رفتن به محتوای اصلی

اروپا و امریکا، کشورهای مسلمان رابه جان یهودی ها انداخته اند!
18.05.2009 - 12:57

«اروپا و آمريكا در باره ایجاد دو کشور فلسطين و اسرائیل متحدند»

فرانسه اعلام كرد: اتحاديه اروپا و آمريكا بر سر خواسته خود مبنی بر تشکیل دو کشور اسرائیل و فلسطین به منظور حل مشكلات دهها ساله ميان فلسطینی ها و اسرائیلی ها متحد هستند.رادیو فردا«

وقتی جمله بالا را خواندم ، یک مورد بسیار ساده ـ نظر مرا به خود جلب کرد؟مگرکشور اسرائیل در 60 سال پیش تشکیل نیافته است که باید اینک تشکیل یابد؟مگر اروپائی تا کنون از تشکیل کشور اسرائیل بی خبر بوده اند؟مگر اروپائی ها تا کنون تاسیس کشور اسرائیل را به رسمیت نشناخته اند که اینک در صدد بر آمده اند تا تشکیل اسرائیل را در کنار شکل گیری دولت فلسطین آغاز نمایند؟ همانطوری که نگارنده بارها در نوشته های خود تاکید نموده ام ، بخش وسیعی از تمایلات یهود ستیزی و اسرائیل ستیزی در میان کشور های اسلامی از کشور های غربی مسیحی که ضدیت تاریخی با یهودیت دارند به کشوری اسلامی سرازیر شده است.هرچند اسلامی ها خود به لحاظ تاریخی در دوره شکل گیری دین اسلام در یهود آزاری پیشنه درازی دارند اما دردوران معاصر از یهود ستیزی کور در سطح وسیع در میان مسلمان و بخصوص ایرانیان اخباری در دست نیست اما در همان دوره در اروپای شرقی و غربی ـ همواره یهود ستیزی شعله ور بوده است. برای اروپا و امریکا اگر جنگ اسلام با یهود دیت گسترش یابد که نقطه ثقل آن در منطقه نفت خیز خاورمیانه واقع شده است که آنها را از عایدات فروانی برخوردار خواهد کرد ودر ضمن ضدیت اسلامی ها با مسیحیت بطور موقت فراموش خواهد شد تا بازارهای اروپا و امریکا در کشور های مسلمان که بالغ بر یک میلیارد سکنه را شامل می شود همواره پر رونق ادامه یابد. شاردون جهانگرد فرانسوی وقتی در دوره صفویه وارد اصفهان شد می نویسد «مسلمان ومسیحی و یهودی را در حال زندگی صلح آمیز در کنار یک و دیگر مشاهده کردم که در اروپا دیده نشد است «! به نظر بعضی ها ، یهود ستیز ی آلمانی ها از دوره هیتلر آغاز گردیده است اما ضد یت با یهودیان در آلمان قدمت تاریخی بیشتری دارد. موقعی که قيصر ويلهم دوم حاکم پروس (آلمان فعلی) جنگ جهانی اول را رهبری ميکرد؛هيتلر به عنوان سرجوخه داوطلب اتريشی در جبهه بلژيک می جنگيد. بعد از شکست وپايان جنگ؛ قيصر آلمان مجبور به تبعيد در هلند شد. آلمان شکست خورده همه چيزش را از دست داده بود. از همه مهمتر آنها غرور ملی شان را لگد مال شده می ديدند. قيصر ويلهم مرتب از هلند برای هموطنانش پيام های ضد یهودی می فرستاد. در ميان پيامهايش مردم يهود را بسيا ناسزا ميگفت و از بی غیرتی آنها شکوه می کرد که چرا قیام نمی کنند تا اورا دو باره به قدرت برسانند. آلمان به جمهوری تبديل شده بود. اوضاع اقتصادی آن دوره کاملاً ورشکسته بود. برای مثال يک دلار امريکا برابر بود با يک تريليون مارک آلمان بود. جامعه در تمام عرصه ها پاشيده بود. هيتلر یهود ستیز سرجوخه ناشناخته در يک رای گيری از طرف مردم آلمان به رهبری انتخاب ميشو د چون زمینه های یهود ستیزی مردم آلمان بسیار آماده و پر قوت بود. یهود ستیزی هم اکنون در جامعه کنونی آلمان پس از 65 سال شکست هیتلر همچنان در جامعه و دوائر دولتی و ارتشی و پلیس و سازمانهای مخفی آلمان ادامه دارد. آلمان در 40 سال گذشته بیشترین تجهیزات شیمائی را به کشورهای ضد اسرائیلی مانند عراق و لیبی صادر کرده است و هنگام سفر گنشر وزیر امور خارجه وقت آلمان در جنگ خلیج فارس به اسرائیل با پرتاب تخم مرغ گندیده از جانب مردم اسرائیل استقبال گردید! چرا آلمان به کشور های ضد اسرائیلی سلاح شیمائی فروخته است؟جمهوری اسلامی در آغاز از شهر دوسلدورف آلمان در دهه هشتاد اقدام به تهیه تکنلوژی اتمی نمود که توسط ماموران مخفی امریکا که آنموقع در سایه کاپیتولاسیون آلمان ـ امریکا از قدرت و نفوذی زیادی در آلمان برخوردار بود کشف گردید اما امریکا آنموقع همه کشفیات خود را به اسرائیل انتقال نداد؟ماموران و معاونان محمود احمدی نژاد مانند محمد علی رامین همه آموزش های ضد یهودی خود را در دوره اقامت در آلمان آموخته اند و آنها را علیه اسرائیل بکار گرفته اند تا سیاست های اتمی خود را زیر آتش تبلیغات علیه علو کاست پیش ببرند.

