پس از سی و پنج سال حکومتِ ظالمانه، ضدعقلانی و ضددموکراتیک در ایران، امروز رژیم جمهوری اسلامی در پی مقاومتِ مداومِ مردمی و زیر فشارهای سنگینِ بینالمللی به زانو درآمده است. به همین دلیل است که کلیتِ رژیم به طور عام و «اصلاحطلبان» و «اعتدالطلبان» حکومتی به طور خاص دستبهکار شدهاند و دوره افتادهاند تا با دادنِ باجهای سنگین به قدرتهای خارجی از یک طرف و ایجادِ برخی آزادیهای اجتماعی در داخل از طرفِ دیگر زمینه عبور به فازِ جدیدی از جمهوری اسلامی را فراهم کنند. آنچه در این فرآیند قرار است تغییر کند مقادیری از ظواهرِ کار است؛ وگرنه کلیتِ سیستمِ نادرست کماکان برقرار خواهد ماند و ساختارِ سیاسیِ جمهوری اسلامی بدونِ تغییر قابلتوجهی به کارِ خود ادامه خواهد داد. در چنین شرایطی، بر ماست که با همبستگی بر مبنای حقوق بشر و بر اساس اصول دموکراتیک و از طریقِ روشنگری و فشارِ سیاسی/مدنی بر رژیم نگذاریم تا حیاتِ منحوسِ این رژیم اهریمنی بیش از این ادامه یابد.
در روزگاری که قسمتِ اعظمِ دنیا در آتشِ استبداد میسوخت، ما ایرانیان با بر پا داشتنِ انقلابِ مترقیِ مشروطه در بیش از یکصد سال پیش به استقبال حکومت قانون بر اساس سکولاریسم و دموکراسی شتافتیم. در این یکصد و خردهای سال، مبارزه برای استقرار سکولار دموکراسی در وطن کماکان ادامه داشته است، و در «محیط طوفانزای» ایران «خدای آزادی» ماهرانه و بعضا نه چندان ماهرانه با «ناخدای استبداد» در حال نبرد بوده است. امروز نیز شایسته است که ما ایرانیان این نبرد را تا استقرار حکومتِ قانون بر اساس اصول انسانی و دموکراتیک در ایران ادامه دهیم و به هیچ چیز کمتر از آن راضی نشویم، امری که تنها نخستین گام در جهتِ ساختن و بهبود بخشیدن به اوضاعِ میهنِ بلازدهمان خواهد بود.
رضا پرچیزاده
مردادماه ۱۳۹۳
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید