رفتن به محتوای اصلی

اعتراض به سانسور و قیچی بحث پیرامون "نقد علمی دین آری، توهین به دین نه!"
24.10.2014 - 10:56
کیانوش توکلی
چهارشنبه, اکتبر 22, 2014 - 18:52

پیشنهادم به ایلیار و اقبالی این است که  این گفتمان  را بطور علنی  در سایت مورد  بحث و بررسی  قرار دهید . شخصا نظریاتی دارم که حتما خواهم نوشت. بعبارت دیگر این یک موضوع داخلی نیست . آن را بیرون ببریم و پس از بحث و فحص های لازم فورمولی را به ظوابط سایت بیافزایئم 

در صفحه نظرات داخلی نوشتم: چهارشنبه, اکتبر 22, 2014 - 20:22 کیاجان موافقم اینها بحث های علنی است و نه داخلی

آقای ائلیار نظر خود را منتشر کرد و پس از تعمیق بحث و کوشش های ناموفق برای تغییر موضوع اصلی که همانا بحث پیرامون "توهین به اسلام"  بود و تغییر ریل به برخوردهای شخصی و توهین به افرادی چون احمد خاتمی و محمد خاتمی؛ در نیمه راه نظرات من مورد سانسور همکارمان ائلیار قرار گرفت. از اینرو در بخش مستقل به انتشار نظرات اقدام می کنم.


نظرات سانسور شده:

فرستاده شده توسط اقبال اقبالی در جمعه, 10/24/2014 - 06:47

نظر: 

شفافیت دو موضوع!
1- ائلیار گرامی نوشته است: "با این مغالطه مسایل خصوصی به بیرون منتقل میشود"
پاسخ روشن است.
{کیانوش توکلی:
پیشنهادم به ایلیار و اقبالی این است که این گفتمان را بطور علنی در سایت مورد بحث و بررسی قرار دهید . شخصا نظریاتی دارم که حتما خواهم نوشت. بعبارت دیگر این یک موضوع داخلی نیست . آن را بیرون ببریم و پس از بحث و فحص های لازم فورمولی را به ظوابط سایت بیافزایئم }
پنهان کنادامه نظر

ادامه نظر...: 

2- اژدر گرامی نوشته است:
"لطفا روشن کن که کدام نقد را، نقد می‌دانی و ائلیار آن را توهین و فحاشی تلقی می‌کند. لطفا نظرت را مستند کن تا من هم روشن شوم."
بحثی مشخص پیرو نظر ائلیار (قطعنامه گره زدن زبان ها زیر پوشش توهین) مطرح شد و من مورد اتهام قرار گرفته ام. 
تا کنون من از ایشان مطلبی نخوانده ام ولی قطعنامه ایشان ناظر بر نوشته های من در سایت است. ایشان سندی از توهین های من به اسلام ارائه نمی دهد. و برخورد با اسلام را به بشیوه علمی (منظور بروایت ایشان است-پیدا کنید پرتقال فروش را) توصیه می کند. 
من بشما توصیه می کنم مجددا قطعنامه "سکوت یا استعفاء" را مطالعه کنید و شرط "قول داده شود که از کلمات توهین دار به دین خوداری شود" را که خطاب ایشان من بوده ام، مورد توجه قرار دهید.

{آ.ائلیار
سه شنبه, اکتبر 21, 2014 - 21:20
دوستان عزیز، کیا جان ، خواهش من از جمع مدیریت آن است که برای اینکه به همکاری خود با سایت 
ادامه بدهم لازم است در سایت توسط کاربران و اعضای مدیریت :
1-به «دین-اسلام- پیغمبر- قران» توهین نشود. 
2- من آته ایستم ولی تحمل توهین به دین و مذهب را ندارم. نقد علمی را می پذیرم-اشکالی ندارد ولی توهین هیچ دلیلی ندارد که انجام شود و منتشر کردد.
3- حوصله ندارم فردا آخوندی بلند شود و فتوا به قتل اعضای مدیریت بدهد. این کار نه لازم است و نه منطقی. و نه نشانه مبارزه با دیکتاتوری مذهبی حاکم. بل نشانه ی نادانی خود ماست. جداً نمیخواهم در این خطا شریک شوم.
4- اگر کار توهین ادامه یابد همکاری خود را حتما قطع خواهم کرد. 
5- تقاضا میکنم به مشکل من رسیدگی شود. و قول داده شود که از کلمات توهین دار به دین خوداری شود.}

فرستاده شده توسط اقبال اقبالی در جمعه, 10/24/2014 - 08:10

نظر: 

ائلیار گرامی براساس ضوابط حاکم بر سایت شما حق ندارید نظرات مرا بدون تصمیم هیئت مدیره خودسرانه سانسور کنید!
ای مدافعان عدم "خشونت زبانی" و "توهین"! چرا فراتر از خشونت زبانی به سانسور رو آورده اید؟
اینکار توهین به آزادی، ایرانگلوبال و خوانندگان آن نیست که در میانه راه زبان دگراندیش گره زده می شود؟
 
*******
 
و اما خلاصه ای از آنچه می اندیشم!
 
 

فرستاده شده توسط اقبال اقبالی در پ., 10/23/2014 - 23:46

نظر: 

در رد کشیدن ترمز تعمیق مبارزه سیاسی
مذهب در جامعه عمری به درازای جهل، بیداد و ستمگری در میان مردم دارد. هدف نه حمله به مذهب و باورهای شخصی مردم ، بلکه نشانه گیری نظام سیاسی - ایدئولوزیک تحقیر و تحمیق مردم از کانال روشنگری، ارتقاء آگاهی و فرهنگ جامعه می باشد تا آنجا که مذهب نه بشکل فیزیکی و آمرانه، بلکه در پرتو آگاهی به مقوله های مربوط به عصر جهالت بشر رانده شود.
با چنین نگرشی دین و باورهای پیشاقرون وسطائی مردم را نه بصورت مجرد، بلکه در بستر زندگی به چالش کشیده می شوند. 
گذار بی وقفه انسان از ناروشنی ها و گشودن افق های نوین را باید مدیون پرسش گری دانست. آنجا که پرسش گری سد گردد، جهل و لاابالی گری فکری به تاخت و تاز می پردازد. وظیفه ما تعمیق پرسش گری و ارتقاء کیفیت آن است.
پرسشگری سیاسی، اجتماعی، فرهنگی ودینی زیربنای روشنگری هستند و دفاع از ازادی های بی قید و شرط سیاسی در راستای گشایش های نو و ایستادن بشر بر پله ای با حرمت تر است.
با این مقدمه و از عزیمتگاه سکولار دمکراسی (لائیسیته) تلفیق مبارزه سیاسی با روشنگری اجتماعی - تاریخی مورد توجه قرار دارد تا بر بستر آگاهی عمومی، بازتولید دین سالاری منتفی گردد.
امر پرسشگری سیاسی زمانی بثمر می نشیند که در بستر زندگی مردم رخ دهد و با افشاگری، نقد روشنگرانه و طرح بدیل همراه باشد.
از همینرو همه کوشش های من ناظر بر 3 محور فوق بوده است.
حکومت اسلامی در ایران نه امری تصادفی، که ادامه تاریخی یک جریان سیاسی، دینی، فرهنگی و تاریخی در این کشور است. ما زنجیره دیالکتیک تاریخی اسلام و اسلامگرایان را بعتوان بخشی از حافظه ملی همچنان زنده نگه می داریم. این امر از لحاظ برخورد به یک پدیده تاریخی- دینی و سیاسی از اهمیت ویژه ای برخوردار است و ما را از کپی برداری در برخورد به اسلام در ایران باز می دارد.
ملت ایران باید یک فرصت تاریخی کسب کنند تا اعلام کنند که می خواهند دین رسمی داشته باشند یا نه؟
از همینرو افشاگری جنایات اسلامگرایان حاکم بر کشور با مقوله سکولار دمکراسی و لائیسیته گره میخورد تا آب به شوره زار سرازیر نگردد و افشاگری به آگاهی ارتقاء یابد و در حافظه مردم رسوب کند.

*******

اسلام ستیزی یا دین ستیزی، فاقد برنامه و استراتژی بوده و برخورد واکنشی به جهالت است بی آنکه به روشنگری و ارائه بدیل ارتقاء یابد. ستیز دینی از عزیمتگاه ایدئولوزیک – دینی تنها به مبارزه ای سطحی میان فرقه ها درجا میزند و نتیجه ویرانگرانه و مخربش را در جنگ های فرقه ای شیعه و سنی پیشاروی جهانیان جاری است.
هدف ما ارتقاء آگاهی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مردم است و از این عزیمتگاه هرانچه خرافی و انسان ستیزانه است را بیرحمانه مورد افشاگری، نقد روشنگرانه ایدئولوژیک، سیاسی و فرهنگی قرار داده و کیفیت نقد با برخورد پوپولیستی و تحلیل خصلتی فردی تنزل داده نمیشود.
من به چنین اسلوب و منشی در برخورد به مذهب باور دارم و کوشش کرده ام بدان پایبند باشم و اکنون در برابر لغزش ها پاسخگو هستم؛ مشروط به اینکه انتقادات مستند در برابر من قرار گیرد.

آنچه تحریف شده است!
*******

در باره آنچه اژدر گرامی نوشته؛ بیشتر ناظر بر فضاسازی است تا حقیقت یابی!
به چند مورد استناد می کنم:
{من با تمامی این نوشته بجز این بخش آن که می‌گوید: " نه آنچه ماله کشانی چون خاتمی و .نشخوار می کنند." هیچ مشکلی ندارم. زیر آن را امضا می‌کنم و به اقبالی دست مریزاد می‌گویم ولی به نظر من، ادبیات بخش آخر، ادبیات یک انسان سیاسی متعهد نیست}
معیار جدید برای تشخیص عیار تعهد توسط اقای اژدر بهنام 
مبانی تئوریک – سیاسی این معیار چیست و از کجا کشف شده است "الله اعلم"؟!
{ در این عرصه دو نظر کلی وجود دارد
1-.
2- نظر دیگر معتقد است که هم باید با اسلام بطور کلی مبارزه و ستیز کرد و هم با اسلام سیاسی. و در این مبارزه و ستیز هم مجازیم از هر شیوه‌ی در دسترس استفاده کنیم. توهین را در این راستا مجاز می‌داند و معتقد است که باید در برخوردهایمان بین دوست و دشمن تفاوت قائل شویم. دشمنانمان را با سخنان سخت و آزار دهنده و فحاشی بکوبیم.}
باید مستند سخن گفت؛ اینجا دیگر صفحه شما و کمنتارها نیستند که مانند بعضی از افراد با نام های مستعار بنویسند و وقتی مچ شان گرفته میشود قایم شد!
جملات فوق را چه کسی و در کجا فرمولبتدی کرده که اکنون این وسط سرو کله شان پیدا شده است؟

 


دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

اقبال اقبالی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.