پشت در، دنیایی دغدغه با اوست. دهان به سخن اگر بگشاید، روزگارش زارِ زار است. او انگار برای زاری آمدهاست. از همان ایام که دیده به جهان گشود کارش این شده است. ابتدا در فراق دنیای فارغ از تلاشی که مادر برایش در بطن خود فراهم آورده بود، سپس در انزجار از آنهمه که قهار دنیایش را شکل میداد و خود او را روز به روز ذره به ذره بیخود و بیشکل میساخت.
بارها از خود پرسید که این آمدن، این پیوسته جستن، این نرسیدن، این سرخوردن، بیگمان برای این نیست که بیاید بخورد یا که خورده شود و بگذرد. هدفی، چیزی، مفهومی، غایتی باید در بطن این بیمفهومی خفته باشد، چونانکه او خود نیز روزگاری خاموش خفته در بطن مادر خود بود. به همین خاطر عمر را سراسر خوابش نبرد تا مبادا از جستن و دریافتن غافل ماند.
آیا آن همه، آن مفهوم، آن غایت خود غفلت نام نداشت؟! نه، او از این هیچ، از این غفلت نیز هرگز غافل نمانده بود، تنها نمیخواست باورش دارد. نکند او انسانی یا که حیوانی بیباور بود؟
باورهای خود را یک به یک شمرد: ...روشنایی را دوست میداشت، شکفتن را میپرستید، به آرامش عشق میورزید.... هان... همین... بیگمان ... همین... نه، این آن نبود که میتوانست باشد... اما... اما شاید بود؟!
خشنود شد، چهرهاش در باور این بیباوری شکفت. همین را میجست؛ آرامش را. به همین خاطر بود که کسی مرتب بر در میکوفت، و او بیآنکه در بگشاید، قفلی بر قفلهای بیشمارش میافزود، چرا که میدانست در پس این در گشودن دیگر جستنی میسر نخواهد بود.
اینچنین است که اکنون پشت در، دنیایی دغدغه با اوست و روزگارش زار زار است؛ حتی وقتی که لبخند گیج و گنگی بر لبانش آویزان است و چنین مینماید که انگار هیچ پریشان نیست و سخت خوشبخت است.
راستی آنکس که بر در میکوبد، چقدر صبر دارد؟ و همین در، اینهمه فشار و انتظار را از هر دو جانب، تا کجا، تا چند تاب خواهدآورد؟
***
برای این صفحه، همین صفحه که چنین سیاه میشود، جوانی جانی و قامت برومند درختی تباه شده است، درختی که خود همه جان و جانش برای تو و من، برای بچههای همسایهمان، بسا که بخشایش، بسا که زندگی، بسا که دوستی توانست بود.
در این صفحه، همین صفحه که جان دوست من است، خدای را، بگذار شاعر باشم و شرم آدمی را شعری شوم... باری، پیش از آنکه بیش برادری بمیرد، درخت را بگذار بگریم... درخت را!
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید