رفتن به محتوای اصلی

اعتصاب غذای پناهجویان بی پناه یارسانی در مرز اردن و عراق
22.06.2009 - 18:45

بنا به اطلاعات تقریبا دقیقی که به انجمن فرهنگی جامعه یارسان در خارج رسیده و برخی ازروزنامه های کردی زبان اینترنتی نیز گزارشاتی درزمینه پناهجوئی مردم یارسان منتشر کرده اند. از زمان سر نگونی صدام حسین جنایتکار تا کنون تعداد زیادی از خانواده های کرد یارسانی اجبارا به مرز اردن و عراق برده شده اند و یا خود به امید راه نجاتی از وضع اسفباری که داشتند و دارند، به آنجا رفته اند که کشور ثالثی آنها را بپذیرد و بعد از سالها در بدری از آن فلاکت نجات پیدا کنند. با فعالیت و شکایت خود به سازمانهای مدافع حقوق انسانی و کوشش هم ملیتها و هم آئینی های خود آنها در اروپا، چند خانواده ای از آنان نجات پیدا کردنده اند و به کشورهای انسان دوست و پناهنده پذیر آورده شده اند. اما هنوز حدودا بین 180 تا 200 نفر از این پناهجویان یارسانی در مرز اردن و عراق مانده اند و هر روز با زندگی زجر آوری به سر می برند. در واقع با مرگ در مبارزه هستند که خود و زن و فرزندان زنده بمانند. اکنون هم می خواهند آنها را اجبارا به مرز سوریه انتقال دهند. این دو نمونه عکسهای زیر، متعلق به تاریخ 13 ژوئن 2009 هستند. یعنی تازه ترین خبر تصویری از وضع زندگی این مردمان و فرزندان و اعضای خانواده بی پناه آنها.

برای آگاهی دولتهای دمکرات جهان و سازمانهای مدافع حقوق بشر شمه ای از زندگی این مردمان از همه جا محروم که بخشی از آن خانواده های یارسانی اند که درطول تاریخ درجهان اسلام وتحت سلطه دیکتاتوران، برآنها ظلم مضاعف می شده، یعنی از یک طرف به دلیل کرد بودن و از طرف دیگر به دلیل داشتن آئین یارسان یا اهل حق مدام تحت پی گرد قرار می گرفته اند را، شرح می دهیم.

همان گونه که بیشتر سازمانهای مدافع حقوق بشر و سازمانها مدافع پناه جویان اطلاع دارند و بیشتر روزنامه ها و بویژه روزنامه های کردی در این باره تا حدودی گزارش داده اند، چندین هزار خانواده از کردان یارسانی و غیر یارسانی بعداز انقلاب ایران درسال 1979 و روی کارآمدن رژیم جمهوری اسلامی و تثبیت اسلام شیعه در این کشور، خانه و کاشانه خودرا رها کرده و از ترس جان به کشور همسایه (عراق) پناه برده اند. نخست آنها را در کردستان عراق که مردم، تقریبا زبان همدیگر را می فهمیدند، اسکان دادند. بعد از حمله نظامی صدام حسین به ایران، آنهم به تحریک حکومت وقت آمریکا، صدام دیکتاتور بسیاری از این خانواده ها را از بیم همبستگی نشان دادن و کمک رسانی آنها به ایران در زمان جنگ، به جنوب عراق، نزدیک شهر رومادی به کمپ معروف به التاش منتقل کردند. در این کمپ مردمان یارسانی مجددا از یک طرف با رژیم دیکتاتوری صدام حسین و برای بدست آوردن حد اقل زندگی شایسته ی یک انسان، می بایستی مبارزه کنند و از طرف دیگر علیه افراطیون مذهبی عراقی و غیره بجنگند که امکان زندگی اولیه را از آنها نگیرند و کمتر آزار دهند. برای نمونه بوجود آوردن محدودیتها و مزاحمتهای دائم از قبیل آلوده کردن آب آشامیدنی آنها، تهدید آنها به کشتن به عنوان کافر که در اسلام (کشتن کافر مجاز است) و نخریدن اجناس از دست آنها که این افراطیون نان دست اهل حق یارسانی را حرام و نجس می دانستند و غیره. دیکتاتوری صدام حسین ناسیو نالیست نیز هیچ گونه امکاناتی نه برای تأمین جانی آنان و نه برای تعلیم و تربیت فرزندان این مردمان به طور کلی فراهم نمی کرد. آنها یا می بایستی عرب شوند که به مدارس عربی، آنهم به طور محدود، راه یابند یا هیچ شانسی برای فراگیری هم نداشتند. لذا در آن ایام با همت تعدادی از روشن فکران و با سوادان این گروه از مردم یارسان که در ایران به مشاغل معلمی، نظامیگری (ارتش وژاندارمری و غیره) اشتغال داشتند، نخست کوشیدند با وسایل اولیه حد اقل زبان کشوری، حاکمان بر جامعه خود را به بچه ها یاد بدهند و بعد، از آن طریق شیوه جمع و تفریق و نکات لازم درسی را به آنها یاد بدهند و بیاموزانند. امروزه بعضی از آن فرزندان یارسانی، نه فقط در دانشگاههای اروپا رشد غیر قابل باوری کرده اند، بلکه نویسنده و روزنامه نگار و حتا شاعر هم شده اند.

