رفتن به محتوای اصلی

یادداشت‌های روزانه (شمارۀ 1)
04.08.2009 - 19:37

* این سخن علیرضا بهشتی است: «ما اطلاعاتی داریم از اینکه برخی از افرادی که در طرح امنیت اجتماعی بعنوان افرادی که از لحاظ اجتماعی ناآرام و تحت اوباش بازداشت شدند و پیش از این از آنها تعهد گرفته بودند، اکنون آنها را در تجمعات و در بازداشتگاه‌ها در مرحله نگهداری و... [شکنجه] به کار گرفته‌اند.» پس مشخص شد که از بیناد طرح موسوم به امنیت اجتماعی برای چه بوده‌است؛ ارادل و اوباش را جمع‌آوری کردند، در همان سوله به جانشان افتادند، شماریشان را زیر شکنجه زجرکش کردند و از بقیه تعهد گرفتند و رهاشان کردند برای روزی که به کار آیند: تا در همان سوله به نام بازجو مثل سگ هار بیندازندشان به جان جوانان یا در خیابان‌ها به نام لباس شخصی روانه‌شان کنند با پتک آدم‌کشی و دستمزد روی 200 هزار تومان به مقابله با مردم به جان آمده. حال دیگر روشن است چه کسانی آن بلا را سر ترانه موسوی آوردند. طرح امنیت اجتماعی برای مقابله با لمپن‌ها نبود، برای شناسائی آنان به منظور به کارگیری گسترده‌شان در سرکوب مردم بوده‌است: «شما که اهل قتل و تجاوزید، چرا غیرقانونی این کارها را می‌کنید؟ بیائید در خدمت نظام مقدس جمهوری اسلامی قرار بگیرید. کاملا قانونی بکشید و تجاوز کنید. تازه دستمزد هم می‌گیرید.»

* در حالی که یک مقام رژیم اعلام می‌کند که کمیسیونی که برای بررسی خروج آن محمولۀ عظیم طلا و ارز تشکیل شده بوده‌است، به این نتیجه رسیده که اصلا طلا و ارزی از کشوز خارج نشده، اردوغان حق دارد که آن نزدیک به 20 ملیارد دلار طلا و ارز را نعمت الهی برای مفابله با بحران اقتصادی ترکیه بداند. اکنون روشن است دیگر که آن مبلغ کلانی از ارز ناشی از فروش نفت در دوران ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد که کمیسیون اقتصادی مجلس اعلام کرد گم و گور شده است، کجاست: این 20 ملیارد دلارش. با اظهار نظر آن عالیجنابی که خود را سرپرست کمیسیون تحقیق می‌نامد (از صدای آمریکا شنیدم و نامش را به یاد ندارم)، در واقع مافیای نظامی حاکم از خیر این ثروت هنگفت گذشت و به دولت ترکیه بخشیدش. این وظیفۀ ماست که اجازه ندهیم دولت ترکیه ثروت ملی ما را به یعما ببرد. باید کار را به سازمان ملل کشاند. این ثروت عظیم باید به مثابه ودیعه‌ای نزد بانک جهانی یا صندوق بین‌المللی پول بماند تا فردای آزادی ملت ایران از چنگال مافیای حاکم به دولت ملی ایران تحویل شود.

* و اما، بپردازم به فراخوان جدید آقای اکبر گنجی با این پرسش از ایشان: آقای گنجی! درست می‌فرمائید باید سران مافیای حاکم را به اتهام جنایت علیه بشریت به دادگاه بین‌المللی لاهه کشاند و حکم غیابی محکومیت زندان ابد برایشان گرفت؛ اما شما که اعتصاب غذای موفقی در برابر مقر سازمان ملل متحد سازمان‌دهی کردید، چرا همانجا این درخواست را با آن انبوه از هنرمندان و روشنفکران به نام ایرانی و خارجی در میان نگذاشتید که با امضای گروهی آنان این درخواست اعلام گردد و برای گرفتن امضای حمایت ایرانیان و غیر ایرانیان پخش شود؟ آقای داریوش هم که دست کم به صورت فردی به اقدامات فردی شما اعتراض کردند و یعنی به شما هشدار دادند که نکنید. آقای گنجی جنبش سبز مردم ایران را گروگان نگیرید. اکنون قضاوت من این است که داریوش حق داشت که فراخوان شما را برای شرکت در اعتصاب غذا نپذیرد. شما به روشنی با این پیشنهادهای فردی‌تان دارید از خون امثال ندا و سهراب و ترانه حساب شخصی‌تان را می‌انبارید. من از همۀ ایرانیان درخواست دارم که دیگر به فراخوان‌های فردی شما توجه نکنند و اجازه ندهند کسی که حاضر نشد کوچکترین نقدی از عملکرد خودش در وزارت اطلاعات داشته باشد و غیر از آن بی‌اخلاقی‌های زیادی از خود نشان داد، در انظار جهانیان، بدل به نماینده و سخن‌گوی مردم ایران شود. به یاد داشته باشیم که آقای اکبر گنجی حتی درخواست همسر خودش را برای نقد عملکرد ده سال نخست فعالیت سیاسی‌اش بی‌پاسخ گذاشت و در قبال مسئلۀ کشتار 67 به سادگی این گونه ماجرا را ماستمالی و از سر باز کرد که آن زمان من مأمور خدمت وزارت اطلاعات در خارج ایران (ترکیه) بودم . یا این گونه همکاری خود با وزارت اطلاعات رژیم را در آن دوران سیاه تبیین کرد که من در بخش فرهنگی آن وزارت کار می‌کردم. آقای گنجی فقط از انتقاد از خویش طفره نرفتند. ایشان حتی پاسخ بسیاری از انتقادها و پرسش‌هائی را ندادند که کسانی با ایشان در میان گذاشتند که برای نجات جان ایشان حیثیت سیاسی و اعتبار فرهنگی خود را پشتوانه کرده بودند. آقای گنجی نشان دادند که نه اهل بحث هستند، نه اهل تجدید نظر در نظریات کپی شده و غیر اصیل و اشتباهشان؛ ایشان نشان دادند که نه یک اندیشه‌ورز که بل، یک نسخه‌بردار اهل مصادره‌اند. کتاب یک محقق و تاریخ‌نگار (ماشاءالله آجودانی) را می‌گذارند جلویشان، از رویش بدون ذکر مأخذ کپی می‌کنند، و وقتی آقای افرادی این سرقت فرهنگی را افشا می‌کنند نیز، به سکوت پناه می‌برند و از یک پوزش خشک و خالی هم دریغ می‌ورزند. در همین مورد محاکمۀ سران هم ایشان دست به سرقت یا بهتر است بگویم مصادره زده‌اند. روی این ماجرای محاکمۀ سران کلی کار شده است، تریبونال تشکیل شده، بسیارانی گفته و نوشته‌اند و ایشان دست کم، حتی یک اشاره به این پیشینه نمی‌کنند. من به صراحت اعلام می‌کنم که آقای اکبر گنجی انسان قابل اعتمادی نیستند. شعار ما در این برهۀ سیاه باید این باشد: «همه چیز برای میهن، برای خود ما هیچ چیزی.»

در عین حال، باید در این مورد تلاش کرد. من از سرکار خانم شیرین عبادی که وکیل مدافع نیز هستند، درخواست می‌کنم متنی تهیه کنند و برای گرفتن امضا از ایرانیان و غیرایرانیان منتشرش سازند. و باید بگویم که اگر اکبر گنجی در همان اعتصاب غذا و به نام شرکت‌کنندگان در آن اعتصاب غذا این فراخوان را داده بودند، من یکی بدون لحظه‌ای تردید فراخوانشان را امضا می‌کردم. اما......

* و سر آخر این نکته که بسیار هم مهم است. مراسم تنفیذ ریاست جمهوری اعلام نشده و بدون پوشش مستقیم رسانه‌ای انجام شد و کسی ندانست و نگفت چرا. گمان من این است که از آکسیون برق وحشت کردند. آنها نشان دادند که آکسیون آزمایشی قطع برق موفق بوده است. برای روز تحلیف در مجلس اما، فکر نمی‌کنم بتوانند بدون اعلام قبلی عمل کنند. اگر هم بکنند دیگر روشن است از چه چیزی وحشت دارند. امیدوارم مردم خودشان را برای انجام این آکسیون آماده کنند و درست سر ساعتی که بناست مراسم تحلیف در مجلس انجام شود، همۀ وسائل پرمصرف برقی‌شان را کار اندازند. از کیانوش توکلی هم درخواست دارم آن لیست وسائل پرمصرف را یک بار دیگر درج کند.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.