30 سال از انتقال ایران از حوزه نفوذ سیاسی واقتصادی ونظامی امریکا به حوزه نفوذ اقتصادی وسیاسی سنتی اروپا می گذرد.در بیست وهفت سال گذشته ؛امریکا بی امان در پی باز پس گیری حوزه بدست آمده اش در سال 1332 در پی کودتای ضد ملی خود می باشد.این تلاشها گاهی با ارعاب وبعضی رابطه های محرمانه با رهبران حکومت اسلامی صورت گرفته است.اگر امریکا در پی کسب یکجا دو باره حوزه سیاسی واقتصادی در ایران میباشد؛ اما برای اروپائیها حوزه اقتصادی کافی می باشد؛وآشکاراحاضر شده ا ند تا قدرت سیاسی را دراختیار ملایان بگذارند تا منافع اقتصادی بیکران خود راتضمین نمایند.در بیست وهفت سال گذشته اروپائیها بیشترین سود را از طریق انقلاب ارتجاعی واسلامی 1357 عاید خود کرده اند.انقلاب اسلامی سه چهره بارز ومشخص را به همراه داشت .تضاد باامریکا!!تضاد باکمونیست!!تضاد بااسرائیل!! برای اروپائیان ؛کنار آمدن وتوافق ضمنی با این سه وجوه بسیار آسان بود.اینک یکایک آن بررسی می شود!

1-اگر انقلاب اسلامی آشکارا مورد حمایت تبلیغاتی ولجستگی اروپائیان قرارگرفت به آن جهت بود که خروج ایران از حیطه قدرت امریکاوبازگشتش به قلمرو تاریخی اش یعنی اروپا تضمین می شد .آنها همواره به امریکا وانمود می کردند که ؛این مردم ایران هستند که در پی یک انقلاب توده ائی وفراگیرخواستار خروج امریکا از میهنشان هستند.در همین راستا می توانستند تضادهای دیرینه شان را با امریکا مستور سازند

