رفتن به محتوای اصلی

پیرامون جدایی من از سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
19.07.2009 - 19:37

بعنوان یکی از جوانترین فرد سازمانی این سازمان در خارج از کشور از این سازمان جدا می شوم. دراینجا تنها به مسئلهء جدایی خود از سازمان فداییان اکثریت می پردازم. قصد ندارم به همهء مسائل به طور ریز اشاره کنم، جای این مسائل را در اینجا نمی بینم. مسائل بیشماری در یک زندگی 31 ساله سازمانی برای هر فردی بوجود می آید، که آوردن همه ء این مسائل نه ممکن است و نه لازم. در ابتدا لازم است اشاره شود که بسیاری از کسانی که با سازمان فداییان اکثریت بودند، گاها بدون سروصدا این سازمان را ترک کردند. این جداییها اکثرا اعتراضاتی بوده است به این سازمان. راز اینکه این کسان چرا بدون اینکه به دیگران اعلام کنند، این سازمان را ترک کرده اند را باید از خود آنها پرسید. این درست نیست که این افراد از مبارزه خسته شده باشند و یا خواسته اند به مام وطن بازگردند. بسیاری از این افراد از حکومت جمهوری اسلامی ناراضی هستند و نمی خواهند که این رژیم ماندگار باشد. آنها بدنبال ظرف مناسب مبارزه هستند و همین هم آنها را از این سازمان جدا کرده است.

اما رفتن من از سازمان فداییان اکثریت به دلایل بسیاری روی داد که می توان مختصرا به قسمتهای مهم آنها اشاره کرد. از جمله و جود کیش شخصیتهای حول رهبران سابق این سازمان را می توان اشاره کرد. می توان به مسئلهء فرهنگی موجود در این سازمان که بعدی منفی به خود گرفته است، اشاره کرد. می توان به سیاستها و نحوهء سازماندهی غلط این سازمان اشاره کرد. می توان به عدم اهمیت دادن به افراد در این سازمان و سبک شماردن افراد به غیر از رهبری اشاره نمود. می توان فرهنگ مرده پرستی و سازمان پرستی در این سازمان را مورد اشاره قرار داد. می توان از فرهنگ غیر دمکراتیک ریشه دار در این سازمان پرده برداشت. سازمانی که بنام از خشونت کنده شده است، اما در شرایطی دوباره بنحوی به این فرهنگ بها می دهد.

سازمانی که استقلالش را هیچوقت نداشته است و همیشه در پی نیرویی بوده که راهنمایش باشد. در برابر کشش سیاست حکومتی ناتوان است و نمی تواند از وسوسه شدن نزدیکی به جناحی از آن خودداری کند. سازمانی که با وجود حدود 20 سال از سقوط سوسیالیسم هنوز درسهای لازم را نگرفته است. سازمانی که هنوز طیفهای مختلف حزب توده بر آن تاثیرگذار هستند. جمعیت زنان موجود در سازمان به چند نفر خلاصه شده است.

این سازمان هر روز لاغر ولاغرتر شده است و عملا به چند ده نفر خلاصه شده است. دمکراسی در این سازمان یک شعار پیش نبوده است و عملا دمکراسی را نمی شناسد و اگر هم باشد بسیار سطحی است. ضرباتی که به افراد زده شده است، به حال خود رها گشته است. تاریخ پر از تناقضات آن بی هیچ بررسی خاک می خورد. انسانیت انسان و حق انسان آزاد و برابر بودن افراد بسان جامعه ای پر از نابرابری در این سازمان به فور دیده می شود و لازم به چشم مسلح ندارد. عمق این فساد سیاسی تا جایی است که از افراد سازمانی کاست هایی ساخته است که افرادی همیشه در کاست بالا ثبت شده اند و بقیه هم در کاست پایین به سر می برند. این کاست بالا مهم نیست که در ارگانها باشند و یا اصولا در بیرون از این سازمان. اینها هر چه بگویند و بنویسند، مورد قبول هستند و در بالاترین مکانها قرار می گیرند. این کاست می تواند برای خودش هر اشتباه سیاسی و اجتماعی را مرتکب بشود و همانا مورد تکریم قرار گیرد. این کاست برایش همه چیز قابل حل است، آنهم به هزینهء کاست پایین. در هر دوره ای هم از همه نوع سیاست می داند و هوادارانش در سازمان برایش گوش تیز می کنند.

در این سازمان افراد هیچ نمی توانند بیآموزند و اگر هم بیآموزند، بدرد کسی نمی خورد، چون نمی توانند آنرا بالفعل کنند. به همین خاطر در این سازمان بمراتب افراد زیادی که بتدریج صفوف را ترک کرده و آنقدر رفتند که این سازمان به چندین ده نفر تقلیل یافته است. در این سازمان کسی نیست که بپرسد چرا؟ برای چه این همه افراد زدند و رفتند؟ مقصر چه کسانی هستند؟

در این سازمان اگر بخواهی مختصر سیاست کمی هم مستقلا بیان کنی مورد تمسخر قرار می گیری. چرا چون عادت شده است که همگی در یک جناحی باید باشند. اگر امروز با جناحی باشی دوستت هستند و اگر فردا در جناح مقابل چپ چپ نگاهت می کنند. احترامی برای نظرت قائل نمی شود و با یک پف نظرت را پاک می کنند. این بدترین توهین به انسان است و بمثابهء این می ماند که در یک جمع بگویند تو حرف نزن، تو حر ف بلد نیستی. بی محل کردن افراد در این سازمان جای ویژه ای بخود اختصاص داده است. عضو گروهی هستی که تو را بی محل می کند و معلو نیست نقش تو در این گروه چیست؟ آنها می خواهند یا حمال باشی و یا هورا کش، این برای یک عضو گروه باید روز عزا باشد. مگر می شود که یک آدم زنده از خودش نظر نداشته باشد و فقط نظرات دیگران را بلغور کند؟ انسانهای صاف و صادقی که قربانی یک عده افراد بی مسئولیت می شوند، باید چکار کنند؟ آیا راهی به جز ترک آن گروه برایشان می ماند؟ انسانی که به انسانیتش عملا توهین می شود. انسانی که مسخ شده است و در دایرهء گروهی گرفتار شده است و راهی برایش نیست تا در این گروه آزادی انسانیش را داشته باشد. انسانی که می بیند و احساس می کند، آیا باید بنشیند و مثل کیسه بوکس شود؟ انسانهایی که شاید در اجتماع نتوانند گلیم خود را از آب بکشند، چرا باید در یک گروه با سواستفاده از دوستی و صداقت افراد باعث اذیت دیگران شوند؟ به هر صورت همچنین جاهایی برای رشد یک انسان مفید نیست. زمانی می توان در این مکانها رشد کرد و لذت برد که انسانیت انسان مورد احترام واقعی قرار گیرد. انسان وسیله نباشد و در حد توانش که می کوشد کار وفکرش محترم شمرده شود. متاسفانه این در سازمان فداییان اکثریت وجود ندارد.

در آخرباید اشاره کرد که باید در محیطی سالم برای اهداف انسانی کوشید و اگر هم نبود می توان حداقل بتنهایی در این راه قدم برداشت. به هر صورت سازمان فداییان اکثریت تا زمانیکه درش بر این پایه بچرخد نمی تواند مکانی برای افرادی مثل من باشد. این سازمان با این روشش هر روز از روز پیش کوچکتر خواهد شد و هیچ چیز هم نجاتش نخواهد داد. ما به یک مکانی احتیاج داریم که سالم باشد. انسانیت در آن پاس داشته شود. انسانهای زنده مورد احترام قرار گیرند و از بودن در آن لذت ببرند. متاسفانه با این وضع نمی توان بخود دروغ گفت و صدای وجدان را برای خود خفه کرد و در این سازمان ماند. ماندن در این سازمان با این وضع ضربه به خود و باورهای انسانی است. به همین خاطر از این سازمان جدا می شوم و مستقلا به مبارزه در راه یک جامعه انسانی در حد توان ادامه می دهم و از انسانهای صادق در این سازمان می خواهم که بیش از این انسانیت خود را فدای این سیستم نکنند و اگر مایل بودند مبارزهء مشترک را در یک ظرف نو سالم و مناسب بدور از هر خشونت و دورویی سیاسی در راه اهداف انسانی با هم پیش ببریم. دست من آمادهء فشردن دست این رفقا می باشد. امیدم این است که این رفقا بتوانند روزی به این نتیجه برسند که بتوانیم در کنار هم به مبارزه ای پیگر و طولانی و سازنده در راه آزادی و برابری و دمکراسی و حقوق بشر برای ایران با هم بکوشیم.

19.7.2009

azadal@hotmail.com

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.