رفتن به محتوای اصلی

بختیار را به قتل رساندند اما اندیشه ی او هر روز زنده تر می شود
08.07.2014 - 15:52

مصاحبه با منصور بختیار …

 
 
منصور بختیار

منصور بختیار

چندی پیش در آستانه صدمین سالگرد تولد دکتر شاپور بختیار فردی به جهانشاه بختیار ( نوه ی دکتر شاپور بختیار) در چند مصاحبه تلویزیونی و مطبوعاتی در فرانسه گفتگویی انجام داد و گفت که به دلیل انتقام پدر بزرگش دکتر بختیار به ایران رفته و سالیانی برای سازمان های جاسوسی سیا و موساد جاسوسی می کرده است. در این مصاحبه ها جهانشاه بختیار از انتشار کتاب خاطرات خود در آینده ی نزدیک می گفت و اینکه چگونه توانست به مقامات ایرانی برای جاسوسی نزدیک شود. کتاب جهانشاه بختیار با نام ” من ایرانی؛ جاسوس سیا و موساد” قبل از انتشار سر و صدای بسیاری ایجاد کرد که دلیل اصلی آن را می توان رابطه ی فامیلی نزدیک نویسنده ی کتاب با دکتر شاپور بختیار دانست.
 

انعکاس مصاحبه های جهانشاه بختیار جو بشدت منفی را علیه دکتر بختیار به راه انداخت و کمتر کسی نویسنده ی کتاب جهانشاه بختیار را مورد نقد و انتقاد قرار داد. برخی این موضوع را بهانه قرار دادند تا بتوانند به دکتر بختیار فحاشی کنند و تهمت بزنند.
بعد از دیدن و خواندن مصاحبه های جهانشاه بختیار نظر خودم را در باره ی مشکوک بودن چنین بیاناتی در آستانه ی صد سالگی تولد دکتر بختیار و همچنین در آستانه بیست و دومین سالگرد قتل او در فیسبوک ام نوشتم و مایل بودم که در این رابطه بیشتر تحقیق کنم تا در اختیار افکار عمومی قرار دهم. منصور بختیار یکی از بستگان و طرفداران دکتر بختیار که در خارج از کشور با او همکاری می کرد مطلبی در رابطه با هدف چنین افشاگری ها منتشر کرد که توجه مرا جلب کرد و به همین دلیل تصمیمم گرفتم با ایشان در این رابطه به گفتگو بنشینم.

آقای منصور بختیار سپاسگزارم از این که وقت تان را در اختیار من گذاشتید.
ابتدا مایلم که از زبان خودتان برای خوانندگان توضیح بدهید که چه رابطه ی فامیلی با دکتر دارید و آیا با ایشان کار می کردید؟
من نامم منصور بختیار و از خانواده ی بختیار هستم. یکی از عمو زاده های شاپور خان بختیار هستم. و از سال 1984 ایران را ترک کردم و پناهنده شدم. یکی از طرفداران نهضت مقاومت ملی و دکتر مصدق هستم. چه از زمانی که در ایران بودم مصدقی بودم و بعد که به خارج آمدم طرفدار نهضت مقاومت ملی بودم. من از سال 1985 از فعالین نهضت مقاومت ملی ایران بودم تا سال 1992 یعنی یک سال بعد از ترور دکتر بختیار که فعال نهضت مقاومت ملی ایران بودم
شما جز شاخه ی هلند بودید؟
بله من جز شاخه ی هلند بودم.
مسئولیت شما در نهضت مقاومت ملی ایران چه بود؟
من مسئولیت خاصی نداشتم بلکه گروهی دور هم جمع می شدیم و هر کدام ما کاری را انجام میدادیم. مثلا من برنامه ریزی تظاهرات ها و برنامه ریزی جلسات ماهانه را به عهده داشتم.
ارتباط شما با دکتر بختیار و نزدیکی تون تا چه بود؟
من در ایران یکی دو بار خدمت دکتر بختیار رسیدم. البته در آن موقع من خیلی جوان بودم. 16 / 17 ساله بودم و بعد از آن در سال 1986 من در پاریس دوسه بار ایشان را دیدم. یک بار هم ما ایشان را به هلند دعوت کردیم که در اینجا هم ایشان را دیدم. در واقع ارتباط ما بیشتر تلفنی و نامه نگاری بود.
خوب فکر می کنم الان می توانیم به موضوع مورد بحث یعنی کتاب جهانشاه بختیار بپردازیم. نظر شما در مورد مسائلی که جهانشاه بختیار در کتابشان عنوان کرده ست و گفته که او جاسوس سیا و موساد بوده چیست؟ تا چه حد فکر می کنید که این گفته ها حقیقت داشته باشد؟
ـ قبل از پاسخ به این سوال پاسخ بدهم اجازه بدهید من یک نکته ی مهمی را عنوان کنم. من اینجا فقط از طرف خودم به عنوان یک فرد صحبت می کنم و نه از طرف خانواده ی بختیار و یا از طرف یک جریان و یا اندیشه ی خاص. بلکه به عنوان یک فرد یک هنرمند. اینجا در ادامه ی سوال شما در مورد معرفی خودم اجازه میخواهم این را هم اضافه کنم که من در ایران نقاش بودم و اینجا هم به کار نقاشی مشغولم عضو انجمن هنرمندان هلند هستم و کارم نقاشی و مجمسه سازی ست. و اما سوال شما در مورد جهانشاه بختیار. فامیل بختیار فامیل بزرگی ست و ازدواج های داخلی زیادی هم داشتند و برای اینکه سوتفاهمی پیش نیاید باز هم تکرار می کنم که من نظر خودم را عنوان می کنم و نه نظر خانواده ی بختیار. نظر من در مورد حرف های آقای جهانشاه بختیار که گفتند “من بخاطر انتقام پدر بزرگم وارد ایران شدم و با موساد و سیا کار کردم که بتوانم به جمهوری اسلامی ضربه بزنم” حتی اگر این نظریه درست باشد که من فکر نمی کنم باید به جهانشاه بختیار گفت که در واقع این یک انتقامی ست از شخص پدر بزرگش و از نهضت مشروطیت و قانونمندی بختیاری و خدمتی ست به جمهوری اسلامی و آب به آسیاب جمهوری اسلامی ریختن چون از دیدگاه من چیزهایی که ایشان گفتند … بماند
چه چیزهایی؟ ایشان گفتند که به دلیل اینکه رژیم اسلامی پدر و مادرشان را کشتند خواستند انتقام بگیرند و با پرداخت ده هزار دلار به سفارت جمهوری اسلامی در بحرین پاسپورت می خرند و به ایران برمی گردند و طبق آنچه که من تا به حال از مصاحبه های ایشان خواندم ظاهرا جمهوری اسلامی هم می دانستند که ایشان نوه ی دکتر بختیار است اما بعد از مدت کوتاهی به ایشان اعتماد می کنند و وارد کارهای کلان بانکی و غیره می شود؟ نظر شما در این مورد؟