2-انقلاب اسلامی همواره براساس باورهای دینی والهی با کمونیست و ماتریالیست عناد تاریخی داشته است .از این بابت هم خدمت شایانی به اروپائیها ی ضد کمونیست به عمل می آورد .همسایگی ایران با اتحاد شوروی این استقبال را دو چندان می نمود .از طرفی اروپائیها به امریکائیها راهنمائی می کردند که روحانیون اسلامی وظیفه مبارزه با کمونیست را که شاه به عهده گرفته است را بهتر به اجرا خواهند گذاشت.در همین راستا امریکا گام به گام متقاعد میشد ؛که باانتقال شاه به خارج ؛مبارزه وقلع وقمع کمونیستها را به عهده ملایان واگذار نماید .اما پر واضح بود ؛ که اروپا کلاه گشادی برسر امریکا گذاشت.اروپا حتی در جریان گروگان گیری سفارت امریکا در تهران در سال 1358 خورشیدی حمایت چندانی از امریکا ننمود و حکومت گران ایران را به خاطر آن حرکت غیر متعارف بین المللی بطور جدی محکوم وتهدید به قطع رابطه ننمودند!! در بیست وهفت سال گذشته ارو پائی ها هیچگاه خواستار محاصره اقتصادی ایران نبوده اند.منافع بیکران اروپا در ایران همواره مانع تصویب نامه های سخت گیرانه علیه ایران شده است.

3-اروپائی ها به لحاظ تاریخی همواره یهود ستیز بوده اند.این اختلاف حتی در مذهب شان هم دیده می شود. آنان معتقدند کسی که مخفیگاه حضرت عیسی را به سربازان امپراتوری رم شرقی لو داد یک نفر یهودی بوده است.در همین رهگذر در کشتار یهو دیان در جنگ دوم جهانی به دست فاشیست ها کلیسای کاتولیک رم در واتیکان عملا سکوت مرموزانه ائی اختیار کرده بود!!وگرنه ایران به لحاظ تاریخی هیچگاه مر کز کشتار گاه یهودیان نبوده است .ایران حتی همواره در طول تاریخ سرزمین امنی برای یهودیان بوده است.اینکه حکومت اسلامی در منطقه بدون آنکه با اسرائیل مرز مشترکی داشته باشد، اینگونه بایهودیان می جنگد جای بسی تعجب است .این همه انرژی از کجا بر می خیزد ؟

