم- دیرپرداختن قبوض مخابرات

دوم- عدم پرداخت

3- دعوت به کارنکردن دردومرحله:

اول- اعتصابات نیم تا یک ساعته به سبک لهستان، شروع با روزکارگر

دوم- اعتصابات یک روزه به سبک شیلی

درهردومورد هماهنگی با دعوت های زندانیان سیاسی

------------------------

متن پیاده شده روز یکشنبه 29 فروردین 1389

امروز درمورد شش موضوع صحبت می‌کنیم:

موضوع اول اینکه سایت سبز فتو به همّت جمعی‌ از بچه ها بوجود آمده است.سایت سبز فتو سایتی است که عکس‌های جنبش را در آن قرار داده اند. از شما دعوت می‌کنم که هم این سایت را ببینید و هم اینکه هرکسی اگر عکسی دارد در آرشیو کردنش در این سایت کمک کند،چرا که این قبیل کارها کمک خواهد کرد که مجموع اسنادی که و جود دارد،جمع‌آوری شود و قابل استفاده برای همگان باشد. سایت سبز فتو می تواند با سایتهای دیگری که شامل ویدئو،نوشتجات و سایر اسناد جنبش در آنها نگهداری می شود، تکمیل شود.

نکتهٔ دوم اینکه نامهٔ زندانیان سیاسی با امضای آقای سحرخیزبه دبیر کل سازمان ملل منتشر شده است.دراین نامه خطاب به دبیر کل سازمان ملل گفته شده است که در سفری که به ایران خواهید داشت،به زندان اوین بیایید و زندانهای ایران را ببینید و نقض حقوق انسانی‌ و بشری در ایران را مشاهده کنید.نکتهٔ دیگر در همین رابطه محکومیت آقای نوری زاد به سه سال و نیم حبس و ۵۰ضربه شلاق است. انصافا کسی‌ که تا همین چند ماه پیش،ظاهراًمشکلی‌ با حکومت نداشت ولی‌ اینطور پای اصولش ایستاده و مقاومت می‌کند، در خور تحسین است. مقاومتی که در بیش از ۷۰ روز انفرادی انجام داده و از انتقادی که به رهبری و مسیر انتخاب شده در حوادث پس از انتخابات داشته، بر نگشته است.

نکتهٔ سوم اینکه اعلام شد که دولت بیش از ۴۰هزار میلیاردتومان به شرکتها و پیمانکارن بدهکار است. یک عده آدم فاسد، نالایق و دزد مملکت را ورشکسته کرده اند، شرکت‌های بزرگ دولتی(مثل آذر آب،واگن پارس و پالایشگاه اراک و سایر پلایشگاهها در سراسر کشور) باعث شده اند که کارخانه ها با وجود هزاران کارگر توان پرداخت حقوق آنها را نداشته باشند و موج فشار روی آنها به کارخانجات بزرگی‌ که تحت پوشش دولت هستند،نیزرسیده است. همچنین سایت خبر گذاری ایلنا گزارش داده است که شرکت تهران پتو، ایران ترمه از هزاران کارگرش فقط ۲۰۰ نفر باقی‌ مانده اند که آنها هم ۶ ماه است که دستمزد دریافت نکرده اند.

نکتهٔ چهارم اینکه کاخ سفید آمریکا تایید کرد که نامه‌ای از آقای احمدی نژاد دریافت کرده است و اعلام کرده اند که قصد جواب دادن به رئیس جمهوری انتصابی ایران را ندارند. آقای احمدی نژاد تا بحال ۲بار برای آقای اوباما و یک بار برای آقای بوش نامه داده بودند و هر سه‌ بار راهم پاسخی از طرف سیاستمداران آمریکا دریافت نکرده اند. به هر صورت برای ذلت و بی خردی در سیاست خارجی‌ مثالی بهتر از آقای احمدی نژاد و اعمالش وجود ندارد.

نکتهٔ پنجم اینکه خانم رهنورد در نشست سبز زنان صحبت‌هایی‌ کرده اند که از مهمترین نکاتش پروژهٔ نیمه تمام دموکراسی در ایران است که باید با حضور زنان پیگیری شود که حرف بسیار درستی‌ است.پروژهٔ نیمه تمام دموکراسی در ایران وقتی‌ به مقصود و کمال خواهد رسید که حرکت زنان برای احقاق حق و حقوق مساویشان به نتیجه برسد.نکتهٔ دیگر درهمین رابطه آنکه آقای کروبی هم در دیداری که با خانوادهٔ بهاره هدایت داشته اند،تاکید بسیار درستی‌ کرده اند که برخورد خشونت آمیز پروژهٔ شکست خرده ای است. در واقع خشونت منطق طرف ضعیف تر است و حکومتها وقتی‌ که به مسیر خشونت ورزی و ایجاد فضای امنیتی برای حفظ خودشان می رسند ،درواقع کارآمدیشان پایین و پایین تر می رود و بحران ناکارآمدی گریبانشان را می‌گیرد. این همان مسیری است که وقتی‌ مقاومت مردم ادامه پیدا می‌کند،باعث فلج شدن و ساقط شدن حکومتها خواهد شد. صحبت آقای کروبی مثالهای بسیار خوبی‌ در مبارزات مردم در کشورهای دیگر دارد که شاید زمان دیگری به آنها بپردازیم.

اما نکتهٔ آخری که می‌خواهیم به آن بپردازیم،ادامهٔ بحثی‌ است که از چندین روز پیش آن را شروع کرده ایم و سعی‌ کردیم که تمام آکسیون‌هایی‌ را که بیش از وسی چند مورد بود و اینکه در ایران قابل اجراست(اآکسیون هایی‌ که یا تابحال در ایران انجام شده یا تجربهٔ کشور‌های دیگر است) رامورد بحث و برسی‌ قرار دهیم. بر اساس این بحثها ۴ سرفصل پیشنهاد شد که برای ماه اردیبهشت پیش رو(که تعطیلات ماه فروردین هم به اتمام رسیده و همانطور که در جریان هستید در فروردین ماه بیشتر این برنامه‌های ۱۰ دقیقه‌ اختصاص داشت به مرور کتابها و مطلب تئوریک تر و برسی‌ آکسیون‌های پیشنهاد شده) قابل اجرا می‌باشد.

این ۴سرفصل را خدمتتان عرض می‌کنم و تفصیل بیشتر آن را به روزهای آینده موکول خواهم کرد.

برنامه‌های پیشنهادی برای اردیبهشت :۱۳۸۹

سرفصل اول از دست ندان کف خیابان با آنچه که به راهپیمایی سبز معروف است، می باشد.

این راهپیمایی ها را می‌توان به راهپیمایی پنجشنبه‌ها و مناسبتها تقسیم کرد. در واقع کار ما در راهپیمایی سبز این است که از روشی که در چهارشنبه سوری، سیزده بدر و مواقع دیگر تمرین کردیم، استفاده ‌کنیم. به همان صورت پراکنده و در سراسر کشور و در هر محلی و منطقه‌ای کافی‌ است که غروب پنجشنبه از خانه بیرون آماده و با اتومبیل و‌ ایجاد ترافیک و حتی پیاده.امکان ندارد که حکومت بتواند آن را کنترل کند. آن چیزی که در بین ایرانیان معروف شده است به تظاهرات،یعنی‌ با شادی کردن و امید و زندگی‌ بخشی حضور خود را در هر کجا که خطری نداشته باشد و با کند کردن ترافیک،با بوق زدن یابا نشان دادن علامتهای جنبش از جمله نشان دادن و حتی شعار دادن و تهیهٔ فیلم آن به صورت برق آسا و پراکنده میتوانیم حضور خود را نشان داده و اعلام کنیم. همچنین در مورد مناسبت‌ها باید گفت که در ماه اردیبهشت روز کارگر و روز معلم یعنی‌ ۱۱و ۱۲ اردیبهشت را داریم که در روز‌های آینده راجع آن صحبت خواهیم کرد.

سرفصل دوم جنگ روانی‌ است به این معنی‌ که باید روی آدمهای حکومت،بخصوص نیروی انتظامی‌ ،سپاه و بسیج که ذیل سپاه قرار دارد،کار کرد. کاری که قبلا آن راتمرین کرده و انجام داده‌ ایم و در واقع تکیه روی سه زمینیه است:۱) شهدای جنبش است که به دست جنایتکارنی به شهادت رسیدند و این مساله را همواره باید به کسانی‌ که در این ارگانها کار می کنند درمیان گذاشته و نباید اجازه داد که این جنایتها از یادشان برود و در زمرهٔ جنایت کاران قرار بگیرند.این مؤثرترین وسیله برای ایجاد شکاف است.

2 )تجاوزها و جنایت است. تجاوز به پسران و دختران، جنایتها و شکنجه‌هایی‌ که چه در خیابانها انجام دادند و فیلمهایشان موجود است و چه در زندانها که صف هر آدم صادقی را از اینها جدا می‌کند.۳) فساد مالی در بین سران،رهبران حکومت و فرماندهان رده بالای سپاه که بهترین چیزی است که بدنه را جدا می‌کند.به هر حال جنگ روانی‌ بر اساس این ۳ مبناست.

نکتهٔ بعدی آکسیونهای سرفصل عدم همکاری است که برای شروع در ماه اردیبشت میتوانیم عدم پرداخت قبض آب را(که آقای خامنه‌ای جرأت کرده و در موردش فتوا داده است) در ماه اردیبهشت آغاز کنیم .قبض تلفن را هم که به سپاه مربوط است بر دو محور ابتدا دیر پرداختن قبض و سپس نپرداختن را شروع کنیم. دیر پرداختن قبض اولین دردسری است که برای سپاه ایجاد می شود.سعی‌ کنیم در آخرین مهلتی که امکان دارد قبض را پرداخت کنیم وبعدها که تعدادمان زیادتر شد و تمرین کردیم،میتوانیم به سراغ پرداخت نکردن قبض برویم. در آینده دوباره راجع این موضوع صحبت خواهم کرد.

سرفصل ۴ مربوط به اعتصابات است که می‌توانیم اعتصابات را با روز کارگر شروع کنیم،دعوتی که برخی‌ از دوستان انجام داده اند که همبستگی‌ با جنبش کارگری ایران و زندانیان کارگر و معلم در روز شنبه ۱۱ اردیبهشت است،به اینصورت که نیم ساعت از ساعت ۱۱ تا ۱۱:۳۰ هرکس در هرکجا که هست دست از کار بکشد(به سبک لهستانیها) یا بعدها بتوانیم به یک روز تبدیلش کنیم(به سبک شیلی).

تا فردا شاد،پیروز،موفق و سرافراز باشید

به امید پیروزی ایران و ایرانی

---------------------------------

متن پیاده شده روز شنبه 28 فرودین 89، 17 آوریل 2010 میلادی

سلام

امروز در مورد پنج موضوع صحبت می‌کنیم

تشدید اختلاف در داخل حکومت

خبرگزاری فارس از صدور حکم توقیف برای مهدی هاشمی، پسر آقای هاشمی رفسنجانی، خبر داده است. با حملات تازه‌ای هم که دوباره از سوی آقای محمد یزدی بر علیه هاشمی رفسنجانی صورت گرفته، به نظر می‌رسد که موج جدیدی بر ضد آقای رفسنجانی به را افتاده است و حتی پاره‌ای از محافل سیاسی در تهران احتمال حمله برای دستگیری آقای رفسنجانی را هم بعید نمی دانند. با توجه به این موضوع و همچنین ممنوع الخروج شدن آقای خامنه ای به نظر می‌رسد که کودتاچیان با حالتی تمامیت خواهانه تحمل مخالفان و یا غیر موافقان درون حکومت را نیز ندارند و گمان می‌کنند که می‌توانند تمام حکومت را یک‌جا در دست داشته باشند. به هر حال آنچه که به لحاظ مبارزاتی مهم به نظر می‌رسد این است که در مواجه با چنین حکومت هایی به قول جین شارپ باید لایه‌های مختلف قدرت را همچون برگ‌های پیاز از کانون قدرت جدا کرد و بر عکس در سمت اپوزیسیون و مخالفان تا جای ممکن اتحاد و یکپارچگی ایجاد کرد. اختلافات در درون حاکمیت و راندن طیف های مختلف از کانون قدرت اتفاق خوبی است که در آن سمت در حال رخ دادن است و خوشبختانه مخالفان حکومت هم در طی 10 ماه گذشته با بلوغی که از خود نشان داده و تمهیداتی که اندیشیده اند، همچون به رسمیت شناختن اختلاف‌ و تکثر و دست زدن به پلورالیزیم و همچنین موکول کردن حل اختلاف‌ها به انتخابات آزاد و صندوق رای، باعث شده است که در هر دو سو اتفاقاتی که لازمه ی پیروزی جنبش است یعنی اتحاد در سمت مخالفان و اختلاف در سمت حکومت روی دهد

