رفتن به محتوای اصلی

ماجرای بازداشت نسرین ستوده
27.10.2014 - 00:06

 

ماجرای یک بازداشت خودسرانه

دیروز ماموران به طور ناگهانی جلو حرکت نسرین و دوستان همراهش را در یکی از فرعی های میدان فاطمی که در حال بازگشت به خانه بودند گرفته و از آنها کارت شناسایی می خواهند. نسرین از ارائه کارت خودداری می کند. آنها پس از مدتی همه را با نگه داشتن مدارکشان موقتا آزاد و نسرین را بدون ارائه حکم قضایی سوار یک دستگاه پژو که شیشه های کناری آن دودی و غیر قابل دید بود, کرده و به سمت چهارراه کالج حرکت می کنند. در آنجا از او می خواهند سرش را در داخل ماشین پایین بیاورد که او خودداری می کند. از او می خواهند حداقل روسری خود را مقابل چشمانش بکشد که او باز هم زیر بار نمی رود. مامور مربوطه با مرکز تماس می گیرد: " مرکز مرکز یک سوژه مونث داریم باید یک مامور به آنجا اعزام شود".


اندکی بعد مامور زنی درشت اندام کنار او می نشیند و با فشار دست به زور سر او را به سمت پایین فشار می دهد. با این وضع او را به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات واقع در خیابان برادران مظفر (چهاراه ولی عصر) می برند. در آنجا ماموری که او را آورده بود با گفتن "برو پایین کثافت" او را پیاده می کند.
ماموری که آنجا انتظار ورود او را می کشیده سعی می کند به او بگوید که ماموران او را نشناخته و اتفاقی بازداشت کرده اند. در حالی که طبق گفته همراهان نسرین, ماموران بازداشت آنها را به اسم کوچک صدا می کردند و حتی به بعضی از آنها گفته بودند که خودش و خانم اش چقدر حکم دارند. این ماجرا هم مانند 4 سال پیش که اطلاعاتی ها به عنوان مامور پست به خانه ی ما ریختند, با یک دروغ آغاز می شود. 
نسرین مرتب به بازداشت غیرفانونی خود بارها اعتراض می کند.
اولین و در واقع کلیدی ترین سوال را در همان اول ماجرا می پرسند. " تحصن تا کی ادامه دارد؟"
حدود 6 ساعت تحت بازجویی بوده است. در مورد همه چی از او می پرسند. اسیدپاشی – لگام – وکالت و مسائل کانون و ...
اسم این بازجویی گویا مذاکره بوده است. در حالی که به او اجازه نمی دهند تماس گرفته و بگوید که سلامت است و کی بر می گردد؟ تلفن او را که از لحظه اول از دستش قاپیده بودند خاموش نمی کنند گوشی تمام وقت روشن و در اختیار آنها بود. تنها صدایش را قطع کرده بودند. در آخر از او می خواهند که برود و خواسته هایش را لیست کند و برایشان ببرد و من مانده ام این همه کاغذ از کجا باید پیدا کنیم برای فهرست کردن خواسته ها.
اگر بازداشت موقت او چند تا دلیل داشته باشد یکی از آنها مربوط به افتضاحی است که در ماجرای اسیدپاشی به صورت دختران جوان مان به بار آورده اند. بازداشت او می تواند بخشی از افکار عمومی را به سمت دیگری پرتاب کند. همچنان که اعدام ریحانه جباری.
پروژه بازداشت او بیشتر شبیه یک آدم ربایی بوده است تا یک بازداشت قانونی و قضایی. سالها پیش وقتی شخصی از ماموران بازداشت کننده حکم قضایی یا کارت شناسایی طلب می کرد, بیسیم نشان می دادند و یا اسلحه. اما اکنون خود را موظف به نشان دادن بیسیم و اسلحه هم نمی بینند. درسته که حکم ندارند اما اضافه وزن که دارند. شخص را بلند کرده و داخل ماشین پرتاب می کنند و این پرتاب اسم اش هست قانون. قانون آئین دادرسی کیفری, قانون مجازات اسلامی, ..., قانون اساسی.

 

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کاوه جویا
برگرفته از:
فیسبوک رضا خندان

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.