اروپا ئی ها عملا نقطه ثقل یهود ستیزی خویش را در بیست وهفت سال گذشته حیله گرایانه به ایران انتقال داده اند.از بیست وهفت سال پیش با بودجه ملت ایران آنچنان آتش توپخا نه ائی به سوی مرزهای اسرائیل هدایت می شود که گویا انتهائی ندارد. در همین راستاسالیانه بودجه هنگفتی ازجانب اسرا ئیل صرف مقابله با این دشمنی می گردد که بسیار کمر شکن می باشد ؛همین هم باعث خرسندی اروپائی ها یهود ستیزمی شود!فراموش ننمائیم جمهوری اسلامی از کجا می تواند اینچنین کسب اطمینان نماید تا اسرائیل را تهدید نماید؟ سخنان فاشیستی احمدی نژاداز کجا حمایت می شود ؟(( هر چند که سخنان احمدی نژاد از جز ئیات مانیفست حکومت اسلامی است که خمینی آنرا پی ریزی نموده است وهمه رهبران جمهوری اسلامی در ادوار گونان باید مطیع آن وصیت نامه بمانند .اگر احمدی نژاد پیش دستی کرده است وامسال سریع تر از دیگران دشنام علیه اسرائیل نثار کرده است؛ فقط جهت بالا کشیدن خویش در عرصه سیاست گذاری کلان می باشد وعملا خواسته است تا خود را از حاشیه نشینی که اخیرا توسط رفسنجانی به او تحمیل گشته است نجات دهد .وگرنه او همچنان شهردار کل ایران باقی خواهد ماند .مراجعه نمائید به مقاله منتشر شده در سایت گویا در تاریخ 22 مهر سال جاری تحت عنوان احمدی نژاد از شهرداری تهران به شهرداری کل ایران ارتقاء یافت !به قلم نویسنده مقاله فوق)) تحت عناوین مختلف همه غرش های گوش خراش جمهوری اسلامی علیه اسرائیل مطمئنا از اروپا وبخصوص ازآلمان حمایت می شود! بیچاره ملت ایران که باید همه جریمه های این بدنامی ها را به دنیا بپردازد ؟ شاید اروپائی ها ظاهرا مخالف تهدیدات جمهوری اسلامی علیه اسرائیل باشند ولی همه اینها زود گذر است.مطمئنا جمهوری اسلامی به تنهائی وبدون تکیه به بخشی از جهان نمی تواند سیاست های ضد اسرائیلی خویش را پیش ببرد .محققین باید در جستجوی کشف تکیه گاههای حکومت اسلامی باشند ؟ تقربیا مدت کوتاهی بعد از استقرار حکومت اسرائیل ، اروپائی ها به مرور شروع به جلب سکونت مهاجرین از کشورهای عربی نمودند تا مرکز لجستیکی ومالی و فرماندهی مبارزه علیه اسرائیل در اروپا وبه ویژه در آلمان مستقر گردد. تا کنون آلمان ایمنگاه همه عملیات تروریستی از جمله عملیات المپیک مونیخ و11سپتامبر بوده است.هر ساله تظاهرات بی شماری علیه اسرائیل در پوشش دمکراسی غربی در آلمان صورت می گیرد.آخرین جمعه ماه رمضان از جانب خمینی روز قدس نامیده شده است.این روز را نمی توان به عنوان یک روز رسمی ازقوانین اسلام به رسمیت شناخت ؛ اما اروپائی ها مدت هاست آن را به عنوان یک روز از شرعیات اسلام پذیرفته اند که این خود جای سئوال است؟برد باری اروپائیها در زمینه اسرائیل ستیزی مهاجرین مسلمان ساکن اروپا بی گمان مشکوک به نظر می رسد. اروپائیان آنقدر به یهودیان ظلم نموده اند که قرنها به آنها مدیون خواهند ماند. اما چگونه است که همواره زمینه ساز یهود ستیزی باقی مانده اند. این موضوعاتی است که باید به طور ریشه ائی تحقیق وتفحص شود .

اینک می پردازیم به زمینه های تاریخی رابطه اروپا وایران که همواره میهنمان مورد ملعبه اروپائیان قرار گرفته است

1. بعد ازاوج قدرت گیری امپراتوری عثمانی و تهدید دروازه وین ؛رفته رفته علاقه اروپائیان به ایران وگشودن جبهه جنگی در پشت مرزهای شرقی امپراتوری عثمانی افزایش یافت.از طریق به قدرت رسیدن خاندان صفویه وآغاز جنگهای مذهبی این امکان برای اروپائی ها به وجود آمد تا عثمانی ها نگران شهر بغدادو نواحی شرقی امپراتوری خویش باشند .البته عثمانی ها هم ازبکان سنی مذهب را در مرزهای شرقی ایران را درنواحی آسیای میانه علیه شاهان صفوی سازماندهی می کردند.ناگفته نماند در پی شکست ایران صفوی در جنگ چالدران ،مدت سه روز پرچم های واتیکان نیمه افراشته باقی ماند .پس روشن می شود اروپائی ها همواره از میهنمان برا ی نیل به آرزوها یشان را در سر می پروراندند!

2. پس از شکست فتحلیشاه قاجار در پی فتوای ملا نراقی پدر جد احسان نراقی عصرما در مقابل تزار روس ؛ناپلئون در پی آغاز جنگ با روسها و پیروزی بر آنها قول بازگشت قفقاز به ایران شد ؛به شرطی که ایران به اویاری رساند وراه عبور به هندوستان راباز بگذارد .این قول وقرارها هم هیچگاه جامه عمل به خود نپوشید وایران دست خالی ماند!

3. در انقلاب مشروطیت؛ انگلیسی ها از آن جهت به مشروطه حمایت رساندند ؛چون انقلاب مشروطیت مخالف نفوذ تزار روس در ایران بود وجای پا ی انگلیس از جنوب به شمال ایران کشیده می شد!اما قبلا جنبش تنباکومورد حمایت روسها قرار گرفته بود ؛چون از نفوذ انگلیسها در ایران وبه خصوص در جنوب می کاست.

