رفتن به محتوای اصلی

تحصن حزب همبستگی در دفاع از رضا شهابی
27.07.2014 - 15:31

 

 

مبارزه برای آزادی و برابری بدون یک دیدگاه جهانی امکان‌پذیر نیست

دوست ایرانی ما امید شمس در پاسخ به فراخوان حزب همبستگی جهت اشتراک در تحصن دفاع از رضا شهابی و دیگر آزاداندیشان دربند ایران، نامه‌‌ی پرمحبت به ما فرستاده‌اند که به نوبه خود دستان ایشان را به گرمی می‌فشاریم. از آنجایی که این نامه‌ حاوی نکات آموزنده‌ است، آن را در اختیار تمامی خوانندگان سایت همبستگی قرار می‌دهیم:

آنقدر نام ترا
بر هر ذره از تن خود نوشتیم
ای آزادی
که دیگر نخواهیم مرد
چرا که آزادی هرگز نمی‌میرد

رفقای حزب همبستگی، رفقای حاضر در تحصن،

در میان شما، کسانی هستند که من افتخار آشنایی و دیدار با آن‌ها را در سفرم به افغانستان داشته‌ام. در میان شما رفقایی هستند که در تاریک‌ترین روزها امیدبخش و راه‌گشای ما در مبارزه با استبداد و توحش بوده‌اند. امروز جمع شما پیامی به غایت مهم و حیاتی دارد:

حضور شما برای همبستگی با رضا شهابی، در حقیقت پیام همبستگی با تمامی کارگران جهان است. پیام همبستگی شما با کارگران جهان شما را از صفوف آزادی‌خواهان خیال‌پرداز و بی‌عمل جدا می‌کند. بی‌شماراند آن‌ها که دم از آزادی و برابری می‌زنند. آن‌ها خود را غرق در نوشته‌ها و تئوری‌های خیالبافانه‌ی خود کرده‌اند. و این در حالی است که دشمنان آزادی و برابری در خیابان‌ها، در شهرها، در قلب واقعیت، سنگر به سنگر جلو می‌آیند و عرصه  را بر مردمان جهان تنگ‌تر می‌کنند.

آن‌ها که خود را به لپ‌تاپ‌ها، به صفحات اجتماعی و نوشته‌های جسته‌گریخته شان دلخوش کرده‌اند  و امروز درکنار شما نیستند، هیچ تاثیری بر واقعیت نخواهند گذاشت. حقیقت این است که آینده را تنها و تنها رفقایی چون شما رقم می‌زنند که تنها به نوشتن، به حرف و به عرصه‌های پوچ و تهی از عمل اکتفا نکرده‌اند. آینده را رفقایی چون شما می‌سازند که خیابان را ترک نکرده‌اند، از جلال آباد تا تهران، از ریو تا آمستردام، از برلین تا کپنهاگ، تنها و تنها کسانی آینده را رقم خواهند زد که عرصه‌ی واقعیت، عرصه‌ی خیابان را برای جولان سیاستمداران هیولاصفت خالی نگذاشته‌اند.

در ۱۹۶۸، در قلب اروپا و در اوج ناامیدی نیروهای انقلابی، در اوج وابستگی و فساد احزاب سیاسی، یک معجزه رخ داد: «بهار جوانی». در سراسر اروپا، آسیا، آفریقا و آمریکا جوانان همچون آتشفشان فوران کردند. پایان عمر سازمان‌های فرتوت و تخیلی، احزاب رنگارنگ بی‌عمل را اعلام کردند و جهان را سرشار از نور و امید انقلاب کردند. در آن زمان تنها رمز پیروزی، پیوند میان دانشجویان و زحمت‌کشان بود. امری که امروز به فراموشی محض سپرده شده‌است.

Missing media item.
۲ اسد ۱۳۹۳: تحصن حزب همبستگی در دفاع از رضا شهابی و دیگر آزاداندیشان دربند ایران در شهر جلال‌آباد در مقابل قونسلگری رژیم پلید ایران

آنچه شما امروز به معرض دید عموم گذاشته‌اید، احیای ساز و کار اصیل انقلابی است. آنچه شما امروز به ما می‌آموزید اساسی‌ترین درس انقلاب است:

در مقابل استبداد، در مقابل افراطی‌گری، در مقابل تعصب کور، در مقابل توحش دولتی، در مقابل ستم بی‌پایان سرمایه‌داری، تنها راه پیروزی همبستگی جهانی و ارتباط مستمر میان دانشجو و کارگر است.

باید اعتراف کنم در جبهه‌ی آزادی‌خواهی در ایران این درس مهم به فراموشی سپرده شده‌است. گفتگوی میان دانشجو و کارگر یا به کلی قطع شده‌است و یا به حداقل ممکن رسیده‌است. پیام امروز شما، پایان‌دادن به این از خود بیگانگی ویرانگر و دعوت به احیای روش راستین نبرد انقلابی است.

رضا شهابی نماد تمامی کارگرانی است که تئوری انقلابی را نه از کتاب‌های بی‌شمار خاک‌خورده در قفسه‌های کتابخانه‌ها، که از بطن عملگرایی و از خلال مبارزه‌ی صنفی و طبقاتی آموخته‌اند. همین امر آگاهی سیاسی امثال رضا شهابی را به مراتب بالاتر از آن استادان پیر و خرف دانشگاهی قرار داده‌است که از پشت میزهای کهنه و از اتاق‌های نشیمن گرم و نرم خود برای انقلاب نسخه‌های مضحک می‌پیچند. چندی پیش و از درون زندان، رضا شهابی و شاهرخ زمانی و محمد جراحی طی نامه‌ای به رفیق خود منصور اوسانلو خواستند تا صد هزار دلار «پول‌های آلوده‌ای» را که از سوی سازمان‌های سلطنت‌طلب در اختیار او قرار داده شده بود تا «به هر شکلی که مایل است» برای «جنبش کارگری» ایران صرف کند، به این سازمان‌ها بازپس دهد.

Missing media item.

آن‌ها در نامه‌ی خود به منصور اوسانلو چنین نوشتند:

«با خبر شدیم در یک برنامه تلویزیونی که گفته می‌شود صاحبان آن مرتبط به تشکیلات پهلوی هستند، مبلغ قابل توجهی کمک مالی به اسانلو واگذار شده‌است تا ایشان در میان فعالین کارگری تقسیم کنند. ما به خوبی می‌دانیم حتی یک ریال از این پول‌ها نتیجه‌‌ی دست رنج صاحبان آن‌ها نبوده، بلکه برعکس، نتیجه‌ی استثمار امثال ما کارگران است... ما وقتی که از جنبش مستقل کارگری حرف می‌زنیم به این معنی است که نه تنها می‌خواهیم استقلال را در سیاست کارگری و تشکیلات کارگری حفظ کنیم بلکه به‌خصوص می‌خواهیم از نظر مالی مستقل و متکی به هم طبقه‌ای‌های خود باشیم....  ما می‌دانیم سرمایه‌داران میلیاردها، میلیارد تومان از استثمار کارگران سود به جیب می‌زنند، و در پروسه چنین سازش‌هایی بخش بسیار ناچیزی از آن را با برنامه‌ریزی دقیق برای تفرقه‌اندازی و گسترش‌پراکندگی میان کارگران و فعالین کارگری هزینه می‌کنند و از طریق این پول‌های آلوده، کارگران را تابع شرایط غیر انسانی موجود نگه‌می‌دارند، نتیجه این گونه سازش‌ها ادامه گرسنگی، سلطه سرمایه‌داران و فقر و فلاکت دائمی برای ما کارگران است، خصلت ذاتی سرمایه‌داران این است، هر ریالی که هزینه می‌کنند به عنوان سرمایه‌گذاری به حساب آورده و می‌خواهند هزاران ریال از قبل آن سود ببرد. در حال حاضر هدف سرمایه‌داران و دولت‌های حامی آن‌ها از پولی که می‌خواهند از طریق منصور اسانلو به کارگران یا فعالین کارگری بدهند این است که در دوره بحرانی جمهوری اسلامی به کارگران بگویند که مبارزه طبقاتی وجود ندارد، (و ما) یعنی سرمایه‌داران کارگران را استثمار نمی‌کنیم، و هیچ اختلافی میان کارفرماها و کارگران وجود ندارد، هر گاه چنین فکری را کارگران بپذیرند مبارزه منحرف شده و بقای سرمایه‌داری تضمین خواهد شد، یعنی سازش طبقاتی اتفاق خواهد افتاد... به همین دلیل و به این وسیله اعلام می‌داریم که نه تا کنون به ریالی از این نوع پول‌های آلوده نیازمند بوده‌ایم و نه فعالیت مستقل مان اجازه می‌دهد از این پس به آن نیازمند باشیم. همچنین به سایر فعالین کارگری هشدار می‌دهیم که از دریافت چنین پول‌هایی امتناع ورزند، چرا که قبول چنین پول‌های آلوده بطور خود کار دریافت‌کننده را از صف کارگری جدا کرده، به صف دشمنان کارگران متصل می‌کند.»

به شما اطمینان می‌دهم که در تمامی صفوف مبارزات آزادی‌خواهانه در ایران چنین سطحی از آگاهی و شعور سیاسی را نمی‌توان سراغ گرفت. پس بی‌شک تنها راه پیروزی برای همه‌ی ما و در هر کجای جهان اتحاد پایدار با صفوف پیشروی مبارزات زحمت‌کشان است.

Missing media item.
نهم دلو (٢٩ جنوری) از جانب «کمیته بین‌المللی علیه اعدام» به‌مثابه روز جهانی دفاع از زندانیان سیاسی ایران اعلام گردیده‌است. به مناسبت این روز در ۹ دلو ۱۳۸۹، «حزب همبستگی افغانستان» همزمان در شهرهای کابل، جلال‌آباد، مزار شریف و هرات تظاهراتی را در همبستگی با آزادی‌خواهان دربند ایران و علیه قتل‌عام زندانیان سیاسی به‌وسیله رژیم خونخوار جمهوری اسلامی به راه انداخت.

آنچه در ماه‌های اخیر در انتخابات افغانستان رخ داد به همه‌ی نیروهای آگاه و مبارز و مستقل ثابت کرد که صاحبان قدرت و ثروت با تمام اختلافات ظاهری خود، وقتی موجودیت شان و اصل ریاست خود بر مردم را در خطر ببینند، بر تمامی شعارهای پرطمطراق خود تف کرده با هم متحد می‌شوند.

پس چرا زحمت‌کشان، کارگران، دانشجویان و تمامی گروه‌های تحت ظلم و ستم با هم متحد نشوند تا بساط ظلم را نه تنها در افغانستان و ایران، که در تمام جهان برچینند. راهی به جز آنچه شما پیش رو قرار داده‌اید، وجود ندارد. همبستگی میان کارگران، گفتگو و آموختن متقابل دانشجویان و کارگران از یکدیگر و شکل‌دادن به جبهه‌ای جهانی برای مبارزه با ستم.

دست یکایک شما را به گرمی می‌فشارم و از شما صمیمانه سپاسگزارم که پرچم مبارزه با ظلم را در هر کجای جهان فارغ از رنگ و نژاد و زبان برافراشته نگه‌می‌دارید. بی‌شک این اقدام شما ترس و واهمه را بر وجود پلید ظالمان خواهد افکند و آغازی برای روزهای روشن خواهد بود.

پیروزباد زحمت‌کشان جهان! 
نابودباد ظلم و استبداد! 
زنده‌باد انقلاب!

رفیق قدردان شما،

امید شمس

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

انتشار از:

آ. ائلیار

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.