رفتن به محتوای اصلی

فقه و شریعت آخوندی ؛ مسبب اصلی بحران اخلاق در جامعه
13.10.2014 - 10:12

ابوالقاسم فردوسی شاعر بلند آوازه ایران در شعری در وصف ایرانیان میگوید :

همه دین شان مردی و داد بود                          وز آن ؛ کشور آزاد و آباد بود

این ملت شریف اکنون در باتلاق فساد و تباهی ؛ دروغ و ریا ؛ حقه بازی و کلاهبرداری ؛ فحشاء و اعتیاد و ....... در حکومت آخوندی ؛ اسیر و گرفتار شده است . امروزه در کنار فحشاء ؛ اعتیاد و انواع دیگر ناهنجاریهای اخلاقی مانند قلدری ، زور گوئی ؛ دزدی  و انواع قتل و جنایت در ؛ جامعه اتفاق میافتد . مصرف غیر قابل باور مواد مخدر و روی آوردن جوانان و حتی کودکان و نوجوانان در مدارس به مصرف مواد افیونی ؛ از تزلزل و تباهی اخلاق در جامعه ایران حکایت دارد .

بر خلاف تبلیغات ریاکارانه و دروغین آخوندها ؛ که شب و روز از زهد و تقوی و اخلاق و معنویت دم میزنند ؛ در ایران وضعیت به گونه ای است که بدون اینکه نیاز بکار پژوهشی برای درک عمق فاجعه باشد ؛ میتوان فقط با مطالعه روزنامه های خود رژیم ؛ به اخبار گسترده ای از فساد ؛ دزدی ؛ اختلاس ؛ سوء استفاده از امکانات عمومی ؛ تقلب تا انواع جنایت و تجاوز و ..... ؛ دست یافت .

دستگاه قضائی که باید به امر فساد ؛ دزدی ؛ خلاف و انواع دیگر فساد برسد خود دستگاهی است آلوده به انواع فاسد و خود از مروجین فساد است . دامنه فساد و بی اخلاقی حتی به عرصه های علمی و دانشگاهی رسیده ؛ جعل و خرید و فروش مدارک عالی تحصیلی ؛ دزدی مقاله از موسسات علمی ؛ پرداخت بورسیه های دانشجوئی غیر قانونی به وابستگان مقامات و ...... .

خلاصه اینکه ؛ انقلابی که در 22 بهمن سال 57 برای احیاء شأن و کرامت انسانی بوقوع پیوست و آخوندها و سردمدارانِ نظامی که با ادعای گسترش معنویت و اخلاق اسلامی روی کار آمدند ؛ با ترویج دروغ و ریا و انواع فساد ؛ باعث شدند جامعه ایران در بحران اخلاق فرو رود و فرهنگ انسان دوستی و انسانیت و فرهنگ خیرات و حسنات در کشور ما کاملا" بفراموشی سپرده شود و تمام خصائل انسانی مانند رحم و شفقت ؛ انصاف و جوانمردی ؛ صداقت و امانتداری ؛ مروت و مردانگی و .... از میان مردم رخت بر بندد و بیک شعار تبدیل شود .

امروزه بیش از هر زمانی فضیلتهای اخلاقی ؛ وفاقِ اخلاقیِ جامعه ؛ همبستگی ملی که از گذشته در میان مردم شریف ایران وجود داشت از محتوا تهی گشته و در نتیجه هر نوع تلاش برای دست یابی به آرمانهای بشری ؛ امنیت ؛ آزادی و عدالت را با مشکل جدی مواجه کرده است . وضعیت رقت بار کنونی بگونه ای است که بعضا" افراد زیادی برای تماشای جان دادن یک انسان محکوم به اعدام جمع میشوند و نه تنها از اعتراض به شقاوت و بیرحمی آخوندها ــ مسببین اصلی ناهنجاریهای اجتماعی ــ خبری نیست ؛ بلکه با طیب خاطر ؛ جان دادن یکی از قربانیان این رژیم را نگاه میکنند .

جالب تر اینکه ؛ در حالیکه مذهب علنا" در همه عرصه ها و حتی زوایای خصوصی زندگی حضور دارد و در حالیکه تعداد مساجد ؛ مراسم مذهبی ؛ عزاداری ؛ نماز جمعه ها ؛ سخنرانی و بحث های آخوندی در تلویزیون ؛ برنامه های دینی رسانه ها و ..... دیگر ظواهر دینی در حجم وسیعی ؛ در جامعه ایران وجود دارد ؛ جامعه ایران روز به روز بیشتر در باتلاقِ بی اخلاقی فرو میرود .

راستی چرا مردم به موعظه های اخلاقیِ آخوندها و تهدید و تشویق های آنان به تقوّی ؛ پاکدامنی ؛ فضیلت های دینی و اخلاقی ؛ توجه ای ندارند ؟ فساد و زوال اخلاق در جامعه ایران محصول و برآیند چه عواملی است ؟

نظام جمهوری اسلامی ؛ عامل اصلی انحطاط اخلاق :

با سرنگونی نظام پهلوی و استقرار جمهوری اسلامی ؛ در حالیکه مردم ایران و جهان در انتظار رابطه ای مدرن و حیات بخش میان اخلاق و معنویت با سیاست بودند ؛ مشاهده کردند آخوندها و حاکمان جدید در همان قدم اول ؛ دستگاه ارزشی جامعه را به سطح دستگاه ارزشی خود ــ مبتنی بر اخلاقیات حوزه ها ــ تقلیل دادند و خوب و بدهای کرداری و اجتماعی ؛ تابع تشخیص ولایت فقیه ؛ ارزش های آخوندی و مصلحت نظامِ دینی شد . یعنی عمل و کرداری خوب و درست است که منطبق بر تشخیص ولایت فقیه و مصلحت نظام دینی باشد .

بدین ترتیب آخوندها با نفی ارزش ذاتی اعمال و کردار ــ که بر اساس عرف و فرهنگ جامعه تغییر و بروز میشود  ــ جامعه ایران را با بزرگترین هرج و مرج اخلاقی مواجه ساختند . و انسان و کرامت انسانی بازیچه مصلحت سنجی های مبهم و کشدار ولی فقیه و تشخیص های آخوندها گردید . بطوریکه با یقین می توان گفت ؛ بحران اخلاقی گریبانگیر جامعهِ امروز ایران در درجه اول محصول تبلیغات و سیستم آموزشی و تربیتی و باید ها و نباید های ولی فقیه و آخوندها میباشد .

یعنی این باید و نه باید ها و وارونه گوئی های اخلاقی که ؛ ولی فقیه و آخوندهای فاسد به جامعه ایران تحمیل نمودند ؛ زندگی مردم را از روال طبیعی و نرمال خود خارج کرده و ارکان پایدار زندگی اجتماعی ایرانیان را از هم گسیخته است .

وقتی در جلوی دیدگان مردم بنام دین و خدا واژه هایی که تا دیروز برای مردم مقدس بودند بی ارزش میشوند ؛ وقتی آخوندها و کارگزاران نظام دینی به بهانه حفظ نظام و دفاع از دین ؛ حکم به سلاخی انسانها میدهند . وقتی در زندانها و شکنجه گاههای رژیم با نام محمد و خدا بر تن و جسم زندانیان سیاسی شلاق میزنند ؛ وقتی بدستور مرجع دینی به زنان و دختران زندانی تجاوز میشود ؛ وقتی دین به ایدئولوژی تبدیل میشود و آخوندهای فاسد و فاجر زمام امور مردم و کشور را در انحصار خود می گیرند  و  .... ؛ طبیعی است با بازی گرفته شدن باورهای دینی مردمِ ساده ؛ جامعه و مردم دچار آشفتگی اخلاقی شوند .

بعلاوه نظام جمهوری اسلامی و آخوندها با مرز بندی های دینی و تقسیم جامعه به " خودی " و " غیر خودی " ؛ مسلمان و غیر مسلمان و ..... هم بذر کینه ؛ دشمنی و بی اعتمادی را در درون جامعه پراکندند و هم به مانعی جدی در راه اجرا و گسترش اخلاقیات اجتماعی ؛ تبدیل شدند و راه بروز و گسترش ناهنجاریهای اجتماعی را ؛ هموار نمودند .

بنابراین ابتذال و انحطاط اخلاقی که امروزه گریبان مردم ایران را گرفته است ؛ در درجه اول محصول و برآیند سیاستهای بنیانگذار این رژیم ضد بشری ــ خمینی گور بگور شده ــ و آخوندهای حاکم است که با نگاه حداکثری به دین ــ اسلام ــ ؛ آن را در تمام زمینه های سیاسی ؛ اقتصادی ؛ اجتماعی ؛ فرهنگی دخالت داده و حکم صادر کرده و میکنند . یعنی تباهی که امروز بر اخلاق و فرهنگ جامعه ایران سایه افکنده است ارتباط مستقیم با اندیشه های سیاسی و فقهی خمینی پلید دارد .