در سالهای 1984 تا 1986 میلادی تعدادی از این مردم با مراجعه مکرر به ارگانهای بین المللی از قبیل یو. ان. و صلیب سرخ و غیره به کشورهای اروپائی و آمریکائی و بویژه به کشورهای اسکاندیناوی انتقال داده شدند. سه نفر از این پناه جویان که نظامی و غیر نظامی بودند و ازچنگ رژیم های مستبده ایران و عراق توانسته بودند بگریزند و ازطریق همان یو. ان. به یکی ازکشورهای اسکاندیناوی (سوئد) پناه آورده بودند، با نگارنده این سطور که برای نجات جان همه پناهجویان ایرانی (کرد و فارس و یارسانی وغیره) همراه یک وکیل مدافع اروپائی متخصص درامور پناهجوئی، فعال بود، تماس حاصل نموده و وضع نا هنجار پناهجویان یارسانی درکمپ التاش را شرح دادند و نگارنده را موظف نموده و وا داشتند که اقدامی برای نجات این خانواده ها از آن جهنم رومادی بنماید. این جوانان درآن زمان به درخواست نگارنده این سطور لیستی را تهیه نموده و نام آن خانواده هائی که می خواستند به اروپا بیایند، در آن لیست، نوشتند. در لیست اول تعداد 59 خانواده یارسانی که هرکدام از خانواده ها از دو نفر تا دوازده نفر تشکیل می شدند، برای نگارنده ارسال گردید.

ما طی نامه ای به زبان آلمانی همراه لیست خانواده ها، در تاریخ 25 نوامبر 1986 از سازمان صلیب سرخ جهانی، سازمان عفو بین المللی، وزارت امور خارجه آلمان، کمیسارایای عالی پناهندگان در ژنو و سفارتخانه های سوئد، نروژ، دانمارک، هلند و سویس در آلمان درخواست کردیم که این مردمان را از جهنم رومادی نجات دهند.

این کشورها و نمایندگی آنها هر کدام تعدادی از خانواده های یارسانی را پذیرفتند. البته این برای ما مهم نبود که هیچ کدام از این کشورها در پاسخ به نامه ما اشاره کنند که آنها خواست مارا برآورده نموده اند. اما آنهانوشته بودند که کوشش خواهند کرد این مسایل را بررسی خواهند نمود. حدود شش ماه بعد یک لیست دیگری که شامل صدخانواده ازمجرد گرفته تاخانواده با شش فرزند و بیشتر، برای نمایندگیها و سازمانهای ذکر شده ارسال داشتیم. اگر چه تعدادی از آن خانواده ها سرکوب و تحقیر جمهوری اسلامی را بر تهمتها و اذیت و آزار صدامیان و متعصبان مذهبی در عراق ترجیه می دادند و منتظر کمیساریای عالی نماندند و با ریسک به ایران بر گشتند و متأسفانه بعضی از آنها نیز به زندان جهموری اسلامی افتادند و برخی حتا کشته شدند، اما تعداد بیشترشان با کمک سازمانهای انسان دوست اروپائی نجات پیدا کردند.

اکنون ما به عنوان گرداندگان یک سازمان فرهنگی از همه آن سازمانها و دست اندر کاران یو. ان تقاضا داریم به این بقیه مردمان یارسانی که در بدترین شرایط در مرز بین اردن و عراق بسر می برند یاری رسانند و آنها را از مرگ نجات دهند. بطوری که به ما گزارش شده است اکنون تعدادی از زنان و مردان جان به لب رسیده دست به اعتصاب غذا زده اند و بیش از یک هفته است که لب به غذا نزده اند. آنها از همه کشورهای دمکرات انتظار دارند که نمایندگی های آنها و سازمان دفاع از پناهجویان و کمیساریای عالی در ژنو به مشکلات این مردم رسیدگی نمایند. بطوری که به ما گزارش شده، آنها تا پاسخ مثبت به خواست برحق شان، در اعتصاب غذا خواهند ماند.

بطوری که ملاحظه می فرمائید کمترین انسانی می تواند در چنین شرایط سخت و طاقت فرسائی درگرمای پنجاه درجه آن منطقه باکمترین وسایل زندگی ادامه حیات بدهد.

بدینوسیله از همه سازمانهای مدافع حقوق انسانی و دولتهای دمکرات جهان تقضا داریم تاحد امکانات موجود، به وضع این پناهجویان یارسانی رسیدگی نمائید. و هم چنین از همه جوانان مبارز یارسانی تقاضا داریم با داشتن علم به زبانهای کشور محل اقامت خویش این نامه را ترجمه نمایند و به وزارت خارجه آن کشورها ارسال دارند.

هایدلبرگ آلمان فدرال 20 ژوئن 2009 دکتر گلمراد مرادی

سخنگوی انجمن فرهنگی جامعه یارسان

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.