رفتن به محتوای اصلی

نگاهی به اظهارات امروز مهدی کروبی
25.01.2010 - 17:10

اظهارات مهدی کروبی امروز بحثهای بسیاری را در درون محافل و رسانه های سیاسی برانگیخته است. قبل از هرچیز باید بگویم در اولین روز کاری هفته پس 9 ساعت کار باضافه ی 2 ساعت رفت برگشت، آسان نیست نشستن و نوشتن ولی از طرفی ننوشتن هم بمعنی میدان دادن به فضا یابی توهمات ناآگاهانه سیاسی و یا برنامه دار سیاسی و پروواکاتیو است.

هنگامی که چند ماه پیش بعنوان یک تحریم گر سی ساله انتخابات این رژیم، با صدای بلند داد زدم که من به مهدی کروبی رأی میدهم، که البته بعنوان نمادین چونکه فاقد مدرک رأی دهی هستم، بسیاری بمیدان پریدند و هر چه خواستند گفتند و اتهام زدند. اینک نیز یکبار دیگر با صدائی دو چندان بلند میگویم اگر همین فردا عکس کروبی را درحین تعظیم و دست بوسی مقام معزم رهبری هم ببینم بر حرکتی که کرده ام ایستاده ام و بیشتر از آن روز هم، بعنوان یک شهروند رأی اعتماد خویش را به کروبی داده و موسوی را نیز بدان می افزایم.

پس از اظهارات امروز کروبی، تقریباً پنج واکنش مختلف از طرف نمایندگان فکری یا گرو های مختلف فکری و سیاسی نسبت به اظهارات وی داده شد. گروه اول شامل ساده اندیشان سیاسی دلواپسِ سرنوشت جنبش سبز میشود که به حق نگران آن هستند که این جنبش در میانه راه قربانی زد و بند و معامله تقسیم قدرت شود. گروه دوم شامل آنان که با سنجیدگی این اظهارات را در راستای استراتژی جنبش سبز و راهبرد های آن تفسیر کردند و نکته جدیدی در آن ندیدند. گروه سوم شامل کسانی میگردد که دنبال دلیل مدرک میگردند تا ثابت کنند که موضع آنها، در انکار موسوی و کروبی از آغاز درست و بر حق بوده است. گروه چهارم شامل ماسک داران رژیم در انواع و اقسام ماسکهای اپوزیسیونی میشود که شروع به تخریب وی با اتهام وادادگی کردند تا او را به سوی واکنش های عصبی برانند، تا او را بتوانند به آسانی ضرب فنی و ناک اوت کنند. گروه پنجم، شامل کسانی میشود که خود مدعی مالکیت و متولی گری جنبش سبز مردم شده و دائماً شعار عبور از موسوی و کروبی میدادند و با این گمان که دیگر همه سنگر های دشمن درهم ریخته و هنگام دست یافتن به سریر قدرت برای آنان فرا رسیده است و تنها مانع را موسوی و کروبی می پنداشته یا میپندارند.

در همین شنبه گذشته، برای شرکت در اکسیونی اعتراضی که از طرف گروهی جوان و دانشجوی شهر( گوتنبرگ ـ یوتوبوری) که تحت نام کانون « کانون ندای مردم ایران» فعالیت میکنندبه شهر رفته بودم و در این سیاحت سیاسی ام حداقل با نمایندگان فکری 5 گروه سیاسی مختلف از اپوزیسیون، به گفتگو درآمدم. بدون استثناء، همه بر این عقیده بودند که جنبش از موسوی و کروبی گذشته است. برخی نیزهر گونه ربط دهی جنبش سبز را به ایندو از پایه انکار میکردند. نمی دانستم باید بر توهم اندیشی اینان بخندم و یا گریه کنم. در پایان بحث از همه آنها میپرسیدم که : خوب! جنبش سبز یا جنبش خلق و یا مردم از این دو عبور کرده است، درست! ولی بگوئید بکجا! رسیده است؟. برخی در برابر این سئوالِ غافلگیرانه به پته پته می افتادند و برخی بی هیچ تردید و تأملی گروه و جریان خود را یگانه متولی جنبش میدانستند و گروهی نیز بر این گمان بود که همه این چندین و چند میلیون که به خیابان ریخته اند هواداران آنها بوده اند. من با یک امید واری ساده لوحانه ائی با این اندیشمندان به بحث شروع میکردم و با این نیت که از آنها کمک گرفته و آنها را به اکسیون اعتراضی در روز چهارشنبه 27 این ماه علیه احکام صادره برای اعدام جوانان متهم به محاربه با نظام جلب کنم ولی با کمال تأسف می دیدم که این بزرگان چون عقاب در آسمان و هپروت خیال پرواز میکنند و این خرده کاریها را در شأن خود و سازمان خویش نمیدانند، باستثنای یکی از آنها، که آنهم نگاه ویژه خود را به چنین حرکت هائی داشت.