حکم حکومتی سرپوشی بر فساد حکومتی

توقف پیگیری پرونده ی فساد اقتصادی آقای رحیمی، معاون آقای احمدی نژاد، با دستور و حکم حکومتی آقای خامنه ای، کاملاً نشان دهنده ی عمق فسادی است که در حکومت رخنه دارد. ظاهراً رقمی بیش از سی وچند میلیارد دلار اختلاس صورت گرفته است و فقط آقای احمدی نژاد قسم حضرت عباس خورده است که این پول صرف هزینه‌های انتخابات شده است. یعنی یک اختلاس برای یک کار خلاف قانون دیگر. آنچه که جالب بوده و عمق فساد را نشان می‌دهد این است که کسانی هم که خواهان پیگیری پرونده ی آقای رحیمی بودند همه ساکت شدند و به این ترتیب تعبیر زمان قاجاریه «کلام الملوک، ملوک الکلام» که ورد زبان چاپلوسان شاهان در قرن نوزدهم در ایران بود اکنون نیز رواج پیدا کرده و می‌بینیم که مجلس، قوه ی قضائیه و روزنامه های هوادار دولت به محض صدور حکمی از سوی آقای خامنه ای همگی ساکت می‌شوند و چشمان خود را به هر ناراستی می بندند. به هر صورت این ماجرا یکبار دیگر هم عمق عدم مشروعیت حکومت را نشان می‌دهد و زمینه ی خوبی است که می‌توان روی آن دست گذاشت مردم را به عدم همکاری و تحریم حکومت دعوت کرد. آقای خامنه ای بر سر عدم پرداخت پول آب از سوی مردم فَتوا می‌دهد که نماز و وضو و غسل مردم از نظر ایشان درست نیست، اما از دید ایشان میلیارد ها میلیارد اختلاس از پول مردم اشکالی ندارد

رابطه ی زنا و زلزله

پس از سخنان آقای احمدی نژاد در مورد گسل های شهر تهران که در‌واقع از زبان جن گیرها و فال گیرهایی که ایشان به آن‌ها گوش می‌کند نقل شده بود، حال نوبت به آقای صدیقی، امام جمعه ی تهران، رسید که دیروز در نماز جمعه افزایش زنا را عامل زلزله دانست و حرف‌هایی را مطرح کرد که تکرار آن‌ها را نیز شرم‌آور است. وقتی این کلکسیون را کنار هم می‌گذاریم متوجه می‌شویم که با چه قبیل مقامات و منصوبین حکومتی سر و کار داریم و تا چه حد این افراد به شعور، فرهنگ و عقل مردم توهین می‌کنند و بنابراین عزم ما را در گسل میان علم یک ملت و جهل یک حکومت راسخ تر می‌کنند و این گسل را عمیق تر. این مورد هم از موضوعاتی است که می‌تواند بسیج عمومی در حمایت از جنبش سبز را به همراه بیاورد. به هر حال باید گفت که حرف‌های آقای صدیقی یک برگ دیگری است از جهل این حکومت

پاسخ به یک انتقاد

یکی از دوستان در سایت ایران گلوبال راجع به ارائه ی خبرها از سوی من در برنامه، گفته‌اند که ما خود می‌توانیم از اخبار آگاه شویم و بهتر است که من در مورد آکسیون ها و برنامه صحبت کنم. ضمن تشکر از این دوستی که این تذکر را به من داده است باید این را بگویم که من دهها ایمیل به ویژه از سوی بچه‌های داخل ایران دارم که می‌گویند به دلیل بسته بودن کانال‌های ارتباطی و سختی رفتن به سایت‌های خبری همین خلاصه ی اخبار برایشان مفید است و تأکید می‌کنند که به این کار ادامه دهم. به‌خصوص آن دسته از دوستانی که اخبار را ایمیل لیست دریافت می‌کنند و با ایمیل لیست های خودشان به دیگر دوستان نیز ارسال می کنند. بنابراین ضمن عذرخواهی از این دوستمان باید بگویم که همین خبرها که سعی می‌کنم تفسیرها و تحلیل‌های کوتاهی را نیز به آن‌ها اضافه کنم برای برخی مفید واقع شده است . همچنین در این مدت سعی کرده‌ام که کارهایی را به این برنامه اضافه کنم که اولین آن‌ها در یکی دو شب آینده آماده خواهد شد و آن هم مربوط است به سووالات متداولی است که در مورد مبارزات بدون خشونت پرسیده می‌شود که به صورت فیلم 10 دقیقه‌ای طی چند شب ارائه خواهد شد و مجموع آن نیز ضمیمه ی برنامه خواهد بود. در این کار سعی شده است با توجه به تجربیات کشورهای دیگر سووالاتی که در مورد مبارزات بدون خشونت مطرح شده است را در قالب فیلم ارائه کنم

