رفتن به محتوای اصلی

چه سیاستی باید در پیش گرفت که ایران سوریه و عراق نشود؟
17.08.2014 - 23:36

کیانوش توکلی: «چگونه سیاستی را باید در پیش گرفت که ایران سوریه و یا عراق نشود؟»
آقای توکلی سئوال مهمی مطرح کرده اند که جا دارد موضوع مورد بحث و بررسی قرار گیرد. برای اینکه در آینده ایران به وضع سوریه و عراق دچار نشود باید دید این وضع بد چگونه است. عراق و سوریه دچار دو پدیده اند: «داعش و جنگ داخلی» . برای برخورد نکردن با این حادثه در ایران کلید مسئله این است که  :
1- اتحاد عملی -سیاسی در مورد اداره ی ایران از راه «قدرت متمرکز» .
2- اداره ی ایران از راه اتحاد عملی در مورد «فدرالیسم یا قدرت غیر متمرکز» .
راه اول عملی نیست چون باتوجه به سطح افکار در اوضاع سیاسی ایران «ایده قدرت متمرکز» فاقد قدرت ایجاد اتحاد عملی-سیاسی ست. این دیدگاه نیروی اندکی دارد. 

حمایت دول خارجی از این دیدگاه سیاسی میتوان در آینده از عوامل ایجاد جنگ داخلی شود.
اما دیدگاه «غیر متمرکز نظریه غالب است» و میتواند مبنای ایجاد اتحاد عملی کرد. چرا فدرالیسم کلید عبور از شرایط احتمالی«جنگ داخلی-داعشی» در ایران است. توجه کنیم این شرایط مولود «عدم ثبات» است. و روشن است که بوجود خواهد آمد، با تغییر «حاکمیت جمهوری اسلامی».اما «تسلط نظم جدید» میتواند این «عدم ثبات» را رفع کند. تنها نیرویی که میتواند و شایسته است «نظم نوین» را در جامعه برقرار کند و توانایی آنرا دارد « نیروی فدرال-دموکرات» است.
یعنی مجموعه ی نیروهایی ست که میخواهند ایران به صورت دموکراتیک و به شیوه ی فدرال و با جدایی دین از دولت اداره شود.در جامعه همه کانونهای مدنی میتوانند پیرامون این سیاست گردآیند. واکنش حکومت که توسط خیزش عمومی شکست خورده وحمایت آن از بیرون مرزها ، میتواند توسط نیرو های متحده ی جامعه «خنثی» شود.

 سیاست «جدایی دین از دولت، فدرالیسم» کلید راه عبور از «جنگ داخلی-داعشی» ست. یعنی سیاست« سکولاریسم-دموکراتیسم-فدرالیسم».به عبارت دیگر
سیاست «سکولار دموکراتهای فدرالیست» میتواند ملیتهای ایران و نیروهای سیاسی را گرد یک ائتلاف و اتحاد عملی و حتی برنامه ای برای عبور از «جمهوری اسلامی و جنگ داخلی-داعشی» آماده کند.
*

متد «عملی-نظامی یا «عملی -تاکتیکی و استراتژیک»

اشتباه فاهشی که نیروهای سیاسی جامعه ی ایران دارند آن است که به مسایل «تئوریک» برخورد میکنند. و نه «پراتیک» و«نظامی-استراتژیک». مسئله گذر از حکومت ایران تنها «مسئله تئوریک» نیست. مسایل تئوریک ضروریست توسط «یک برنامه حداقل» حل شود. ولی تعیین کننده ، جوانب « پراتیک و نظامی-استراتژیک» قضیه است. نیروی تغییر برپایگاه جامعه ضرورت دارد موضوع را به عنوان یک مسئله «عملی و نظامی» مورد توجه قرار دهد. چون در واقعیت ، «امرتغییر» از یکسو یک «جنگ» است. وهدف محاصره و شکست حکومت .

تا وقتی که نیروها ی مخالف با فدرالیسم توافق ندارند و به «امر تغییر» نگاه «عملی-نظامی» ندارند شکست خورده به حساب میایند. صد سال هم در دریای تئوری شنا کنند به جایی نمیرسند. نگاه «عملی-نظامی» راهگشای اتحاد عملی و حمله و مبارزه است. نگاه «پراتیک- نظامی» تنها نیاز به برنامه حداقل مشترک دارد. باقی مسایل مبارزه با این «سیاست و فلسفه» بدون ذهنی گرایی و تئوری بافی های بیخود قابل حل اند. تئوری «پراتیک-نظامی» به معنای نظامی شدن افراد نیست بل به معنای نگاه با « اندیشه رزمی» به «امر تغییر» است.

چرا علیه حکومت جبهه متحدی به وجود نمیاید؟

مخالفین و نیروهای سیاسی جامعه ایران همیشه و به حق «فریاد»شان بلند است که چرا علیه حکومت جبهه متحد و بزرگی که برای مردم امید انگیز باشد تحقق نمی یابد؟ مشکل بزرگ این امر در «فلسفه سیاسی» کوشندگان در مورد «امر مبارزه» نهفته است. اینان هیچ وقت به کار مبارزه به عنوان «پروسه ی عملی-نظامی» یا «عملی- استراتژیک» به معنای درست کلمه ، توجه نکرده اند. اصلاً درکی در این مورد ندارند. چون فاقد اندیشه اند. این مشکل هم موجب شده هر کس اسب خود را بتازد. وقتی «اندیشه»ای در کار نباشد طبیعی که کاری هم صورت نمیگیرد. 

تجزیه نیروی حکومت در شرایط انقلابی

 نیروی حکومت در شرایط « انقلابی» تجزیه خواهد شد. تجربه دهه های گذشته، خود نیروی حکومت را هم به این نتیجه رسانده که «نظام با شرایط امروز» جور نیست. و در تضاد قرار دارد. از سوی دیگر خود جامعه در طول حیات حکومت نشان داده که خواهان «تغییر است». در نتیجه، «تجزیه نیروی حکومت»، «خواهان تغییر بودن جامعه»، ائتلاف عملی گرد یک منشور حداقل از سوی «نیروهایی که خواهان تغییراند» میتواند مانع جدی در مقابل شرایط احتمالی«جنگ داخلی و داعشی» در ایران باشد و راه رفع حکومت و استقرار نظم جدید را باز کند.

سیاست درست در رابطه با حکومت «تجزیه»ی نیروهای آن است. به طرف «جدایی دین از حکومت». از هیچ جناحی در حکومت نباید حمایت کرد. باید از اصول «حقوق بشر،آزادی و حاکمیت خود مردم بخود» دفاع نمود. «جنگ جناحها بوده و خواهد بود تا وقتی که نتوانند حکومت کنند»؛در این شرایط «جامعه متحد و نیروهای مترقی » میتوانند کار را یکسره کنند.
«تضاد درونی حکومت را باید عمق بخشید؛ آنهم نه از طریق حمایت از این جناح به زیان جناح دیگر، بل از طریق «دفاع از حقوق مردم» در تضاد جناحها. یعنی
تضاد جناحها را با تضاد «مردم-حکومت» باید عمق بخشید. در کشمکش جناحها ما خواسته ها و منافع مردم در مقابل حکومت را مطرح میکنیم و به تضاد آنها ژرفا میدهیم. حمایت از یک جناح سیاست غلطی ست.

کلید «دور زدن دخالت خارجی و حرج و مرج داخلی» در داخل نهفته است و همانا «سیاست فدراتیو کردن ایران» توسط ایوزیسیون متحد گرد این مسئله است. اثرات تغییرات محیط ژئوپولیتیکی منطقه و جهان ، در ایران را میتوان با این سیاست کنترول کرد.

اپوزیسیون متحد گرد این سیاست را چگونه ایجاد کنیم؟

ممکن است پرسیده شود «ما اپوزیسیون متحد گرد این سیاست را چگونه ایجاد کنیم؟». «برنامه حداقلی» لازم است . ضرورت دارد نخست اندیشه ی «نگاه عملی-نظامی به سیاست» بکارگرفته  شود.  تا کنون دهها گردهمایی و کنفرانس برگزار کرده اند و باز هم خواهند کرد اما هیچ وقت نخواهند توانست «ا ئتلاف و اتحاد و جبهه » ی پایدار و کارایی پدید آورند؛چون در «تئوریها»غرق اند و فاقد «نگاه عملی-نظامی» به سیاست هستند.
کسی که نگاه «عملی-نظامی» به سیاست دارد دنبال این نمی رود که ببیند «سر یک سوزن چند تا جنّ میتوانند برقصند». بل او وارد عمل میشود و می پرسد «چه لازم داریم چه نداریم؟ بدنبال کی برویم و یا نرویم؟ میخواهیم چه بکنیم و چه نکنیم؟ و...». این موضوع چیزی ست که در اندیشه سیاسی ایرانی غایب است.

 توضیح نگاه «عملی-نظامی» یا «عملی -استراتژیک» به سیاست :

«سیاست عملی» پیش بردن سیاست قابل اجرا ست. آن سیاستی ست ممکن،قابل پیاده شدن،و مشکل گشا، در حل مسایل. و ضرور.
تغییر زندگی،زندگی بهتر ،تغییر نظام دیکتاتوری، تنها با «همکاری» افراد و نیروها بر اساس منافع و منافع مشترک امکان پذیر است. جامعه ایران در کل خواهان تغییراست.اپوزیسیون در کل خواهان تغییر است. اما «همکاری» مشکل گشا و امید انگیزی وجود ندارد. تغییر نطام دیکتاتوری «اجرای عدالت» است. در این عدالت همه «سود دارند و سود میبرند» . همکاری بدون «قرار داد و پیمان» ممکن نیست. بدون آن هرکس اسب خود را می تازد. تازاندن همه اسبان در یک جهت و هدف و مقصد نیاز به «قرار داد» دارد. واضح است قرارداد «اصولی»دارد که همکاری کنندگان در مورد آن باید به «توافق» برسند. اما در اپوزیسیون ایران چرا این «پیمان» بسته نمی شود؟ آیا آنها این اصول حداقل را نمی شناسند؟

بدیهی ست که میشناسند.حتی«منافع» خود را هم می شناسند. حتی میدانند که باید در مورد خواسته های حداقل توافق کنند و نه حداکثر و ایده آل. پس چرا قرار داد بسته نمی شود؟ آنها میدانند هیچ نیرویی به تنهایی قادر به حرکت در آوردن جامعه و ایجاد تغییر نیست.پس چرا همکاری نمی کنند و یا همکاری ها بی نتیجه و تنها به کنفرانسها محدود میشود؟ و همه نیز واقف اند که دارند شکست میخورند.اما چرا «قرار داد همکاری و اصول یک پیمان» عملی را نمی توانند منعقد کنند و آنرا حفظ نمایند ودر چارچوبش به تلاش مشترک جبهه ای، ائتلافی، متحد بپردازند؟ آیا منافع و سود این کار را نمی دانند؟ روشن است که به همه اینها واقف اند. اما چرا دربن بست گیر کرده اند؟ چرا نمی توانند با بستن یک قرارداد منصفانه که همه در آن آزادو برابر باشند و کوششها را هماهنگ کند و در خواسته های حداقلی توافق ایجاد کند و بن بست را بشکنند، وارد شوند؟

قرارداد سیاسی با اصول کلی و مختصر بسته میشود. همکاران از وارد شدن و توافق در جزئیات را ممکن و میسر نمیدانند.از این رو «جزئیات را به فراموشی» می سپارند. در میان اپوزیسیون ایرانی «وارد شدن به جزئیات و تعیین آنها از پیش شرط و اصل اساسی»ست! این را میگویند «کار تعیین تعداد رقاصان جنّ سر یک سوزن»! که پایانی برآن نیست. «بحث های ذهنی،تئوریک، غیر عملی» مثل سیل روان میشود و کوشندگان را باخود می برد. «دید غیرعملی» آنها را میخورد.آنها به جزئیات پایان ناپذیر، «پوشش بی خبری» نمیدهند. آنها را برای خود نگاه نمی دارند. تکلیف همه چیز را میخواهند از پیش تعیین کنند بدون اینکه توجهی به « ضرورت ، زمان و مکان و احتمال وقوع پدیده ها» داشته باشند. کنفرانس تبدیل میشود به بر«شمردن جن ها»،و بعد هم پایان می یابد. اپوزیسیون ایران فاقد دید «عملی» به کار است.آن، دید «جن شماری» دارد.

وقتی کودکی می پرسد این لامپ کوچلو را چطور میتوانم روشن کنم؟ بجای اشاره به «سیم و باطری»،و روش وصل آنها، داستان ادیسون تعریف میکند.
«چپ» ایران میخواهد تشکل بزرگ خود را بسازد. سالهاست بحث میکند و هنوز اندر خم یک کوچه است. هنوز نتوانسته از این سئوالات خود را برهاند که «چپ کیست ؟سوسیالیسم چیست؟و ...صدها سئوال دیگر». او دارد جن شماری میکند. مشکل چپ یک «برنامه» است که بگوید چه میخواهد و قصد انجام چه کاری را دارد.

 « دید نظامی» یا استراتژیک
این نگاه در عین حال که دیدی عملی ست در همان حال دیدی «قربانی کننده» نیز هست. عین بازیگر شطرنج. برای هدف مجبور است هزینه و تلفات بدهد. اما به اصول اخلاقی و شیوه ی انسانی خود برای رسیدن به اهداف وفادار است. بجای طرح برنامه حداکثر و ایده آل با برنامه حداقل آغاز میکند.بجای اینکه مبارزه را به تنهایی پیش ببرد ضعف خود را می پذیرد و به همکاری تن میدهد. بجای اینکه تنها برای هدف خود بجنگد خود را مجبور می بیند که نخست برای اهداف مشترک بجنگد.نیرویی را که مورد پسندش نیست بخاطر اهداف مشترک می پذیرد. حداقل مقطعی. بجای اینکه برای آرمان نهایی بجنگد ترجیح میدهد برای آرمانی که عملی و نیاز روز است بجنگند.مثلا نخست بجای استقرارسوسیالیسم برای حاکمیت دموکراتیسم می جنگد. و با این نیروها وارد همکاری میشود . و مثالهای دیگر. 
دید«عملی-استراتژیک» موانع همکاریها را می شکند.
ماکیاولی از کسانی ست که بخوبی به این نگاه مسلط است.گفتیم امر تغییر جنگ است. ماکیاولی در چنین شرایطی بدرستی میگوید« دل بر هیچ کاری نگمار مگر جنگ و سامان و نظم آن.» او شکست را در «به فراموشی سپردن فن جنگاوری» و پیروزی را در این ابزار جنگاوری میداند. 

برای« نگاه عملی و نظامی» از «ماکیاولی»، می توان مثالهای زیادی آورد و علاقمندان می توانند به نوشته های او مراجعه کنند با توجه به این نکته که در اندیشه ی من تطبیق شیوه ی رسیدن به هدف انسانی با هدف الزامی ست. برخلاف ماکیاولی.

چنین است عدم نگاه عملی-نظامی درسیاست که یکی از علل مهم عدم تشکیل جبهه ی متحد علیه دیکتاتوری در ایران است.


دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

آ. ائلیار

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.