پنج شنبه 8 بهمن1388:

متن خلاصه صحبتها: شش موضوع مطرح ميشود / اوّل، نطق ساليانه رئيس جمهور آمريکاست که به وقت تهران ساعت 5:30 صبح ايراد شد و آن بخشی از آن که به ايران مربوط ميشد دو بخش داشت، يکی اينکه آقای اوباما خودش را متعهد کرد و تاکيد کرد و قول داد که اگر حکومت ايران پيشنهادات جامعه بين الملی را نپذيرد، عواقب جدی برايش دارد و دنبال خواهد کرد آقای اوباما، و از طرف ديگر هم پشتيبانی آمريکا را از حرکت مردم ايران با عنوان "زنانی که پايشان را در خيابانها ميگذارند و برای حقوقشان راهپيمايی ميکنند" اعلام کرد و سعی کرد ايشان نشان بدهد که سمت مبارزه مردم ايران است و تاکيد کرد که اين جزو اصول و وظيفه آمريکاست که از مبارزات آزادی خواهانه در سراسر دنيا پشتيبانی کند / به هر صورت با اظهارات آقای لاوارف، وزير خارجه روسيه، که در لندن در اجلاس برای مسائل لبنان و يمن شرکت کرده، و گفته که روسيه نميتواند تا ابد منتظر ايران بماند، به نظر ميرسد که در کشورهای 5+1 منهای چين که هنوز بحث های زياد در موردش هست، تقريباً يک اجماعی هست تحريمهای جديدی را در ماه فوريه عليه حکومت ايران اعمال کنند / نکته دوّم، مصاحبه معاون وزير اطلاعات است که البته اسم ايشان معلوم نيست چيه و کی هستش، امّا حرفهايی را زده که غير از فرافکنی های رايج که شيوه مسئولين حکومت ايران است، که هر حرکتی را به خارجی ها نسبت ميدهند، يک روز آمريکا يک روز انگليس، فرانسه، اسرائيل، آلمان و ... امّا غير از اين بحثهايش، چيزی که برای من جالب بود اين بود که سطح اطلاعات اين آقای معاون وزير اطلاعات از فعاليتهای حتی علنی جنبش سبز، چون فعاليتهايی را که علنی نيست را نميدانند، امّا حتی فعاليتهايی که در سطح سايتها هست و هرکسی در اينترنت ميچرخد و سايتهای موجود را ميخواند، وبلاگها را ميخواند به راحتی ميتواند آنها را تشخيص بدهد، سطح اطلاعات اين آقا حتی از يک جوانی که اين سايتها را هم ميخواند پايين تر است و در اظهارات ايشان اشتباهات فاحشی هست که نشان ميدهد چقدر دستگاه اطلاعاتی ايران نادان است و چقدر بی اطلاع است از مجموع حوادثی که به عنوان مجموع حرکت مردم ايران ميگذرد / نکته سوّم، ياد آوری مراسم چهلم آقای منتظری در قم است که فردا از ساعت 3 تا 6 بعد نکته سوّم، ياد آوری مراسم چهلم آقای منتظری در قم است که فردا از ساعت 3 تا 6 بعد از ظهر در محل بيت ايشان در قم، واقع در بولوار شهيد محمد منتظری برگزار ميشود / نکته چهارم، مسئله اين فرمهای آماری و اين جدول خوشه بندی است برای پرداخت نقدی يارانه که اشکالات اساسی دارد و در بعضی نقاط مانند اردبيل منجر به اعتراض مردم شد چرا که خيلی خانوارها و آدمها در اين تقسيم بندی هايی که دولت گذاشته جا نميگيرند و از ابتدای کار اشکال دارند، برای همين آقای احمدی نژاد عقب نشينی کرد و گفت که بايد در اين جداول تجديد نظر بشود / اين خميری که دولت آب گرفته از همين ب بسم الله مشکل دارد و پرداخت نقدی يارانه با اينکه يکبار هم قبلاً فرمهای اطلاعات و آمار جمع آوری شده بود، نشان ميدهد که دستگاه بيوروکراسی دولت ناتوان است از اينکه چنين کار بزرگی را بکند و قابل پيشبينی است که آخر اين کاری که ميکنند، به سرعت بخش پرداخت نقديش به فساد و آشفتگی آغشته خواهد شد و در انتهای کار هم فقط حذف يارانه ها و توّرم و گرانی برای مردم به جا خواهد ماند / به هر صورت بايد منتظر بود که اين حوزه اعتراضات زيادی را در سطح جامعه بر بيانگيزد و امواج اقتصادی به سرعت به سياست هم سرايت خواهد کرد / نکته پنجم، بحث اعلامی است که مديرعامل شرکت زيمنس در جلسه مجمع عمومی سهامداران اين شرکت اعلام کرده و گفته به دليل مشکلاتی که کار با ايران و عواقبی که برای شرکت دارد به لحاظ پرستيژ شرکت زيمنس، تصميم گرفته اند که با ايران قطع رابطه کنند، اگرچه تجارت بيش از 700 ميليون دلاری زيمنس با ايران در سال کمتر از 0.7% از فروش ساليانه اين شرکت است و برای آن عددی نيست، امّا برای ايران عواقبی دارد، بخصوص برای صنايع برق و نيروگاهی و صنايع الکترونيک بخصوص برای صنايع برق و نيروگاهی و صنايع الکترونيک و مخابرات بشدت متاثر خواهند شد از اين تصميم زيمنس و بايد پذيرفت که اين تصميم زيمنس حاصل حداقل دو چيز است: يکی فشار دولت آلمان و اخطارهای مکرری که داده و از آن مهمتر مبارزه مردم ايران در مقابل شرکتهايی مانند زيمنس و نوکيا که ابزار سرکوب به حکومت ايران فروختند و پرستيژی که جنبش سبز در دنيا دارد و افکار عمومی را به هر کمپانی می آورد که بخواهد با دولت کودتا همکاری کند و به هر حال کمپانی بزرگی مانند زيمنس که در سراسر دنيا کار ميکند به مصلحت خودش توانسته اين بدنامی را برای خودش نخرد و با جمهوری اسلامی همکاری نکند / اين به ما نشان ميدهد که تحريمها و مقابله ما با شرکتهايی که با کودتاچيان همکاری ميکنند، ميخواهد آلمانی، روسی، چينی، آمريکايی و ... باشد، فرق نميکند، با جديت بچه هايی که در خارج هستند که به عمل می آورند و حرکت مردم ايران را به دنيا هم منتقل ميکنند، به سرعت

تاثير ميگذارد و کمپانی ها وادار به عقب نشينی ميکند / نکته ششم، بحث 22 بهمن است و دهه ای که عنوان دهه مقاومت مدنی در پيش است / همانطوری که قبلاً هم صحبت کرديم، اين فاز جديدی که داريم به آن وارد ميشويم، به دنبال دور دوّم خشونت ورزی کودتاچيان، که يکبار ديگر دارند کاربرد خشونت را تست ميکنند

و کاری هم که از دستشان بر می آيد اينست که هرکسی را که فکر ميکنند ممکن است فعال باشد، دستگير ميکنند، تهديد ميکنند، ارعاب ميکنند، بحث محارب بودن ميکنند، زندانی ها را ميگويند قطعاً تا 22 بهمن آزاد نخواهند کرد و اين خشونت ورزی را که شروع کرده اند، تمام اميدشان ايسنت که مردم را دلسرد کنند و مردم به خيابان نيايند / تجربه کشور ما و ساير کشورها نشان ميدهد که در مقابل اينگونه حکومتها تجربه کشور ما و ساير کشورها نشان ميدهد که در مقابل اينگونه حکومتها، وقتی بار اوّل خشونت ورزيشان را جنبش های اجتماعی و سياسی مقاومت ميکنند و سربلند از آن بيرون می آيند که جنبش اين کار را کرده، وقتی به دور دوّم خشونت ورزی ميرسد، اگر باز هم جنبش نشان بدهد که قادر است خودش را سرپا نگاه دارد و نميترسد و پيشروی ميکند، آنوقت وقتی تيغ خشونت ورزی کند ميشود، آنوقت بعد از بار دوّم تجربه همه جاها نشان ميدهد که چاره اي برايشان نميماند جز اينکه در مقابل جنبش عقب نشينی کنند و بخواهند خودشان را با دادن تلفاتی نجات بدهند / به اين دليل حرکت ما در اين دهه ای که پيش رو داريم بسيار مهم است برای اينکه جنبش به يکی از نقاط کليديش رسيده است، يک از آن گردنه هايی که اگر از آن با موفقيت و سلامت عبور کند، در واقع نميگويم ديگر برايش خطری ندارد، امّا يکی از دشواری های بزرگ را پشت سر گذاشته است / سوالاتی شده که استراتژی ما در دهه مقاومت مدنی چيست و چگونه حرکت ميکنيم، و اين کاری که در اين دهه ميخواهيم بکينم و آکسيونهايی که بچه ها دايماً پيشنهاد ميکنند، اينها در چهارچوب کلان در چه استراتژی جا ميگيرد، که اين را در روزهای بعد ادامه و توضيح ميدهمم که حرفهايی را که زده ايم مرور کنيم و به درستی بدانيم که اين حرکت بعدی ما چه حلقه ای از حلقه های حرکاتی است که تا الان کرده ايم و به اين ترتيب ميتوانيم به اهميت آن واقف بشويم.