برنامه‌های سه ماهه ی اول سال

برای کارها و برنامه‌های سه ماهه اول سال که با پایان فروردین ماه باید به آن بپردازیم مجموع پیشنهادها را بررسی کردم و به نظر من چهار برنامه را می‌توانیم در دستور کار خود داشته باشیم 1- افشای مزدوران بر اساس چهار محوری که در روزهای آتی به آن خواهم پرداخت. 2- برنامه‌های حضور در خیابان و تقویت همبستگی عمومی. 3- برنامه‌های تحریم حکومت و عدم همکاری. 4-برنامه ی اعتصابات

راجع به این این چهار سرفصل و آکسیون هایی که راجع به آن‌ها بحث شده و مورد توافق قرار گرفته است را در روزهای آینده توضیح خواهم داد

تا فردا شاد، پیروز، موفق و سرافراز باشید

به امید پیروزی ایران و ایرانی

----------------------------------

متن پیاده شده روز جمعه 27 فروردین 89، 16 آوریل 2010 میلادی

سلام

امروز درباره هفت نکته صحبت می کنیم.

اول این که رییس جشنواره فیلم کن اعلام کرد که آقای پناهی فیلمساز سرشناس ایرانی را که در زندان به سر می برد را به عنوان مهمان به جشنواره کن دعوت خواهند کرد و از آنجایی که در جشنواره کن هزاران خبرنگار می آیند رسانه های دنیا به این خواهند پرداخت که در ایران هنرمندان بزرگی همچون آقای جعفر پناهی را در زندان نگه می دارند به اضافه نردیک به پنج هزار آزادی خواه دیگر.

نکته دوم این که درباره نظرسنجی مجله تایم درباره افراد تاثیرگذار در سال گدشته به همت ایرانی ها و همین طور دوستداران جنبش در خارج از ایران آقای مهندس موسوی رییس جمهور منتخب مردم ایران در صدر لیست قرار گرفته همین طور خانم رهنورد هم در ردهه های پایین تر قرار دارد و من امیدوارم این روند همچنان ادامه داشته باشد.

نکته سوم این که آقای خاتمی رییس جمهور پیشین ایران که برای کنفراس خلع سلاح هسته ای و سالگرد حمله اتمی به ژاپن عازم این کشور بود با حکم ممنوع الخروجی مواجه شده و حالا معلوم شده که فقط فعالین حقوق زنان و حقوق بشر و هنرمندان و مبارزین نیستند که باممنوع الخروجی مواجه می شود.

به نظر می رسد وحشت کودتاچی ها که آن ها را مجبور به خرید بدنامی این اقدام هم کرده است این که آقای خاتمی خارج بیایید و صدای او صدای جنبش سبز باشد و توجه دنیا را به این موضوع متمایل کند. همین این طور این اخباری که علی رغم این که آقای خامنه ای قول داده بوده از این اتفاق ها نیفتند نشان می دهد شخص آقای خامنه ای هم کنترلی بر خیلی از مسایل ندارد و او را کودتاچی ها راه می برند اگرچه که مسوولیت همه این سیاه کاری ها با اوست.

نکته بعدی در همین رابطه این است که سپاه هم در نشریه بصیرت خط و نشان کشیده که اگر بخواهند 22 خرداد راه پیمایی راه بیندازند من دستگیر می کنم و ار حالا وحشت شان را نشان می دهد غافل از این که باتوجه به سرکوب های خیابانی جنبش به سراغ آکسیون های دیگری رفته است که با حداقل خطرات و تلفات بیشترین صدمه را به کودتاچی ها بزنیم . و مشارکت عموم مردم در آکسیون های عدم همکاری اگر جلب شود هیچ کاری از دست کودتاچی ها بر نخواهد آمد. موکاسلی جک از رهبران مبارزه علیه تبعیض نژادی در آفریقای جنوبی حرف در پاسخ به دعوت به کارهای مسلحانه می گوید یک کار مسلحانه ممکن است خبر ساز باشد اما تحریم ها و کارهای عمومی که ما می کنیم تاریخ ساز است. ممکن است در خیابان رفتن میلیونی یک صخنه زیبا داشته باشد و خبر ساز هم شود اما آن چه تاریخ ساز است کارهایی است که حکومت را فلج می کند و امکان اداره کشور را از او سلب می کند در بخش های بعدی و روزهای آیند باز هم به این موضوع می پردازیم.

نکته بعدی این که طرح عسلویه که از بزرگترین طرح هایطرح‌های کشور بود علم شده که نود درصد پسنل اونجا کاهش پیدا کردند از چهل هزار نفر که در طرح‌های مختلف پترو شیمی‌ و گاز که در منطقهٔ عسلویه اجرا می شد به چهار هزار نفر کاهش پیدا کرده. خوابیدن طرحی به این بزرگی و وسعت نشان‌دهندهٔ افول سرمایه گذاری داخلی‌ و خارجی و خوابیدن کشور است به خصوص اینکه طرح‌های عسلویه برای استخراج گاز و پتروشیمی و سایر حوزه‌ها ارزش حیاتی برای کشور دارد.

نکتهٔ پنجم اینکه شرکت پترو ناس مالزی هم اعلام کرده که دیگر به ایران بنزین نمی فروشد همین طور شرکت رویال داچ شل و اینگل هم دو شرکت غربی هستند که اعلام کردند طرح هاان را در ایران متوقف می کنند و در همین راستا این خبر هم قابل توجه است که ایران دوازده کشتی سوپر تانکر نفتکش بزرگ خودش را به بیست کشتی افزایش داده که هر کدام دو میلیون بشکه نفت را حمل می کنند برای فروش تک محموله ای‌ که ناشی‌ از آن است که قراردادهای دراز مدت تر را کاهش دادند و روزانه حدود چهارصد هزار بشکه تا حالا کاهش پیدا کرده و ایران ناچار شده که بیست کشتی دو میلیون بشکه نفتی‌ در واقع روی دریا سرگردان داشته باشد برای فروش‌های تک محموله.

نکتهٔ ششم این که یک گزارش تایید نشده به دست من رسیده که در بهبهان مراسم اعدام قرار بوده بر گذار شود و مردم بهبهان هم مثل مردم سیرجان مراسم را به هم زدند و اجازه ندادند در ملا‌ء عام اعدام بر گذار شود و کار به سرکوب و گاز اشک آور هم رسیده به هر حال اطلاعات بیشتر در این مورد را در روز‌های آینده اگر تایید شود خدمتتان خواهم داد ولی‌ نکته ای‌ که از ذکر این خبر خواستم بگویم مخالفتی است که با حکم اعدم در کشور دارد پا می گیرد مخالفت درست و به جایی‌ که مبتنی‌ بر دفاع از حق انسانی‌ و جان انسانی‌ است و امیدواریم که بتوان کارزار مبارز با حکم اعدم را بیش از پیش گسترش داد .

نکته هفتم این که در مورد عدم پرداخت پول آب که بعد از فتوای آقای خامنه‌ای که مطرح کرده بود که خلاف شرع است

اگر کسی‌ پول ندهد و نماز آبی را که مصرف کنند و با آن وضو و غسل و

و عبادت کنند درست نیست این مسالهٔ که پرداخت پول آب می تواند راس اولویت‌های ما قرار بگیرد ضمن آن که کار کردن روی حد اقل دیر پرداخت کردن قبض تلفن و سپس و عدم پرداخت قبض تلفن که به سپاه وصل است و یا عدم پرداخت آب بها،برق گاز و سایر قبض‌های دولتی مسایلی است که روز‌های بد به آن می پردازم ولی‌ فعلا اولویت ما تمرکز روی آن چیزی که به سپاه مربوط است یعنی‌ تلفن و آب بهایی است که آقای خامنه‌ای جرات کرده فتوا داده در سایر زمینه‌ها و در این حوزه به خصوص بحث یازدهم و دوازدهم اردیبهشت روز کارگر و روز معلم مجموعا همون طور که دیروز هم خدمتتون عرض کردم پیشنهادات مختلفی‌ را که دریافت کردم مرتب خواهم کرد و در دو سه روز آینده خدمتتون ارایه خواهم کرد.

