همه ما، مردم ایران و تمام مردم جهان تصاویر درناک جوانان ایرانی را دیده اند که زیر ضرب باتوم و لگد به چه حال و روزی افتاده بودند. جوانانی که تنها جرم آنها اعتراض بوده است! آیا جواب اعتراض را باید با خشونت داد؟
آیا دولت باید به روی شهروندان غیر مسلح خود اسلحه بکشد؟ جوانانی که امروز زیر چوب و لگد بودند، جوانان این کشور و این خاک و بوم بودند. نه از اسرائیل آمده بودند و نه از آفریقا اما سنگدلان بی رحمی که با خشونت مردم را می زدند اهل کجا بودند؟
برای من هنوز هم جای شگفتی دارد که چطور هموطنان ما در نیروهای انتظامی و پلیس توانسته اند چنین رفتار خشنی را با مردم بی دفاع انجام دهند. آیا این سربازان سیاه پوش غرق در آهن و فولاد ایرانی، اند و یا از دیار دیگری به ایران آورده شده اند؟ آنقدر غم بر دل من و تک تک ایرانیانی که می شناسم نشسته است که از روز شنبه بیست و سوم خرداد تنها چهره های دردمند جوانان کشورم که خواستار مدنیت و آزادی هستند در یادمان خواهد ماند. و خوب بود که آقای احمدی نژاد به میمنت پیروزی اشان به این چماقدران دیو صفت می گفتند که اگر از مردم تا به این اندازه نفرت دارند حداقل انسان باشند… برای من که اهل تهرانم غم و غصه ام از دیدن آنچه که به مردم شهرم می رود دو چندان شده است. آیا معنی آزادی و دمکراسی این است؟ چماق؟! اگر دوستی با فلسطینیان هیچ جسنی برای مردم ایران تا کنون نداشته است، امروز یک حسن برای آنها پیدا شد و آنهم آموختن سنگ پراکنی از آنها بود!…
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید