رفتن به محتوای اصلی

پاشنه آشیل
08.03.2012 - 22:28

پاشنه آشیل 

رفع تبعیض از مردمان گوناگون چهارچوبه جغرافیایی ایران و دفاع از آن در خدمت همبستگی عمومی ست، و بعکس ندیده گرفتن این تیعیضات و بدتر از آن اصرار بر ادامه آنها در زمینه های مختلف به ویژه  فرهنگ و زبان، سیاست و اقتصاد و حقوق و غیره - که از سوی حکومتها  همیشه پی گیری شده در خدمت تلاشی همبستگی عمومی است و لاجرم در خدمت جنگ داخلی و ویرانی و از هم پاشیدگی همه چیز.

برای همبستگی لازم است اعتماد متقابل ایجاد گردد، و این مهم وقتی تحقق مییابد که از خواسته های انسانی تبعیض دیدگان عملاً دفاع شود. از سوی تبعیض دیدگان نیز ضرورت دارد که سیاستهای قابل دفاع در سطح جهانی و همخوان با فرهنگ مدرن بشری پیش گرفته شود.
 نیروهای درحال کشاکش در این زمینه :

1- تبعیض و ضد تبعیض
2-دیکتاتوری و دموکراسی
3-خارج با حکومت
4-نیروی ضد تبعیض و خارج
5-کشاکش نیروی ضد تبعیض در داخل خود ( افراطیان و خرد گرایان)

 کشاکشی که میتواند جامعه ایران را به قهرا ببرد تضاد بین تبعیض و ضد تبعیض است. این نبرد با تاریخ تقریباً یک قرنی خود، اکنون میرود که سرنوشت ایران را تعیین کند. تضاد بین دیکتاتوری و دموکراسی، بین سرمایه و کار از کشاکشهایی ست که در صورت حل در جهت دموکراسی و عدالت اجتماعی رئال میتوانند موجب پیشرفت جامعه گردند. اما نبرد بین تبعیض و ضد تبعیض در حالت عدم شناخت پدیده ، و اتخاذ سیاستهای نادرست در رابطه با آن میتواند جامعه را به نابودی بکشاند. این تقابل در حقیقت بخشی از نبرد داخلی دموکراسی با دیکتاتوری ست و ضرورت دارد که در این چارچوبه دیده شود. 

چرا که عامل اصلی اعمال تبعیض دیکتاتوریست ؛ و بدون رفع تبعیض هم رسیدن به دموکراسی غیر ممکن است. با عدم حل درست تقابل نامبرده  جنگ داخلی ، نابودی دموکراسی و زایش دیکتاتوریهای کوچک حتمی ست. گیرم که این دیکتاتوریها به ظاهر دموکراسی های کوچک خوانده شوند ولی در ماهیت استبدادی آنها تغییری ایجاد نخواهد شد. دیکتاتوریهای کوچک وقتی به وجود نمیایند که تناقض " تمرکز" و "عدم تمرکز" در اصول کشور داری در داخل ِتضاد " دموکراسی با دیکتاتوری" حل شده باشد. از سوی دیگر نبرد « تبعیض و ضد تبعیض» با کشاکش "خارج با حکومت" نیز ارتباط دارد و در گیر است. ماهیت پدیده اول متناقض با شرشت پدیده دوم است. چرا که خارج تشکیل شده از آمریکا و حامیانش و حکومت هم،  ماهیت دیکتاتوری و فاشیستیش روشن است.

آمریکا و حامیانش در اندیشه تأمین منافع اقتصادی -سیاسی خود هستند و رفع تبعیض هدف آنها نیست بلکه وسیله ایست در هر حالت و شرایط و به هر طریقی برای دسترسی به منافع مشخص خودشان. مسیر درست حل این دو کشاکش از کانال حل تضاد دموکراسی با دیکتاتوری میگذرد.  جامعه هیچ راهی به جز اینکه همه تقابلها  - از جمله انتخاب آزادانه راه زندگی توسط مردم - را در داخل نبرد دموکراسی با دیکتاتوری حل کند، ندارد. چرا که مردمان گوناگون ایران قبل از اینکه سرنوشت خود را تعیین کنند ضرورت دارد که سرنوشت ایران را تعیین کنند. و این نیز بدون همبستگی عملی عمومی  و آنهم عملاً بدون اعتماد سازی متقابل ممکن نیست.

در صورت  مورد سوء استفاده قرار گرفتن نیروی ضد تبعیض توسط خارج، تلاشی جامعه و زایش دیکتاتوریهای کوچک پیش روست. به ویژه که جبهه ضد تبعیض در شناخت راه خود و اتخاذ سیاستهای درست در این برهه پیچیده ضعیف و کمتر دارای نیروی تواناست و به راحتی میتواند مورد سوء استفاده قرار بگیرد. نظریه ساختن کشورهای «بزرگ» - ایران بزرگ،کردستان بزرگ، ترکستان و توران بزرگ و دیگر بزرگ گرایی ها درحقیقت راه زایش دیکتاتوریهای کوچک است. گروههای افراطی در بین مردمان گوناگون تکیگاه پیش برندگان این اهداف اند. تئوریها و تشکلهای ساخت کنت تیمرمن (Kenneth Timmerman)‏  ها و نوچه هایشان تحت عنوان «حمایت از نیروی ضد تبعیض و دموکراسی»  و غیره همه در خدمت پیاده کردن این آماجهاست. اینان خیال میکنند با کودکان سیاسی سروکار دارند. کار «تعیین سرنوشت» انتخاب اکثریت مردم در پای صندوقها و خیابانهاست. نه کار این تلویزیون و آن رادیو و تشکل. آنان که امر « تعیین سرنوشت » را از این و آن قدرت گدایی میکنند اسارت و بردگی خود را امضاء کرده اند. مردمیکه «آزادی » خود را از قدرتهای بزرگ دریافت کند در حقیقت بردگی و اسارت خود را دریافت کرده است . بدون عمل مستقل، کسب آزادی ، آزادی نیست ، کسب بردگی نوین است. چشم به رویدادهای جهانی بگشایید و بدانید که چه میخواهید و چه نمیخواهید. تولکی دده سی خیرینه تویوق تورتماز: روباه به خیر و صلاح پدرش مرغ شکار نمیکند.

«حکومت» در پی سرکوب و هدایت حرکتهای ضد تبعیض است و «نیروی خارج» به دنبال تسخیر و هدایت آنها در جهت منافع خود؛ و آریاگرایان و مانندهایشان با تکیه بر مقولاتی چون  تام و « تمامیت»-گراییها، برای نفی این مبارزات حق طلبانه میکوشند. مسئولیت اعدام جوانان ضد تبعیض را بیشتر متوجه همرزمان آنان میدانند تا حکومت؛ و جنبش ضد تبعیض را  حرکت «تکه تکه کردن کشور» مینامند. نا آگاه از این مسئله که « تمامیت گراییها» ناقض حق «انتخاب» آزادانه راه زندگی مردمان گوناگون است و نیروی محرکه ی« تجزیه». به سخن دیگر دوستی خاله خرسه را پیش می برند.

غولهای جهانی، پنتاگون، برای تحقق اهداف خودشان بعد از پایان دوره جنگ سرد تجارب بسیاری در این زمینه اندوخته اند. چگونگی شرکت آنها در تغییرات جهانی و جهانی سازی- نه جهانی شدن- مؤید این نظر است. 
بعد از دیکتاتوری حاکم، گرفتار جنگ داخلی شدن و افتادن به دست دیکتاتوریهای کوچک یعنی مرگ آزادی و دموکراسی و عدالت اجتماعی . راه تعیین سرنوشت از دموکراسی و عدالت اجتماعی و رفع ستم ملی میگذرد، و بعکس. «استقلال عمل» ِ اعتماد ساز عنصر لاینفک این حرکت است.

نیروی ضد تبعیض از نظر اندیشه و سیاست در مناطق مختلف متاسفانه بسیار ضعیف است. از اینرو ضرورت دارد جوانان -که نیروی تغییر و آفرینش اند- با بررسی دقیق در انتخاب سیاستهایی که پیش میگیرند فوق العاده دقت کنند. بدون دسترسی به آخرین دستاوردهای جهانی در سیاست و رفع تبعیض و تشکل و مبارزه، بیگدار به آب نزنند. دیدگاههای سنتی و ضد علمی-انتقادی و خشونت آمیز را حلاجی کنید با درس آموزی از تجارب جهانی در مبارزه، راه و روش مستقل و مختص خودتان را برگزینید. * 

----
* برای آگاهیهای بیشتر به نوشته های آ.ائلیار مراجعه شود: 

http://iranglobal.info/v2/node/2592

 http://iranglobal.info/v2/nevisandegan/285

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

آ. ائلیار

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!