تا فردا شاد پیروز موفق و سر افراز باشید

به امید پیروزی ایران و ایرانی

----------------------------

سلام

پنجشنبه 26 فروردین 89، 15 آوریل 2010 میلادی

در مورد شش موضوع صحبت می کنیم؛

موضوع اول: قانون تنقیح قوانین که به شورای نگهبان رفته بود و به مجلس برگشت، با الحاق یک ماده، تصویب شد و براساس این مصوبه همه نهادهایی که قانون گذاری می کنند باید بفرستند به مجلس مثل شورای عالی انقلاب فرهنگی و دیگران باید قانون را بفرستند مجلس و به تصویب مجلس برسد، الا مجلس خبرگان، مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای عالی امنیت ملی و شورای نگهبان. که از بین این مراکز که در واقع همه به رهبری متصلند و در واقع جز مجلس خبرگان که خودش باید ناظر به رهبر باشد و البته نیست، بقیه منصوب رهبرند و زیر انگشت رهبری قرار دارند، می توانند قانون بگذارند و از بین این ها شورای عالی امنیت ملی شاید خطرناک ترینش است برای اینکه در حال حاضر دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی به روزنامه ها می نویسد که فلان موضوع کار نشود یا فلان موضوع مطرح نشود و از این پس اختیار خواهد داشت که قانون و مقررات وضع بکند و عملا با چنین اختیاری که شورای عالی امنیت ملی و مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای نگهبان دارند، در واقع هیچ قانونی ندارد و یک فرد به نام رهبری هر کاری بخواهد می کند و حرفش عین قانون می شود و ممکن است از سوی ارگان های منسوب به خودش حرفش تبدیل به قانون بشود. و طبق تعریف این یعنی استبداد.

با مصوبه امروز مجلس می توان گفت که استبداد در ایران که به نوعی در قانون اساسی نهادینه شده است شکل قانون مصوب هم پیدا کرد و در واقع یک استبداد تمام عیار قانونی شده در کشور حاکم است. به همین دلیل هم هست که به درستی مردم آنچه که اتفاق می افتد از چشم رهبر می بینند و وقتی هم که اعتراض می کنند، مستقیما متوجه شخص رهبری و آقای خامنه ایست که باید پاسخگو باشد به همه اتفاقاتی که در کشور می افتد.

موضوع دوم: اولین جلسه اوپک گازی بعد از تشکیلش، بدون حضور ایران برگذار شد. برخی معتقدند روسیه و قطر، ایران را رقیب شان می دانند و این داستان اوپک گازی که ایران اینقدر هم برایش تبلیغ کرده در اولین قدم با حذف ایران حرکت کرده است. کشور ونزوئلا آمار نشان می دهد که 21 درصد افزایش صادرات نفت داشته، در حالیکه ایران نزدیک به 400هزار بشکه در روز (20درصد) از قراردادهای صادرات نفتش را از دست داده است. می شود گفت که ونزوئلا که ظاهرا با ایران نزدیک است در مورد نفت به راحتی خنجر را به پشت ایران فرو می کند و خیلی جالب است که کسی از امثال آقای احمدی نژاد بپرسد که این دوستی با ونزوئلا و چاوز به چه درد می خورد. نکته دوم دو شرکت چینی سینوپک و چاینا اویل هم خبر رسیده که قرار است به ایران بنزین بفروشند بخصوص که خیلی شرکت های روسی، هندی و کویتی و سایر کشور ها فروش بنزین به ایران را متوقف کرده اند.

موضوع سوم: شرکت دایملر اعلام کرده است که از ایران می رود و دیگر قرارداد جدیدی امضا نخواهد کرد و 30 درصد سهام خودش در شرکت ایدم تبریز که موتورهای دیزلی بنز رو می سازند را هم برای فروش گذاشته است. به این ترتیب باید گفت کارخانجات بزرگی مثل گروه صنعتی خاور و شرکت ایران خودرو که تولید کنندگان کامیون، اتوبوس و مینی بوس های بنز هستند با مشکلات بزرگی مواجه خواهند شد و با هزاران کارگری که برای این کارخانجات کار می کنند. به هر صورت قطع رابطه شرکت دایملر با ایران که بیش از 40-50 سال در ایران کار می کرده، تحت تاثیر فشار دولت خانم مرکل در آلمان است که به بسیاری از کمپانی های آلمانی توصیه کرده و فشار آورده که با ایران قطع رابطه بکنند. آلمان بزرگ ترین شریک تجاری ایران است، و اولین واردات ایران از دنیا از کشور آلمان است و به این ترتیب شرکت های آلمانی یکی پس از دیگری از بازار ایران دارند بیرون می روند.