ـ من هم در این مورد مثل شما هستم. من کتاب ایشان را نخواندم اما آنچه که در مطبوعات فرانسه منتشر شد خواندم و مصاحبه های ایشان را هم گوش دادم نتیجه ای که من می گیرم این هست که دروغ هر چه بزرگتر باور کردنش هم راحتر است. تصور من اینکه که یک نفر خودش را راحت عضو سازمان های امنیتی و جاسوسی بزرگ دنیا کند جای سوال است و نشدنی ست. به قول خبرنگارروزنامه فرانسوی بیشتر به یک حالت جیمز باندی ست. یعنی اینها خارج از اندیشه ی یک آدمی شبیه به جهانشاه بختیار است. من تمام آن مطالبی که منتشر شد؛ خواندم و وقتی همه ی اینها را بغل هم میگذارم می بینیم نشدنی ست! البته طبیعی ست برای اینکه ایشان حرفشان درست از آب در بیایید حتما سازمان داده شده است. از نظر من اینها سندیت روی هر کارشان میگذارند و سعی کردند که چنان همه را طوری بغل هم قرار بدهند که خواننده باور کند عین واقعیت است. در نظر من اینهایی که تا حال شنیدم و خواندم با هم همخوانی ندارد.
همان خبرنگار فرانسوی که شما اشاره کردید در جایی دیگر هم گفته که همه ی این افراد واقعی هستند و با یک چمدان سند صحبت می کند؟
ـ ببینید اولا مقدار زیادی از این اسناد را ما هنوز ندیدیم و نمیدانیم چه هستند؛ فقط گفته میشه این مدارک را کسی در دست ندارد در نتیجه ما نمی توانیم بر اساس اینکه ایشان گفتند من سند دارم؛ فکر کنیم پس واقعیت است به نظر من چنین چیزی بیش از حالت جیمز باند است یعنی یک نفر وارد ایران شود با این رژیم و بعد هم اینقدر اعتماد کنند و آن هم به نوه ی شاپور بختیار؟ به تصور من اصلا تصور نشدنی ست و غیر ممکن است.
شما فکر می کنید علت اینکه نوه ی شاپور بختیار در این شرایط دست به چنین کاری بزند چیست؟
به نظر من یک موج تبلیغاتی را جمهوری اسلامی چند سالی است که آغاز کرده ست و خوب هم کار می کند. یک ماجرایی درون ایران و خارج از ایران. شما دیدید که چندی پیش در تلویزیون ایران یک سریال ساخته شد که به صراحت به سران مشروطیبت بخصوص به بختیاری ها توهین و بی احترامی میشود خاصه به لطف العلی خان امیر مفخم عموی شاپور خان و به برادرش. این دو مبارز بختیاری مشروطیت در بین مردم کمتر شناخته شدند و مردم بیشتر سردار اسد و صمصام السطنه را می شناسند. ولی اینها لطف العلی خان امیر مخفم که عموی بختیار است بیرون می کشند و می گویند که او انگلیسی هست. خوب دیدیم که خوشبختانه بختیاری ها اعتراض کردند و تو دهنی محکمی به رژیم زدند بطوریکه رژیم مجبور شد سریال را متوقف کند. سر دوم این ماجرا بخش خارج است که همان ماجرای جاسوسی جهانشاه بختیار که نوه ی شاپور بختیار است. یعنی در ایران عموی شاپور بختیار است حالا نوه ی شاپور بختیار که این بار نه جاسوس انگلیس بلکه جاسوس امریکا و اسراییل است.
اینجا سوال بزرگی به وجود میاید جهانشاه نوه ی دختری شاپور خان است و قاعدتا فامیل ایشان نباید بختیار باشد بلکه “جهانشاه صمصام بختیاری” باشد نه “بختیار”! چون پدر ایشان فامیلشان صمصمام بختیار بود. پس یک ماجرا در ایران بر ضد بختیاری ها و یک جا در خارج از ایران یک جا عموی بختیار جاسوس است و یک جا نوه ی بختیار چرا؟
به نظر من برای اینکه در سال های اخیر شاپور بختیار دوباره زنده شده و گلوی بریده شده شاپور بختیار دوباره حرف میزند.
یعنی منظورتون این است که اندیشه ی بختیار دوباره رشد کرده؟
