به تازگی نواری از یکی از جلسات فرمانده ها بسیجی به بیرون درز کرده است. در این نوار فرماندهان بسیج نحوه سرکوب های اجتماعی را جمع بندی می کنند. آن ها همدیگر را به نام خطاب می کنند. تجمعات اعتراضی را به خودی و غیرخودی تقسیم می کنند و نحوه برخورد با هرکدام را مورد بحث قرار می دهند. آن ها از برنامه ها و تاکتیک های نفوذی خود در میان تظاهرکنندگان، شناسائی سازمانده گان و کشتارهای دهه ۶٠ و قیام اخیر مردم صحبت می کنند. این نوار حاوی اطلاعات امنیتی زیادی است که باید در سطح وسیعی در دسترس مردم در ایران قرار بگیرد. آن را برای دیگران میل کنید.

برای شنیدن نوار به لینک زیر مراجعه نمائید.

www.kanoon-zendanian.org

روابط عمومی کانون زندانیان سیاسی ایران(در تبعید)

من این نوار را چند روز پیش شنیدم. این نوار باید آنالیز شود . از روی اشاراتی که در آن به اجتماعات میشود و.. برداشت من این است که اقلاً 15 سال قدیمی است. این بدین معناست که دستگاه نیروهای انتظامی باید امروزه خیلی متبحر تر شده باشند.

ولی در هر حال تاکتیک و تکنیک سر کوبی یکیست وکلاسیک! و قدمت آن به دویست سال یعنی به جنبشهای توده ائی و کارگری مقدم بر انقلاب فرانسه میرسد.

تکنیک اینست: متفرق کن، سرکوب کن و مرعوب کن، نفوذ کن، تخریب کن

منظور ازعملیات متفرق سازی شکل مکانیکی آن نیست که توسط باتون بدست های نیروهای سرکوب انجام میشود بلکه مهره چینی است. در همین نوار هم اداره کنند جلسه میگوید:

ـ این کاری نداره ، مأمور ما باید بره تو جمعیت و سعی کنه کنترول آنرا در دست بگیره. همان کاری بکنه که این خلقیها و.. میکنند همان شعار ها را بده و... .

لنین به این نوع عومل پروواکاتور میگوید. درمورد تظاهرات مورد بحث ما کار این پروواکاتورها، از تخریب و آتش زدن وسایل عمومی، شیشه شکنی فروشگاه ها شروع میشود تا چپاندن شعار های انحرافی، شعار هایی که توده عادی تظاهرات کننده را رمانده و با شعار ها بیگانه میکند و یا آنها را میترساند و مجبور به ترک جمعیت میکند. در قدم بعدی با این عملیات پروواکاتیو برای رهبران واقعی اعتراضات و تظاهرات، آنهائی که نه با این شعار ها ارتباطی دارند و نه با آن خرابکاریها، پرونده سازیهای محکوم کننده میسازد و و حتی میتواند به آنها تلقین کند که تابلوی نیروهای برانداز خلقی ، سلطنتی، مجاهدین و... شده اند. و تبعاً هیچ یک از رهبران جنبش اعتراضی ـ درمورد مشخص امروز جنبش ما ـ جنبش سبزـ در هیچ سطحی حاضر به پذیرش اینکه در رأس حرکتی قرار گرفته اند که از طرف نیروهای فوق ارکسترا شده و یا میشود نیستند.

من از مدتها قبل هر جا رسیده ام و توانسته ام این متد استاندارد و کلاسیک پلیسی را توضیح داده ام ولی متأسفانه بسیاری، یا از روی خوشبینی ساده گرانه و یا با این برداشت که غرض توهم آفرینی و یا قلمبه گوئی است، گوشی برای شنیدن این حرفها ندارند.

خیلی ساده، اگر از این گونه دوستان مثلاً بپرسی: ـ میتونی یک آش جو بپزی؟

طرف با فروتنی میگوید نه! آش جو پختن یک قلق ، تکنیک و نسخه ائی میخواهد! ولی اگر همین طرف بپرسی: ـ میتونی رهبری این تظاهرات را در دست بگیری؟

طرف عصبانی خواهد شد که مگر این هم سئوال کردن دارد ! صد البته که میتوانم!

باید توجه کنیم که این نوار که خیلی هم کهنه است فقط مال نیروهای سرکوب گر انتظامی برای اجتماعات و اعتراضات کوتاه عمر است . اگر برای یک چنین اجتماعاتی چنین روشهایی دستگاه نظمیه اسلامی دارد، باید به این اندیشید که دستگاه های اطلاعاتی رژیم( و نه انتظامی) برای کنترل و سمت دهی سازمانهای سیاسی، جنبش های بلند مدت سیاسی و مدنی، اثر گذاری روی صدها سایت و نشریه اینترنتی و رایو های محلی (در خارج کشور) و کلاً رسانه های خارجی، چگونه عمل میکند.

من تمامی فرایند مورد بحث را در سه مفهوم ذیل :

رخنه گری ، گمراه سازی و القاء گری؛* طبقه بندی میکنم.

در این زمینه با همین عنوان ، قریب 8 سال پیش یک یادشت طولانی نوشتم که درسایت ایران گلوبال درج شد و متأسفانه آنرا در آرشیو خود ندارم. این یادداشت نه تنها بر اساس تجربیات شخصی دوران درگیری با ساواک و زندان تنظیم شده بود بلکه برای آن از منابع جنگ جهانی دوم ، متد های موساد ، سیا، ام آی 6 و بسیاری آثار موثق دیگر استفاده کرده بودم.

Infiltration, desinformation , manupiolation