بهر روی من نمی دانم، جنبشی که به گمان این بزرگان سیاسی، از همان آغاز پیدایش و رویش خود، یا ربطی به کروبی و تبعاً موسوی نداشته و یا مدت هاست که از او و موسوی عبور کرده است، چرا باید برایش مهم باشد که این شیخ دمدمی مزاج چه میگوید؟ آیا بهتر نیست به پیکار خود برای استقرار جمهوری ایرانی اش ادامه دهد؟ آیا بهتر نیست این بار، خود پا به میدان نهد و مردم را به خیابان کشد و برای یکبار هم که شده توان فرماندهی سیاسی خود و میزان اعتبار مردمی خویش را به آزمون بگذارد؟

سون تسو، ژنرال نامدار عصر کهن ـ که برای من الگوی همیشه قابل استنادی از هنر فرماندهی رزمی می باشد ـ براین عقیده بود که فرمانده و ژنرال خوب آن ژنرال یا فرماندهی نیست که فقط به پیروزی خود و مدالهائی که بر سینه خویش مینشاند و یا میتواند بنشاند بیاندیشد بلکه آن ژنرال و فرمانده ای است که میکوشد با کمترین هزینه ممکن به پیروزی دست یابد و آنهم نه برای اینکه خود اشتهار کسب کند بلکه برای اینکه یا از سرزمین خود دفاع کند و یا برای اعتلا و عظمت آن بجنگد. این ژنرال نامی برای جان آدمها و برای آنچه که انسانها به صورت آبادیها و شهر ها ساخته بودند، ارزش قائل بود، در پیکار های خود که بالغ بر پانصد فقره میبوده و در همه هم پیروز شد بوده، اجتناب از ایراد تلفات نالازم جانی و مالی حتی به دشمنان متحارب خود را هدف قرار میداده است. ژنرالهای میدان ندیده ما که، نه به مسئولیت اخلاقی و سیاسی فرمانهائی که برای مردم صادر میکنند می اندیشند و نه از ابتدائی ترین محاسبه تاکتیک مبارزه سیاسی سر در می آورند، بهتر است قدری اخلاقی تر رفتار کرده و احساس مسئولیت سیاسی کنند.

بنظر من، چه موسوی و چه کروبی که در میان گاز انبر دسیسه ها و مانورهای کودتا گران از یکسو و فرصت طلبان سیاسی فاقد احساس مسئولیت و یا قمار بازان سیاسی ای گیر کرده اند که کوشش دارند آنهارا هل داده و به پرتگاه ماجراجوئی بیاندازند، تا کنون به بهترین وجه ممکن نقش خود را بازی کرده اند. در پیکار سیاسی در جریان امروز، اعتماد به رهبریت راهبردی جنبش، از اهمیت فوق العاده و «اکید استراتژیک» بر خوردار است. هرگونه بی اعتماد آفرینی نسبت به رهبریت راهبردی جنبش در حکم میدان دادن به مانورگران کودتا گر از یکسو و احساس مسئولیت ناپذیران حاشیه جنبش است که با توهم آفرینی خود ریسک ضربه به جنبش را افزایش میدهند.

من جز احساس تحسین نسبت به شهامت اخلاقی و درایت سیاسی ایندو مرد احساس دیگری نسبت به آنان نمیتوانم داشته باشم.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.