موضوع چهارم: 23 شرکت ترخیص کار در منطقه آزاد شلمچه دیروز تجمع اعتراضی داشتند به واگذاری تمام کارهای این منطقه آزاد به یک شرکت خصوصی و مشکلاتی که برایشان ایجاد شده با صدها نفر کارگری که دارند.

موضوع پنجم: برای راهپیمایی روز کارگر به خانه کارگر مجوز داده نشده است و این اولین باری است که حتی خانه کارگر را هم از برگزاری روز کارگر که روز شنبه 11 اردیبهشت ماه، منع کرده اند. به نظر می رسد کودتاچی ها از برگزاری روز کارگر وحشت دارند چرا که می ترسند که مردم و حامیان جنبش سبز از این فضا استفاده بکنند و همبستگی خودشان را با کارگران اعلام بکنند.

موضوع ششم: در رابطه با روز کارگر و روز معلم یعنی 11 و 12 اردیبهشت ماه است که سوال های زیادی آمده است که ما چه کارهایی را در این روز می توانیم انجام بدهیم.

اولین نکته: همبستگی جنبش سبز را باید با جنبش کارگری ایران و جنبش معلمان در این دو روز اعلام کرد.

دومین نکته: خواسته اصلی کارگران که در پاره ای از رهبران آن ها مثل آقای اصانلو که در زندان هستند، داشتن سندیکای آزاد است که این خواسته را باید پافشاری کرد. و همچنین خواسته معلمان که پاره ای از فعالینشان مثل آقای بهشتی در زندان هستند، باید بر درخواست آنها، داشتن اتحادیه های مستقل معلمی و افزایش حقوق معلم ها باید جنبش سبز همبستگی خودش را اعلام بکند.

سومین نکته: برای آزادی زندانیان کار و معلم محور بعدی است که جنبش سبز می تواند بر آن پافشاری بکند.

اما اینکه این سه خواسته را، یعنی همبستگی با جنبش کارگری و جنبش معلمان و پشتیبانی از خواسته های آن ها بخصوص داشتن سندیکای آزاد و افزایش حقوق معلمان و نهادهای مستقل معلمین و آزادی زندانیان دربند کارگر و معلم، چگونه ما می توانیم انجام بدهیم، و چه آکسیون هایی را می توانیم درپیش بگیریم بیشترین پیشنهاداتی که من دریافت کردم حاکی از اینست که غیر از تجمعاتی که می تواند در دانشگاه ها، مدارس و به طور پراکنده در سطح شهرها باشد، اما غیر از آن چون کارخانجات تعطیلند، روز شنبه 11 اردیبهشت پیشنهاد اینست که به سبک اتحادیه همبستگی در لهستان که اولین بار آدام میچنیک پیشنهاد کرد که اعتصابات 10-15 دقیقه ای زیر فشار سنگین کمونیست ها که همه چیز را کنترل می کردند انجام بدهند، پیشنهاد اینست که روز شنبه 11 اردیبهشت از ساعت 11 تا 30/11 صبح به مدت نیم ساعت همگان دعوت بشوند به اینکه اعتصاب بکنند. هرکس در خیابان است سرعت اتومبیلش را کم کند، ترافیک را متوقف کند، تا جایی که می تواند، اگر می توانند بوق بزنند، هرکس که مغازه دار است می تواند مغازه اش را ببندد و بیرون بایستند و به این ترتیب اعلام همبستگی بکند و هرکس که در اداره، شرکت ها، موسسات کار می کند، این نیم ساعت را به طور نمادین برای همبستگی با جنبش کارگران و معلمین دست از کار بکشد. در مورد این آکسیون، این پیشنهاد خوب روزهای آینده صحبت می کنیم.

تا فردا شاد، پیروز، موفق و سرافراز باشید

به امید پیروزی ایران و ایرانی

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال
برگرفته از:
ایمیل دریافتی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.