حرف حق و اندیشه های شاپور بختیار این بار از دهان هزاران جوان ایرانی بیرون میاید. من بچه های ایرانی در اینجا می شناسم که تز دکترا و تخصص شان را بر سر ماجرا و اندیشه ی بختیار می گذارند جوان ها یاد گرفتند و رژیم می ترسد و کاری هم نمی تواند بکند در نتیجه یک راه می شناسد که کارزیما و شخصیت بختیار را خدشه دار و خرد کند. چه سودی می برد؟ خیلی راحت دست رژیم باز می شود که می تواند به مردم بگوید اینها همه از مشروطیت تا حال جاسوس بودند و تصویرروشن دکتر بختیار که روز به روز برای جوانان بیشتر مشخص می شود خدشه دار کند و دوم اینکه اپوزسیون ما کم کم دارد شکل می گیرد و به سوی یک اپوزسیون واقعی می رود و این در فضا حس می شود و اندیشه های دکتر بختیار مرکزیت این اپوزسیون است و از این طریق هم می تواند شک و دو دلی ایجاد کند و ضربه ای بزند.
یعنی منظورتون اینه که با چنین کاری برگ برنده ای خوبی برای رژیم خواهد بود تا بتواند همه ی تهمت های جاسوسی و وابستگی که به مبارزین میدهد نزد مردم حقانیت بدهد؟
کاملا درسته. کما اینکه می بینید که تقریبا همه ی شخصیت های آزادیخواه از سران مشروطه تا دکتر مصدق و دکتر بختیار و … همه از دید رژیم جاسوس اند. این یکی از شیوه های کلاسیک بد نام کردن شخصیت هاست. همه جای دنیا هم بوده اگر توجه کرده باشید برخی شخصیت های بزرگی را که خواستند خراب کنند یا از طریق زن یا فرزند یا نوه یا برادر و یا وابسته ی نزدیکی بوده ست.
منظورتون این است که همیشه سعی می کنند از طریق افراد خانواده و افراد کاملا نزدیک رخنه کنند تا بتوانند فردی را خراب کنند؟
کاملا درست است. و جمهوری اسلامی همیشه سعی می کند که از شیوه ی کلاسیک استفاده کند.
آیا فکر می کنید که بین پدر جهانشاه بختیار و دکتر بختیار خصومتی بوده است که جهانشاه قصد انتقام داشته است؟
آیا هیچوقت با جهانشاه بختیار دیداری داشتید؟
هرگز.
ایشان قبل از شما به خارج از کشور آمدند؟
تنها چیزی که میدانم این است که قبل از دکتر بختیار به خارج آمدند و احتمالا قبل از نخست وزیری چون مادر ایشان مریض بودند.
شما میدانستید که جهانشاه بختیار در ایران است؟
اصلا و به هیچ وجه.
یعنی حتی از طریق اخبار فامیلی هم مطلع نشدید که یکی از نوادگان دکتر بختیار در ایران زندگی می کند؟
نه. چون عده ی زیادی از فامیل و بستگان دکتر بختیار در ایران هستند و زندگی می کنند. و من هم ارتباطاتم بر اساس فامیلی نبود. ارتباط من هم با دکتر بختیار عمدتا در رابطه با نهضت مقاومت ملی ایران بود و در ارتباط با مسائل اجتماعی یا کارهای هنری که انجام میدادم و هر چند گاهی نظر ایشان را می پرسیدم.
یعنی شما فکر می کنید تلاش رژیم علیه شخصی که بیست سال است ترور شده و اصلا حضور ندارد؛ چیست؟
ببینید رژیم سعی می کند اندیشه ی قانون مند بختیار را که طرفدار پیدا کرده است خدشه دار کند. چرا از دکتر بختیار می ترسند؟ بنی صدر در پاریس است. افراد دیگری هم از اپوزسیون هستند ولی آیا ما دیدیم که رژیم بخواهد این افراد را بدنام کند یا دنبال این افراد برود؟ ولی مسئله دکتر بختیار هنوز رژیم را رها نکرده است چون مسئله مهمی ست. چرا بختیار را بعد از دو بار تلاش ترور به قتل می رسانند؟ ولی الان شخص بختیار نیست که از او بترسند؛ پس سعی می کنند که اندیشه ی قانون مندی بختیار را خنثنی کنند که گفت من میخواهم یک حکومت قانونی در ایران داشته باشم. کما اینکه می بینیم با علم کردن افرادی چون خاتمی یا موسوی یا روحانی که حرف از قانون می زنند سعی می کنند مردم را به دنبال خود بکشند.
شما به بنی صدر اشاره کردید؛ حتما اطلاع دارید که نشریه انقلاب اسلامی ارگان وابسته به بنی صدر ماجرای جهانشاه بختیار را بهانه ای قرار داد تا از این طریق به دکتر بختیار تهمت بزند و او را وابسته به عراق بداند. شما در این باره چه می گویید؟
