رفتن به محتوای اصلی

من ایرانم!
09.01.2015 - 14:17

 

من ایرانم!

درود ای همزبان
من از بدخشانم 
همان مازندران داستان های کهن
آن زادگاه این زبان ناب اجداد و نیاکانت

تو از تهران 
من از کابل
من از سیستان، من از زابل 
تو از مشهد 
ز غزنی و هریوایم
تو از شیراز و 
من از بلخ می آیم 

اگر دست حوادث در سر من تیغ می کارد
و گر بیداد و استبداد می بارد 
نوایم را اگر دزدیده اند از من
سکوت تیره یی در خانهء خورشید گُستَرده است گر دامن
سیه پوشان نیک اندیش و
فوج سر به داری »در رگانم رخش« می رانند *

مرا بشناس
من آنم که دِماغم بوی جوی مولیان دارد 
و آمویی میان سینه ام پیوسته در فریاد و جریان است
و در چین جبین مادرم روح فَرانک می تپد 
از روی و از مویش
فُروهر می تراود 
مهر می بارد 
و سام و زال سام و رستم و سهراب و آرش را 
من و این پاک کیشان کمانکش را 
به قول راز های سینهء تاریخ پیوندی است
دیرینه!

نگاهم کن
نه!
نه با توهین و با تحقیر و با تصغیر 
نگاهم کن
نگاهت گر پذیرد 
برگ سیمایم 
ز بومسلم و سِیس و بو مقنع
صورتی دارد 

درست امروز شرح داستان و داستان با توست
و اما استخوان قهرمان داستان با من 
تو گر نامی
نشانم من
تنت را روح و جانم من 
من ایرانم!!
خراسان در تن من می تپد
پیوسته در رگ های من جاریست
بشناسم 

بنی آدم گر از یک جوهر اند
ما را یکی تر باشد آن گوهر
درود ای همزبان
من هم از ایرانم!

* این ترکیب را نخستین بار در سروده های زنده یاد عاصی خوانده بودم:
جنون ناتمامی در رگانم رخش می راند

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

انتشار از:

کاوه جویا

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.