و تنها با سرنگونی این رژیم  ضد انسان و اخلاق و استقرار یک حاکمیت ملی و مردمی و اداره کشور بر بنیادی غیر دینی و آزاد ــ با تبعیت از اعلامیه جهانی حقوق بشر ــ ؛ جامعه ایران میتواند از تعارضات و نابسامانی های اخلاقی نجات پیدا کند و اخلاق و رفتار اجتماعی انسانها از سلطه و تحمیل احکام و سنتهای عهد بوقی و باید و نبایدهای ناشی از این احکام ؛ رهائی یابد .

اما جمهوری اسلامی و آخوندها چگونه و با بکارگیری چه ابزار هایی به اخلاق و روابط اجتماعی ؛ چنین آسیبی رسانده اند ؟

1 ) روحانیت تحلیل برنده ارزش ها :

روحانیت بعنوان نماینده و نماد دین چه در گذشته ( دورانی که تنها حضور معنوی در جامعه داشت و به روضه خوانی و دعا نویسی و مفت خوری مشغول بود ) و چه در دوران حکومت جمهوری اسلامی که قدرت سیاسی انحصاری را در اختیار داشته و دارد ؛ نه تنها به منافع مردم و کشور دلبستگی نداشته ؛ بلکه دشمن شماره یک آزادی و آزاد اندیشی هم بوده است . چرا که در صورت وجود آزادی در جامعه دکان اصلی آخوندها یعنی خرافات ؛ ریا و فریبکاری و .... تخته میشود و از رونق میافتد . بنابراین با حاکمیت آخوندها و سرکوب آزادیها ؛ دکان دروغ ؛ ریا ؛ تملق و چاپلوسی رونق مضاعف گرفت .

با پیروزی انقلاب ؛ رفتار و کردار روحانیون و سایر سردمداران نظام دینی ؛ الگوئی از اخلاق و ادب را به نسل جوان تشنه معنویت و اخلاق ارائه داد . این اخلاق و ادب و این راه و رسمِ آخوندی بتدریج در جامعه نهادینه شد . روحانیون از جمله با ایجاد هراسِ کاذبِ اخلاقی از مخالفین و دگر اندیشان ؛ هم عرصه فرهنگ و اخلاق جامعه را بی رقیب در دست گرفتند و هم انسانیت زدائی را موجه و مشروع جلوه دادند و با تقلیل و غیر اخلاقی نشان دادن اندیشه و باورهای دیگران ؛ سرکوب و نابودی و قلع و قمع آنان را موجه و قانونی نمودند .

آخوندها با استفاده از مساجد و بلندگو های رادیو تلویزیونها و بخصوص در نماز جمعه های رژیم ــ که در ظاهر عملی است عبادی و باید کارکردی اخلاقی و معنوی داشته باشد ــ ؛ و در خطبه های نماز دروغ گوئی ؛ تهمت های غیر واقعی علیه مخالفین ؛ دشمن تراشی ؛ مرگ خواهی علیه این و آن و .... در جامعه رواج دادند .

کیش شخصیت آخوندها باعث شد که آنها تنها خود را معیار خوب و بد ؛ خیر و شر بدانند و با تقسیم بندیِ دینیِ خوب و بد های اخلاقی به " حلال " و " حرام " های دینی ؛ باعث شدند تخم اخلاق ؛ نوع دوستی ؛ همزیستی مسالمت آمیز انسانها ؛ جوانمردی و همدلی از باروری بیافتد و در حالیکه مهر ورزی ؛ همدلی و همیاری همواره از ارزشهای پسندیده فرهنگ کهن و غنی ایرانیان بوده است ؛ مردم به کینه ورزی ؛ دشمنی ؛ بدبینی و بی اعتمادی بهم ؛ روی بیاورند .

آخوندها در این 35 سال حکمرانی و مملکت داری ؛ همواره دینی را ترویج و تبلیغ کرده اند که به دروغ ؛ تزویر و ریا ؛ نفرت و توهین ؛ قتل و خونریزی ؛ تجاوز و شکنجه و ..... مشروعیت داده است . و در نتیجه آن ؛ امروزه بسیاری از جوانان کشور از عارضه افسردگی ؛ عصبیت ؛ نفرت ؛ دشمنی ؛ بی اعتمادی و بی تفاوتی نسبت بدیگران ؛ رنج میبرند .

2 ) تقیه یا دروغ شرعی ؛ اسباب توجیه بی اخلاقی :

در حالی که در هر دینی و در اسلام نیز ؛ امری غیر اخلاقی تر و نا پذیرفته تر از دروغگویی وجود ندارد ؛ اما آخوندها با استفاده از حربه " تقیّه " دروغگوئی را موجه جلوه داده اند . تقیّه کلاه شرعی دروغ گفتن است که بشدت توسط آخوندها بکار بسته و ترویج داده میشود . در طول تاریخ هم ؛ آیت الله ها و روحانیون شیعه با استفاده از همین حربه ؛ بریدگی و فرار از مبارزه با ظالمان را توجیه کرده اند . تقیّه یا دروغ شرعی تمامی ساختار شریعت شیعه و در این 35 سال کل بنیان نظام جمهوری اسلامی را به حیطه تصرف خود در آورده است .

کلینی صاحب " اصول کافی " و جاعل معروف حدیث در مذهب شیعه گفته بود " تقیه به تنهائی نه دهم دین است و تمامی دیگر فرایض دین ؛ یکدهم باقیمانده است " و خمینی هم معتقد بود که " واجب بودن تقیه از روشن ترین احکام عقلی است " بنابراین همه متولیان و مبلغین دین و بویژه روحانیون برای حفظ قدرت و چپاول ثروت و سرمایه های کشور بدون هیچگونه شرمی با توجیه تقیّه ؛ دروغ میگویند و فریب و تقلب تحویل مردم میدهند و دروغگوئی را امری موجه نشان میدهند .

3 ) اسلام فقاهتی ؛ مشروعیت بخشِ بی اخلاقی :

مطابق آموزه های فقه خدا " ارباب " و " مولا " و انسان " عبد " می باشد . در صورتیکه رابطه خدا با انسان را آنطور که فقیهان میگویند ؛ رابطه ارباب و بنده بدانیم . از آنجا که خدا در جامعه  و در رابطه با انسانها حضور مادی ندارد ؛ بنابراین انسانها باید با نمایندگان و سخنگویان خدا ــ روحانیت ــ در روی زمین چنین رابطه ای را برقرار نمایند ــ  اگر به مفهوم و معنایی که بشر امروز از " عدل " و " داد " می فهمد ؛ خدا عادل باشد ؛ نمی تواند و نباید به فقه موجود و مورد استناد آخوندها که بنیادش بر بندگی و تبعیض و نابرابری است و رابطه ارباب و عبد را موجه جلوه میدهد ؛ مشروعیت ببخشد ــ .

بهر حال در شرایطی که برابری انسانها اساس و پایه دموکراسی و حقوق بشر است و شاخص های سعادتِ انسان و تعالی روح جامعه ؛ " آزادی " ؛ " برابری " ؛ عدالت و رفاه و ..... میباشد ؛ با تشکیل جمهوری اسلامی ؛ با استفاده از حقوق ویژه ای که فقه برای روحانیت در نظر گرفته است  ؛ آخوندها نابرابری خود با دیگران را بعنوان امری دینی موجه نشان دادند . بدین ترتیب آخوندها و آیت الله ها با برخورداری از امتیازهای ویژه روز بروز پروار تر ؛ گردن کلفت تر و توانا تر و در مقابل مردم مصیبت زده ایران روز به روز فقیر تر ؛ ناتوان تر ؛ بی نوا تر و پژمرده تر و به موازات آن به لحاظ اخلاق و کرامت های انسانی به قهقرا و عقب ماندگی سوق داده شدند .

همچنین با تأکید بیش از حد روحانیون بر وجوه حقوقی اسلام ــ فقه و شریعت ــ و اجرای احکام وحشیانه قصاص ــ اعدام ؛ سنگسار ؛ دست قطع کردن و چشم از حدقه در آوردن و ..... ــ ستیزه گری ؛ خشونت ؛  قتل و جنایت در کشور رواج گسترده یافت و بالعکس عشق ؛ محبت و دوستی و تسامح از جامعه رخت بر بست . یعنی آخوندها بعد اخلاقی و معنوی دین را بسمت ستیزه و خشونت سوق دادند و در نتیجه آن ؛ جان و مال و کرامت انسانها بی ارزش گردید .  

بنابراین نظام فقهی آخوندها که بنیادش بر تبعیض و نابرابری ؛ تحقیر زنان و توجیه قدرت و خشونت است ؛ در آماده سازی ذهن مردم ایران برای تاریک اندیشی ؛ سنگدلی و قساوت ؛ دشمنی و کینه نقشی اساسی داشته است . یعنی فقه آخوندی آبشخور  نظری و توجیهی فساد ؛ دروغگوئی ؛ قتل ؛ جنایت ؛ تجاوز و ..... در کشور بوده است . خمینی با همین درک از اسلام بود که در پاسخ به اعتراض بعضی از کارگزاران نظام به اعدامهای فله ای دهه 60 ؛ گفت " هر کس میگوید در اسلام نباید آدمکشی باشد ؛ نفهم است و از اسلام هیچ نفهمیده است "

انحطاط اخلاقی مسئولین و کارگزاران نظام به انحطاط اخلاق در جامعه دامن میزند :

در همه کشورها صرفنظر از نظام سیاسی آنان همواره در صدی از فساد سیاسی و اجتماعی وجود دارد و تا حدودی موجه است . اما گسترش انواع فساد و آلودگیهای سیاسی و اجتماعی در جمهوری اسلامی بخصوص در میان کارگزاران و مقامات دست اول نظام به مرز انفجار رسیده است . این امر آسیب های شدید به اخلاق و هنجارهای اجتماعی وارد آورده است .

حکومتی که بنام دین ؛ اخلاق و معنویت بر سر کار آمد و انتظار این بود که مسئولان و مقامات ش نماد و نمونه تقوی و پرهیزکاری و پاکدامنی باشند ؛ نه تنها چنین انتظاری برآورده نشد ؛ بلکه اکثر مقامات و مسئولین نظام حاکم از فاسدترین و بی اخلاق ترین افراد جامعه بودند . بنابراین انتظار جامعه ای اخلاقی و منزه در چنین نظامی ؛ انتظاری عبث است . چرا که سلامت جامعه و مصونیت اخلاقی جامعه در گرو آن است که کسانی در جایگاه اداره کشور و در مناصب مهم سیاسی و اجتماعی قرار میگیرند ؛ نظام اخلاقی سخت گیرانه ای در مورد شان رعایت شود .  

سعدی شاعر شیرین سخن شعر فارسی میگوید :

گر ز باغ رعیت ؛ مَلک خورد سیبی                              بر آورند غلامانش ؛ آن درخت از بیخ

بهمین خاطر در کشورهای پیشرفته ؛ جرم ارتکاب یک گناه اخلاقی و عمل خلاف عرف ( دروغ ؛ دزدی ؛ خیانت در امانت و یا هر فساد دیگر ) ؛ از سوی یک رهبر اجتماعی ؛ یک مقام مسئول نابخشودنی و بسیار سنگین تر از ارتکاب همان گناه از سوی یک فرد عادی جامعه است . وقتی مقامات یک حکومتی در برابر چشم مردم ایران و جهان براحتی دروغ میگویند فساد و فریبکاری میکنند ؛ کاملا" طبیعی است که دروغ و فریبکاری تا ژرف ترین لایه های جامعه هم نفوذ می کند .

اصولا" وقتی دروغگویان و فاسدان بر کشور ما حکومت میکنند ؛ وقتی در همه سطوح حکومتی ــ مجلس ؛ رئیس جمهور ؛ رئیس قوه قضائیه ؛ رهبر و .... ــ دروغ گفتن ؛ تقلب ؛ دزدی ؛ فساد کردن یک امر عادی میباشد ؛ چگونه میتوان مردم عادی جامعه ؛ کارمندان ساده ادارات و ..... را از دروغ گفتن و کارهای خلاف پرهیز داد ؟!

دلیل بی اخلاقی هر چه که باشد ؛ هم اکنون جامعه ایران با بحران جدی و خطرناک فرهنگ و اخلاق مواجه است . رژیم در سایه این بحران اخلاقی آسانتر می تواند به حکومت جابرانه اش ادامه دهد . شرط ضروری اخلاقی شدن جامعه ؛ حداقلی از آزادی در حوزه عمومی است . اخلاق و آزادی از ضروریات زندگی فردی و بویژه زیست جمعی میباشند .

برای مقابله جدی با این بحران باید پیش از هر زمانی ؛ حقوق بشر جدی گرفته شود و جامعه ایران بسوی یک جامعه مدنی با قوانین عادلانه ؛ جامعه ای آزاد و مترقی و مبتنی بر حقوق بشر هدایت شود . امری که تنها با سرنگونی این رژیم ؛ میسر میشود . پس با امید روزی که شیر خفته غیرت ؛ شرف و شهامت مردم و جوانان ایران بیدار شده و با تمام توش و توان به مصاف و هماوردی با علت العلل هم نابسامانیهای کشور قیام کند .

13.10.2014

21 مهر 1393

arezo1953@yahoo.de

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.