رفتن به محتوای اصلی

کوبانی و درندگانِ روایتگرِ خدا
21.09.2014 - 01:51

 


 

بیائید، وجدان های راد!

یارانِ بالا بلند انسانیتِ هرگز نمیر

که اینک،

مگر، دل های گرم و محبتِ گوارای ما،

که اینک،

 مگر با کامِ شیرینِ دست ها

و آغوشِ گشوده ی نوعدوستی های ما

بتواند

کویر نفرت و خونینِ عراق و شام را

 دوباره "مهر" بیاراید و امیدِ فردا بزاید.

بیائید، که در این میدان بربریتِ فصلِ پلشت

 کوبانی:

در میانِ درندگانِ روایِ خدا تنهاست.

بیائید، دادِ بیدادِ سربریدگان باشیم.

بیائید، دادرسِ در خون لهیدگان باشیم.

که عصر فجیع ما،

 فرصت نابِ شب شکنی و چلچراغ همبستگی هاست.

بیائید

تا مگر ما

آبرویِ فروریخته ی انسان را

در دشت شقاوت بازسازیم.

بیائید تا ما

داغ لعنِ کافرِ بر پشت خوردگان را مرهمی باشیم.

بیائید

تا مگر ما

شرافت گمگشته ی زمانه را برای بی کسی های گرسنه یاوری باشیم.

 که باورِ کور:

، در این وادی بی رحمی

تنها

پشتیبان مرگ است.

بیائید با هم، نگهبانِ مهر باشیم  

که دوباره، آدمیزاده هایِ روای قرآن،

بی باک، در پیشِ چشمِ جامِ جهان نما

چنین گستاخانه، بی وجدان و بی حیا نبوده است.

در دوری از کافر کشی ها،

 خمینی، نماینده ی عزم خدا بود

و در راهِ امامتش، تا توانست، کشت.

و حالا، شرارِ امامت البغدادی ست،

با علم و کتل خدا و تیغ زور.

 و چه آسان، کودکان و زنان

گروه گروه

به حکم باورِ مالیخولیا، می میرند

همچنانکه، باور شیعه مفسدالرض ها می میراند

آنها، با یاد و نام خدا و رسول خدا بیگانگان را عارفانه می کشند.

+

من، ماتِ مات مانده ام، که طبیعت این درندگانِ موحد را

در این درندشتِ بی آبرو

به حساب کدامین راه و باور بنویسم؟

همانسان که نمی دانم:

رازِ گزینشِ انتخابِ مرگِ زنانِ کوبانی را

بر پیشانی کدام کوهِ بلندِ غرور بیآوزم؟

اینک با این جنون و فتنه و گمراهی،

من ِ دردمندِ آزاداندیش

این پست فطرتی ها را، بر پای ناحقِ کدامین ستون های سستِ باور،

بردبارانه تاب آورده و آرام بایستم،

که در این میدان بی شرم و ریا، "تنها"

 دار مرگ و فرصتِ تیغِ انتقام، مدام نعره می کشد.

در زیر پرچم ناجیان بشر

آری، کمتر مدعیانی بوده اند

برای تسخیرِ بهشتِ زمین

بی تابانه انسان بی نان و پناه را نکشته اند.

+

هر مدعی که آمد

پیوسته

بر پیشانی کتل اش نام خدا بود

و بر دلِ تاریک اش

کهکشان ها پستی!

و بر سر زبانش اسم محمد رسول خدا می درخشید.

حالا و در این کویر هولناکِ عقرب ها

نه مامنی در زمین و نه امیدی به آسمان نیست

جز، انتخاب مرگ یا آزادی

راهِ شگرفی که گزینش بودن و نبودنِ دلیران کوبانی را

تنها، در چنین مصافی ناروا، و چه بی ریا

هرچه بیشتر دلنشین می کند.

بهنام چنگائی 29 شهریور 1393


دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

بهنام چنگائی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.