چند سالی می شود که هر از گاهی مقالات دکتر علی آبادی را در سایت های مختلف  فارسی زبان دنبال می کنم و صرف بر آکادمیسین بودن ایشان، تحلیل های سیاسی شان در مورد اوضاع و دگرگونی های منطقه علی الخصوص سوریه و عراق را بر سایرین مقدم دانسته ام. اما مطالعه چند مقاله اخیر ایشان در مورد عراق و نقطه نظرهای ایشان در مورد گروه داعش، مرا نیز همچون بسیاری دیگر بهت زده نموده است.

جناب دکتر در مقاله های اخیرشان دیگر خودشان را نه به عنوان تحلیل گر، بلکه به عنوان عضو تیمی معرفی کرده اند که مو به مو و قدم به قدم جریان روند جنگ گروه داعش و یا به قول خودشان انقلابیون عراقی که داعش نیز جزئی از آنها هستند را هدایت می کنند. به همین دلیل دیگر، روی سخن من با یک تحلیل گر سیاسی نبوده بلکه با عضو تیم هدایت گر مسائل سیاسی و نظامی منطقه می باشد.

سوالات زیادی هستند که در این میان  به ذهن هر کس خطور میکنند.

گروهی را که شما به نام انقلابیون عراق از آنها یاد کرده اید، البته منظور من فقط و فقط گروه چند هزار نفری داعش می باشد، چطور می شود که تنها به واسطه ادوات و اسلحه های سبک و خودروهای شیک تویوتا از سوریه وارد خاک عراق می شوند بدون آنکه هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی که حرکت هر جنبنده ای را می توانند ردیابی نمایند، آنها را شناسایی کنند و تا نزدیکی بغداد پیشروی می کنند، در حالیکه ارتش تعلیم دیده پنجاه هزار نفری عراق که به سلاح های مدرن آمریکایی مسلح بودند، توان مقابله با آنها را پیدا نمی کنند؟  طبق مصاحبه ای که خبرنگار نیویورک تایمز با این افسران ارتش داشته است،  دستوراتی که به این افسران، قبل از حمله داعش صادر شده بوده است مبنی بر زمین گذاشتن سلاح هایشان و عدم دفاع در مقابل داعش از کدامین مقامات بالادست صادر شده بوده است؟

ارتشی که دستوراتش را نه از حکومت عراق، بلکه به احتمال زیاد از بزرگترین سفارتخانه جهان یعنی سفارت آمریکا در بغداد با قریب به شانزده هزار کارمند میگیرد.

انقلابیون توصیفی شما حالا در شرف تسخیر بغداد می باشند، بدون آنکه با اقلیم خودمختار کردستان درگیری آنچنانی داشته باشند، می گویید، حرکت اخیر عراق تنها حرکت داعش نیست، بلکه این یک قیام مردمی بر علیه حکومت دست نشانده جمهوری اسلامی می باشد و اوضاع به نفع این انقلابیون میباشد تا رژیم نالایق و دست نشانده نوری مالکی را سرنگون کنند، چه کسی در به قدرت رساندن فردی نالایق و متقلب همچون نوری مالکی در عراق، جهت فراهم نمودن نارضایتی مردم از حکومت و زمینه سازی لازم جهت قیام مردمی علیه او نقش داشته است؟ چه کسی در کشتار اهل تسنن عراق به ویژه شهر بغداد به دست مزدوران سپاه پاسداران بعد از به قدرت رسیدن نوری مالکی نقش داشته است؟

در نهایت امر، همه این آماده سازی ها، آمریکا را رفته رفته به اهداف خود یعنی تقسیم و تجزیه عراق به سه منطقه مجزا نزدیک و نزدیکتر نموده است، تا هر چه راحت تر بنواند چاههای نفت را تخلیه نماید

جناب دکتر شما طوری انقلابیونتان را هدایت می کنید گویی در حال نوشتن یک بازی کامپیوتری هستید، از جمله زدن یکی دو خمپاره به منطقه سبز بغداد، حمله به فرودگاه بغداد و بمب گذاری در دفتر نخست وزیری، لابد موزیک متن این بازی کامپیوتری تان صدای ناله و شیون زنان و بچه ها و مردم بی دفاع بغداد خواهد بود.

 در آخر سخنم، حال که داعش به مرزهای ایران نزدیک شده است، کدامین سناریو در شروع جنگ دوباره ایران وعراق به اجرا گذاشته خواهد شد؟ آیا در آینده ای نه چندان دور از طریق شلیک چند خمپاره از داخل خاک عراق، توسط سپاه پاسداران و به اسم گروه داعش به داخل خاک ایران و یا بمب گذاری در مرقد امامان شیعیان به اسم گروه داعش که زمینه های حمله ایران و درگیر شدن در غائله عراق را فراهم خواهد کرد، چه کسانی در هدایت این امر نقش خواهند داشت؟ آیا همانهایی خواهند بود که موجبات اولین جنگ ایران و عراق را فراهم آوردند و با کش دادن آن جنگ نکبت بار از دو سال به هشت سال موجبات تضعیف هر دو کشور و تثبیت هر چه بیشتر رژیم ایران را فراهم نمودند؟

تیم شما را نمی شناسم، اما تیم ما متشکل افرادی هستند تجزیه طلب، خواهان فدرالیسم، چپ گرا، و و و که همگی با آمال و اهداف متفاوت وارد این تیم شده اند، اما دارای نقاط مشترکی هستند از جمله سرنگونی رژیم دیکتاتور ایران، هیچکدام از اعضای این گروه خواهان جاری شدن سیل خون در شهرهای ایران نیستند. اعضای این تیم خواهان جولان و جنایت انقلابیون تروریستی که در قطر به توسط مستشاران نظامی آمریکایی و با پولهای عربستان آموزش دیده اند در ایران نیستند.

 من نمیدانم سناریوی بعدی برای ایران چیست؟ آیا تجزیه ایران به شکل قبیله ای، همانند لیبی است، طوری که مدت های مدیدی احتیاج خواهد داشت تا دوباره سرپا بایستد؟ و یا تجزیه سیتماتیک به شکل عراق؟ و یا ایجاد جنگ و خرابی و وحشت و آوارگی همچون سوریه و در نهایت تن در دادن و راضی شدن مردم به همان دیکتاتوری قبلی یعنی جمهوری اسلامی؟

محمد احمدی زاده