کاملا درسته و این در جهت همان چیزی ست که من گفتم. شما می توانید به یکی از سایت هایی که مصاحبه هایی جهانشاه بختیار را منتشر کرده است مراجعه کنید بیش از 90 درصد کمنت ها فحاشی به دکتر بختیار است و کسی به جهانشاه بختیار کاری ندارد. حرف من همین است که این برنامه کاملا سازمان داده شده است. کما اینکه همان طور که قبلا هم گفتم این فرد نوه ی دختری دکتر بختیار است و فامیل ایشان باید ” صمصمام بختیاری” باشد؛ ولی ایشان چرا “بختیار” را انتخاب کردند؟ ببینید اول فیلم تلویزیونی مشخصی را پخش می کنند و بعد هم مصاحبه های گوناگون. در فیلم تلویزیونی ایشان خودشان را به نام جهانشاه بختیار معرفی می کند که جاسوس سیا و موساد بوده است. و تاکید هم کرده است که مدارک هم دارد. ( حالا چه مدارکی و تا چه حد درست بماند) ذهنیتی را در بیننده و خواننده ایجاد می کند و موجی شکل می گیرد که همه به دکتر بختیار فحاشی می کنند. تا زمانی که کتاب منتشر شود و به دست مردم برسد و کتاب را بخوانند مدتی طول می کشد. در این مدت هم خواننده با پیش داوری کتاب را میخواند و هم اینکه حرف ها تاثیر خودشان را بر روی مردم گذاشته است. و هم بهانه ای برای فروش کتاب!
معمولا وقتی که کتابی منتشر می شود؛ از طرف منتقدین ادبی و رسانه ای خوانده میشود و نقدها در رسانه ها منعکس می شود و یا با نویسنده گفتگو می شود. فکر می کنید چرا این کتاب قبل از انتشار به مطبوعات کشیده شد و اینقدر سر و صدا ایجاد کرد؟
دقیقا مسئله همین جاست. برای اینکه موج تبلیغاتی ایجاد شده بتواند تاثیر خودش را بر روی مردم بگذارد. چند دقیقه فیلم تاثیر بسیار بیشتری دارد تا یک ماه و نیم کتاب خواندن!
این دیدگاه از کجا ناشی می شود که افراد را بر سبب قرابت فامیلی ارزیابی می کنند؟ حتی اگر جهانشاه بختیار جاسوس باشد به بختیار چه ربطی دارد؟ چرا باید برخی بختیار را زیر سوال ببرند؟
این دقیقا یک مسئله ی فرهنگی ست که کاربرد خوبی هم در جوامعی مثل ما دارد. در اروپا ما شاهد هستیم که مثلا پدر کار خلافی انجام داده است ولی پسر وزیر است؛ کسی به کار پسر کاری ندارد فقط ممکن است که کوتاه در باره اش گفته شود. یعنی از هم جدا می کنند و هر کدام شخصی جداگانه است. ولی برای فرهنگ های شبیه به ما این دقیقا غذای خیلی خوبی ست. برای مثال ما با کسی مشکلی داریم به پدرش توهین می کنیم. یا در همین مورد مثلا جهانشاه بختیار جاسوس است هم بختیار جاسوس می شود و هم همه ی ایل بختیاری!
در مورد رستوران داری ایشان در امارت شما خبری داشتید؟
نخیر من اصلا اطلاعی نداشتم اما در این اواخر خبرهایی به من رسید که ایشان در چهار گوشه ی دنیا مدام در رفت و آمد بودند.
آیا به جز شما از خانواده ی بختیار فرد دیگری هم از خانواده ی بزرگ بختیار در این رابطه موضع گیری کرده ست؟
تا جایی که من اطلاع دارم خیر.
آیا با فرزندان دکتر بختیار یا همسرشان ارتباطی دارید؟
متاسفانه فاصله ها زیاد است.
شما در مطلب کوتاهی که در رابطه با جهانشاه بختیار موضع گیری کردید؛ جهانشاه بختیار را جاسوس جمهوری اسلامی معرفی کردید. اگر ممکنه در این رابطه توضیح بدهید؟
من بر اساس عملکرد و همین مسائلی که توضیح دادم و گفته های خود او. من در پاسخ به ایشان که گفته بودند من جاسوس امریکا و اسراییل بودم؛ به شکل ظنز ادبی نوشتم که اگر جاسوس جایی بودید حتما جاسوس جمهوری اسلامی بودید نه امریکا و اسراییل!

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.