توهین آقای خاتمی به مردم آذربایجان زیاد غیر منتظره نبود ، چراکه ایشان قبلا نیز ثابت کرده بودند که جدای از جو حاکم , یعنی جو شونیسم و مرکزگرایی نیستند. جوی که متاسفانه قشر وسیعی را دچار خود کرده از بی سواد تا صاحب تحصیلات عالی واز مردم عادی تا رییس جمهور. بسیارند افرادی چون وی که پشت ژشت دمکرات و انساندوستانه ، هنوز به اولیه ترین مراحل رشد یک انسان اجتماعی نرسیدند. مسئله ایست عمیق و فرا تر از موضوع آقای خاتمی.
اعتراض به کار مذموم آفای خاتمی ، اگرچه سمبلی است از نارضایتی مردم آذربایجان به تبعیضهای موجود و برای تغییر جو فعلی ضروری می باشد ، اما باید با درایت منافع احتمالی آن را درمقابل هزینه هایش بسنجیم. با سنجیده عمل کردن می توانیم ضمن اعتراضی معقول و اثر گذار با کمترین هزینه بیشترین منافع و امتیاز را در عرفه انتخابات بدست آوریم. اما با اندکی غفلت هم می توانیم اندک فرصتی را که انتخابات برای ما فراهم آورده از دست داده و عنان مملکت را چهار سال دیگر به اشخاصی بدهیم که حتی باریکه ای از آزادی را نمی تابند.
توجه کنیم که همه کاندیداهای موجود کم و بیش متعلق به سیستم سیاسی –فکری شونیسم هستند، اما با انتخاب بهترین آنها می توانیم اندک امیدی به آینده داشته باشیم. مگر در سایه آزادی های فرهنگی دولت همین آقای خاتمی نبود که حداکثر نشریات ترکی و دانشجویی را داشتیم؟ چنین فیلم توهین آمیزی نباید به حذف فله ای و احساسی همه کاندیداها از دید مردم منجر شود و به دام یک توطئه احتمالی بیافتیم. حذف کردن و خط بطلان کشیدن کاری است غیر حرفه ای و ناشیانه ، باید با سیاست و درایت به تعامل با تمام عناصر موجود پرداخت . شونیسم با یک یا چند اعتراض و تظاهرات تمام نمی شود اما اندکی غفلت هزینه زیاد و ماندگاری را برای قسمتی از جوانان و ملتمان (آذربایجان) می تواند تحمیل کند که زمان بیشتری برای تحلیل صرف نمی کنند .
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید