چندی پیش به خبری برخورد کردم مبنی بر حمایت یک سیاستمدار دانمارکی از فرقه رجوی و اینکه کتابی نوشته و مریم عضدانلو را مورد تفقد قرار داده است . دستگاه تبلیغاتی فرقه این فرد را با تیتر : شخصیت برجسته و سیاستمدار دانمارکی ؛ بنام ینس کریستین لوند و از حزب سوسیال دموکراتها معرفی کرده بود . ناگفته نماند که سوسیال دموکراتها اکنون حکومت ائتلافی دانمارک را بهمراه احزاب دیگر در دست دارند . دوستان و حتی همکاران بسیارزیادی در حزب سوسیال دموکرات دانمارک دارم که با انها تماس گرفته و جویای چند و چون قضیه حمایت گردیدم . با تماسهای اولیه مشخص شد که مانند همیشه ؛ فرقه از سیستم پشت پا اندازی سود جسته است . سیستم پشت پا اندازی یک شیوه معمول در فرقه هست . بدین صورت که چند نفر از فرقه ائی ها به اجتماعات سیاستمداران میروند ؛ وقتی فرد شناخته شده ائی رد میشود ؛ یکی از نفرات به وی پشت پا می اندازد و نفر بعدی دست او را میگیرد که سقوط نکند و سومین نفر حاضر فورا عکسی از صحنه میگیرد . سپس فرقه در بوق و کرنای عظیم تبلیغاتی که در اختیار دارد می دمد : فلان سیاستمدار برجسته از ما حمایت کرد و این عکس هم شاهد ادعا ! . حکایت حمایت ینس کریستین لوند ـ سیاستمدار برجسته دانمارکی ! بدین گونه هست . زمانیکه به جستجوی احوالات این آقای ینس کریستین لوند پرداختم با کمال تعجب دریافتم که وی نه تنها سیاستمدار برجسته نیست ؛ بلکه یک ژنرال 65 ساله جنگ طلب بازنشسته هست که خود را به ریش سوسیال دموکراتها چسبانده است . بی اختیار به این فکر افتادم که چرا تمام ژنرالهای جنگ طلب ضد میهنمان در سرتاسر جهان ؛ از حامیان اصلی فرقه رجوی هستند ؟ از آنجائیکه کشور دانمارک دموکرات و آزادی بیان و عقاید در این سرزمین محترم شمرده میشود ؛ بعنوان یک شهروند دانمارکی ایرانی الاصل نامه ائی به شخص مذبور نوشتم . در این نامه از ژنرال بازنشسته ینس کریستین لوند ؛ دلائل دشمنی اش با مردم سرزمینمان و همچنین چرائی حمایتش از فرقه تروریستی رجوی را جویا شده و از وی درخواست ملاقاتنمودم . در نامه ارسالی توضیح دادم که مایل هستم در مورد حقایق سرزمینم ایران ؛ خواست و نظرات مردم میهنم و ماهیت آنتی دموکراتیک ؛ طرفداراسلام خشن وخشونت طلبو تروریستی فرقه رجوی ؛ و بعنوان ناظری که از آن فرقه جدا شده ام ؛ با وی بحث و تبادل نظر نمایم . با کمال تعجب جوابی دریافت کردم که ینس بنا به شرائط جسمی در حال حاضر قادر به ملاقات با بنده نیست و در صورت بهبود وضعیت جسمی ؛ در اولین فرصت قرار ملاقاتی خواهد گذاشت . با این تفاصیل مشخص شد که تمام تبلیغات فرقه رجوی مبنی بر اینکه ژنرال باز نشسته ینس کریستین لوند دانمارکی ؛ از فرقه و شخص مریم عضدانلو حمایت بعمل آورده و کتابی در این زمینه نوشته است ؛ عاری از حقیقت میباشد . چون شخص مذبور بدلیل ضعف جسمانی و مشکلات ؛ حتی قادر به ملاقات نیست چه برسد باینکه بنشیند و کتاب هم بنویسد . ولیکن یک نکته بسیار تامل برانگیز در اینجا نهفته که چرا و چگونه : اکثر حامیان ظاهری و صوری فرقه رجوی ؛ ژنرالهای جنگ طلب و بازنشسته ائی هستند که به سیاست روی آورده اند ؟
نخست به گزارش پایگاه اینترنتی * نیو ایسترن آوت لوگ * و مقاله * تونی کارنالوچی * نظری بیفکنیم . وی مینویسد : اگر بگوئیم که آمریکا مسئول ایجاد سازمانهای تروریستی مانند القاعده و یا داعش هست ؛ سخنی به گزاف نگفته ایم . این یک حقیقت مستند است . درگیریهای کنونی خاورمیانه ؛ شاید پر هرج و مرج و خارج از کنترل آمریکا و بسیاری از متحدان مشتاق آن بنظر برسد ؛ ولی در حقیقت آنها بطور تعمدی ؛ این جبهه های منطقه ائی را علیه ایران و برای مقابله با نفوذ آن در منطقه طرح ریزی کرده اند . در یکی از عجیب ترین و علنی ترین حمایتها ؛ یک ژنرال ارتش آمریکا بنام * ژنرال هاف شلتون * خواستار حمایت مادی ؛ سیاسی و استراتژیک آمریکا ؛ از فرقه رجوی میشود . این در حالی صورت گرفته که هنوز فرقه از لیست سازمانهای تروریستی آمریکا خارج نشده بود . از دیگر حامیان سینه چاک فرقه رجوی میشود از ژنرالهای باز نشسته ائی مانند * ژنرال لوئیس فره * و * ژنرال جیمز جونز * فرمانده سابق نیروهای دریائی آمریکا و * ژنرال آلن درشویتز * نام برد . نکته قابل توجه اینکه این ژنرالهای بازنشسته آمریکائی که به عالم سیاست روی آورده اند ؛ هم از جمهوریخوان جنگ طلب حامی بوش هستند و هم از دموکراتهای بظاهر مخالف جنگ . بطور نمونه * ژنرال جیمز جونز * مشاور سابق باراک اوباما هست در کنار * ژنرال مایکل موکاری * دادستان کل سابق الات متحده آمریکا و * جان بولتن * سفیر سابق ایالات متحده در سازمان ملل که اینها معروف به جمهوریخواهان جنگ طلب و طرفداران بوش هستند .
بدنبال تحلیل قبلی نگاهی می افکنیم به مقاله کریس مک گریل ؛ خبرنگار روزنامه گاردین در واشنگتن که در سپتامبر 2012 و زمانیکه فرقه رجوی هنوز از لیست گروههای تروریستی وزارت خارجه آمریکا خارج نشده بود . کریس مک گریل در این مقاله به مبالغ هنگفتی اشاره میکند که فرقه به ژنرالهای بازنشسته و سیاستمداران ذی نفوذ پرداخت میکند . در این لیست کریس مک گریل به اسامی اشخاصی چون :ژنرال هیوچ شلتون ؛ رئیس سابق ستاد مشترک آمریکا ؛ لوییز فری ؛ رئیس سابق سی آی ای و مایکل موکاری ؛ دادستان کل سابق ایالات متحده و اد رندل فرماندار سابق پنسیلوانا اشاره میکند . کریس مک گریل ادعا میکند که افراد ذکر شده برای ترتیب دادن سخنرانی های مختلف در حمایت از خروج نام فرقه از لیست تروریستی ؛ نفری یکصد و پنجاه هزار دلار دریافت کرده اند . قابل ذکر هست که نام اد رندل ؛ فرماندار سابق پنسیلوانیا با جماعت فتح الله گولن هم برده میشود . فتح الله گولن از حامیان پر نفوذ حکومت رجب طائب اردوغان ؛ نخست وزیر ترکیه ـ اردوغان اکنون اولین رئیس جمهور منتخب مردم هست ـ بود که در پنسیلوانیا به خود تبعیدی دست یازیده است . گولن امام جماعت یک مسجد کوچکی در یکی از قصبه های ارزروم بود که بعد از کودتای ارتش در سال 1980 و در پی مخالفت با این کودتا به پنسیلوانیا مهاجرت کرده و در واقع دست به یک تبعید خود خواسته زده است . جماعت فتح الله گولن در مدت کوتاهی و بناگهان تبدیل به یککارتل پر نفوذ و غول آسائی شد . این رشد ناگهانی در پی توافق پنهانی با مقامات و جاسوسان آمریکائی و استعمارگران حرفه ائی و لابی های صهینونیزم بین الملل بود که میخواستند از وی بعنوان اهرم فشار بر علیه حکومت ترکیه بهره بگیرند . در حال حاضر این فرقه در بیش از 120 کشور جهان از مدارس دینی و در 16 کشوراز دانشگاه و دهها موسسه مالی ؛ گروه های عظیم مدیا و حتی بانک برخوردار هست . در پی تاسیس حزب عدالت و توسعه به رهبری رجب طائب اردوغان ؛ جماعت فتح الله گولن تلاش بی وقفه ائی انجام دادند تا شخص اردوغان و حزب تازه تاسیس وی حکومت ترکیه را در اختیار بگیرد . گولن با هزینه کردن میلیونها دلار ؛ از اکثر نقاط جهان پیروان خویش را به ترکیه فرستاد تا با دادن رای به حزب عدالت و توسعه و اردوغان راه رسیدن وی به حکومت را هموار و قطعی نمایند . اکثر آکادمی های پلیس با هزینه جماعت گولن اداره میشود ؛ خوابگاها و مدارس غیر انتفاعی در سرتاسر ترکیه تاسیس کرده و اکثر دانش آموختگان قوه قضائیه از دستگاه مالی وی بورسیه میگرفتند . در پی اختلاف فتح الله گولن با حکومت اسلامی ایران ـ که موضوع اختلاف بر سر صیغه موقت و مجاز شمردن آن توسط حکومت اسلامی بود و شخص فتح الله گولن مخالف سرسخت این عمل بوده و آنرا حرام میشمارد ـ جماعت گولن با اردوغان اختلاف سلیقه پیدا کردند . جماعت نخست به انتشار نوارهای ویدئوئی از سران احزاب مخالف پرداخت . این نوارها از روابط نا مشروع سیاسیون با زنان بیگانه و بخصوص زنانی که در خدمت حکومت اسلامی ایران بودند و در محل هائی مانند هتل ها تهیه شده بود . از جمله قربانیان این کاستها * دنیز بایکال * دبیرکل حزب جمهوریخواهان بود که مجبور به استعفاء شد . یکی ازطنزهای قضیه هم این بود که دنیز بایکال در متن استعفانامه خویش تاکید کرده بود که انتشار این کاست ربطی به پنسیلوانیا ندارد . سپس موضوع اختلاف جماعت گولن با اردوغان کاملا بالا گرفت . در سحرگاه 17 دسامبر 2013 و در حالیکه هنوز هوا گرگ و میش هم نشده بود ؛ خبری همانند بمب در سرتاسر ترکیه و حتی جهان ترکید . پلیس ترکیه در عملیاتی مشترک در چندین شهر ترکیه و همزمان به منازل و دفاتر کار دهها نفر اعضاء دولت و افراد سرشناس هجوم برد و به دستگیری افراد پرداخت . در میان این دستگیر شدگان فرزندان دو تن از وزیران دولت اردوغان ؛ رئیس یک بانک دولتی و چند تاجرو یک فرد ایرانی بنام رضا ضراب نیز بچشم میخورد . این حرکات و دستگیریهای سحرگاهی تحت عنوان مبارزه با بزرگترین رشوه خواری و سوء استفاده مالی تاریخ ترکیه انجام گرفت . در پی این دستگیریها و افشاء ابعاد شگفت انگیز آن ؛ چهار وزیر دولت رجب طائب اردوغان استعفاء دادند ( یکنفر توسط اردوغان برکنار و سه وزیر دیگر ناچارا استعفاء دادند ) . جنجال عظیم گروههای مدیای وابسته به جماعت و روند ادامه پرونده نشان داد که تمام این جریان از مرحله شنود تا حکم قاضی مبنی بر دستگیریها و جستجو در محل توسط وابستگان نفوذی جماعت گولن ( فرقه فتح الله گولن ـ ساکن پنسیلوانیا ) در اداره پلیس و دستگاه قضائی انجام گرفته است . آنروی دیگر سکه زمانی مشخص شد که اردوغان منکر تمام این اتهامات شد و آنرا توطئه جماعت فتح الله گولن در راستای سرنگونی حکومتش نامید . عوامل فرقه گولن برای مقابله با گفته های اردوغان و اثبات دلائل دستگیریها ؛ یکی پس از دیگری نوارهای صوتی مربوط به سوء استفاده ها و رشوه گیری ها را در سایتهای ناشناس اینترنتی انتشار دادند . در این افشاگریها نوک حمله پیکان به سمت شخص اردوغان بود که ادعا میکرد میلیاردها دلار در منزل خویش جا سازی کرده است . در یکی از نوارهای منتشر شده ؛ اردوغان به پسرش بیلال دستور میدهد که پولها را در منازل نزدیکان و فامیل پخش کرده و به صفر برسانید . سپس جماعت ـ فرقه گولن عکسهائی در ارتباط با رضا ضراب ( صراف ) منتشر کرد که نفرات وی به درب منزل دو تن از وزاراء دولت اردوغان کیفهای پر از دلار و یورو میبرند . یک وزیر نیز متهم شد که یک عدد ساعت به مبلغ هفتصد هزار لیر ترک از رضا ضراب رشوه گرفته است . ظاهرا این ساعت توسط نفرات رضا صراف از سوئیس خریده شده و به شخص ظفر چالیان در ترکیه تحویل شده .
گرچه این جریان بعدا با ترفندهای مختلف و با حیله های اردوغان و تیم همکارارانش تا حدودی خنثی گردید ولی بهترین نمونه ائی هست که نقش جاسوسان و خدمت آنان به امپریالیزیم و صهیونیزم بین الملل را برجسته میکند . آمریکا بعد از آن یکی یکی لیست خواسته هایش را به اردوغان دیکته کرد و او اجبارا تمام خواسته های آنان را در غایت عجز و بیچارگی اجراء نمود . استعمارگران حرفه ائی امپریالیزیم و صهیونیزیم بین الملل از میان افرادضعیف و مساعد خیانت به میهن ؛ کسانی را بعنوان رهبر فرقه پرورش داده و آموزش میدهند که نمونه های فتح الله گولن و مسعود رجوی میتواند موید این برداشت باشد . اگر در مورد فرقه رجوی هم بپرسیم : که آیا ژنرالها صرفا به جهت دریافت پول و رشوه از آنان حمایت میکنند ؟ طبعا پاسخ آری به این سئوال اگر نگوئیم ابلهانه در خوشبینانه ترین صورت میشود گفت که ساده لوحانه است . در اینجا نگاه کارنالوچیبسیار عمیق و رئالیست هست که در ادامه مقاله جالب خویش می نویسد : رجوی ها معتقد به اندیشه ماکیاولی هستند که بر اساس آن هدف وسیله را توجیه میکند . آنها تا کنون به هر حربه ائی چون خشونت ؛ خیانت ؛ دروغ و تاکیتیک های فریب کارانه توسل جسته اند تا ازهژمونی خویش بر حفظ فرقه شان و عدم تلاشی آن سود بجویند .
نمونه ائی دیگر : اگر یکسال پیش نامی از گروه ضد انسانیت و جانوران تروریستی بنام داعش به میان آورده میشد ؛ نه تنها مردم عادی که حتی صاحبنظران هم چنین موجودات پست و خونخواری را نمیشناخت . ولی بناگهان این جانوران از سوریه و سپس عراق سربرآوردند و به قتل و کشتار انسانهای بیگناه و سربریدنهای وحشیانه در مقابل دوربینها پرداختند . بدون شک این جانوران تروریست یکشبه ظهور نکردند . همه این جانوران علاوه بر اینکه شکل و شمایلی شبیه به انسانها دارند ؛ به لحاظ افکار و خصوصیات درنده خوئی نیز با هم سهیم اند . بطور مشخص این افراد سالها در کنار هم شستشوی مغزی شده و آموزش نظامی و درنده خوئی دیده اند . جالبتر از همه و شاید دردناکتر از همه ؛ آن زمانی هست که این جانوران در عراق به قتل و کشتار و جنایت و تجاوز به دختران و کودکان می پرداختند ؛ ولی فرقه رجوی در راستای همگنی با این تبهکاران جانی ؛ انانرا جنگجویان ناراضی مینمامید . فرقه استدلال میکرد که این جنگجویان ناراضی بر علیه حکومت مالکی دست به شورش زده اند وبطور علنی از جانوران درنده خوی داعش حمایت میکرد . اما بتدریج که جنایات آنها ابعاد بیشتری یافت و در برابر چشم میلیونها انسان سر از تن خبرنکاران اسیر جدا کردند ؛ زنان و کودکان دستگیرشده را مورد تجاوز قرار دادند و تمام دنیا آنها را جانیان تبهکار نامید ؛ فرقه نیز تاکیتک عوض کرد . فرقه نه تنها حمایت علنی از این تبهکاران را متوقف نمود ؛ بلکه به انکار همکاری با آنها نیز پرداخت . ولی تمام ناظرین بیطرف اذعان دارند که فرقه امکانات مالی و تسلیحاتی و لجستیکی در اختیار نیروهای وحشی و جنایتکار و تروریست داعش قرار میدهد . طبعا این همیاری و همکاری با تروریستهای خونخوار داعش بفرموده و از روی تعلیمات انجام میگیرد . این تعملیات بدون شک از ناحیه همین ژنرالهائی صادر میشود که بطور علنی و یا غیر علنی از فرقه رجوی حمایتمیکنند . این ژنرالهای حمایت کننده فرقه رجوی ؛ همان جنگ طلبان حرفه ائی هستند که با سرزمین ایران و مردم ایران زمین دشمنی آشکار دارند . درد آنها تغییر حکومت ایران و برقراری دموکراسی در ایران نیست ؛ چرا که این موضوع اصلا به نفع آنها و اربابانشان نیست . این ژنرالها ادامه دهندگان راه اسعتمارگرانی هستند که سالها و حتی قرنها به استثمار ملت ایران پرداخته اند . اینها از نوع همان ژنرالهائی هستند که سالیان سال سرزمین گرانقدرمان و حکومت دست نشانده امپریالیزیم و بخصوص مردم شریف میهنمان تحت سلطه آنان گرفتار و در زیر چکمه های آنان له میشدند . این ژنرالها در خدمت استعمارگران حرفه ائی و امپریالیزیم و صهیونیزم بین الملل هستند که بنا بر خصلت استعماری ؛ با رشد و تعالی و سربلندی سرزمین ما سر خصومت و دشمنی دارند . استعمارگران هیچ فرقی بین حکومت اسلامی و حکومت مشروطه و حکومت سکولار قائل نیستند بلکه آنان اهداف بزرگتری دارند و آن همانا تضیعف سرزمین ما و عدم پیشرفت تکنولوژی و عدم پیشرفت و برقراری دموکراسی در سرزمین ما هست . برای دستیابی به این اهداف هم مساعدترین نیروی تبهکار وطن فروش و خائن به میهن ؛ فرقه رجوی هستکه به جاسوسی و بیگانه پرستی شهره گشته اند. پیروان فرقه تبدیل به فسیل هائی شدند که مغز آنها از تفکر و روح آنها از انسانیت تهی گشته است . برای پیروان فرقه وطن فروشی و جاسوسی نه تنها به امری عادی تبدیل گشته ؛ بلکه آنرا نیز بخشی از ابزار مبارزاتی جهت سرنگونی حکومت اسلامی مینامند . حال اینکه در دنیای واقعیات و اصولا در بین خصلتهای پسندیده ما ایرانیان ؛ مام میهن و حفظ و دفاع از هر وجب خاک آن ؛ همانند ناموس گرامی و حتی مقدس هست . هرایرانی با شرافتی با هرعقیده و ایدئولوژی و سلیقه سیاسی ؛ وقتی پای منافع میهن و دفاع از خاک سرزمین بحث و موضوع باشد ؛ اگر مبارزحرفه ائی هم که نباشد ؛ حاضر هست که مشتاقانه جان خویش را هم نثار دفاع از خاک میهن بکند . اما فرقه رجوی از این خصلتهای زیبا فارغ هست و در اوج بی شرافتی و بی مسئولیتی و بدنبال هژمونی و قدرت طلبی رهبر فرقه ؛ و به جهت تامین منافع حقیر گروهی و ادامه حیات انگل وار و پارازیت وار به دریوزگی از درگاه امپریالیزیم و صهیونیزم بین الملل ادامه میدهد . در کمال بی غیرتی و بی شرافتی ؛ به جاسوسی از منابع ملی و اموال ملی پرداخته و اطلاعات درست و نادرست را به دشمنان ایران زمین میفروشند . پول بی شرافتی را خوردن و حمایت سیاسی به هر تقدیر جلب کردن هم نیاز به بی رگی و بی غیرتی دارد که سران فرقه در این زمینه بی نظیر و بی بدیل هستند .
جمشید تفریشی
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید