هراس شونیسم ایرانی از کنگرهی ملیتهای ایران فدرال و کنفرانس تمرکززدایی و فدرالیسم- بروکسل!
جوابیهایی بهآقایی بنام سام قندچی:
درخت دوستی بنشان کهکام دل ببارآرد نهال دشمنی برکن کهرنج بی شمار آرد
چو مهمان خراباتی بعزت باش بارندان کهدردسر کشی جانا گرت مستی خمار آرد
همانطوریکهمستحضرید در روزهای اول و دوم آپریل کنفرانسی دو روزهدر مورد مسالهی حقوق بشر و پروسهی تمرکززدایی و فدرالیسم در ایران، با همکاری سازمانهای ملیتهای بدون نماینده در سازمان ملل(UNPO)، کنگرهی ملیتهای ایران فدرال و همچنین تعدادی از اعضای پارلمان اروپا در بروکسل، با حضور تعدادی از اعضای پارلمان اروپا، سازمانهای مدافع حقوق بشر، شخصیت های سیاسی و اعضای کنگره ملیتهای فدرال ایران برگزار گردید.
همچنانکهدر گزارش و قطعنامهی پایانی این کنفرانس آمدهاست، هم اعضای کنگره ی ملیتهای ایران فدرال و هم سازمانهای بین المللی مدافع حقوق بشری و سایر شخصیتهای سیاسی که در این کنفرانس حاضر بوده، همگی این کنفرانس را مثبت ارزیابی نمودهاند.
و پارلمان اروپا نیز ضمن مثبت خواندن آن،صریحاً اظهار کردهکه:صدای شما(ملل تحت ستم ایران)شنیده می شود و خوشحالی خود را نیز ازاینکه ملیتهای گوناگون ایران، با هم و در کنار هم، با ایجاد فضایی دوستانه و قانونمند، سعی در تعالی حقوق نقض و پایمال شدهی خود هستند نیز ابراز کردهاند.
اما ظاهرا شنیدن صدای مظلومیت ما ملل تحت ستم ایران از سوی مجامع بین المللی بهمذاق شونیسم ملت حاکم و از جمله جنابآقای مهندس سام قندچی کهکینهی دیرینی از کنگرهی ملیتهای ایران فدرال و یکی از احزاب سرشناش کرد عضو آن یعنی حزب دمکرات کردستان ایران بهدل دارد،خوش نیامدهاست.
و در مقالهای کهدر سایت ایران گلوبال منتشرنموده،بهاین کنفرانس و مانندهمیشهبه کنگرهی ملیتهای ایران فدرال و حزب دمکرات کردستان ایران تاختهاست و کنفرانس بروکسل را نیز "رویدادی تأسف بار مینامد"!
این جناب مهندس کهخود را نیز باصطلاح چپ،مترقی و طرفدار فدرالیسم مینامد، از این کهملل تحت ستم ایران علیه استبداد، زیر چتری بنام کنگرهی ملیتهای ایران فدرال باهم متحدشدهو ندای حق طلبانهی ملل مظلوم تحت ستم ایران را بهگوش جهانیان میرسانند بههراس افتاده و با تهمتهای بی اساس و افترا بهکنگرهملیتهای ایران فدرال و احزاب عضو آن،خصوصا حزب دمکرات کردستان ایران، در جهت تخریب وجههو اعتبار آنها بر آمده است.
و این کنگرهی بهاقرار صریح پارلمان اروپا قانونمند، که متشکل از نمایندگان و مدافعان راستین ملل تحت ستم ایران است را "باتلاق" و باتوهین بهشعور سیاسی ملل تحت ستم ایران و اعضای آن"،آنرا ساخته(و فرونت) حزبی خاص" و حزب دمکرات کردستان ایران را "جریانی در جهت ترویج تنفر و انزجار قومی" مینامد"!
و کینهی خویش را نیز از این چتر ملل تحت ستم ایران پنهان نساخته و بقول خود " یکبار دیگر و مانند همیشه اعلام میدارد که کنگرهی ملیتهای ایران فدرال را محکوم می نماید"!
اتهامات و افتراهای بی پایهو اساس و شونیستانهی این آقا مهندس چپ نما در حالیست که نمایندگان ملل تحت ستم عضو این کنگرهبخصوص حزب دمکرات کردستان ایران، سالها است کهبراى برون رفت از بحرانھاى عميق اجتماعى٬ فرهنگی، سياسى و اقتصادى حاکم که ماحصل طبيعى حاکميت رژیمهای استبدادی و تماميتخواه طى قرنھاى متمادى بر جامعه ايران ميباشد، از طريق مبارزهبرای نھادينه کردن دمکراسى و اجرای مصوبات و ميثاقھاى بين المللى حقوق بشر سازمان ملل متحد و از جمله ضمائم 1993 در این کشور گام بر داشتهو مبارزهمیکنند و این حزب خوشنام و دمکرات کردستان ایران نیزدر این راهبهای گرانبهایی از بهترین رهبران و فرزندانش را تقدیم بارگاهآزادی همهی ملیتهای ایرانی نمودهاست.
آقای مهندس بهتر است بداند،دوران بیداری ملل تحت ستم ایران دیربازی است که فرارسیده، و دوران انگ زدن و توهم توطئهو تدوام ذهنیتهای وهم آلود، دیگر محلی از اعراب ندارد.
همچنین بهتر است بداند، این نگاهرضاشاهی و مرکز پیرامون شونیستها و رسوبات فکری آنان نسبت بهکردها و دیگر ملل تحت ستم ایران است که نفرت و انزجار تولید کردهو خواهد کرد، نه مبارزهدر راه نهادینهکردن دمکراسی در ایران و بازتاب درد و رنج و مظلومیتهای ملت کرد و سایر ملل تحت ستم ایران و مطالبات برحق ملی،سیاسی،فرهنگی و اجتماعی این ملل .
و نباید این نکتهاساسی را نیز فراموش نماید که، با توجهبهکثیرالمللهبودن و ساختار جغرافیایی،دموگرافی و سیاسی ایران، تا مسالهی حقوق ملی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ملیتهای تحت ستم در ایران نادیده گرفته شود، و تا زمانیکهنیروهای سیاسی ملت حاکم هویت مستقل ملتهای غیر فارس را برسمیت نشناسند و آنرا انکار کنند، دمکراسی در چنین کشوری عینیت نخواهد یافت.
و جنبش آزادیخواهی که در ایران نزدیک بهیک صده چهقبل از تجربهی مشروطهو چهبعدازشکست آن و تا حال نیز که برای استقرار دمکراسی و آزادی در تلاش است،بدون اعتراف به این کثیرالمللهبودن ایران و تأمین حقوق حقهی این ملیتهای تحت ستم، همچنان باید اندر غم یک کوچهبماند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید