رفتن به محتوای اصلی

نگاهی به انتخابات یونان و آینده احتمالی این کشور
27.01.2015 - 16:50

مقدمه :

حزب ائتلاف چپ رادیکال یونان حزب سیریز syriza:

به احتمال قوی 150 کرسی در پارلمان را بدست خواهد آورد . رهبر آن آلکسی سپراز،وی 41 ساله است و احتمالا به  پست نخست وزیری منصوب گردد .

دولت حزب سوسیال دموکراسی :

 به رهبری آنتون ساماراس که به عنوان نخست وزیر درسال های گذشته در  قدرت بود ، به علت قطع کمک های  خارجی و عدم حمایت بانکها و به علت عدم اعتماد مردم مجبوربرگزاری انتخابات زود هنگام شد و دولتش مجبور به کناره گیری از قدرت گردید . او در مبارزات انتخاباتی به مردم هشدار  داده بود که حزب  Syriza در صدد است از حوزه ی یورو خارج شده و به اعتقاد اوبا این عمل   حزب چپ گرای او یونان را به ورطه سقوط خواهد کشانید.

حزب کمونیست:

حزب کمونیست یونان اگر چه قادر نشد در این انتخابات در راستای  بسیج مردم به نفع خود موفق گردد ،  با وجود این ، محافل سیاسی یونان تمایل دارند که در صورت لزوم با این حزب اتئلاف به عمل آورند.

حزب دست راستی:

به رهبری Sigmat

که در انتخابات دیروز ظاهرا چندان مورد استقبال رای دهندگان قرار  نگرفت اما از نظر تعداد رأی از حزب کمونیست پیشی گرفته است.

طبق آمار رسمی،  بدون احتساب بیکاری پنهان در اشکال مختلف ، بیکاری در یونان 25 درصد  اعلام گردیده است.

مفسرین و گزارشگران که خبر ها را روی آنتن های رسانه های گروهی می فرستادند ،این برداشت رابه شنودگان خود القاء می کردند که گویا را حل امیدوارکننده ای برای حل مسئله یونان نمی بینند. آنها به مسائلی اشاره می نمودند که تقریبا با واقعیت انطباق

داشت و دررأس آنها اشاره ای به اقتصاد ضعیف  و غیر صنعتی  یونان قرار داشت. و ضمنا تأکید داشتند که با وضع کنونی اقتصاد کشور  و بدهی های سرسام آور به بانکها و سرمایه دارانی که اکثرا از سرمایه داران آلمانی هستند، باز پرداخت این بدهی ها مورد سئوال است .او از به نقل قول از مردم ناراضی اضافه کرده بود که این عارتگران با استفاده از سیاست "ترویکا"(1)، به ثروت کشورشان  دستبرد زدند و با مقروض سا ختن

 یونان راه غارت کشور را از طریق دریافت سود های کلان ،هموارنمودند.

...... از این ببعد بهتر است که چگونگی اوضاع سیاسی و اقتصادی یونان و آینده ای که آنها برای برون رفت از این بحران که بخش کوچکی از بحران جهانی است ،مستقیما از زبان سیاستمداران و نمایندگان احزاب  که مورد سوء ظن مردم هستند بشنویم و نه

از زبان مردمی که از بیکاری و فقر ، فقدان امید و امنیت شغلی و احتمالا جانی ، رنج می برند. تنها فایده ای که این رویگرد دارد این است که نویسند ه و یا تحلیل گر از اتهام پوپولیستی و نیز غرض ورزی مصون می ماند .

درست چند لحطه قبل از اعلان نتیجه رأی گیری ، آقای آنتون ساماراس پشت تریبون قرار گرفت و پیام خود را با تشکر از طرفداران و نیز اعضای حزب خود  یعنی حزب سوسیال دموکراسی نوین که گزارشگران حاضر آنرا حزب دست راستی معرفی می کردند ، آغاز کرد.او در این پیام اظهار داشت : متآسفانه باید بگویم که مردم یونان  تکه ، تکه شده اند . ما به همه احترام می گذاریم ،اما   زمام امور کشور را زمانی به دست گرفتیم که دولت درآستانه  پرتگاه قرار داشت ، با این وجود نهراسیدیم ، سر جای خودمان ایستادیم و سعی کردیم کشور را از بحران نحات بدهیم . ما بر سر آن بودیم که یک اجماع از احزاب یونان بوجود آوریم و آنرا بدست آوردیم. قطعا بی عدالتی هائی در کار ما وجود داشت اما ما توانستیم از بحران خارج شویم و دیگر کسر بودجه نداشته باشیم .من با اطمینان می توانم بگویم که همیشه با مردم خودمان روراست بوده ایم.نتیجه انتخابات آنچنان نبود که انتظار داشتیم . با وجود این ما با احتساب عمر دولت مان فقط 2% از هواداران خودمان را از دست داده ایم و الان  دارای 22% از آراء هستیم . من بمردم در جریان مبارزه انتخاباتی صراحتا گفته ام که حزب  syriza  ، یونان را از حوزه پولی یورو خارج خواهد کرد که این کار می تواند برای یونان بسیار خطرناک باشد.  او به احزاب دیگر توصیه کرد که به حمایت از دولت برخیزند !

گزارشگر در توضیح دلائل روی گردانی مردم از دولت آنتونی ساماراس توضیح می داد که این دولت برای پرداخت سود بدهی ها به دولت آلمان و سایر موسسات ملی مجبور بوده است که در شرایطی که نرخ رسمی بیکاری 25% اعلام  شده بود و می دانیم  که در واقع نرخ بیکاری خیلی بیشتر از این رقم است ، مالیات بر درامد را تا 33% و مالیات بر املاک را تا؟؟؟؟ اضافه کردند. این سیاست  موجب خشم مردمی گردید که هیج آینده ای برای برون رفت از این بن بست را نمی بینند.

گزارشگر ادامه داد که نتیجه انتخابا ت گویا دارد به نفع حزبی رقم می خورد که رهبر آن  الکسی"سپراز"ی جوان که بیش از  41 سال ندارد و در سال 2009 یعنی زمانیکه "اپاندرو"به نخست وزیری رسیده بود ، کسی تصور نمی کرد حتی  کرسی ای در پارلمان بدست آورد و حالا که هنوز رأی گیری خاتمه نیافته است ، بیشترین آراء یعنی 36.5% آراء را بدست آورده است .او توانست با شعار های خروج از بحران ، از رکود اقتصادی ، ایجاد کار و اشتغال ، بیک حد قابل قبول برسد . شعارهای کلی و غیره مشخص  (تأکید از نویسنده).

گزارشگر در فاصله گزارش های خود ، گاهی به برخی از مسائل مهم ، بطور کوتاه اشاره ها ی گذارائی نیز داشت. از جمله اینکه عنوان می کرد که عصر سوسیال دموکراتهای اروپائی دیگر به سر آمده است . این نکته شاید  برای کسانی که چندان  بطور حرفه ای  در کار سیاسی کوشا نیستند، زیاد مورد توجه قرار نگیرد ، اما بنظر میرسد که در پس بیان این عبارت ، هدفی نهفته وجود داشت و جمله ای نبود که همین طوری از دهان گوینده پریده شده باشد.بیک معنی کاملا حرفه و مهندسی شده برای سمت گیری افکار عمومی در سطح جهان.و یا باصطلاح برای جوری "بار"  مشتریان آینده .شاید بکمک همین نکته بتوان رد پای سیاستهای احتمالی ، آینده ،آینده ایکه با شکست این دولت باید پیاده گردد ، را حدس زد.سیاست جدید که با شکست این دولت باید اعمال گردد ، در حقیقت فاصله گرفتن از اولترا فاشیستها ئی است که در روزهای اول مسئله اکراین ، با تند رویها و هوچی گریهای بی حساب و کتاب ،در کار تخریب چهره پوتین در خارج و داخل خاک روسیه و کشورهای غربی اعمال می کردند . این سگان هار نولیبرالی موقعی به اهمیت نقش پوتین در اکراین و تقریبا تمام جمهوریهای سابق اتحاد شوروی و بخصوص در بین سرزمین اسلاو نشین و ارتدکس  پی بردند ، که مبارزین اکراین ، تشکل و سازماندهی و سیاستهای راهبری خود را تنظیم کرده بودند. در این زمان بود که بر این دسته مشخص گردید که پوتین هنوز در برخی از کشورهای اروپای شرقی و آمریکا ی لاتین وزنه است.اوست که می تواند دست در دست مردم فریب های چون چاورز ، و برخی از سازمانهای سیاسی در آمریکای لاتین ،با کنترل مبارزات مردم و هدایت آن در جهت  سیاست های راهبردی نولیبرالیستی مؤثر باشد.

حوادث تروریستی پاریس این حقیقت را بخوبی نشان داده است . سوسیال دموکراتهای فرانسه دیگری حنای شان در خود فرانسه رنگ باخته است. آخرین تلاش سران کشور های جهان برای تجلیل از لیبرالیسم غربی در پاریس به نتیجه ای نرسیده است .

این رهبران که سوار "قطاری" شده بودند که آنها را از "ولتر" به ناسیون و احتمالا به سایر منطقه فقیر نشین پاریس همجون پلاس ایتالی ، میدان استالین گراد برساند ، "قطار"شان به گل نشست .به قضاوت تاریخ  ولتر رهبر فکری لیبرالیسم به قضاوت نه تنها نتوانست در جهت منافع محرومان حرکت کند ، بلکه تحربه برای چندمین بار نشان داده است  که ولتریسم یعنی همان لیبرالیسم فقط و فقط  توده هارا گوشت دم توپ ساخته است . و تاریخ باز در خود فرانسه و درهمین پاریس  بما نشان داده است که هجو نویسها و کاریکاتوریستها ئی که می خواستند بناپارتیسم را کنار بزنند ، به چه سرنوشتی رسیده بودند . بوسه زدن به شلاق کاریکاتور بناپارت.

گوینده و یا گزارشگر انتخابات حق داشت که بگوید دوران سوسیالیست های اروپائی بسر رسیده است و بدین خاطر بود که می گفت  که احتمال همکاری با حزب کمونیست یونان را منتفی ندانست . و من اضافه می کنم مریدان  میتران این سیاستمدارکهنه کار فرانسوی ، و خط دهنده ی به جریانهای سیاسی ایران در زمان انقلاب سال 57 یعنی همان تیپا خوردگان سیاسی و نویسندگان نامه سرگشاده ، که راه را برای استقرار حمهوری اسلامی هموار کرده بودند از این ببعد به گواهی گزارش گر ،در سراسر جهان شانسی ندارند. نه تنها در بین روشنفکران بلکه در بین محرومان اجتماعی نیز جنین است. امروز دولت سوسیلیست فرانسه در افریقا همان جنایت تاریخی استعماری را ادامه می دهد که در زمان جنگ ایران و عراق میتران انجام می داد. این دولت تحت رهبری او بود که هواپیما های میراژ  در کار بمباران کردن پل ها ، سد ها ، ...  و حتی آسایشگاه پرسنل  ارتش ایران  و نیز  شبکه برق آلستون با میگ های روسی مسابقه می دادند . مردمی که در ارتفاعات و دره های دور دست کردستان زندگی می کنند ، اثرات بمباران  شیمیائی را در سرزمین خود مشاهده کرده اند و دیگر فریب آنان را نخواهند خورد .

جیزی از مصاحبه آنتونی سامارس نگذشته بود که اعلام شد رهبر حزب  Syriza آن مرد جوان برای اولین بار بمناسبت پیروزی در انتخابات برای سخنرانی خواهد آمد .اما دوربین ها برخلاف معمول تصویر را نشان نمی دادند ، با کمی انتظار، گزارش گر، به اطلاع رساند که گویا برخلاف معمول آقای الکسی"سپراز"می خواهد به فلان میدان  که اندکی فاصله با تریبون رسمی داشته است برود . دوربین او را در مسیر تاریکی نشان میداد که بیننده نمی توانست کاملا چهره و قیافه او را تشخیص دهد. بالاخره پس از لحظاتی او خود را به جمع مردمی رسانید که در آن میدان حضور داشتند . معلوم نیست که آیا این حرکت از سوی برنده انتخابات ، بطور خود بخود انجام پذیرفت و یا اینکه او می خواست تقلیدی داشته باشد از اولین انتخابات در اوکرائین پس از سقوط دولت متمایل به پوتین و فرار ر ئیس جمهور دست نشانده به مسک در خلال فاصله تریبون رسمی تا محل تجمع مردم در آن میدان ، گوینده می گفت : او بدین خاطر در جایگاه رسمی سخنرانی نکرد تا نشان دهد ، از دولتیان نیست ،  از مردم است !  در این جا من تازه دریافتم این حرکت آقای "سپراژ"به حرکت اولین انتخابات در اکراین بعد از فرار رئیس جمهورش شباهت دارد.همان تقلید است ، اما با اندکی  " طعم و چاشنی " احمدی نژادی . منطورم آن راه پیمائی های "شهرستانی " از نوع احمدی نژادی ، اما با ریشه فرهنگی دیگر و کاملا عاری از آن وقاحت مشمئز کننده .

او سخن خود را اینطور آغاز کرد:

 من برای دولت (یعنی از طرف دولت) نیستم که سخنرانی می کنم ، از سوی  مردم و به زبان و خواست مردم است که سخن می گویم (2) شهروندان یونانی ! امروز مردم یونان با این رأی تاریخ امید در کشور خود خلق کرده اند . امروز مردم یک نشانه ، رویکرد و دستور صریح به من داده اند . مردم یونان بمن رأی دادند تا با فاجعه ، فلاکت ، دیکتاتوری سرمایه  مبارزه کنند . امید ایجاد کردند و نشان دادند که در مقابل زورگویی سرمایه داران تسلیم نخواهند شد . ما به مرکزو قلب  انرژی و امید در اروپا تبدیل شده ایم. اروپا باید تغییر کند ، ما موتور این تغییرهستیم . ما با مردم اروپا متصل می مانیم (یعنی  از اروپا جدا نخواهیم شد) !مردم تصمیم روشن و قطعی دارند که به این چرخه بی پایان خاتمه دهند ."ترویکا"را به عقب می رانیم  . ترویکاها باید بدانند که هیج جائی در میان مردم ندارند.دولتی تشکیل خواهیم داد ، که در آن تمام مردم صرف نظر از اینکه وابسته به چه حزبی باشند در کشور حکومت کنند. یونان متعلق به تمام یونانی ها است. در این انتخابات کسی پیروز و یا شکست خورده محسوب نمی شود . از یونان ، ثروت یونا ن فرهنگ آن حفاظت می کنیم ، با افراد فاسد ، سرمایه داران فاسد که مملکت را به اینجا رسانیده اند مبارزه می کنیم ! آنها در بین مردم جائی ندارند، امید پیروز شده است ، من از  طرف مردم یونان از میلیونها  مردم جهان - نه فقط  از کسانی که اینجا برای این روز گرد آمده اند-  تشکرمی کنم. ریاضت اقتصادی که زندگی مردم ما را از بین برده است را ریشه کن می کنیم . ما در  اینجا اعلام می کنیم که با شرکای اروپائی خود صحبت خواهیم کرد و مسلم می دانم که با آنها به توافق خواهیم رسید .این چرخه باطل نمی تواند ادامه بیابد ، ما ار فردا با رویکدر اتحاد و همبستگی با اروپا ، کار خودمان را آغاز خواهیم کرد.همچنان تاکید می کنم که با گفتگو و شرکت در جامعه اروپا ، اصلاحات رادیکال را در یونان اعمال خواهیم کرد. من باور دارم که با اصلاحت می شود شرف و شرافت مردم یونان را بدست آورد . دیگر متحدین ما نمی توانند به ما بگویند شما یونانی ها مسئله ساز ما شده اید. گویا مرتب از خود می پرسید که  آیا اروپا باید تغییر کند ، آیا آن جناح تند رو که اکثرا آلمانی هستند  به خانم مرکل اجازه خواهد د اد که با یونان کنار بیاید . از خود می پرسید این حمله علنی به سرمایه داران ، یک خطر برای آینده برای همه نخواهد شد ؟.

در پایان بخاطرم آمد که انگار تنظیم کننده این پیام همان گروهی بودند که اولین سخنرانی خمینی را نوشته بودند ، اما با اندکی تفاوت ، آنهم در جمله پردازی .

در پایان سخنرانی ، سرود انترناسیولیستی پخش شده ، حاضران در میدا ن نیزبا این سرود همراهی کردند.

راستی چرا و چه ضروریاتی ایجاب می کند ویا چه ملاحظات مد نظر جهان سرمایه داری ، بخصوص یکی از هار ترین فاز آن یعنی نولیبرالیسم را وادار میدارد ، که تا این حد در مقابل یونان کوتاه بیاید. نولیبرالیسم که در طی  مدت  نسبتا کوتاهی  پا به عرصه عمل  در جهان گذاشته است ، سبعت و جنایت خود را در جای جای این کره خاکی ، در ایران ، افغانستان ، خاورمیانه ، یوگسلاوی ، آمریکای لاتین و بالاخره به وحشیانه ترین وجهی در افریقا که مثل سابق همچنان به بهانه های مختلف به نسل کشی ادامه می دهد ، چرا در یونان که فاصله زیادی با اسرائیل و یا سوریه و لیبی ندارد ، جرأت ارتکاب این جنایت را ندارد . سرمایه داری که در مقابل  پرداختن وام و کسب سود قاعدتا  چندین برابر اصل مبلغ پرداختی  ؛ وثیقه می گیرد و علاوه بر آن  با حرص و آزی که دارد ؛به بهانه های گوناگون  بدزدی و غارت  ثروتهای کشورهای دیگر از جمله مسدود ساختن حسابها و هزبنه کردن آن دست می زند ، چگونه است در مورد یونان دست به این کار نمی تواند بزند . بخصوص با توجه به سابقه ای این کشور در نزد موسسات مالی کشور های اروپا از دیر باز دارد . همین کشور بود که در اوائل قرن نوزدهم ، یعنی زمانی که دارسی ها و یا روتچیلد ها به کشورها زیر سلطه از جمله ایران وام را تحمیل می کردند

و درآمد گمرکی را گرو می گرفتند ، این کشور وام دریافت می کرد و سالیان دراز مثل امروز قادر به پرداخت اصل و فرع آن نبود. راز این معما را باید در تاریخ این کشور و نقش سوق الجیشی آن دانست. نگاهی به نقشه جهان ، بر ما روشن میکند که یونان در سر راه اتصال شرق و غرب قرار دارد .جایگاه یونان برای کشورهای استعمار گر غربی ، برای دسترسی به کشور های افریقائی از مصر و لیبی و شاخ افریقا و از آن طریق توسط راه دریائی به هندوستان به افریقای مرکزی و نیز از طریق یمن به مصر بسیار مهم است . از سوی دیگر روسیه در طول تاریخ بخصوص در سالهای 30 قرن نوزده یکی از صادر کنندگان مهم غله و محصولات کشاورزی به کشورهای انکلیس و فرانسه محسوب می شد. این کشور یعنی روسیه تزاری  در سالهای بعد از ناپلئون ، در مبارزه با امپراطوری عثمانی به یونان بعنوان یک پایگاه برای حفظ امنیت منافع خود در عبور از سرزمینی که هنوز در سیطره عثمانی قرار داشت ، نیاز مند بود . این نیازبه همکاری بین تزاریسم و یونان یک تمایل دو جانبه بود .  یونانیان  تاجر پیشه با تجارت دوطرفه اجناس،  بین غرب صنعتی و روسیه عقب افتاده فئودالی منافعی داشتند. آنها یعنی یونانی های  تاجر پیشه ، سرزمین های عبوری را به یونانیت یعنی تاجر پیشه گی کشیدند . و این کار را با توجه به نقشی مهمی که در پست ها و مقامات اداری و کلیسائی بعهده داشتند با سرعت و دقت خوبی انجام می دادند.حضور یونانی ها در اروپا و عمدتا در بخش خدمات اجتماعی و مبادله و تجارت ، از آن ریشه تاریخی منتج می گردد. در آن دوران زبان رسمی برخی ازمناطق از جمله مناطقی که امروز به نام رومانی و چک شناخته می شود ، یونانی بود.

این شرایط سیاسی اجتماعی و ژئوگرافیکی ، نتایج دیگری هم برای جامعه ی یونانی ببار آورده بود آن ، بدولت ملی .

میدانیم  که بعد ار سقوط امپراطوری ناپلئون و بازگشت دو باره سلطنت در اروپا ، اتحادیه مقدس ، دست به سرکوب جنبش های ملی در اروپا زده بود. در این زمان هیچ جنبش ملی به پیروزی نرسیده بود. اتفاقا در همین دوران جنبش ملی یونان بدست یکی ازآن سه نیروی اتحادیه مقدس یعنی بدست تزاریسم به حکومت ملی دست یافت. این حکومت در سال 1829 با حمایت تزارروس به پیروزی رسید ؛ در صورتی که سرواژه از نظر قانونی در سال 1861 در روسیه لغو گردید.آنهم به آن شکل ناقص که ما از مطالعه تاریخ روسیه می یابیم.

طبیعی است که استقلال ملی بدست نیرویی که در زمره  عقب افتاده ترین کشور های اروپائی بود  ، آنهم بخاطر ایجاد پایگاهی درمقابل دولت عثمانی ، نمی تواند تأثیرات مخرب خود را بجا نگذارد.در یونان انقلاب ملی شد ، اما یونان از دسترسی به صنعت مدرن بی بهره ماند و فقط به ارائه دهنده خدمات تولیدی و توریستی و نیز کشاورزی آنهم بسیار نا کارآمد که قدرت رقابت با ترکیه را ندارد. گرچه از لحاط کیفیت ، قابل توجه است اما از نظر قیمت  که امر بسیار مهم است و نشاندهندی سازماندهی عقب افتاده است ، توانا نمی باشد.

من می توانم با نظر مفسر رسانه گروهی که انتخابات را دنبال می کرد موافق باشم که در شرایط کنونی راه حلی برای مسئله یونان انتظار نمی رود.و همین طور است در مورد دیگرکشورهای بحران زده ی اروپائی از جمله : اسپانیا ، پرتغال ،  ایرلند ، ایسلند و حتی ایتالیا . می توان فهمید که تازمانی که سیاست نسل کشی در افریقا و منطقه خاور میانه ادامه دارد ، کشور ایتالیا و یا یونان و شاید تا حدی ترکیه برای جلوگیری از سیل مهاجران ، مورد توجه قرار داشته باشند . شاید بخشی از اولترا فاشیستهای جدید ، تصور کنند ، از طریق نسل کشی هایی که در افریقا براه انداخته اند ، بتوانند نسل کشی های قاره آمریکا را تقلید کنند ودر نظر داشته باشند همان رفتاری با این کشور بکنند که در قرن هفدهم با ایرلند ، ایسلند ،  داشتند .

---------------------------

(1)-ترویکا به سیاستی گفته می شود که از زمان اجرای نولیبرالیسم  اول در ارو.پا و بعدا در کشورهای دیگر از جمله ایران به اجرا در آمد. بموجب این سیاست ؛ منابع تولیدی و خدماتی  دولتی به بهانه اینکه سود دهی ندارند  را به بخش خصوصی انتقال داده  شد .. سرمایه داران با پرداخت یک یورو فی امتثل  خطوط راهن و یا پست آلمان را در تملک خود در می آوردند . این سیاست در ایران به اصل 44 قانون اساسی  شناخته می شود

(2)- این عبارات درست در زمان سخن رانی بطور زنده ترجمه شده است و مسلما اندکی با متن اصلی تفاوت دارد.   

رحیم کریمیان 26.01.15

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.