4. اظهار همدردی دولت پروس در قبل وبعد از جنگ جهانی اول با ایران فقط به خاطر موقعیت حساس ایران بود.

به لحاظ تاریخی وسوق الجیشی دولت پروس از طریق راه آهن برلین استانبول وبغداد ورسیدن به دهانه خلیج فارس را با اندیشه دسترسی به نفت عراق وایران را در سر می پرورانید.

5. در جنگ جهانی دوم از جانب هیتلر هم سیاستی دنبال شد که میهنمان صدمات شدیدی را متحمل گردید! اگر راه آهن اتصالی برلین استانبول به بغداد در دوران حکوکت پروس به واقعیت نپیوست؛ اما هیتلر دراندیشه راه آهن برلین مسکو به نفت باکو وبرای رسیدن به دهانه خلیج فارس وذخائر نفتی خلیج فارس ـ اقدام به راه اندازی ارتباط راه آهن شمال ایران از ناحیه آذربایجان به تهران تا خرمشهرو در ضلع شرقی ایران به زاهدان برای دسترسی به هند وستان را در دوره رضاه شاه در دستور کار خود گذاشت تا منابع نفتی انگلیس را قطع نماید . اما تا کنون ایرانیان همه آن نقشه ها را از خدمات دولت آلمان هیتلری به ایران می پندارند.هیچ کشور بیگانه ائی در اندیشه خدمت به میهن ما نیست.میهن ما همچنان به لحاظ سوق الجیشی واهمیت در عصر استعمار کهنه به سرمی برد.ایران همچنان گذر گاه بخش جنوب جهان به بخش شمال جهان واتصال غرب به شرق بیکران قرار دارد!!خاطرات مادر محمد رضا پهلوی یعنی همسر رضا شاه تمامی ادعاهای فوق را تائید می نماید!

6. در آغاز ضدیت ارتجاعی خمینی علیه شاه در سال 1342 خمینی همواره به امریکا واسرئیل دشنام می داد.اما اروپا همواره مورد ضدیت او قرار نمی گرفت.طبیعتا همه اینها را اروپائی ها تا وقوع انقلاب اسلامی 1357 زیر نظر داشتند.آنها میدانستند که انقلاب خمینی به اروپا صدمه ائی نخواهد رساند.

7. تا قبل از انقلاب 57 در ایران ؛ رهبری جنبش فلسطین دردست ملیون ونیرهای چپ فلسطینی قرارداشت.مطمئنا تا کنون آنها می توانستند کشور خود را تاسیس نمایند وصلح دائمی در خاور میانه می توانست تثبیت گردد!.اساسا آنها نیروهای لائیک وسکولار بودند وهیچگاه بلند پروازیهای امت جهانی اسلام را در مخیله خود نداشتند وبا آنها اسرائیلی ها می توانستند پشت میز مذاکره بنشینند وهیچگاه عملیات انتحاری علیه شهروندان اسرائیلی انجام نمی دادند .بعد از پیروزی خمینی در ایران ؛ رفته رفته رهبری مردم فلسطین از کنترل رهبران ملی وسکولار خارج وبه حوزه رهبری اسلامیون انتقال یافت.در همین اثنا خمینی قدرت خویش را به سرعت به فلسطین گسترش داد واینک حکومت اسلامی هژمونی بیکرانی در آنجا دارد.هم اینک جنبش سرنگونی رژیم اسلامی در ایران می رود تاپشتیبانی حرکات اسلامی در فلسطین را قطع نماید.بدین خاطر اروپائیان در هراسند.چرا که حکومت اسلامی تا کنون بیشترین خدمات مالی وانتقام تاریخی اروپائیان نسبت به یهودیان را برآورده ساخته است.

اینک وظیفه همه مبارزان راستین آزادی می باشد که بار دیگراز بازیچه قرار گرفتن ایران توسط قدرت های بیگانه جلو گیری نمایند

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.