رفتن به محتوای اصلی

فساد حکومتی و پایان عصر ایدئولوژی در ایران
22.03.2012 - 17:53

نیروهای مذهبی و در راس آن خمینی بعد از تصاحب قدرت در ایران و حذف خونین گروههای رقیب با شعار برابری و عدالت اسلامی بر سلطه و هژمونی خود در جامعه ایران افزودند. از بدو تشکیل حکومت اسلامی در ایران نیروها و جناح های سیاسی در کشور به دو گروه خودی و غیر خودی تقسیم شدند. غیر خودی ها بیشتر ضد انقلاب و عوامل دشمن و بیگانه نامیده می شدند و الان هم علیه منتقدین و مخالفین حکومت این ادبیات سیاسی دشمن پرور جریان دارد و از بدو پیروزی انقلاب تا بحال در گفتار و نوشته های رسمی مورد استفاده قرار می گیرد تا اینکه بتوانند توجیهی برای حذف فیزیکی و معنوی رقبا از صحنه سیاسی کشور داشته باشند و در غیاب آنها بهتر بتوانند به چپاول منابع کشور بپردازند.

در نوشته حاضر بحث من در باره همان خودی ها یعنی طرفداران و صاحبان قدرت در ایران است. حکومت اسلامی از بدو تشکیل دست طرفداران خود را در چیرگی و تسلط بر مردم باز گذاشته است و اختیاراتی فراتر از قانون برای آنها قائل شده است و از آن تا حالا به عنوان دفاع از ارزشهای انقلاب و موجودیت جمهوری اسلامی ایران یاد شده است. دخالت در زندگی خصوصی مردم، آزار و اذیت قشر های مختلف جامعه ایران، امر و نهی مردم و زورگویی از ویژگی های رفتاری ارگان های نظامی، امنیتی و چماق بدستان حکومت ایران بوده است. حکومت به جای نظارت بر رفتار این نهادها و افراد و مجازات متخلفین همیشه از رفتار ناشایست آنها به عنوان وظیفه یاد کرده است و در جهت تحسین و پاداش دهی مادی و معنوی چنین نیروهای خود سر اقدام کرده است. به عنوان نمونه در چند روز اخیر انتصاب سعید مرتضوی متهم اصلی جنایات بازداشت گاه کهریزک به ریاست صندوق تامین اجتماعی کشور از جمله پاداش دهی حکومت ایران برای افراد خودی می توان نام برد.

در بین خود افراد هم رقابت شدید برای کسب غنائم وجود دارد و حذف غیرخودی ها به منزله طرد افراد از کسب منابع و درآمد های کشور است. در نتیجه این رقابت شدید علاوه بر مخالفین حکومت و گروههای آزادی خواه یک سری از مقامات حکومتی هم مورد غضب چاپلوسان و مداحان حکومتی واقع شده و با اتهامات گوناگون از دسترسی به منابع و ثروت منع شده اند.

این پاداش دهی و تطمیع مادی و معنوی طرفداران حکومت و در راس آنها رهبر مستبد باعث شده است این افراد کاملا گوش به فرمان رهبر دیکتاتور و ذوب در ولایت او باشند. ایمان و اعتقاد مذهبی در اطاعت این افراد از خامنه ای تاثیری ندارد بلکه با تزویر و ریا خود را خادم دربار خامنه ای نشان داده و برای هر کاری از او دستور می گیرند و در اجرای همه امور از رهبر اجازه گرفته و کسب تکلیف می کنند. به این دلیل که بیت رهبری اکثریت منابع کشور را در اختیار دارد و در تخصیص منابع به نهادها و ارگانهای حکومتی خود رهبر شخصا تصمیم گیری می کند.

در طول 3 دهه حکومت اسلامی ایران سردمداران حکومت همیشه سعی کرده اند با دروغ، کتمان حقیقت، چشم پوشی از واقعیات جامعه، عدم شفافیت، سانسور، بزرگنمایی، بلندپروازیها، احساساتی کردن توده مردم و ...بر فساد، اعمال غیرانسانی و بی عدالتی خود سرپوش بگذارند ولی آمار های منتشر شده از منابع و موسسات بین المللی چهره واقعی این حکومت را بر ملا کرد که با تکیه بر فساد حکومتی، اقتصاد رانتی دولتی و تطمیع قوه قهریه و چماق بدستان حکومتی توانسته تا حدودی خودش را نگهدارد. این مسئله باعث رواج فقر، بیکاری، تورم، فساد،مشکلات روحی و روانی، اعتیاد، اختلاس، رشوه های میلیاردی و ... در جامعه ایران شده و از اول انقلاب تا بحال بیشترین تاثیر منفی را بر زندگی شهروندان گذاشته است.

 باتوجه به مطالب فوق می توان چنین نتیجه گرفت سیاست های داخلی به دور از عرصه خرد ورزی رژیم ایران و گسترش فساد در داخل حکومت و جامعه باعث سلب اعتماد مردم از حکومت اسلامی و نارضایتی عمومی شده و این مسئله به نوبه خود به زوال ایمان و اعتقادات مذهبی در قشر های مختلف جامعه منجر شده است. گسستن هر چه بیشتر آحاد مردم بخصوص قشر های روشنفکر و آگاه مردم از مذهب در آینده می تواند در سوق دادن جامعه ایران به سوی یک جامعه سکولار و لائیک تاثیر مثبتی داشته باشد.

درمورد طرفداران و افراد خودی حکومت عاملی که این ها را اطراف رهبر جمع کرده نه ایمان و ایدئولوژی دینی بلکه پاداش ها و امتیازاتی است که از طرف بیت رهبری نصیب این افراد می شود. این افراد با تملق و چاپلوسی و مدح رهبر دیکتاتور برای استواری این روابط کمک می کنند. اگر روزی به هر دلیلی بیت رهبری و حکومت نتواند خواست ها و نیاز های این افراد و گروهها را برآورده سازد، این افراد جیره خوار یکی پس از دیگری از این جمع دور شده دنبال یک جمع قدرتمند خواهند گشت و بساط بیت رهبری بر چیده خواهد شد. این مسئله یعنی مزدورپروری حکومت ایران با تکیه بر منابع مادی حکومتی را می تواند به منزله پایان عصر ایدئولوژی و اعتقاد در داخل حکومت ایران تلقی شود که گسترش فساد و اختناق در داخل حکومت و جامعه ایران نشانگر آن است. اگر از منظر کلان به مملکت ایران بنگریم گسترش جو اختناق، ایجاد فضای بسته سیاسی، سرکوب معترضین، گروههای سیاسی، قومی و مذهبی مخالف حکومت و محو احزاب و تشکیلات های مدنی و سیاسی مرکز، قومی و مذهبی جامعه ایران را به سمتی می برد که هر آن احتمال انفجار و عصیان دو باره آن وجود دارد که با گسترش بی عدالتی های اجتماعی توسط حکومت هر لحظه شدت و ابعاد احتمالی آن در حال افزایش است که نتیجه آن در زمان های آتی جز تغییر رژیم و فروپاشی حکومت به حوادث دیگر منجر نخواهد شد. ولی پیش بینی زمان وقوع فروپاشی حکومت توتالیتر ایران توسط افراد و یا گروهی تقریبا غیر ممکن است به شرایط منطقه ای و بین المللی، فعالیت و همگرایی تمامی فعالین و تشکل های سیاسی، قومی  و مذهبی مخالف حکومت ایران، رفتار دولت مردان حکومت ایران در قبال حقوق و خواسته های قشر های مختلف مردم ایران اعم از قومیتها (ترک، کرد، فارس، عرب، بلوچ، لر و...)، زنان، کارگران، اقلیت های مذهبی(مسیحیان، بهائیان، اهل تسنن، یهودیان، اهل حق و ...) و موضع گیری ها و دیپلماسی دولت ایران در برابر خواست جامعه بین الملل بستگی دارد. با توجه به رفتار غیر عقلانی و نابخردانه حکومت ایران در داخل و در برابر نظام بین الملل فروپاشی و تغییر حکومت ایران در آینده دور از انتظار نیست و پایان عصر ایدئولوژی و اعتقاد در ایران را می توان به منزله پایان عمر حکومت اسلامی ایران تلقی کرد. 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

لاله موذن

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.