رفتن به محتوای اصلی

درد دلی با فردوسی
22.02.2015 - 00:30

آقای فردوسی، حتما خبر داری که مجسمه‌ات را در شهر سلماس برداشته‌اند و کار دست ما داده‌اند!

در همین سایت ایران‌گلوبال چندین خبر از برداشتن مجسمه‌ات منتشر شد و دهها کامنت هم در این رابطه نوشته شد و من بیچاره هم باید این کامنتها را می‌خواندم و حرص می‌خوردم. باید بعضی از آنها را با خون دل منتشر می‌کردم و بعضی را هم با کمال میل و گریستن خون!، حذف می‌کردم.

کامنتها نسبتا زیاد بودند ولی دریغ از یک کامنت درست و حسابی که بیاید و ریشه‌ای به مساله برداشتن مجسمه‌ات بپردازد.

حتما خبر داری که این کامنت نویسان دو دسته شدند: یک دسته هورا کشیدند و پایکوبان اظهار خوشحالی کردند و کلی فحش و بد و بیراه نثارت کردند و دسته دیگر هوار کشیدند و ناله کردند و هر دو دسته هرچه فحش و بدو بیراه بلد بودند، نثار همدیگر کردند.

آقای فردوسی، حتما می‌دانی که من در آلمان زندگی می‌کنم. مردم آلمان اصلا این چیزها سرشان نمی‌شود. حتما می‌دانی که این کشور، یک کشور سرمایه‌داریست. اینها یک نفر داشتند به اسم مارکس. یک بابایی هم بود به اسم انگلس. هر دوی اینها علیه سرمایه‌داری بودند و می‌خواستند سر به تن سرمایه‌داران نباشد. این دو نفر می‌خواستند تمام سیستم اینجا که هیچ، سیستم تمام دنیا را به هم بریزند. این آلمانی‌ها اصلا نمی‌دانند که غیرت چیست. هر شهری که بروی، خیابان مارکس، خیابان انگلس، میدان مارکس و میدان انگلس دارند. اسم کسانی را روی خیابانها و میدانهایشان می‌گذارند که می‌خواستند کاسه کوزه‌شان را به هم بریزند!

یک بار رفته بودم یک شهری که خانه این مارکس ضد سرمایه‌دار در آنجا بود. خانه را مثل دسته گل نگهداشته‌اند و نمی‌گذارند که یک خط بر آن بیفتد.

اینها یک هیتلر داشتند که دنیا را به هم ریخت. میلیونها انسان را به کشتن داد. این آلمانیها به فک و فامیل هیتلر نگفتند بالای چشمت ابروست. همه آثار جنگ را نگهداشته‌اند. می‌گویند که باید آنها را حفظ کرد تا آیندگان از آنها درس بگیرند. خانه هیتلر را مثل دسته گل نگهداشته‌اند به اسم موزه و آثار باستانی از آن حفاظت می‌کنند.

در همین آلمان هر خیابانی که بروی، ستاره‌هایی بر روی زمین می‌بینی. اینها آمده‌اند و هر جا که یک یهودی کشته شده، یک ستاره گذاشته‌اند تا درس عبرت باشد برای آیندگان!

عجب مردمی دارد این آلمان!

برگردیم به ایران و مجسمه خودت.

در ایران خلخالی قبر رضاشاه را با خاک یکسان کرد. کسی هم ککش نگزید. به محض وقوع انقلاب، سران رژیم سابق اعدام شدند و ما، همه، بجز چند نفر از آن میلیونها نفر، هورا کشیدیم و خواستار اعدامهای بیشتر شدیم. همین امروز مردم ما برای تماشای مراسم اعدام از سر و کول هم بالا می‌روند. و وقتی نوبت به مجسمه تو می‌رسد، هورا از یک طرف و ای داد و بیداد از طرف دیگر به آسمان می‌رود.

یک عده می‌گویند که تو ضد ترک بوده‌ای و آفرین بر تو. اصلا هم فکر نمی‌کنند که تو اصلا نمی‌توانستی بدانی که زمانی، یک سوم این کشور را ترکی زبانها تشکیل خواهند داد. برای آنها مهم این است که اشعارت را بگردند و چیزی علیه ترک و عرب پیدا کنند و بر بوق و کرنا بدمند. حتما تو نمی‌دانی که ناسیونالیست و شوینیست و فاشیست چیه. و خبر نداری که این ایست‌ها چه بهره‌ها که از اشعارت نمی‌برند.

یک عده هم می‌گویند که چون تو ضد عرب و ضد ترک بودی، نژادپرست بودی و نژادستیز. حتما کله‌ات از این چیزها سوت می‌کشد. تو که گناهی نداری. تو اصلا نمی‌توانستی بدانی که نژادپرستی و نژادستیزی چیه. تو فقط می‌توانستی بدانی که در آن موقع، هزار سال پیش، عربها سرزمینت را اشغال کرده‌اند باید علیه آنها باشی. فقط می‌توانستی بدانی که تورانیان به سرزمینت حمله کرده‌اند و تو باید یک جوری علیه آنها بنویسی.  ولی امروز کسی کاری به این چیزها ندارد. انگار که تو باید از موضع امروز آنها می‌نوشتی.

یک عده می‌گویند که تو ضد زن هستی. من نمی‌دانم که تو ضد زن بودی یا نه ولی می‌دانم که اگر در اشعارت می‌خواندم که هزار سال پیش از برابری حقوق زن و مرد حرفی زده‌ای، من یکی می‌گفتم که این مرد، عقلش پاره سنگ بر می‌داشته. آخه هزار سال پیش و برابری زن و مرد؟ مسخره نیست؟

و در ضمن، چون علم غیب ندارم، نمی‌دانم که همین‌ها خودشان در خانه با زنشان و با خواهرشان چه رفتاری دارند.

می‌دانم که خواهی گفت والله، بالله، به دستهای قلم شده ابوالفضل قسم که من از خودم چیزی ننوشته‌ام. فقط نوشته‌های دیگران را به نظم درآورده‌ام، آنهم هزار سال پیش. ولی بدان که این بهانه‌ها گوش شنوایی پیدا نخواهد کرد. اینها تو را از زمان و مکانت جدا می‌کنند و مترقی‌ترین پزهای سیاسی را می‌گیرندو فحش می‌دهند و....

راستی این وسط یک جک هم از فرماندار سلماس شنیدم و کلی خندیدم. فرماندار سلماس در مصاحبه‌ای گفته که چون مجسمه‌ات شبیه خودت نبوده آن را برداشته‌اند. واقعا که کلی خندیدم. نه این بابا و نه کس دیگری درست و حسابی حتی نمی‌دانند که اسمت چیست و چه شکلی بودی حالا این جناب فرماندار می‌گوید که مجسمه شبیه تو نبود.

سرت را درد نیاورم. مجسمه تو را برداشته‌اند و این وسط، من مانده‌ام دست این کامنت نویسان و کتکت را من می‌خورم. کسی هم با جمهوری اسلامی کاری ندارد. یا به هم می‌پرند یا به من.

تعجب نکن. هوادارن تو می‌گویند که من به نفع مخالفینت کامنتها را منتشر می‌کنم. مخالفینت هم می‌گویند که به نفع موافقینت منتشر می‌کنم. من هم نگاه می‌کنم و می‌بینم که مثلا در زیر آن مطلبی که آن کامنت اعتراضی نوشتاه شده، حتی یک کامنت هم حذف نشده است. حالا من باید هزار قسم و آیه بخورم که به سر بریده امام حسین قسم که اگر دست من بود کامنتهای هیچکدامتان را منتشر نمی‌کردم. ولی چه کنم که مجبورم. البته این وسط مواظبم که زیاد تند نرفته باشند. ولی نگران من نباش. من پوستم کلفته. به این چیزها عادات کرده‌ام. غصه مرا نخور.

آقای فردوسی، راستش را بخواهی فقط یک آرزو دارم که امیدوارم قبل از پایان دوران مسؤلیتم برآورده شود و آن هم این است که یک نفر بیاید و علت برداشتن مجسمه‌ات را درست و حسابی بررسی کند و بطور ریشه‌ای به آن بپردازد. مثلا بیاید و بگوید که اصلا این جمهوری اسلامی می‌خواهد ایران را ویران کند و فرهنگ ایرانی را، که شامل فرهنگ تمام انسانهایی است که در آن زندگی می‌کنند، از بین ببرد. یا بگوید که دلیل واقعی خوشحالی کسانی که با برداشتن مجسمه تو به رقص و پایکوبی پرداخته‌اند، چیست. آیا اینها دیوانه‌اند یا سالها تبعیض موجب آن شده است؟

خلاصه آقای فردوسی، امیدوارم که امروز زنده شوی و با دید امروزی به مسائل بنگری و به همه نشان بدهی که اگر امروز بودی، چه می‌گفتی و این داد و قالها را می‌خواباندی.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.